پیش گفتار:

در رژیم مرگ آور ولایت فقیه جائی برای انسان های آزاده و آزادی خواه نیست. آنان یا باید دنباله رو آخوند بوده و به همه گونه ساز آنان برقصند، به خواسته های آنان عمل کنند، ویا درگیر گرفتاری، سرگیجگی و مصیبت هائی باشند که در پیش راه آنان گذاشته شده است. گروههای غیر وابسته به رژیم را می توان بر اساس چند گروه زیر تقسیم بندی نمود:

۱- افراد بی پناه و سرگردان

گروهی بیشمار از هم میهنان ما به ناچار بی کار و بی بار در گوشه و کنار خیابان، کوچه، و میدانها پرسه  می زنند، روز را به شب، و تابستان را به زمستان می رسانند. کارتن خوابها و افراد بدون مسکن و بی پناه به ویژه جوانان از این زمره اند.

کارتن خواب ها در ایران بی شمارند و به آسانی در بیشتر کوچه و برزن های شهرهای گوناگون ایران دیده می شوند. بسیاری از این کارتن خواب ها معتاد و آلوده اند و راه نجات آنان با وجود این رژم وجود ندارد و آنان محکوم به مرگ تدریجی اند.

۲- خودکشی هم میهنان

در میان هم میهنان به ویژه جوانانی که وابسته بی رژیم منحوس آخوندی نیستند و می خواهند با نیروی فکر و اراده و خلاقیت خود کار و پیشه ای در پیش گیرند گروهی سرگشته و سرگردان که کاری به جائی نبرده اند و نتوانستند در زندگی با آزادی و اندیشه به جائی رسند نا امید و پریشان دست به خودکشی می زنند.

هنگامی که فردی به هر نحوی احساس کند دیگر مورد توجه جامعه نیست انگیزه های خودکشی در او افزایش می یابد و به همین راحتی به سوی نابود کردن خود کشیده می شود. نابودی که در هرفرهنگی  مزمون و ناپسند است.

یک بانوی جوان ایرانی به نام روشنک تاج محمدی با کودک خود به نام ایزابل که ۱۸ ماه پیش از ظلم و جور رژیم آدمخوار اسلامی به سختی خود را به هلند رسانده و در آنجا ازدواج کرده بود به دلیل مشکلات زیاد در آن کشور و ناملایماتی که در پیش داشت .خود و دخترش را در رودخانه مارکرمیر انداخت و به طرز ناگواری جان سپرد. بی تردید دست خامنه ای آغشته به خون این زن جوان و کودکش  نیز اغشته است که موجب آوارگی، سرگردانی، و سرانجام مرگ این بانوی جوان با شوهرش شده است.

خودکشی یک ایرانی در هلند

روشنک تاج احمدی، سی ساله، شنبه، ۲۲ می، در پی مدتها فشار روحی، خود و دخترش، ایزابل را به رودخانه مارکرمیر انداخت. ناپدید شدن آنها چند ساعت پیش از حادثه به پلیس گزارش شده بود. پس از پیدا شدن پیکر روشنک و دخترش، امدادگران به سرعت در محل حضور یافتند ولی تلاش‌های آنها به نتیجه نرسید.ا

دلیل های اصلی خودکشی ها

نوع دیگر از خودکشی که بیشتر در بین زنان در جوامع سنتی روی می دهد همان خودکشی سرنوشت گرایانه است که دایره وسیعی از خودسوزی تا خوردن سم را در بر میگیرد. این نوع خودکشی به خاطر عدم توانایی فرد از سرنوشتی است که دیگران برایش رقم می زنند مثل ازدواج اجباری نداشتن جهیزیه مناسب وموضوعات ناموسی و عاطفی.

این کیست خودکشی های در چند سال گوناگون در رژیم کشتارگر اسلامی است

این روزها اما در ایران عواملی چون بیکاری، فقر، فحشا و فشارهای مختلف اقتصادی که ناشی از تورم و گرانی هستند ،آمار خودکشی در کشور را بالابرده اند. آمارها نشان می‌دهد در ۹ ماه نخست سال ۹۲ روزی بیش از ۱۱ نفر در کشور مرگ مشکوک به خودکشی داشته‌اند. بر اساس آمار اعلام‌شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در ۹ماهه سال گذشته ۳،۱۲۵ نفر خودکشی کرده‌اند.  از میان این افراد، ۹۸۲نفر زن و ۲،۱۴۳ نفر مرد بوده‌اند. بر همین اساس در مدت مشابه سال ۹۱ نیز ۲،۷۲۰ نفر به علت آنچه پزشکی قانونی آن را خودکشی تشخیص داده بود، جان خود را از دست داده‌اند.

