گرانیِ سَرسام آور، نوروز را به عَزایِ ملی ایرانیان تَبدیل نموده است ۲۲

– نوروز؛ جَشنی که عَزا شد:

نوروز هزاران سال است که در میان ایرانیان به هنگام فَرا رسیدنِ بهار جشن گرفته می شود و مردمان آن سرزمین به امید داشتنِ سالی بهتر و پُر بار تر و به شُکرانه جملگیِ رخدادهایِ نیکویی که برای شان در سالِ گذشته پیش آمده، نخستین روزِ فَصل بهار را با رَقص و شادمانی و پایکوبی سپری می کنند.

اما امسال به تَمامی هزاران سال گذشته تفاوتی ژرف دارد و آن اینکه نه تَنها سالی که گذشته برای بیشترِ ایرانیان جز ماتم و بینوایی و اشک و آه چیزی در بر نداشته، بلکه اینطور که به نظر می رسد، سال نو نیز نَوید فلاکت و بیچارگی بیشتر می دهد و شرایط برای مردمانِ ایران زمین، سخت تر و اسفبار تر خواهد شد.

و حاجی فیروزانِ کوچک و بی نوایی که خود را سیاه کرده اند تا شب را گرسنه سر نکنند؛ این است عدالتی که خمینی وعده اش را در گورستان به مردمان داد!

و حاجی فیروزانِ کوچک و بی نوایی که خود را سیاه کرده اند تا شب را گرسنه سر نکنند؛ این است عدالتی که خمینی وعده اش را در گورستان به مردمان داد!

به راستی در این برهه زمانی ملال آور و با وجود چنین شرایطِ طاقت فرسایی، بَرای مردمِ شریف ایرانی رَمقی باقی مانده تا نوروز را جشن گرفته و به شادمانی و پایکوبی بپردازند؟ آیا شکم های گرسنه و دست های پینه بسته و چشم هایی گریان، مجالی به یک فردِ بینوا می دهند تا دَمی بیاساید و لحظه ای مسرور باشد؟

– گرانی بی حد و مرز، دَست هایِ خالی مردم و سُفره هایی پُر از هیچ:

این روز ها در سراسر مملکت بَر باد رفته مان، گرانی بیداد می کند؛ قیمت همه چیز چندین برابر شده و توانِ خرید مردم به صفر رسیده و چهره ایرانیانی که شریف و زحمت کشند و از طایفه دزدان و غارت گران نمی باشند، زرد، غمناک و بیمار گشته و دیگر زندگی در خانه هیچ ایرانی با شرفی که حاضر به همکاری با رژیم اسلامی نیست و آبرومندانه روزگار می گذراند، جریان ندارد.

ماه هاست که کارگران و خانواده های بینوایشان، شَب، سر گرسنه روی بالشت می گذارند و پدران و مادران چوب حراج به کلیه های شان زده اند، دختران و بانوان بینوای ایرانی، از سر ناچاری و نداری و گرفتاری، رو به خود فروشی و فحشا آورده اند و هر دقیقه بنیان ده ها خانواده، در آتش فقر و جهالت و نا برابری که و سید علی خامنه ای و پیروانِ بسیجی و پاسدارش به راه انداخته، می سوزد و نابود می گردد.

امسال صد ها هزار نفر از کودکان و نوجوانان و جوانان ایرانی، به دلیل فقر مادی یا از رفتن به مدرسه و کلاس های درس باز ماندند و یا ترک تحصیل کرده و وارد بازار کارهای سخت و خیابانی شدند و همچنین به برکت وجود فقر مادی شدید و شرایط سخت زندگی در ایران، آمار دزدی و زورگیری و قتل و آدم ربایی ثانیه به ثانیه بالا رفته و دیگر هیچ شهروندی از طبقه مردم عادی، از کمترین سطح امنیت اجتماعی برخوردار نیست؛ این جنایات و ستم ها، بلایایی هستند که دولتمردانِ رژیم تهران به کمک قوانینِ اسلام ناب محمدی بَر سر مردم ایران زمین آورده اند.

در طی سالِ گذشته میلیون ها بیمار ایرانی، از نوزاد و خردسال گرفته تا افراد پیر و پا به سن گذاشته، به دلیل گرانی داروها و مخارج سنگین بیمارستان ها و عدم پوشش بیمه های اجتماعی، از رفتن به بیمارستان ها و درمان خویش وا می مانند و در بستر بیماری می میرند؛ آقایان خامنه ای، احمدی نژاد و دیگر تُفالگان مذهبی حاکم بَر ایران، مسئول جان میلیون ها ایرانی هستند که در در فقر و بیچارگی و درماندگی ناشی از ضعف مدیریت سردمدارانِ رژیم، می میرند.

