بایگانی ماهیانه: دسامبر 2011

برای زنده نگاه داشتن آیین کهن اجدادی مان، شب یلدا را جشن خواهیم گرفت۳

یلدا، جشن عشق و مهرورزی است، در شب یلدا از بزرگان و مشاهیر ایران زمین یاد می گردد، سخنی از حسن و حسین و علی و دیگر بیگانگان نیست، همه می خواهند از بابک و کوروش و آرش بشنوند و بزرگ فامیل، قصه هایی از شاهنامه می گوید و سری هم به حضرت حافظ و غزلیات دلنشین شان می زنند.

به کودکان مان بیاموزیم که با حیوانات مهربان باشند۸

حيوانات اهورامزدا مقدس هستند و ادبيات زرتشتی شواهد زیادی حاکی از عنايت اهورامزدا نسبت به اين حيوانات ارائه می دهد. حيوانات مفيد برای انسان و برای خدمت به انسان آفريده شده اند و از همين رو قوانين گوناگون برای حمايت از آنان،در دین زرتشت وضع شده شده است. بهمن حامي جهان حيوانات و ناجي انسان و حيوان است.

وزیر به اصطلاح علوم، فرصت طلب و مزدوری که برنامه اش به لجن کشیدن دانشگاه است۳

کامران دانشجو خود را فارغ التحصیل انستیتو سلطنتی علوم و تکنولوژی منچستر دانسته که وجود خارجی ندرد. این آقا با فرصت طلبی و شارلاتانی دستور کشتن سلمان رشدی به وسیله خمینی را بهانه قرار داده به ایران می آید و شروع به دزدی و غارتگری می کند و پست هایی را می گیرد که کمترین شایستگی آن ها را نداشته است.

احترام گذاشتن به عقاید ضد انسانی دیگران به دلیل کمیت شان، دموکراسی نیست بلکه دیکتاتوری اکثریت است۱۰

در یک جامعه دموکرات هر شهروند، دارای حقوقی است که توسط هیچ کس قابل پایمال شدن نیست. در چنین رژیمی: «هیچ شهروند حق ندارد تا در مورد اعتقاد و باورهای دیگران، حتی اگر غلط و ضد انسانی باشند، سخن بگوید، انتقاد کند و بنویسد.» ولی در رژیم مذهبی همه گونه جنایت هایی انجام می شود و کسی هم پاسخگوی آن نیست.

سیاست در پس پرده آمریکا، و حکایت از برنامه پارازیت؛ تب تندی که به سردی گرایید۷

حکایت از برنامه های آغازین پارازیت است که به همت و کوشش والای دو جوان سخت کوش ایرانی به نام کامبیز حسینی و سامان اربابی پای گرفت. حکایت از سیاستی در پشت پرده صدای آمریکا است که یک تب تند، زودگذر، یک افسانه گمراه کننده بود. داستانی که جوانان تشنه ما را با خود به لب آب می برد، و تشنه باز می گرداند.

حکایت امام حسین و شمر در مسجد بندرعباس۵

دو شب پیش شمر نماینده یزید ساکن جماران بر منبری در مسجد بندرعباس جای گرفت و پس از شمردن کرامات و سجایای یزید ابن معاویه امام حسین را در حضورخود یافت. امام حسین طفل شیرخوار خود را بلند کرد و تقاضای آب نمود. شمر نپذیرفت و یک بسیجی را فرستاد تا بچه را بالا برده بر اثر برخورد با پروانه پنکه تکه شد.

باور به خرافات و اعتقاد به حسین ابن علی، جان نوزادی بیگناه را به خطر انداخت۲۳

آن نوزاد در آن جمع چه کار می کرد؟. آیا مراسم آزار دهنده و گوشخراش جای مناسبی برای جضور یک نوزاد شیرخوار است؟. آیا می توان آن زن را مادر نامید؟ همه این مصیبت ها ناشی از مسمومیت فضای جامعه با خرافات روزافزون و خردباختگی و بی هویتی مردمان تازی صفت است.

رژیم اسلامی به هستی و نیستی ایرانیان چوب حراج زده است۴

رژیم برای فرار از این همه بحران های خودساخته ناشی از بی خردی حاکمانی خودفروحته، به فروش ارزان و نسیه ای نفت روی آورده اند تا از خالی شدن جیب هایشان جلوگیری کنند و گرنه مردم برای آنان هیچ وقت ارزش و ارج نداشته اند. اما این اخرین مرحله غارت سرزمینی که با اعتماد به این جلادان، باید چنین تاوان بدهند؟