آمار خودکشی در چند سال

بنا به گزارش احمد شجاعی  رییس سازمان پزشکی قانونی کشور در تاریخ  ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ آمار خودکشی در سه ماهه نخست سال‌ گذشته (۱۳۹۰) نسبت به مدت مشابه سال پیش از آن ۴/۹درصد افزایش داشت. در سه ماهه نخست سال‌ گذشته ۹۵۲ نفر در کشور خودکشی کرده‌اند که از این میان ۲۷۴ نفر زن و ۶۷۸ نفر مرد بوده‌اند.  و آمار خودکشی در سال ۱۳۸۸برابر۳۱۲۲  و در سال ۸۹، برابر ۳۶۴۹ نفر گزارش شده است.

هادی پاکزاد خواننده و موزیسین راک در مشهد نیز یکی دیگر از قربانیان رژیم اسلامی است که در سحر گاه ۷ خرداد ۱۳۹۵ دست به خودکشی زهد است.خون او نیز بی تردید برگردن آخوندهای جنایتکار می باشد و باید روزی پاسخگوی آن باشند.

۳- پناه بردن به مواد مخدر

بیکاری، سرگردانی، نومیدی، و عوامل دیگر موجب آن گردیده که گروهی از مردم ایران به ویژه جوانان و حتی زنان به مواد مخدر پناه ببرند و خود را از هر نظر آلوده کنند.

این ویدیو علت پناه بردن زنان به مواد مخدر تا به تفصیل شرح می دهد.

۴- انسان های چالشگر با رژیم

از آغاز انقلاب لعنتی ۱۳۵۷ و تسلط آخوند شارلاتان و جنایتکار بر جان، مال، و ناموس مردم تابه امروز، همواره هم میهنان روشنفکر و چالشگرما با رژیم دستگیر، زندانی، شکنجه، و سرانجام به چوبه دار آویزان شدند. این آمارها را هم میهنان به خوبی می دانند و جای تکرار آن در این جا نیست.

۵- فرار مغزها

در این ۳۷ساله بیش از ۵ میلیون از انسان های کاردان و کار ساز که در میان آنان مغزهای متفکر و پیشرفته زیاد بوده،از کشور خارج شدن و حرفه و هنر و کار خود را در خدمت بیگانگان در آوردند. بدیهی است که رژیم از این پراکندگی و پخش و پارانسان های سرنوشت ساز میهنمان بسیار خشنود و خرسند است. زیرا رژیم به دارائی و ثروت کشورمان دلبسته است و کاری به نفراتی که آنان را مزاحم و بهانه گیرمی داند، ندارد.

رژیم جنایتکار آخوندی موجب ترک چند میلیون هم میهنان ما از خانه و کاشانه خودشان و پناه بردن به کشورهای دیگر شده. این رژیم بی وجدان و ظالم و خونخوار فرار مغزهای سازنده را فرار ضد انقلاب ها نامیده است. زهی بیشرمی، زهی بی انصافی

۶- فرستادن انسابها به قبرستان سوریه

از بیش از چهار سال پیش تا کنون که خامنه ای با همکاری بشار اسد هم جنایت پیشه خود به قتل عام مردم بیگناه سوریه پرداختند، گروهی از پاسداران ساده دل و مهربان که به کار تجارت، قاچاق مواد مخدر و برباد دادن بیت المال اشتغال نداشتند، به دستور خامنه ای به قتلگاه سوریه رفته و در آن جا به خاک و خون غلتیدند. ما روزها، و هفته ها، شاهد آن بوده ایم که پیکر پاره پاره این قربانیان مکتب آخوندی به ایران باز گردانده شده و به عنوان شهید ( آنهم شهید کشتار مردم بیگناه سوریه و پشتبانی بشار اسد جنایتکار) در گوشه ای به زیر خاک فرو رفتند.