– سالِ نو؛ هَمان آش و هَمان کاسه:

به راستی که سالِ نو، سالی نو با ارمغان هایی تازه و حیرت آور نیست؛ سالِ نو نمی تواند سالی پُر از شادی و اُمید و آزادی و عشق باشد! سالِ نو ادامه غَم بار سالی است لبریز از خون و دلهره و ماتم! دنباله قی آلودِ سالی است سراسر خشنوت و تنفر و فقر و مرگ و درماندگی! چگونه چنین سالی می تواند فرقی با سال های گذشته داشته باشد؟!

صَد البته زمانی که میلیون ها نفر انسانِ خودخواه و جان تَرس و خرافاتی که یک جامعه عقب افتاده ترسویِ مذهبی همچون جامعه ایرانی را تشکیل می دهند و نسبت به رخدادهای شومِ پیرامون شان بی تفاوت اَند و کَم ترین اعتراضی به ظلمی که حکومت بدیشان رَوا داشته نداشته و ندارند، در آن کشور تمامی روزها همانند هم و هر سالی از سالِ پیشین، نکبت بار و تحمل ناپذیر تر است.

این مردم نه برای اعتراض به شرایط اسفناک زندگی شان و نه برای ستاندن حقوق از دست رفته انسانی شان و نه برای دفاع از مظلومان جامعه، بلکه برای خریداری برنج هندی در اینجا جمع شده اند! این عمق درد فرهنگی جامعه مان را نشان می دهد.

این مردم نه برای اعتراض به شرایط اسفناک زندگی شان و نه برای ستاندن حقوق از دست رفته انسانی شان و نه برای دفاع از مظلومان جامعه، بلکه برای خریداری برنج هندی در اینجا جمع شده اند! این عمق درد فرهنگی جامعه مان را نشان می دهد.

حکومت ستم پیشه اسلامی به قَدری مَردمان را درگیر مشکلات مادی و مصیبت های معیشتی کرده که دیگر جامعه ایرانی از حقوق انسانی و ابتدایی خود نیز غافل شده و به تنها چیزی که می اندیشد به دَست آوردن تکه ای نان و جرعه ای آب، برای چند روزی بیشتر نَفَس کشیدن در آن هوایِ نکبت بار و زنده ماندن است.

بدونِ هیچ تردیدی مَردمانی که اینگونه غَرق در گرفتاری های زندگی و مُشکلات نَفَس گیرِ اقتصادی اَند و با هزاران هزار مُصیبت کَمر شکن دَست و پَنجه نَرم می کنند، هَر روز هزاران فرسنگ از راهِ آزادی خواهی و عدالت جویی فاصله گرفته و اصولِ حیاتی آزادی، استبداد ستیزی و زندگی در شرایطی درخور انسان و سازگار با حقوق جهانی بَشَر را به دستِ فراموشی می سپارند.

