دیوانِ عدالتِ حکومتِ مَذهبی، مرگ را بیش از هَر چیزی ستایش می کند ۲

– زنده شدن یک محکوم پس از اعدام و صدور حکم اعدام دوباره:

به گزارش رادیو زمانه؛ یک متهم قاچاق مواد مخدر که به اعدام محکوم شده بود، یک روز پس از اجرای حکم در زندان بجنورد و تحویل جسد به پزشکی‌قانونی، در سردخانه پزشکی‌قانونی زنده و به بیمارستان منتقل شد.

به‌گزارش جام جم، این مرد ۳۷ ساله که به اتهام حمل و نگهداری یک کیلو شیشه سه سال پیش بازداشت و به اعدام محکوم شده بود، در لحظه اعدام ۱۲ دقیقه بالای دار ماند و با پایین آوردن وی از طناب دار، پزشک مستقر در محل مرگ او را تأیید کرد و با صورتجلسه ای که به امضای او، قاضی اجرای احکام و مسئولان زندان رسید، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد تا صبح روز بعد تحویل بستگانش شود.

این فرتور غم انگیز نمونه بارز حقوق انسانی است که ادیان آسمانی برای آدمیان به ارمغان آورده اند! بنگرید که چگونه آن فرد نظامی، جسم بیجان یک انسان را همچون زباله در دستان خود نگاه داشته!  سیروس پارسا

این فرتور غم انگیز نمونه بارز حقوق انسانی است که ادیان آسمانی برای آدمیان به ارمغان آورده اند! بنگرید که چگونه آن فرد نظامی، جسم بیجان یک انسان را همچون زباله در دستان خود نگاه داشته!
سیروس پارسا

صبح روز بعد یکی از کارگران سردخانه پزشکی قانونی متوجه می‌شود که وی هنوز نفس می‌کشد. مرد اعدامی که نام وی فاش نشده، پس از بستری شدن در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان و بهبود حال عمومی‌ اش، تحت نظر مأموران قرار دارد.

محمد عرفان، قاضی دیوان عدالت اداری در این‌باره گفت: “حکم صادر شده از سوی دادگاه انقلاب، حکم مرگ بوده و اصالت رأی مشخص است و در چنین مواردی حکم بار دیگر با بهبود مرد محکوم، اجرا خواهد شد.”

– و خُدایی که مرگِ انسان ها، شادمانش می کند:

اگر نگاهی گذرا به تاریخ جنگ های دنیا بیاندازیم و دلایل کشتار میلیون ها میلون نَفر زن، مرد، کودک، جوان و پیر را بررسی کنیم، در خواهیم یافت که در طولِ تاریخ به نام و در راهِ هیچ کسی به اندازه نام و راهِ خدای موهومِ ادیان، انسان ها به خاک و خون کشیده نشده و از بین نرفته اند. قبرستان های سراسرِ دنیا پُر است از جسم های بی جانی که در راهِ خدای شان می جنگیده اند و فرجامی تلخ داشته اند.

به راستی این باورمندانِ متعصب برای اثباتِ برتری خدایِ خویش و حقانیت مسلک شان، دست به چه جنابت هایی که نزده اند؟ چه تَن های بیشماری که بی سر نشدند؟ چه کودکانِ بیشماری که سرپرستان خود را از دست ندادند و چه زنان و دخترانی که به چنگالِ مبلغین مذهبی گرفتار نشده و مورد آزار و اذیت آن انسان های برگزیده خداوند، قرار نگرفتند؟ و تمامی این جنایات با نامِ خدا شکل گرفته و دینداران از آن ها با افتخار به عنوان “کشتارهای مقدس” نام می برند.

نگاه کنید که چگونه یک کودک چهارپایه را از زیر پای انسانی کشیده و وی را رهسپار گورستان می کند! آیا این جنایت نیست؟ آیا نباید فریاد برآورده و به این مصیبت بزرگ خون گریست؟  سیروس پارسا

نگاه کنید که چگونه یک کودک چهارپایه را از زیر پای انسانی کشیده و وی را رهسپار گورستان می کند! آیا این جنایت نیست؟ آیا نباید فریاد برآورده و به این مصیبت بزرگ خون گریست؟
سیروس پارسا

