با این رویه بهره برداری بی جا از آبهای کشور، ایران به زودی به یک بیابان برهوت تبدیل می شود ۱

پیش گفتار:

آب مایه حیات انسان و جانوران دیگر است و بدون آن حیات و زندگی بی معنا است. گرچه ۷۵٪ سطح کره زمین را آب فراگرفته ولیکن بیشتر آن یعنی ۷۵٪ این آبها درون اقیانوس ها، دریاها، و دریاچه ها شور بوده، و موجودات طبیعی مانند انسان و جانوران از آنها بی بهره میمانند و بیشتر آبهای شیرین هم که عمومن یخ زده اند. از این روی، هرکشور نیاز بدان دارد تا به منابع واقعی آب خود همواره آگاهی داشته باشد.

آبهای طبیعی کشورمان

هرکشور از جمله ایران، دارای دونوع منبع آبی است: ۱- آب های جاری در سطح زمین، ۲- آب های انباشته شده و پنهان در زیر زمین

از آنجا که کشورما به دلیل ناآگاهی و یا بی توجهی روز به روز ذخیره های آبی زیر زمینی خود را بیشتر از دست داده و آبهای روی زمین نیز به طور نادرست و غیر علمی بهره برداری شده و یا با مواد سمی و غیر بهداشتی آغشته می شوند، در نتیجه کشور ما هرلحظه بیشتر به سمت خشکسالی پیش می رود و در آینده ای نه چندان دور به بیابانی خشک و برهوت تبدیل می شود.

رژیم اسلامی یک رژیم نابود کننده، کشتارگر، و مخرب همه انسان ها و پدیده های شگرف طبیعت است. این رژیم از  ۳۷ سال پیش تا کنون نه تنها به نسل کشی ایرانیان از آذری، کرد، بلوچ، لر، فارس پرداخته و گروه بیشماری از فرزندان دلاور و کاردان این مرز و بوم را به خاک و خون کشانده، با زیبایی، طبیعت، و حیات نیز سر جنگ و ستیز دارد. یکی از قربانی های بزرگ این رژیم کشتارگر خشکاندن و نابودی دریاچه ارومیه است که شناسنامه و موجب زندگی بسیاری از مردمان این کشور بوده است. (عکس از سایت ایران فدرال)

رژیم اسلامی یک رژیم نابود کننده، کشتارگر، و مخرب همه انسان ها و پدیده های شگرف طبیعت است. این رژیم از  ۳۷ سال پیش تا کنون نه تنها به نسل کشی ایرانیان از آذری، کرد، بلوچ، لر، فارس پرداخته و گروه بیشماری از فرزندان دلاور و کاردان این مرز و بوم را به خاک و خون کشانده، با زیبایی، طبیعت، و حیات نیز سر جنگ و ستیز دارد. یکی از قربانی های بزرگ این رژیم کشتارگر خشکاندن و نابودی دریاچه ارومیه است که شناسنامه و موجب زندگی بسیاری از مردمان این کشور بوده است. (عکس از سایت ایران فدرال)

۱- آبهای جاری در سطح زمین

آبهایی است که رودخانه ها، حوضه های آبریز، آبگیرها، نهرها، جویبارها، و استخرها را در بر می گیرد و بیشتر از بارش باران ویا چشمه سارهای جریان یافته از درون کوهها و تپه ها به وجود می آید. از این آب های سطح زمین به طور علمی و حساب شده استفاده نمی شود.

گزارش دبیر پیشین سازمان نظام مهندسی کشاورزی

عبدالغفار شجاع، دبیر اسبق سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور، تصریح کرد: «خشکسالی‌ها، ظرفیت بارندگی کشور را کاهش می‌دهد و حداکثر از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب بارندگی امکان استفاده وجود دارد».

عبدالغفار شجاع، درباره میزان مصرف آب در بخش‌های مختلف گفت: «۹۴٪  آب مصرفی در بخش کشاورزی استفاده می‌شود و تنها ۶ تا ۷ درصد آن به مصرف خانگی و صنعت می‌رسد». بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد که بیشتر آبهای جاری در سطح کشور از طریق ناآگانه و بیمورد تلف کردن آن در کشاورزی است.

آبهایی که بیشتر از چشمه تا کشتزار در زمین ها فرو می رود و میزان اندک آن عاید رشد گیاهان و محصولات کشاورزی می شود.  در کشورهای پیشرفته آب را به صورت قطره ای، آنهم حساب شده در ساعاتی از شب و یا هوای خنک روز و در روزهای ویژه ای از کاشت محصول به گیاه و درختان می رسد. همانگونه که نوع و ساعات و میزان غذای انسان ها متفاوت است، آبیاری فراورده های کشاورزی، گیاهان، و درختان نیز با یکدیگر متفاوت است و برای هرکدام باید برنامه ریزی شود.