  • Mostarab Aldang

    چنانکه پیش از به دفعات گفته و نشان داده شده، حجم ادعاهای کورش‌پرستان و تحریف‌های آنان در تاریخ و فرهنگ ایران بیش از آنست که حتی بتوان به حداقلی از آن اشاره کرد. این تحریف‌ها به اندازه‌ای گسترده است که تقریباً شامل هر آن چیزی می‌شود که به کورش منسوب شده است (برای مثال بنگرید به: بی‌بی‌سی و جعل منشور کورش، آرشیت دانا و بانو ورتا، گردن زدن بردگان در مصر و بیمه از کارافتادگی هخامنشی، روز جهانی کوروش، شاهنامه فردوسی و بیت ساختگی پدر در پدر آریایی نژاد، وصیتنامه دروغین کوروش، کورش بزرگ و بنیانگذاری کشور ایران و منشور کورش بر سردر سازمان ملل). اما از آنجا که کورش‌پرستان عادت دارند بجای عرضه پاسخی درخور به تردیدها و انکارهای موجود، مدعی و منتقد را به‌رغم ارائه انبوهی از شواهد دست اول تاریخی، به زشت‌گویی و سرکوب روی آورند و او را متهم به «سخنان ذوقی و نامعتبر» کنند؛ از آنان علاوه بر درخواست پاسخ برای پرسش‌های قبلی‌ام، برای ادعاهای زیر نیز که مشتی از خروار است، درخواست منبع و شاهد تاریخی می‌کنم. امیدوارم آنان بتوانند پاسخ این پرسش‌ها را بدهند و بر درستی ادعاهای خود صحه بگذارند. این پرسش‌ها را قبلاً در فیسبوک نوشته بودم و با آنکه مدتی از آن می‌گذرد، پاسخی دریافت نشد. از آنجا که کورش‌پرستان هزاران نفرند و من یک نفر، سرعت بیشتری از آنان انتظار می‌رود و حجم پاسخ‌ها می‌بایستی بسی بیشتر از پرسش‌ها باشد:۱- کورش‌پرستان مدعی هستند که این عبارت از سخنان کورش است: «تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارزانی کرده هرگز فرمانروایی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نکنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خود بپذیرد یا نپذیرد» (فراوانی این عبارت را در گوگل جستجو کنید). درخواست و خواهش می‌کنم منبع تاریخی این گفته‌های کورش را معرفی کنید.۲- کورش‌پرستان گفته‌اند که: «مهمترین مدارس پزشکی ایران در تخت جمشید دایر بوده است». بسیار خوشحال و سپاسگزار می‌شوم اگر بدانم در کدام منبع تاریخی چنین چیزی آمده است. و نیز گفته‌اند: «کتیبه‌ای زرین از زمان داریوش وجود دارد که به موجب آن داریوش فرمان ساخت دانشکده پزشکی ساییس در مصر را صادر کرده است». (هر دو را در گوگل جستجو کنید). خواهش می‌کنم اگر کسی عکسی یا منبعی مستند از وجود این کتیبه طلایی داریوش سراغ دارد، به این عاجز هم نشان بدهد.۳- کورش‌پرستان مدعی هستند در زمان هخامنشی عدالت و برابری میان زن و مرد وجود داشته و هر دو از حقوق و دستمزد برابر برخوردار بوده‌اند. خوشحال می‌شوم بدانم بر اساس کدام منبع چنین نتیجه‌گیری شده است؟ متون تاریخی یا الواح هخامنشی؟ با توجه به اینکه الواح هخامنشی که به این موارد پرداخته باشند، عبارتند از الواح خزانه و باروی تخت‌جمشید و نیز الواح هخامنشی بابل (از جمله بایگانی موروشو) میل دارم بدانم مشخصاً به موجب کدام لوح یا الواح می‌توان چنین نتیجه‌گیری‌ای کرد.۴- کورش‌پرستان در ادعایی کاملاً متناقض با ادعای برابری حقوق زن و مرد، گفته‌اند که: «زنان هخامنشی سه برابر مردان حقوق می گرفتند» (فراوانی این ادعا را در گوگل جستجو کنید). البته من نمی‌فهمم به فرض که این سخن درست باشد، کجای چنین تبعیض آشکاری قابل افتخار است و اصولاً این ادعا چگونه با ادعای قبلی جمع می‌شود؟ محتوای لوحه‌های گلی تخت‌جمشید حاکی از اینست که حقوق زن با برده برابر بوده و هر دو حقوقی معادل دو سوم مردان دریافت می‌کرده‌اند. یعنی ده کیلو جو در ماه. اما با این حال خوشحال می‌شوم بدانم بر اساس کدام متن تاریخی یا لوحه هخامنشی چنین نتیجه‌گیری‌ای شده است.۵- کورش‌پرستان مدعی هستند که در عصر هخامنشی زنی به نام آرتمیس فرمانده نیروی دریایی ایران بوده است. با اینکه به نظر می‌رسد در این ادعا نیز همچون ادعای قبلی، قصد اغوای زنان در میان بوده است، اما فرض را بر درستی آن می‌گذارم و خوشحال می‌شوم بدانم در کدام منبع تاریخی چنین ادعایی آمده است.۶- کورش‌پرستان در متنی با عنوان «پندهای کمبوجیه به کوروش» (در گوگل جستجو کنید) انبوهی از ادعاهای گزاف را بدو منسوب کرده‌اند. از جمله: «فرمانروایان برای تلاش در راه آبادانی کشور و فراهم کردن آسایش و آسودگی برای مردم هستند، نه مردم برای افزایش و گسترش دارایی برای فرمانروایان». خوشحال و ممنون می‌شوم اگر یکی از هزاران کورش‌پرست، منبع تاریخی این سخنانشان را به بنده هم اطلاع بدهند.می‌توان این سلسله پرسش‌ها و درخواست منابع را همچون رنج‌های بشری تا مدت‌ها ادامه داد، اما نه وقت اضافه دارم و نه تمایلی به پرداختن به روضه‌خوانانی که جز دروغی تازه هیچگاه پاسخی در بساط خود ندارند. برای کسانی که از خرد و دانایی برخوردار باشند، مشتی از خروار و دُمی از خروس کفایت می‌کند. اینکه کورش‌پرستان دیگران و از جمله مرا با وجود معرفی ده‌ها و صدها منبع دست اول تاریخی و عین متن کتیبه‌های شاهان هخامنشی متهم به جعل و سخنان ذوقی می‌کنند و خود را به‌رغم فرار از معرفی حتی یک منبع، پیرو راستی و حقیقت می‌دانند، به منظور سرپوش نهادن بر اعمال ناشایست خودشان است. به زبان بی‌زبانی می‌گویند مزاحم دکان قلب‌فروشی ما که در خدمت سلطه‌گری است، نشوید!جعلیات تاریخی کورش‌پرستان که با همیاری اشخاص ساده‌دل، بخش‌هایی از دولتیان و با همراهی رسانه‌های عوام‌گرا و با سابقه استعماری و برای بسط سلطه و نابودی فرهنگ و هویت ایران انجام می‌شود (برای نمونه بنگرید به: تأثیر کورش‌پرستی بر تضعیف ایران و گسترش تفرقه میان مردمو بهره‌کشی از توده‌ها با پرچم‌های فریبنده) بیش از آنست که بتوان حتی به اندکی از همه آن پرداخت.در پایان، این سخن قبلی‌ام را تکرار می‌کنم که: ملت زنده که بتوان آینده‌ای برای او متصور شد، ملتی است که توانایی تشخیص دروغ‌هایی را داشته باشد که هویت جمعی او را نشانه گرفته است و بخواهد و بتواند در برابر آنها ایستادگی کند. اگر نتواند، محکوم است که باز هم آینده‌ای بدتر از امروز را تجربه کند.

