اعتراض آخوند فرومایه تازی نژاد به انتخاب یک زردشتی در انجمن شهر یزد ۴

سپنتا نیکنام، زردشتی نیک نهادی که از سوی جامعه زردشتیان و مسلمانان یزد به عضویت انجمن شهر انتخاب شده ولی آخوندک فرومایه و تازی نسبی بنام حجت اسلام محمدمهدی حرزاده به عضویت یک ایرانی الاصل پاک نهاد مخالفت کرده است.

سپنتا نیکنام، زردشتی نیک نهادی که از سوی جامعه زردشتیان و مسلمانان یزد به عضویت انجمن شهر انتخاب شده ولی آخوندک فرومایه و تازی نسبی بنام حجت اسلام محمدمهدی حرزاده به عضویت یک ایرانی الاصل پاک نهاد مخالفت کرده است.

اهانت آخوند تازی نژاد به یک زردشتی

در پس جنایات بیکران رژیم ضد انسانی حاکم بر ایران به دیگر باوران، آخوندک تازی نژاد و فرمایه ای بنام حجت اسلام محمدمهدی حرزاده، گزینش زردشتی پاکدامن و صاحب اصلی این سرزمین بنام سپنتا نیکنام را به شورای شهر  یزد را محکوم نموده است. این آخوند همانند اجداد تازی خود که مملکت ما را غارت کردند، در قرن ۲۱ که انسان ها به آزادی رسیدند و کسی نمی تواند به دیگری دستور دهد چه کار بکند؟، چگونه بیاندیشد؟،  و چه طور عمل کند؟، از دیگر باوران مانند زردشتی ها جزیه (باج) می خواهد که آنها اجازه داشته باشند در دین خود بمانند و به باورهای خود عمل کنند.

آیا به راستی این یک توهین و جسارت به آدمیت و به فرد فرد ایرانی نیست؟.  آیا واکنش و عکس العمل ما ایرانی ها در برابر این فرومایگی و گفتار زشت انسانی چه می تواند باشد؟. تا آن جا که گفته شده جمعیت کل زردشتیان یزد حدود ۵ هزر نفر می باشد و لی بیش از ۲۰ هزار نفر به آقای سپنتا نیکنام رأی داده اند.

تازیان بیابان گرد

تاریخ گذشته جهان پر از کشت و کشتار و بی عدالتی است. یورش بیابان گردان عربستان به تمدن های بزرگ آن زمان به ویژه ایران، جهان را از محور اصلی پیشرفت و عدالت اجتماعی بر کنار ساخت. ۶ سده ظلم و جور، تجاوز، غارتگری، و کشتار بی شمار تازیان با مردم مهربان و فرهیخته ایران، برگهای تاریک تاریخ جهان را می پوشاند. شوربختانه، تفاله های تازیان که در ایران زاد و لد زیادی داشته اند، توانستند خشونت و انسان ستیزی تازیان را همچنان در ایران زنده نگه دارند.

مهاجرت زردشتیان به هند

پس از یورش ددمنشانه تازیان به ایران و کشت و کشتار مردم بیگناه، گروهی  به هند مهاجرت کردند. آنان به پارسیان هند معروف شدند که توانستند خدمات گرانبهایی در زمینه های صنعت، اقتصاد، تکنولوژی و مدیریت هند داشته باشند. در ملاقاتی که نگارنده در بهار سال پیش از پارسیان هند داشتم، راستی، درستی و همه گونه همکاری میان آنان و هندیان دیده می شود و آنان موجب افتخار و سربلندی مردم هند می باشند.

مرکز زردشتیان در هند که چشم و چراغ شهر بمبئی است و هندی ها به وجود آنان افتخار می کنند.

مرکز زردشتیان در هند که چشم و چراغ شهر بمبئی است و هندی ها به وجود آنان افتخار می کنند.