تالاب گاوخونی در گذشته

تالاب گاوخونی در گذشته

تحقیقات نشان می‌دهد که انسان از دو راه باعث کاهش منابع آب طبیعی می‌شود. یکی از طریق نابود کردن جنگل‌ها و پوشش گیاهی زمین که از ذخیره سازان آب‌های زیر زمینی به شمار می‌آیند و دیگر از طریق برداشت بی‌اندازه آب همراه با آلوده کردن منابع آبی که افزایش جمعیت می‌تواند در هر دو مورد اثر تشدید کننده داشته باشد.

تالاب گاوخونی امروز پس از ایجاد چاهها و بستن سد روی رودخانه ها

تالاب گاوخونی امروز پس از ایجاد چاهها و بستن سد روی رودخانه ها

۲- آب های انباشته شده و پنهان در زیر زمین

آبهای انباشته شده درون زمین برای هرکشور محدود و مشخص است این آبها نیز به دلیل استفاده نکردن و به حال خود رها کردن، مرتباً به ژرفنای بیشتری فرو می رود و امکان دسترسی و بالا کشیدن آن دشوارتر می شود.پرویز فتاح وزیر نیرو می گوید: «آب ‌های زیرزمینی که جزو منابع استراتژیک ماست، در معرض آسیب‌های جدی است».

گزارش ویدیویی از دکتر محمد حسین پاپلی یزدی از استاد دانشگاه فردوسی مشهد. به نام افشا گری بی‌سابقه: مافیای آب در ایران و در نتیجه نابودی آبهای زیرزمینی

گزارش وزیر نیرو

پرویز فتاح می گوید: «وزارت نیرو طبق قانون مسوول است که منابع زیرزمینی را کنترل کند و ما هر سال می بینیم که (سطح) این آب پایین تر می رود. چاه هایی که ۴۰ سال پیش حدود ۵۰ متر پایین تر از سطح زمین بوده، الان به ۲۵۰ تا ۳۰۰ متر رسیده و کنترل کیفی روی این منابع بسیار پایین است. مجموع این موارد باعث می شود که زمین فرونشست داشته باشد و این منابع آبی را از دست دهیم».

گزارش دیگر عبدالغفار شجاع

عبدالغفار شجاع رئیس پیشین کمیسیون کشاورزی مجلس با بیان اینکه ۳۲ تا ۳۳ میلیارد متر مکعب آب قابل استفاده از مرزهای کشور بیرون میرود، تاکید کرد: «۱۲ میلیارد متر مکعب آب شیرین از ایران وارد عراق و ترکیه و مابقی آب ها نزدیک به ۲۰ میلیارد متر مکعب از طرف رودهای جنوب، کرخه، کارون و جراحی به خلیج فارس ریخته و بدون استفاده شور می شود».

در این رابطه می توان به برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی که تشکیل آن هزاران بلکه میلیون ها سال به طول انجامیده است و تلف کردن آب در مصارف خانگی، شهری و کشاورزی و صنعتی و از بین رفتن این موهبت الهی اشاره کرد.

فرصت سوزی دولت در مورد آب

عبدالغفار شجاع در مورد اقداماتی که در دولت نهم با توجه به فرصت ایجاد شده افزایش قیمت نفت صورت گرفت، گفت: «هزینه هایی دربخش کشاورزی در این مورد صورت گرفته اما بسیار ناچیز و ناکافی بوده است». وی همچنین ادامه ادامه داد: «در سالهای گذشته از درآمد نفت به درستی برای توسعه کشاورزی مدرن و مهار آبهای طبیعی استفاده نشد. همچنین در سال های گذشته در بخش کشاورزی تامین زیرساخت ها، یکپارچه کردن اراضی و اجرای قانون جلوگیری از تقسیم شدن زمین های کشاورزی با توجه به افزایش درآمد کشور موقعیت طلایی داشتیم که دولت به آن توجه نکرد».

خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها:

در سال های پس از انقلاب به دلیل کندن چاههای بسیار زیاد در مسیر رودخانه هایی که دریاچه ها و تالاب ها را سیرآب می کردند، یا بستن سدهایی بر روی آن رودخانه ها، و یا بهره برداری آب برای کشت فراورده هایی مانندبرنج که به آب زیاد نیاز داشتند موجب گردید که دریاچه ها و تالاب های ایران بسیار کم آب و یا به کلی خشک شوند. چند نمونه زیر گویای این حقیقت تلخ است:

این تصویر که از بالا از دریاچه ارومیه گرفته شده، نشان می دهد وجود این دریاچه بخش بزرگ و عظیمی از کشورمان را سر سبز و خرم و با رطوبت ساخته که هم اکنون همه این بخش بزرگ به بیابانی خشک و سوزان تبدیل شده.