  • Mostarab Aldang

    پادشاهی سلسله هخامنشیان حدود ۲۳۰ سال به درازا انجامید. از میزان دقیق قتل‌عام‌های این دوره پرخشونت تاریخ شرق باستان بجز یک سال آن اطلاعی در دست نیست. تنها سالی که اطلاع نسبتاً دقیقی از کشتارها در دست است، سال نخست پادشاهی داریوش است که بنا به اظهارات شخص او در تحریر عیلامی و بابلی کتیبه بیستون و نیز نسخه‌های آرامی آن، مجموعاً حدود ۱۲۰٫۰۰۰ نفر را قتل‌عام کرده است. قتل‌عام‌هایی که گاه همراه باشکنجه‌های سبعانه و یا غرق کردن در آب رودخانه بوده است.به همین قیاس می‌توان تخمین زد که چنانچه تعداد قتل‌عام‌های فقط یک سال به این میزان بوده باشد، مجموع قتل‌عام‌ها در سراسر دوره ۲۳۰ ساله و بخصوص در زمان پادشاهی کورش که متجاوز و متصرف اصلی سرزمین‌ها و کشورهای دیگر بوده و شهرهایی را به آتش و به خاک و خون کشیده بوده، تا چه اندازه فراوان‌تر است. در کمترین تخمین ممکن می‌توان از چند میلیون نفر کشته و چند برابر آن علیل و مجروح سخن راند، و چندین برابر اینها، زنان و کودکانی که به اسارت و بردگی گرفته شدند و خانواده‌هایی که متلاشی شدند و شهرها و تمدن‌هایی که غبار نابودی بر آنها نشست. اینکه تاکنون در سراسر ایران هخامنشی حتی یک شهر شناسایی نشده است، احتمالاً به دلیل همین قتل‌عام‌های گسترده و نابودی زندگانی مردم بوده است.اکنون عده‌ای از کورش‌پرستان تمامی این جنایات گسترده و متکی به انبوه منابع دست اول را نادیده می‌گیرند و رنج‌های میلیون‌ها انسان ستم‌کشیده را با لطائف‌الحیلی که فقط برای ساده‌دلان باورپذیر است، توجیه می‌کنند تا مبادا خالی بر چهره کورش و داریوش بنشیند. این است نمونه‌ای دیگر از فدا کردن رنج‌ها و مصائب میلیون‌ها انسان رنج‌کشیده تاریخ ایران به یک تار موی رنج‌آفرینان تاریخ و فدا کردن همه هستی انسان‌ها به پای یک نفر. این است نمونه‌ای از روش‌‌های ضد بشری فاشیسم و توتالیتاریسم و ناسیونالیسم.