۷- فرستادن جوانان افغان به سوریه

یکی دیگر از جنایات بزرگ خامنه ای فرستادن جوانان افغان به قتلگاه سوریه است. ما بازهم شاهد آنیم که همراه با پیکر غرقه به خون و پارہ پاره گروهی از پاسداران ساده دل و نیک اندیش، پیکرجوانان افغان نیز از سوریه به ایران می آورند. این دیگر جنایتی مضاعف است که خامنه ای حتی با قربانی کردن همزبان و هم کیش افغان ما از خود نشان داده است.

اعزام مهاجرین افغان در ایران به سوریه که همگی میهمان و هم کیش و هم آئین ما می باشند نیزجنایت بزرگ دیگری است که خامنه ای جنایتکار بدان اقدام ورزیده است.افغان ها که در ایران زندگی می کنند مانند همه مهاجرین در دنیا، ایرانی به شمار می آیند و شایسته و سزاوار آنانند که همه قوانین در مورد ایرانی ها بدون کم و کاست در مورد آنان نیز اجراء شود.

زندگی اسفبار هم کیشان افغان  در ایران 
افغان ها مردمانی بسیار محترم، درستکار، و پرکارند. وابستگی ما از نظر نژادی، زبان، دین، و آداب و رسوم با آنان بسیار زیاد است. تنها تفاوتی که میان ما  و آنان وجود دارد مرز استثماری میان دو کشور است که ملت ما را به چند پاره تقسیم کرده است. افغان ها تا کنون در کارهای سخت سازندگی در کشورما خدمات بزرگ و ارزنده ای از خود نشان داده اند و با جان و دل از خود مایه گذاشتند.

بنابراین، چرا و به چه دلیل رژیم تازی منش ضد ایرانی آخوندی برای این میهمانان محترم که خاک ایران بی تردید خانه آنهاست مشکلاتی از نظر ثبت نام کودکانشان در مدارس، دادن شناسنامه به نوزادان و مسائل دیگر فراهم می سازد. امروزه قانون بیشتر کشورهای جهان این چنین است که اگر کودکی از اتباع دیگر در آن کشور چشم به جهان گشاید بدو شناسنامه داده شده و تابع آن کشور شناخته شود.

۸- فرستادن نیروهای ویژه ارتش به سوریه
فرستادن پاسداران ساد ه دل و میهن دوست. همچنین اعزام جوانان افغان میهمان و مقیم کشورمان به سوریه و دریافت پیکرهای پاره پاره آنان کافی نبود که هم اکنون خامنه ای جلاد بزرگ دستور فرستادن نیروهای ویژه ارتش به سوریه را صادر کرده است. به زودی شاهد بازگشت پیکرهای پاره پاره برادران ارتشی نیز خواهیم بود.

بیروهای ویژه ارتش که به دستور خامنه ای جنایتکار به سوریه اعزام شده اند و ما به زودی شاهد بازگشت پیکرهای آغشته به خون آنان با پیکرهای  پاسداران، و جوانان افغان خواهیم بود.

از آنچه گذشت:

در رژیم منحوس اسلامی چنانچه مردم بلی قربان گوی آخوندها نباشند و در برابر آنها کرنش نکنند و به همه سازهای آنان نرقصند چند راه بیشتر در زندگی ندارند: یا به خواست آخوند برای قتل عام مردم سوریه، عراق، و یمن بدان سرزمین ها رفته و سرانجام خود در خاک و خون خود به غلتند، یا فرار از مرزها که از سوی رژیم خائن و دشمن به شمار می روند، یا با رژیم در گیر شده به گوشه زندان ها انداخته شده، شکنجه و اعدام شوند، و یا به الکل و مواد مخدر پناه برده برای خود زندگی بی خبری و بی خیالی پوشالی فراهم سازند.

نکته پایانی:

در هرحال، مردم ایران اسیر و قربانی این رژیمند و به جای آن که رژیم در خدمت مردم باشد، ملتی در خدمت و رژیم چند ده هزار آخوند شارلاتان و جنایتکارند. این روش نوکرپیشگی یک ملت می تواند تازمانی که مردم ما درد همدیگر را حس نکنند و به یاری و کمک همدیگر بلند نشوند می تواند ادامه داشته باشد.