این تصویر که از بالا از دریاچه ارومیه گرفته شده، نشان می دهد وجود این دریاچه بخش بزرگ و عظیمی از کشورمان را سر سبز و خرم و با رطوبت ساخته که هم اکنون همه این بخش بزرگ به بیابانی خشک و سوزان تبدیل شده.

الف- دریاچه ارومیه

دریاچه اُرومیه، در شمال غربی ایران میان دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی قرار گرفته است. درازای این دریاچه ۱۴۰ کیلومتر، پهنای آن ۵۵ کیلومتر، و منطقه آب ریز ۵۱،۸۷۶ کیلومتر مربع می باشد.

این دریاچه، بزرگ‌ترین دریاچهٔ داخلی ایران و دومین دریاچهٔ آب ‌شور دنیا است. آب این دریاچه از رودخانه‌های زرینه رود، سیمینه رود، تلخه رود، گادر، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تأمین می گردید. Xحوضهٔ آبریز دریاچه ارومیه، ۵۱٬۸۷۶ کیلومتر مربع است  که پیرامون ۳٪ مساحت کل کشور ایران را دربر می گیرد.

در این دریاچه و ۱۰۳ جزیره های آن، ۲۷ گونه پستاندار، ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۷ گونه دوزیست و ۲۶ گونه ماهی حیات وحش زندگی می کردند، که میتوان آن را یک باغ وحش طبیعی بزرگ جهان دانست. دریاچهٔ ارومیه از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوختهٔ طبیعی جهان به ثبت رسیده است. دریاچه ارومیه را می توان از بزرگترین منبع طبیعی ایران و اثر گذار بر آب و هوای کشور، و زندگی مردم منطقه دانست.

دلیل خشک شدن دریاچه چیست؟ 

 خشک شدن دریاچه را می توان به چند دلیل زیر دانست:

دریاچه ای که تا چند سال پیش ۸۸ ٪ آن خشکیده و به شن زار و نمک زاری تبدیل شده بود.  ۵٪ خشکیدگی آب این دریاچه را به دلیل خشکسالی می دانند، در حالی که ۹۵٪ دیگر را می توان به چند دلیل زیر دانست:

۱- به دلیل بستن سدهایی از طرف دولت در مسیر ۱۱ رودخانه که آب آنان به دریاچه می رسید.

۲- کندن چاههای ژرف و عمیق در بالای دریاچه و مسیر آب گیری آن.

۳- ایجاد زمین های کشاورزی و بهره برداری از آب هایی که به دریاچه می رسیدند.

بیلان منفی برداشت آب در ابتدای انقلاب زیر صد میلیون متر مکعب در سال بوده، در حالی که این بیلان هم اکنون به ۱۱ میلیارد متر مکعب می رسد. یعنی ۱۱۰ برابر شده است.

۴- گذراندن بزرگراه شهید کلانتری از وسط دریاچه ارومیه برای کوتاه کردن مسیر جاده ای میان شهرهای تبریز و ارومیه.

 ب- تالاب بختگان

از آن زمان که احداث سدهای ملاصدرا، سیوند و درودزن روی رودخانه کُر، سرچشمه بختگان را کور کرد، مردم حاشیه این تالاب استان فارس روز خوش ندیدند.

بسیاری از مردم روستاهای کناره بختگان ناچار به ترک دیار خود شده،روانه شهرها شدند.  خانواده های باقی مانده در روستاهای خود هم اکنون با دریافت یارانه روزگار خود را به سر می برند. کارشناسان چاره را در شکستن سد سیوند و ملاصدرا می دانند. اما در سرزمین ما که هیچ رودی از گزند سدها در امان نمانده کمتر پیش‌آمده، سدی برای زندگی دوباره شکسته شود.

گزارش فعال محیط زیست استان فارس

جواد حسینی‌نژاد، فعال محیط زیست استان فارس وضعیت فعلی تالاب را این طور وصف می کند. به جز سد ها که بختِ بختگان را گره زده‌اند، شمار بالای چاه های مجاز و غیرمجاز، برداشت بی رویه آب، مهار آب های سطحی و کاشت برنج و محصولات پرمصرف آب هم مزید بر علت شده است. حسینی نژاد   می گوید: در سال‌های گذشته کمتر به جلوگیری از این موارد پرداخته شده و چاره کار را در تأمین حقابه می داند: «اگر سد سیوند به روی بختگان باز و حقابه تأمین شود، آن زمان باید پیگیر ممنوعیت کاشت برنج در حوزه بختگان و برچیدن چاه های مجاز و غیرمجاز بود که شمار آنها در استهبان به هزار می رسد.»