  • Taboo shekan

    همونطوری که خودتون میدونید تقریبا همه ی قیمت ها ۳ برابر شده الان قیمت یک کیلو پسته ۵۰ هزارتومان و یک کیلو بادام ۳۸ هزار تومان میباشد و آجیل هم مانند بسیاری از کالا های دیگر از سبد خانواده ها حذف شد خدا بدادمون برسه …..

  • mardi az iran

    مأموریت الدنگ:
    این شخص احتمالا در یکی از اتاق‌های واواک یا یکی‌ از سفارت خانه‌های رژیم لانه کرده و مأموریت دارد  تا:
    ۱-با حمله بی‌ امان به تاریخ و فرهنگ ایران باستان  کاری که آخوند‌ها ۱۴۰۰ سال است نمی‌‌توانستند مستقیماً انجام دهند، مثلا از زبان یک “پان ترک” انجام دهد.
    ۲-با ایجاد دعوای ساختگی بین فارس و ترک بحث دین نکبتی و رژیم فلاکت گرفته آخوندی را به بی‌ راهه بکشند. 
    ۳-با دعوای فارس و ترک ملت را سرگرم خود کند تا رژیم گند گرفته آخوندی به دزدی و جپاول مال ملت ادامه دهد.

  • Taboo shekan

    من با قسمت آخر مقالتون زیاد موافق نیستم به نظر من هر چه حلقه ی گرانی و بدبختی برای مردمی خودخواه مثل ایران تنگ تر شود شاید بتوان به یک جنبش (واقعی) امیدوار شد که مردم حداقل واسه نون شب هم که شده قیام ملی کنند

  • مستراب الدنگ

    چنان سانسور میکنه این الدنگ که پیش این صدا سیمای این رژیم آزادترین رسانه به نظر میرسه
    شما از مقاله سکس در آسانسور به اینطرف را نگاه کنید فقط یک مستراب الدنگ مانده و حوضش که نمیتونه منو بلاک کنه یا در کل حذف کنه
    صد رحمت به کره شمالی اگر شما حکومت دستان باشه چه میکنید اینجا که فضای مجازی به این شدت خود کامه هستید

    • Zia

      مستراب الدنگ واقعا که نامت لایق هیکلت هست و دهانت هم یک مستراح عمومی‌. تو حتما یا یک بسیجی‌ دست پرورده پرورشگاه جمهوری اسلامی هستی‌ که نه پدرت را می‌شناسی و نه مادرت را و یا بچه صیغه‌ای یکی‌ از این آخوندهای ولد زنا که او هم در مدارس علمیه قم با بقیه آخوندها میخوابیده. بنابراین تو یک آدم عقده‌ای زنا زاده هر جائی‌ هستی‌ که اینهمه وقت صرف میکنی‌ که برای اربابان اطلاعاتی‌ و بسیجیت خود شیرینی‌ کرده باشی‌. تو اینقدر بچه مزلف و پر رو هستی‌ که در حالیکه در این سایت بارها و بارها به هیکلت و در دهانت مردم ریدند ولی‌ باز هم از رو نمی‌روی. دیگر بهتر است چیزی ننویسی چون من که به هیچوجه نوشته‌های تو را نخواهم خواند و اون‌هائی هم که میخوانند میرینند به سر تا پات. واقعا که گوه تمام کورش پرستان و ایراندوستان به سر و صورت و دهان تو و آدمهای نظیر تو.

      • مستراب الدنگ

        اسم من هموزن قافیه ارباب تو سهراب ارژنگ است
        سهراب= مستراب. ارژنگ= الدنگ
        در کل اسامی کسانی که اینجا مقاله مینویسند واقعی نیست
        اینها توله های سرخوره عقده ای هستند که از روی خشم و حرص باختن پارس شاهی ها به پارس اسلامی ها دست به هر جیزی میزند از دروغ و جعل تاریخ و اسامی من درآوردی که نه ثابغه دارند نه معنی و تنها از ژ و پ و گ دارند استفاده میکنند که حتی یکیش هم معنی نداره
        اگه داره بگین ریشه مثلاً ارژنگ یا سهراب چیست و به چه معناست؟
        شما اسم این عقده گشاییها را گذاشتید مبارزه برای آزادی و دموکراسی. زررررشک!