انقلاب ضد انسانی اسلامی

مردم ایران در سال ۵۷ به پا خاستند تا از دیکتاتوری سیاسی گذشته گذر کنند و به آزادی و دموکراسی رسند. با وجود خفقان و نبودن احزاب سیاسی و تلاش عده ای فرصت طلب چون بنی صدر، قطب زاده و دکتر یزدی، و همکاری همه جانبه بی بی سی لندن، خمینی آخوند سیه قلب و ضد ایرانی به حلق مردم ایران فرو شد. از آن تاریخ تا کنون، رژیم ضد ایرانی با گردآوری آخوندهای تازی نژاد، مزدوران، اوباش و اراذل، مداحانی که بازمانده شهرنو و میدان های تهران بودند، مملکت را به کلی غارت و ویران، و تاریخ، تمدن، زبان، و فرهنگ دیر پایه کشورمان را به لجن کشیدند.

زردشتی های ایران

زردشتیان، پاک ترین و اصیل ترین نژاد و صاحب اصلی این سرزمینند. تازیان که خونخواری و خون ریزی را طی چند قرن در سرتاسر ایران ادامه دادند، مردم نجیب و مهربان زردشتی از جور و ستم آنان فرار کردند و به نقاط دور افتاده مانند یزد و کرمان، و نواحی کوهستانی مانند ابیانه پناه بردند تا از جور و ستم اسلام خون آشام در امان بمانند. ولی جنایتکاران مسلمان و رژیم های اسلام زده، دست از اذیت و آزار زردشتیان و پیروان دیگر ادیان ایران مانند یهودی ها دست برنداشتند. آنچنان عرصه را بر این هم میهنان گرانمایه تنگ کردند که از ظلم و جور رژیم به ناچار دست از باورهای دینی خود برداشتند و ظاهراً به دین اسلام گرویدند. این بی حرمتی و آزار دادن به زردشتی ها آنچنان ادامه یافت که هم اکنون گویا میان ۵-۱۰ هزار زردشتی در ایران باقی نمانده که بیشتر در دهات و جاهای پرت و دورافتاده به سختی زندگی می کنند.

در فرتور علی ابن ابوطالب را در حالی که مشغول به گردن زدن یهودیان بنی قریظه می باشد را می بینید. علی در آن روز هفتصد نفر را از دم تیغ گذراند. در ایران جنایتی صدها بار خونبار تر از کشتار یهودیان بنی قریظه به دست تازیان وحشی رخ داد و در طی حمله اعراب صد ها هزار تن از ایرانیان به دلیل نپذرفتن اسلام قتل عام شدند. نظیر این جنایت ها را سربازان اسلام بارها و بارها در سرتاسر ایران انجام دادند و هم اکنون نیز مزدوران رژیم در زندان هاو سراسر کشور اجراء می کنند.

در فرتور علی ابن ابوطالب را در حالی که مشغول به گردن زدن یهودیان بنی قریظه می باشد را می بینید. علی در آن روز هفتصد نفر را از دم تیغ گذراند. در ایران جنایتی صدها بار خونبار تر از کشتار یهودیان بنی قریظه به دست تازیان وحشی رخ داد و در طی حمله اعراب صد ها هزار تن از ایرانیان به دلیل نپذرفتن اسلام قتل عام شدند. نظیر این جنایت ها را سربازان اسلام بارها و بارها در سرتاسر ایران انجام دادند و هم اکنون نیز مزدوران رژیم در زندان هاو سراسر کشور اجراء می کنند.


.
زندگی باورمندان گوناگون در یزد

آنان که به زندگی مردم ایران در شهرهای یزد و کرمان آشنایی دارند، می دانند که باورهای دینی گوناگون مانند زردشتی، کلیمی، بهایی، و مسلمان، در این شهر بسیار دوستانه با هم زندگی می کنند و کمترین برخورد و اختلافی میان آنان نیست. تا آن جا که در بازارو خیابان های یزد هرکدام از این چند گروه در کنار هم به کسب و کار می پردازند و برخورد و یا نگرانی در میان آنان نیست. همین دوستی ، صداقت و محبت میان همه باورهای دینی در یزد که از کردار، گفتار، و رفتار نیک زردشت گرفته می شود، موجب گردیده که راستگویی و درستکاری در میان مردم اشاعه یافته، کمتر کارهای خلاف اخلاقی و اجتماعی در جامعه دیده شود و زندان ها شاهد دستگیری و مجازات مردم یزد نباشد.

