پیش گفتار:

در داستان های باستانی می خوانیم که در روزگار کهن ایرانیان که از ستم‌های جمشید پادشاه ایران‌زمین به ستوه آمده بودند، به سراغ ضحاک (اوستایی: اَژی دها) رفته و او را به شاهی برمی گزینند. با بوسهٔ ابلیس، بر دوش ضحاک دو مار می‌روید. ابلیس به ضحاک می‌گوید که مارها عضوی از پیکر تواند. تو برای بقای خود باید همه روزه مغز سر دو جوان را به مارها بخورانی تا مارها گزندی به تو نرسانند. بدین ترتیب ضحاک خون خوار برای بقای سلطنت خود هرروز دو جوان را می کشت و سر آنان را به مارها می داد که خود در امان بماند.

شوربختانه ما نیز در دوران ضحاک دیگری  به نام خامنه ای زندگی می کنیم که برای بقای خلافت خود مانند ضحاک ماردوش دوران باستان همه روزه به خون جوانان (به ویژه جوانان میهن پرست کرد) ما نیازمند است. بنابراین، همه روزه به دستور ضحاک قرن ما چوب های دار بر پاشده، و جوانان وطن حلق آویز می شوند.

زندانیان گمنام:

«زندانیان گمنام» نامی است که زندانیان عقیدتی اهل سنت بر خود نهاده‌اند. آنان به فراموش‌شدگی و مرگ خاموش‌شان در زندان‌های حکومت اسلامی ایران محکوم هستند.

زندانیان عقیدتی اهل سنت از حقوق اولیه و معمول دیگر گروه‌های زندانی، محروم بوده و با توجه به باورهای مذهبی شان در سخت‌ترین شرایط زندان به سر می برند و به صورت مداوم تحت شکنجه های طاقت فرسا بوده ، به دلیل عقیده شان مورد تبعیض ، اهانت و بی احترامی قرار

می گیرند و در نهایت سنگین‌ترین مجازات‌ها از سوی دادگاه‌های انقلاب اسلامی برای آن‌ها صادر و اجرا می‌شود.

گفتنی است احکام اعدام زندانیان عقیدته اهل سنت کُرد بر مبنای اتهامات وارده اداره اطلاعات به آنها بوده و تنها با اتکا به اعتراف‌های زیر شکنجه، صادر شده است. این پرونده‌ها بدون وکیل مدافع اختیاری قضاوت شده است.

این زندانیان عقیدتی اهل سنت  بیش‌تر در زندان‌های همدان ،کرج، تهران، سنندج،، ارومیه، سقز، مهاباد، کرمانشاه و مریوان دوران محکومیت خود را می‌گذرانند.

۳۰ تن از زندانیان عقیدتی کرد که در پای ضحاک بزرگ، خامنه ای ذوب شده به زمین فرو رفتند.

گفته می‌شود بیش از ۲۰۰ زندانی عقیدتی اهل سنت کُرد در زندان‌های ایران وجود دارند که در این میان زندان رجایی شهر کرج با ۸۰ زندانی، بیش‌ترین تعداد زندانیان عقیدتی اهل سنت در انتظار اعدام را در خود جای داده است.

پر واضح است که تعداد واقعی زندانیان محکوم به اعدام بیش از رقم اعلام شده بوده ولی برخی از خانواده‌های زندانیان، به خاطر اعمال فشار نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و اینکه زندانی در وضعیت بسیار نامناسب و ناامنی قرار دارد از ارائه مشخصات زندانیان واهمه دارند.

«کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران»، توانسته لیست اسامی و مشخصات ۳۰ نفر از زندانیان عقیدتی اهل سنت محکوم به اعدام در زندان رجایی شهر کرج را تهیه و تنظیم کند.

  فهرست زیر در برگیرنده‌ی نام و نام خانوادگی، نام پدر، تاریخ بازداشت، تاریخ تولد، مدت بازداشت در اطلاعات، زندان حاضر به خواب، شهر محل زندگی، بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها، وضعیت حکم، سابقه شکنجه جسمی و وضعیت تاهل ۳۰ نفر از زندانیان عقیدتی اهل سنت کُرد در انتظار اعدام می باشد.

رژیم ضحاکی ولایت فقیه پس از نوشیدن خون بهرام احمدی، اکنون به خوردن خون برادرش شهرام پرداخت. گویا خون آشامی این رژیم آدمخوار را پایانی نیست.

اعدام دسته جمعی زندانیان عقیدتی

ضحاک ما تازگی به کشتن روزانه دو تن قناعت نکرده، بلکه اشتهای جنایت و آدم کشی وی به کشتار گروهی و دسته جمعی جوانان  می پردازد.

  .چند روز پیش تعداد زیادی از زندانیان سنی مذهب محکوم به اعدام در سالن ۱۰ زندان رجایی شهر  با دستبند-پابند و چشم بند با تدابیر شدید امنیتی به مکانی نامعلوم منتقل شدند.