  • Zia

    اشخاصی‌ که از آزادی قلم و بیان در این سایت سؤ استفاده میکنند و در مورد تاریخ پر شکوه و پر عظمت ایران باستان یعنی ایران قبل از حمله تازیان چنین بی‌ حرمتی میکنند از فضله خوک هم پائین تر و کثیف تر هستند. اینها مزدوران و کثافتان جمهوری اسلامی هستند که شرف و ناموس و انسانیت خود را در اختیار اربابان و رهبران جنایتکار رژیم ضدّ ایرانی‌ و ضدّ انسانی‌ ولایت فقیه قرار داده اند. رهبر این افراد که همانا رهبر اعظم دزدان و قاچاقچیان است بارها ستیز و دشمنی خود را نسبت به تاریخ ایران قبل از اسلام ابراز داشته است. چطور یک ایرانی نام خود را ایرانی‌ مینامد و به تاریخ افتخار افرینش فخر و مباهات نمیکند. کسی‌ که به تاریخ شکوفای قبل از اسلام و به ویژه تاریخ هخامنشیان به رهبری کورش کبیر که آغازگر تمدن و تثبیت کننده سر لوحه حقوق بشر در جهان است مفتخر نباشد هیچگونه عرق ملی‌ نمیتواند داشته باشد و کسی‌ که عرق ملی‌ ندارد انسانش نباید خواند. بنده به بعضی‌ از انسانهای بزرگ دوران بعد از اسلام هم افتخار می‌کنم همچون بابک خرم‌دین، بهزادان پور ونداد (ابو مسلم خراسانی، نامی‌ که اعراب بر او نهادند بخاطر شهامتها و شجاعت او، با اینکه ضربه‌های مهلکی به اعراب زده بود)، یعقوب لیث، امیر کبیر، رضا شاه کبیر، و مصدق. بنده محمد رضا شاه را هم یک ایرانی‌ وطن پرست و یک رهبر به مراتب بهتری از تک تک رهبران جمهوری اسلامی از بدو بوجود آمدنش می‌دانم.  من از دست اندر کاران این سایت خواهش می‌کنم که جلوی سؤ استفاده گران آزادی قلم و زبان که در جهت مخالف دموکراسی و در جهت خواسته‌های جمهوری اسلامی حرکت میکنند را بگیرند. اینها ولو اینکه تعدادشان بسیار کم است نباید اجازه داشته باشند در این سایت به نوشته‌های غیر اصولی و به اعمال شیطان پرستانه خود ادامه دهند.

    • مستراب الدنگ

      شاشیدم به تاریخ باستانت و ریدم به کورش
      اینو علی الحصاب داشته باش
      پدر سگ سر همین آزادی بیان و قلم نبودن چقدر انسانهای آزاده و وارسته کشته شده شکنجه زندانی شده و… از جنایات شوروی تا کره شمالی و اکثر حکومتهای خاورمیانه و انچه خود از ایران خبر داریم
      حالا توی توله سگ ناراحت ایران باستانت شدی و سو استفاده از قلم؟ یعنی خود این انسانها مهم نیستند که کشته شکنجه زندانی بشند ولی تاریخ خیالی تو مهمه؟ ان هم برا چی مهمه؟ تنها اگر دید تو را راضی کنه و برتری تو را تایید کنه؟
      اگر تو هم مخالف آزادی بیان هستی چه لزومی به مبارزه با این رژیم است دیگر؟
      اگه قراره گاییده بشیم چه فرقی میکنه آخوند بگاد یا شاه یا باستان پرستان؟

      • Hosein

        مستراب الدنگ واقعا که نامت لایق هیکلت هست و دهانت هم یک مستراح عمومی‌. تو حتما یا یک بسیجی‌ دست پرورده پرورشگاه جمهوری اسلامی هستی‌ که نه پدرت را می‌شناسی و نه مادرت را و یا بچه صیغه‌ای یکی‌ از این آخوندهای ولد زنا که او هم در مدارس علمیه قم با بقیه آخوندها میخوابیده. بنابراین تو یک آدم عقده‌ای زنا زاده هر جائی‌ هستی‌ که اینهمه وقت صرف میکنی‌ که برای اربابان اطلاعاتی‌ و بسیجیت خود شیرینی‌ کرده باشی‌. تو اینقدر بچه مزلف و پر رو هستی‌ که در حالیکه در این سایت بارها و بارها به هیکلت و در دهانت مردم ریدند ولی‌ باز هم از رو نمی‌روی. دیگر بهتر است چیزی ننویسی چون من که به هیچوجه نوشته‌های تو را نخواهم خواند و اون‌هائی هم که میخوانند میرینند به سر تا پات. واقعا که گوه تمام کورش پرستان و ایراندوستان به سر و صورت و دهان تو و آدمهای نظیر تو.