نمونه ای از رفتار زشت مسلمانان با زردشتی ها

سالیانی پیش نگارنده به دعوت یک دوست زردشتی که کارشانس بزرگی در تهران بود، شبی به خانه اش در خیابان کریمخان زند رفتم. در پایان شب به دنبال تاکسی بودم که به شمیران روم. دوست زردشتی همراه من به خیابان آمد تا از شرکت تاکسی رانی آن ناحیه برای من تاکسی کرایه کند. هنگامی که به دفتر تاکسی رانی نزدیک شدیم، چند تاکسی در بیرون پارک شده بود و راننده ها در دفتر به گفتگو نشسته بودند. من در کنار تاکسی ها ایستادم و دوست زردشتی من به دفتر رفت و از آنان جویای تاکسی شد که هرکدام پاسخ منفی دادند. من که رفتار توهین آمیز و نژاد پرستی تاکسی رانان را نسبت به دوست خود که به شدت آزرده خاطر شده بود دیدم، از وی خداحافظی کرده و جدا شدم. لحظه ای بعد برای امتهان، به تنهایی به همان دفتر بازگشتم و جویای تاکسی شدم که هرسه راننده از جای بلند شدند و آمادگی خود را اعلام داشتند. ولی من با نفرت از آن وحشیگری اسلامی و نژاد پرستی، آن محل را ترک گفتم.

آتشکده زردشتیان یزد که یکی از آثار افتخارآفرین تاریخ و فرهنگ کشورمان است و یکی از مراکز مهم توریستی در استان یزد به شمار می آید و سالانه هزاران نفر از آن بازدید می کنند.

آتشکده زردشتیان یزد که یکی از آثار افتخارآفرین تاریخ و فرهنگ کشورمان است و یکی از مراکز مهم توریستی در استان یزد به شمار می آید و سالانه هزاران نفر از آن بازدید می کنند.

از آنچه گذشت

رفتار زشت و غیر انسانی رژیم تازی نژاد حاکم بر ایران با دگر اندیشان به ویژه زردشتیان مهربان و درستکار و صاحبان اصلی این سرزمین موجب شرم و خجالت هر ایرانی آزادمنش است. اعتراض آخوندک فرومایه و بی فرهنگ حجت اسلام محمدمهدی حرزاده، به انتخاب آقای سپنتا نیکنام به عضویت شهر یزد، باعث سرشکستگی ایران دوستان و خردمندان این جامعه است.

مردم مسلمان یزد که همواره در کنار زردشتیان و دیگر باورمندان دینی در کمال صلح و آرامش زندگی کرده اند، باید در برابر گستاخی و هرزه گویی این آخوندک بی مایه ایستادگی کنند و اعتراض خود را بر همه جا نشان دهند. در غیر انیصورت باید همچنان به بردگی و زندگی با خفت و خواری زیر پرچم ولایت فقیه ادامه داد.

حجت اسلام محمدمهدی حرزاده، این آخوند تازی نژاد باید بداند که به زودی عمر این رژیم ضد ایرانی به پایان می رسد و فرزندان پاک ایران گلوی او و امثال او که ضد انسان و ضد ایرانی اند را خواهد فشرد و به سزای اعمالشان خواهند رسید. روز انتقام نزدیک است.

  • مهران

    تازی نژاد دیگر چه صیغه ایست؟! نژادپرستی علنی هم وقاحت می خواهد. شرم بر شما باد که هنوز در عهد بوق زندگی می کنید. تازی نژاد ! دیگر بی تعارف نژاد هم وارد معادله کردید !!! توهمات آریایی

    • شما پیش از آن که از ادب خارج شوید و توهین کنید، بهتر بود به معنای تازی نژاد آگاه بودید و آنگاه قضاوت می کردید. تازی گری به معنای تجاوز و حمله است. این واژه ممکن است به هرکس و یا هرگروه در هرزمانی برگردد. سگ تازی هم سگهای وحشی می گویند که حالت یورش و حمله دارند.