پیامدهای دیگر از خشکیدن تالاب بختگان

بستر خشکیده تالاب بختگان بین حوزه شهرستان‌های خرامه، نیریز، ارسنجان و استهبان واقع شده است. شیوع بیماری سالک در میان دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی در برخی از این شهرستان ها، از بین رفتن مشاغل اطراف تالاب ازجمله صید و ماهی گیری، مهاجرت مردم محلی و ساکنان روستاهای اطراف به حاشیه شهرهای بزرگ، خشکیدن بخش زیادی از انجیرستان دیم استهبان به عنوان بزرگ ترین انجیرستان دست کاشت دنیا و کاهش کمی و کیفی محصولات آن و همچنین ایجاد کانون گردوغبار که منطقه و استان های همجوار را تحت تأثیر قرار می دهد از مصیبت هایی است که خشکیدن بختگان برای ساکنان این منطقه به‌وجود آورده است.

تالاب  (دریاچه)بختگان پیش و پس از ایجاد سد سیوند روی رودخانه کر

تالاب  (دریاچه)بختگان پیش و پس از ایجاد سد سیوند روی رودخانه کر

فعالان محیط زیست می گویند: با خشکیدن بختگان حیات در حوزه این دریاچه، نیریز، طشک، ارسنجان و استهبان رو به نابودی می رود. برداشت از منابع آبی بیش از حد مجاز کشاورزی منطقه را هم با بحران مواجه کرده و بسیاری از کشاورزان تن به مهاجرت داده اند. استهبان که به خاطر وجود بزرگ ترین جنگل دست کاشت جهان (سه میلیون درخت انجیر ۴۰۰ساله) برای همه شناخته شده، از دست خواهد رفت و درختانش کمتر از پیش بار خواهند داد.

دریاچه بختگان امروز- از برکت نکبت آخوند ببینید ما به کجا رسیده ایم!!.

دریاچه بختگان امروز- از برکت نکبت آخوند ببینید ما به کجا رسیده ایم!!.

پ-تالاب کمجان؛ تجدید حیات و عمر دوباره

   با آن که بیشتر تالاب های استان فارس به دلیل کندن چاههای بیشمار و بهره برداری در کشت فراورده های پر مصرف آب مانند برنج خشکیده اند، ولیکن اهالی روستاهای کناره این تالاب دست در دست هم دادند و از خشکی آن جلوگیری نمودند. در سال های دهه ۶۰، تمام آب موجود در این تالاب بدون مجوز سازمان محیط زیست و هیچ گونه ارزیابی زیست محیطی، به وسیله زهکشی از بستر تالاب خارج و منتقل شد. این کار کمجان را به شوره زاری تبدیل کرد که ریزگردهای آن مناطق حاشیه ای را تحت تأثیر قرار می داد. احداث سه سد روی رودخانه «کُر» که منبع اصلی تغذیه تالاب های طشک، کمجان و بختگان بود، تیشه به ریشه آنها زد و ۱۵۰ کیلومتر از رودخانه را خشکاند. در این مدت تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و دامی بیکار و روانه شهرها شدند. این دستاورد سدسازی روی رودخانه کر بود که تاکنون گریبان بختگان را گرفته و اکنون نوبت کمجان است. درودزن، سیون و ملاصدرا روی یکی از پر آب ترین رودخانه های منطقه بنا شدند تا کر سال های سال آبی به خود نبیند.

گزارش فعال محَط زیست

سیروس زارع، فعال محیط زیست و پیشگام احیای تالاب کَمجان دراین باره می گوید: «با خشکیدن کمجان که پیامد سد های ساخته شده روی رودخانه کر بود، منطقه به روز سیاه نشست. بیشتر از یک صد روستا در حاشیه رودخانه کر که پیش از دهه ۶۰ سومین تولیدکننده برنج و اولین تولیدکننده گندم بودند، خالی از سکنه شد. سلامت عمومی به مخاطره افتاد و بیماری های صعب العلاج در منطقه جهش پیدا کرد.»