        • Mostarab Aldang

          ریدم به کورش وهرچه کورش پرسته برای هزارمین بار 
          در ثانی به کیرم که نوشته های منو نمیخونی 
          توله پارس زنای محارم زاده سگ

  • Zia

    و اما در مورد این مقاله، “گرانی سرسام آور، نوروز را به عزا ی ملی‌ ایرانیان تبدیل کرده است،” اولا من با متن این مقاله مخالف هستم، نوروز ما هیچوقت به عزا ی ملی‌ تبدیل نخواهد، البته این خواسته جمهوری اسلامی بوده از روز اول انقلاب که نوروز را بردارد و تبدیلش کند به عزا، ولی‌ هیچوقت موفق نبوده و نخواهد بود. در ثانی‌ ضمن اینکه بنده با قسمت اول این مقاله که بیانگر واقعیاتی از اوضاع جامعه امروز ایران است موافق هستم، ولی‌ با قسمت آخر این مقاله به هیچوجه موافق نیستم. منظور من از آنجایی است که نویسنده با قسمت، “سال نو همان ‌اش و همان کاسه” مقاله را به اتمام می‌رساند. من ضمن دفاع از آقای Taboo Shekanو رد عقیده نویسنده باید عرض کنم که چنین نوشتاری ممکن است که تخم یاس و نامیدی را در دلم یک خواننده عادی به پروراند. مردم و بخصوص جوانان ایران به مراتب با هوش تر و با تجربه تر از مردم لیبی‌ و یا سوریه هستند، و از تجربه‌های گذشته یاد گرفته اند که خود را الکی‌ و بی‌ثمر بکشتن ندهند. اما کارهای زیرکانه مردم و دانشجویان ما از انتخابات ننگین سال ۸۸ تا به امروز موقعیت رژیم و حاکمیت را بشدت متزلزل کرده است. بدون شک در موقعیت مناسب ملت آزادیخواه ایران ضربه های مهلک تری را به این رژیم وارد خواهد کرد، و بالاخره سزای اعمال نامردمی این رژیم را کف دستشان خواهد گذاشت. 

    • Taboo shekan

      موافقم
      تا الان ضربات بسیار زیادی به این رژیم وارد شده و از سال ۸۸ این رژیم به طور کلی مشروعیتش رو از دست داد و از اون جایی که تلاش آمریکا برای تحریم ها فقط مردم را بد بخت میکند نه رژیم باید گفت که تنها راه امیدواری است تقریبا ۹۰% مردم ایران از ولایت فقیه متنفرن و خواستار برقراری یک حکومت ملی هستند و این یعنی می توان امیدوار بود که عمر این رژیم طولانی تر نمی شود چون رژیمی که نه از طرف مردم خودش مورد قبول است نه جامعه جهانی انتظار نمی رود که بتواند به جایی برسد و روز به روز ضعیف تر می شود ایران الان را با سال ۵۷ مقایسه کنید تا بفهمید چقدر تلاش آزادی خواهان روی رژیم تاسیر گذاشته . روزی پرده کنار میره و جهانیان میفهمن که جمهوری اسلامی چه جنایت هایی انجام داده و همه از خامنه ای به عنوان جنایتکاری مثل هیتلر و استالین میبینن به امید آن روز!

      • Zia

        آ
        آفرین بر تو Taboo shekan عزیز. من کاملا با شما موافق هستم و شکی ندارم که نام هایی چون خمینی و خامنه‌ای همچون هیتلر، استالین، صدام حسین، اسلو بدان میلاسویچ، و قذافی به زباله دان تاریخ فرستاده خواهند شد.
        فرین بر تو تابو شکن عزیز. من کاملا با شما موافق هستم و شکی ندارم که نام هایی چون خمینی و خامنه‌ای همچون هیتلر، استالین، صدام حسین، اسلو بدان میلاسویچ، و قذافی به زباله دان تاریخ فرستاده خواهند شد.