      عربستان پیش از اسلام دارای جمعیت پراکنده ای بود که عمومن ازواحه نشینان و یا مهاجران و فراریان سیاسی از کشورهای آن زمان تشکیل می شد. همه گونه صفات پسندیده و کرامات انسانی در میان مردم بود. بنابراین، آنچه را که آخوندها در مورد وحشیگری عرب ها و ساکنین عربستان پیش از اسلام می گویند دروغ و حقه بازی آنان است.

      محمد ابن عبدالله جوان عقده ای، خودکامه و زنباره با آوردن دین مهاجمی و یورشی اسلام، تمدن آن روز را دگرگون کرد. ۶۰۰ سال خاک ایران را به توبره کشیدند و اموال کشور را بردند و زنان را به کنیزی و مردان را به بردگی و نوکری کشاندنند.

      این صفت تازی گری به چنین حمله و تجاوزهای تاریخی گفته می شود. برای کشور ما آنان تازی بودند. واژه تازی ربطی به ملت و قوم خاصی ندارد و تنها بر می گردد به همان افکار تجاوزکارانه اسلامی و همه را به کیش و فرمان خود در آوردن. وگرنه در سرتاسر تاریخ ایران کمترین بدگویی و ناسزاگویی به عرب ها نیست . ما هم در کشورمان عرب داریم در گذشته بحرین، حتی دبی و یمن بخش هایی از ایران بودند. عرب های کشورهای خلیج فارس حتی عراق بسیاری از فرزندان ایران و ایرانی هستند.
      افکار ضد انسانی آخوند و رژیم کشتارگر حاکم برایران، همان افکار تازی گری ۱۴۰۰ سال پیش است. از این روی، از نظر واژه و مفهوم کلی آنان را تازی نژاد، تازی نسب، و یا تازی مرام گویند و کمترین توهینی به هیچ فرقه و گروهی در جهان نیست.

      نکته دیگر این که سایت ما کمترین طرفداری از گروه خاصی ندارد و خود ما از روش آریامهری و چسبیدن به یک گروه و خاص نفرت داریم و در مقاله هایمان منعکس شده است.
      هم اکنون آخوندهای فرومایه در بد نام کردن مردم ایران و مخالفت با مطرح کردن مسائل ملی کوشش دارند. آنان زردشتیان را آتش پرست و تاریخ پیش از اسلام را فاسد و بدون منطق می دانند… .سهراب ارژنگ

    • cyrus

      تازی نژاد اخوند ها و گله های خرد باخته ای که گوسپند وار از انها دنباله روی میکنند هسثند