سیروس زارع می گوید: «مردم مدافع تالاب بودند، آنها با هزینه خود بدون کمک دستگاه های دولتی توانستند به کمجان، جان ببخشند. او به آینده تالاب امیدوارتر است و می گوید اگر دستگاه های دولتی هم وارد شوند می توان آن را توسعه داد. مردم برای احیای دوباره تالاب با ساخت آب بند بر روی زهکش، آب را به روی پهنه خشک شده تالاب منحرف کردند و تالاب زنده شد. حدود دو هزار هکتار از تالاب احیا شد و به گفته زارع، استعداد احیای تا ۱۰ هزار هکتار هم وجود دارد.”

راه نجات تالاب گاوخونی:

محمدعلی طرفه، معاون عمرانی استاندار اصفهان در سال گذشته با اشاره به ضرورت رسیدگی به وضعیت تالاب گاوخونی گفت:  مدیریت صحیح بر حوضه زاینده رود، تالاب گاوخونی را نجات می دهد.

وی با بیان اینکه خشک شدن زاینده رود و نبود آب در استان از دلایل اصلی خشک شدن این تالاب بین المللی محسوب می شود، اضافه کرد: “ اگر مدیریت صحیحی در حوضه زاینده رود انجام شود به طور قطع تالاب گاوخونی نیز زنده می شود.”

معاون عمرانی استاندار اصفهان با تاکید بر اینکه زمانی تالاب زنده می شود که تعادل در کل حوضه آبریز برقرار باشد، تصریح کرد: “حیات تالاب نشان دهنده تعادل در حوضه آبی بوده که یک همسویی و هم افزایی در استان است تا بتوانیم چالش‌های مربوط به مشکلات زیست محیطی را برطرف کنیم.”تالاب گاوخونی در حال خشکیدن است
تالاب گاوخونی دیگر درخششی در کویر مرکزی ندارد.

 گاوخونی دیگر درخششی در کویر مرکزی ایران ندارد

تالاب گاوخونی یکی از میراث های شهر، استان اصفهان و کشور تلقی می شود، اما این تالاب در طول سال های گذشته به دلیل بی توجهی و بی مهری مسئولان در وضعیت شکننده ای قرار گرفته است، مسئولان با بی توجهی های خود دست به تخریب و نابودی این تالاب بین المللی شده اند و در حال حاضر نیز شواهد حاکی از این بوده که عزمی از سوی مسئولان برای زنده شدن و احیای تالاب گاوخونی وجود ندارد، در حال حاضر این تالاب مانند گذشته همانند گوهری در کویر مرکزی ایران نمی درخشد، امیدواریم که استانداری و سازمان حفاظت محیط زیست عزم خود را برای احیای این تالاب جزم کنند تا شاهد نابودی دائمی گاوخونی نباشیم.

گزارش عضو کمیسیون کشاورزی مجلس

علی ایرانپور، نماینده مردم مبارکه در مجلس  با بیان اینکه  تالاب گاوخونی یکی از تالاب‌های مهم و ارزشمند در سطح کشور محسوب می شود و این تالاب از لحاظ ارزش زیست محیطی یکی از تالاب های مهم دنیا بوده و در زمره تالاب های بین‌المللی است، افزود: “خشکسالی های حاکم بر استان و اضافه برداشت های آب در طی سال‌های گذشته تاکنون در اصفهان، چهار محال و بختیاری و بالا دست زاینده رود سبب خشکسالی تالاب بین‌المللی گاوخونی شده است.”

از آنچه گذشت:

یادآوری نویسنده: “ البته آقای علی ایرانپور در مورد خشک سالی قدری تعارف و مبالغه می فرمایند. زیرا خشک سالی تدریجی که همیشه در ایران سابقه داشته و تدریجی بوده، موجب خشکیدن ناگهانی یک تالاب با آن عظمت و بزرگی آنهم در طی چند سال نمی شود. حقیقت مطلب آنست که پاسداران شارلاتان و  مالکان بزرگ بی شرافت و خدانشناس که با ایجاد چاههای بسیار بسیار زیاد و بهره برداری فراوان از آب در کشت محصولات زمین هایی که به زور به تصرف خود آورده اند موجب خشکیدن سدها و تالاب های کشور یکی پس از دیگری می شوند. و آوارگی و سرگردانی مردم دهها روستا و شهرک ها در مسیر رودخانه ها و کناره های تالاب ها را به وجود می آورند.

نکته پایانی:

نفرین خدا و مردم محروم ایران بر این بی وجدان های بی آبرو و وطن فروش.همچنین، نفرین بر آن ظاهراً نمایندگان مجلس باد که شیطان و دشمنان این مملکت را نمایندگی می کنند و حقوق کشاورزان درمانده و فلکزده را با چندرقاز رشوه و هدیه گرفتن غصب کرده، و آنان را به دور سر خود می چرخانند

  • ایرانی

    جمهوری قالطاق و دزد اسهالی همه جا رو خشکونده