چون نیک بنگریم در می یابیم که تمامی ادیانِ آسمانی در یک نقطه با هم مشترک اند و آن داشتنِ خدایی خشونت طلب، شهوت پرست و پول دوست است که همواره پیروانش را به کشتار دگر اندیشان، آزار و اذیت زنان و دختران و غارت و چپاول ضعیفان تشویق می نماید. چرا ادیان آسمانی و پیروان راستین شان اینگونه با انسانیت سرِ دشمنی دارند؟

حقوق ابتدایی انسان ها در کتاب های ادیان ابراهیمی پایمال شده و اصولن وجود انسان ارزش و حرمتی برای خدای قهار و لوسِ مذاهب ندارد؛ دین به خود اجازه دخالت در کوچکترین مسائل خصوصی زندگی یک فرد را داده و وی را از حق آزادی بیان، آزادی اندیشه و زیستن در دنیایی بنیان نهاده شده بر برابری جنسیت ها، نژاد ها، ملیت ها و… محروم می سازد. مذهب جز خشم و نفرت و حس کینه و انتقام جویی ارمغانی برای جوامع انسانی ندارد و برای حفظ ارزش های انسانی بایستی که به زباله دان تاریخ انداخته شود.

– اعدام، قتل عمد و به صلیب کشیدن انسانیت است:

اعدام به معنایِ ستاندن جان یک انسان است؛ آدمی هر چند خطاکار و گمراه و جنایتکار، شایسته کشته شدن به دست انسان های دیگر نیست. اگر فَردی قَتلی مرتکب شده و جان یک یا چند نفر را گرفته، شاید در نظر مردمان شایسته زنده ماندن نباشد ولی آنچه منطق و انسانیت حُکم می کند این است که وی خطاکار است و بایستی مجازات شود.

مجازاتِ اعدام برای افرادِ خاطی فقط در کشورهای عقب افتاده و اسلام زده و یا سرزمین های به شدت مذهبی به چشم می خورد و ممکن نیست که در یک کشورِ سکولار و متمدن با سطح فرهنگی بالا و جامعه ای با سواد و مُدرن، قوه قضاییه دستور به اعدام و قتلِ انسانی را بدهد.

شوم بختانه ایرانِ ویرانِ اسلامی ما امروز بَعد از چین، مقامِ شَرم آور دومی را در زمینه اعدام انسان ها به خود اختصاص داده است؛ به راستی چه بر سر ما مَردم آمده که فرزندانِ این آب و خاک پُر گوهر که صاحب غنی ترین و کهن ترین فرهنگ و تمدن دنیا می باشند، امروزه نه تنها در برابر این قوانین ارتجاعی مذهبی نمی ایستند، بلکه خود نیز همراه روحانیون شده و با شنیدن خبرِ اعدام به وَجد می آیند؟

رئیس قوه قضاییه ایران زمین، آن روحانی بی سواد و بی هُنر و تَن پَرور، اعدام را یکی از ارزش های اصلی اسلام و تمامی مسلمانان جهان می خواند؛ از نظر او که یک مسلمان واقعی است و سال ها درسِ فقه اسلام خوانده و به روشنی از مردم عادی کوچه و بازار، بسیار بهتر و بیشتر اسلام را می فهمد و درک می کند، اعتراض به حُکمِ اعدام، تعرض و توهین به ذاتِ پاک اسلام است.

بی شک دیگر روحانیونِ دین فروش نیز با وی همسو بوده و دیدگاه ضد انسانی وی را نه تنها تأیید کرده، بلکه در راهِ گسترش اینگونه اندیشه های پلید و ترسناک از راهِ سخنرانی بر روی منبرهای شان، کوشش می کنند. به راستی چرا جان و شرافت انسان ها در دینِ اسلام، کمترین ارزش و جایگاهی ندارد؟ این در حالی است که به گفته یک مسلمان راستین، اعدام که به معنایِ کشتنِ یک انسان است، از جایگاه والایی برخوردار است!

  • BARAMBA

    توجه میفرمائید دوستان٬با چنین جلادانی نمیشود با حرکت مدنی پیروز شد٬مردم باید مسلح شوند٬هم وطن مسلح شو و بزن دیده نشو.اگر در گوشه کنار کشور به این مزدوران حمله شود٬کم کم بساطشان را جمع میکنند و به کشور دومشان کانادا و انگلیس میایند و ما هم اینجا خدمتشان میرسیم٬همانگونه که این جلادن از مرزهای ایران عبور کردند و میهن پرستان ما را کشتند٬!!؟حرف کافی است وقت عمل است.

  • ش

    خیلی لاشین که با اون ادمی که زنده شده دوباره اعدامش کردن