  • علی حسن

    بنام خدا
    سلام . ۱- گریزی بزنم به یک روایت. در روایت است که حضرت ابراهیم خیلی مهمان نواز بود ، و اگر مهمانی در سر سفره اش نبود غذا نمی خورد. یک روز هر جه منتطر ماند مهمانی برایش نیامد، بنا براین رو به صحرا نهاد و از دور دست دید که یک شتر سوار دارد می آید . او خود را به شتر سوار رساند و او را با عزت هر چه تمام تر به خانه آورد. در سر سفره و پیش از غذا خوردن اسم خدا آورده شد ولی آن شتر سوار که به نطر گبر می آمد ، اسم خدا را نبرد . حضرت ابراهیم از این موضوع خیلی ناراحت شد و شروع به اخم و تخم و نامهربانی کردن با آن گبر نمود . آن گبر بدون اینکه غذائی به خورد قهر کرده و رفت . ندا و وحی از درگاه الهی به حضرت ابراهیم فرود آمد که ای ابراهیم اگر نروی و دل بنده ما را به دست نیاوری ، به عزت و جلال و شوکتم قسم که ترا از پیامبری انداخته و خلع می کنم ، او بهحضرت ابراهیم گفت من که خدا هستم دارم بدون در نظر گرفتن گبر بودنش دارم به او رزق و روزی می رسانم و اگر تو روزی رسان خلق بودی همه را گرسنه می گذاشتی و از زور گرسنگی و نداری همه را می کشتی. حضرت ابراهیم به شتاب خود را به آن گبر رسانده و باهزار خواهش و تمنا از گبر خواست که برگردد ولی آن گبر حاضر به بازگشت نبود . حضرت ابراهیم
    از ترس خدا شتر و شتر سوار را بلند نموده و در روی گردن خود گذاشته و بزور آن گبر را به خانه آورد. نتیجه اینکه اگر شما آخونداها و افراد مذهبی متعصب و مخالف اقلیتهای مذهبی ، مثل زردشتی و بهائی و یهودی و مسیحی و ارمنی و سنی هستید
    ، گیرم که طرز فکر شما صحیح باشد که صحیح نیست ، باید این گروه را با رفتار و کردار خوب خودتان جذب دینتان بکنید
    نه با خشم و نفرت و زندانی و کشتن و غارت کردن و دربدری و بدبختی و آلاخون والاخون کردن آنها. این ها چه گناهی کرده اند که به حساب دگر اندیش بودنشان در مملکت خودشان از دست شما باید این همه ذجر به کشند و از مزایای همه چیز
    که شامل همه افراد از ما بهتران بالا دستی که شامل قشر عظیمی از هم دینان شما در پائن دست نمی شوند ، و فقط شامل افراد بالادستی همفکرتان مشود ، باید این گروه از مزایای اجتمائی ، فرهنگی اقتصادی ، سیاسی باید محروم باشند. شما فکر می کنید اینها بنده خدا نیستند و تنها شما از کون آسمان فرو افتاده اید و بنده خدائید؟!!. وه که زهی خیال باطل.
    ۲- نگاه بکنید به کشورهای اروپائی که دینشان مسیحی است ولی کاری به دین مسلمانانی که در آنجاهستند و زندگی می کنند ندارند و نمی گویند که اینها مسیحی شوند. ولی اگر شما باشید پدر صاحب آنها را در می آورید.
    ۳- نگاه بکنید به کشور ایالات متحه آمریکا ، که باوجود آنکه تنوع نژادی و دینی و قومی در آنجا فراوان است ، ولی دولت آمریکا و مسیحیت که دین اکثر آمریکائی هاست کاری به دینها ندارند و مردم با دینهای مختلف دارن مانند شهروندان اصلی آمریکا دارند به خوبی زندگی می کنند. و دولت آمریکا تنها کسی برایش عزیز است که به بزرگی آمریکا و ملتش کمک کند اگر جه آن فرد مسلمان یا یهودی و غیره باشد . و اگر ناباشد میخواهد سر به تنش نباشد اگ جه آن شهروند اصلی خودش باشد و مسیحی باشد . یعنی شهروند مسلمان یا بهائی یا یهودی یا سنی اگر کارشان برای عظمت مردم آمریکا و کشور آمریکا باشد در چشم دولت آمریکا عزیزترند از شهروند اصلی و مسیحی خودش که کاری برای آمریکا نمی کنند. در آنجا ملاک کار است نه مسیحی بازی یا یهودی بازی یا شیعی بازی یا سنی بازی و.یا آخوندبازی و لاشخوری و انگل بودن . ریش بلند و عمامه صدمنی و تسبیح صدهزار تائی و صلوات و سلام و ترفند و …..برایشان مهم نیست و چیزی که برایشان مهم است ، تنها و تنها عظمت کشور آمریکا و مردم آمریکا و همین و بس.
    ۴- آهای کسانی که به این تبعیضات دامن می زنید و این اختلافات قومی و دینی را پیش کشیده و دارید دامن می زنید بدانید که با این کارتان دانسته یا نادانسته دارید آب به آسیاب دشمن داخلی که همان حکومتهای دیکتاتور است و به آسیاب دشمن خارجی استعمارگر چه غربی و چه شرقی می ریزید و با این کارتا ن ممکن است کشورتان تیکه پارهشده و به روز بدبختی و سیه روزی هرچه بیشتر بیفتید و آنوقت است که دیگر هر چه بیشتر بهتان رحم نمی کنند و خودتان و زن و بجه هایتان و خواهر مادرتان هرجه بیشتر به روز بدبختی و سیه روزی و اعتیاد و فحشا و فقر گرفتار شوید . از ما گفتن بود.
    خدا حافظ