  • Mostarab Aldang

    در جایی دیدم که عده‌ای بر سر ایران بجان یکدیگر افتاده‌ بودند و هر کدام خود را ایران‌پرست می‌دانستند و دیگری را دشمن ایران. یاد حکایت کهن دعوای کفتار و گرگ بر سر بره افتادم که در آن میانه آنچه در هر حال قربانی می‌شد، همان بره نگون‌بخت بود. هر کدام آنان، سخن خود را علمی و تخصصی و آکادمیک می‌دانست و دیگری را نادان و بیسواد و مغرض و عامل دشمن. بیچاره علم، بینوا آکادمی، بی‌پناه ایران.آنچه در وسط آن مثلاً گفتگوی ایران‌پرستانه رد و بدل می‌شد، ترکیبی از حکمت و فلسفه زرتشت بود با چاشنی تهمت‌ها و لیچارهای چارواداری، نجابت و برتری نژاد پاک آریایی بود با لعاب نانجیبی‌ها و بی‌تربیتی‌های متداول در بین آریاگران و کورش‌پرستان، آزادمنشی و تربیت کورش بود با چاشنی فحاشی‌های فاخر پارسی.سخنانی به اندازه‌ای زشت و قبیح که حیرت می‌کنم اینان (که بعضاً خود را متخصص و تحصیلکرده می‌دانستند) در کدام محیط پرورش یافته‌اند و مربیان و آموزگاران و استادان آنان چه کسانی بوده‌اند. گمان نمی‌رود حتی کورش و چنگیز با همه وحشیگری و آدمکشی خود تا این اندازه بی‌تربیت و بی‌آداب بوده باشند. آیا شما نیز چنین تالارهای گفتگو و چنین مباحث اندیشمندانه و عالمانه و ایران‌دوستانه‌ای را که از در و دیوارش راستی و پاکی و علم و آکادمی می‌بارد، دیده‌اید؟ امیدوارم که هرگز نبینید تا احیاناً نجابت آریایی آنان بر روی اخلاق و رفتار و تربیت خانوادگی و انسانی شما تأثیر مخرب نداشته باشد.سکوت در قبال اوباشگری عواقب زیان‌باری در پی خواهد داشت. عده بیشتری را به کام خود خواهد کشید و آینده تلخ‌تری را رقم خواهد زد.خردمندی می‌گفت: کسانی که خوی انسانی دارند و همه انسان‌ها و اجتماعات بشری برایشان مهم است، از درجه تکامل بالاتری برخوردارند. و کسانی که خوی درندگی و تمامیت‌خواهی دارند، از تکامل‌یافتگی کمتری بهره‌مندند.

  • Mardiaziran

    آهای الدنگ، بی‌خود زور نزن، کسی‌ اراجیف تو را نمی‌‌خواند. دستت رو شده. همه می‌داند که تو یک بسیجی‌ یا اطلاعاتی خائن به ملت هستی‌. تو مثل آن اربابت همون آخوند دو تومنی مشهدی، همون چلاقه را میگویم،  آنقدر احمقی که هنوز نفهمیدی که حمله بی‌ امان تو به تاریخ ایران از یک طرف،  و آن ادبیات زشت که در جواب به دیگران به کار میبری با هم نمی‌ خواند و هر کسی‌ را مشکوک می‌کند.  

  • Rasool hadizad

    aga khode mardom iran badan va kamelean hagheshon.ta 1 chiz geron mishe midovan miran bishtareshomikharan
    agha nakharin ta begande

  • Kooroshirandoust

    حتما اینطور نیست امیدوارم نباشد ………………………………شاد باشید تحویل سال شراب بنوشید به جای قرآن شاهنامه بگذارید 

  • بهروز

    این ملتی که من میبینم اگه کارشون به گوه خوری هم بیفته نوروزشون رو میگیرن !!!

  • علی حسن

    بنام خدا
    سلام. آهای آقائی که توهین به کوروش می کنی. شما یا پان ترکیسم هستی یا از عوامل این رژیم .این را بدان و آگاه باش که
    اگر طرفتاری از این رژیم بکنی و بوسیله این تفرقه اندازی هایت به ماندگاری این رژیم کمک کنی ، این رژیم به قدری پررو و قدرت میگیرد که فردا پس فردا به تو هم که از عوامل و حقوق بگیرش هستی رحم نمی کند . و شما با این طرفتاری کردن از رژیم به ظالم کمک می کنی و در ظلم او شریک می شوی و عاقبتت در آن دنیا جهنمی شدن است.