اسامی این زندانیان به شرح زیر است :
کاوه ویسی ، طالب ملکی، بهروز شاه نظری، برزان نصرت الله زاده، فرزاد شاه نظری، وریا قادری فرد، کیوان مومنی فرد، عالم برماشتی، سید جمال سید موسوی، ادریس نعمتی، احمدنصیری، مختار رحیمی، بهمن رخیمی، بهمن رحیمی، یاور رحیمی، پوریا محمدی، فرزاد هنرجو، شهرام احمدی، فرشید ناصری، امجد صالحی، امید پیوند، ارش شریفی، کاوه شریفی، شاهو ابراهیمی، عبدالله شریفی، امید محمودی، محمدغریبی، فواد یوسفی، کیوان کریمی

اندکی به ناله های جگر سوز مادر داغدیده شهرام احمدی گوش فرادهید آنگاه شرم کنید و خجالت بکشید از آن که بی تفاوتی ما موجب اینچنین خونخواری رژیم ضحاکی خامنه ای شده است.

مصیبت خوانی خانم پاکروان:

خانم شعله پاکروان مادر داغدیده ای است که فرزند نازنینش به دفاع از حیثیت و ناموس خود از دست یک جنایتکار هوسپاز ولایت فقیه پرداخته بود و به وسیله آدم کشان ضحاک زمان، علی خامنه ای، از پای در آمد. این مادر ستمدیده در به مناسبت اعدام دسته جمعی کردهای هم میهن عزیزمان گفته است:

سالهاست که ایران داغدار است . هنوز زخم روییدن هزاران لاله ی گلگون بر تن سرزمین ما باقی ست . اعدامهای پیاپی ، بدون محاکمه ، بدون حضور وکیل ، بدون رعایت آیین دادرسی یا قوانین استاندارد و بین المللی ، باعث از دست رفتن بهترین فرزندانمان شد . زنان بسیاری در دهه های گذشته ، به سوگ فرزندان اعدام شده شان نشستند . در تاریکی و تنهایی . بی آنکه دستی اشکهایشان را پاک کند . بی انکه کسی تسلی بخش خاطرشان باشد . بی انکه بتوانند برای شقایق های پرپر شده شان مراسمی بگیرند . بی انکه نشانه ای از قبری داشته باشند تا در غروبهای دلتنگی بر آن مویه کنند و اشک ببارند

این مادران و خواهران داغدیده ناچار شدند در بیابانها بدنبال تن مجروح و بی جان پاره های تنشان بگردند . همچنانکه ما بدنبال مصطفی و امیرارشد و صدها فرزندمان گشتیم . بسیاری از این مادران و همسران مجبور به تحمل رنجهای مضاعفی شدند . از پرداخت پول تیر تا دیدن جوانکی با جعبه شیرینی که خود را داماد خانواده شان معرفی میکرد !!
ما نیز همچون خیل عظیم توده های مردم از این سوگ سراسری بی خبر بودیم . در شهرهایمان دسته دسته ، گل پرپر میشد و خبر نداشتیم . سروها تبر میخوردند و خبر نداشتیم . تیر آه های بسیاری به آسمان روانه میشد و خبر نداشتیم .

حاصل آن بی خبری ها برپا شدن چوبه های دار در میدان ها و کوچه ها و بازارهاست . حاصل آن بی خبری ها رتبه اول عمل نفرت انگیز اعدام است . حاصل آن بی خبری ها گشوده شدن راههای غارت خزانه ملی ست . برآمدن دستهای حریص اختلاس ، و دزدی در روز روشن و تحت حمایت قانون.

این ویدیو ناله و زاری همسر شهرام احمدی پس از به خاک و خون غلتیدن همسر ش به وسیله جلادان ضحاک بزرگ خامنه ای جنایتکار را به گوش من و شما افراد بی تفاوت و بی مسئولیت که نظاره گر قربانی شدن فرزندان وطن هستیم و هیچگونه حرکت و یا احساسی از خود نشان نمی دهیم.

رنج و درد ما مادران و خواهران:

اکنون ما زنان میدانیم رنج از دست دادن فرزند با تیر یا طناب ، بی پایان است و با گذر زمان کمرنگ نمیشود ، ما مادران میدانیم معنای کابوسهای شب و روز را ، میدانیم معنای عمیق دلتنگی برای پاره تنی که زیر خاک مدفون است ،
نمیتوانیم در کنار بازماندگان گلهای دشت شقایق نباشیم . ما با قلبی خونین و تنی زخم خورده در کنار مادران و همسران و خواهران جوانان اعدام شده از دهه های گذشته تا کنون ایستاده و همراه با آنان سرود دادخواهی میخوانیم .

بدیهی است برای جبران بی خبریهایمان ، خواستار برچیدن چوبه های دار از سراسر ایران و همچنین محاکمه عاملین مرگ شکوفه های پرپر شده ی باغ سوخته ی هزاران مادر هستیم . در پایان به روح پاک و آزاد جوانان اعدام شده درود میفرستیم . به خون سیاوش سوگند که تا آخرین لحظه زندگی مان در جاده ی دادخواهی گام خواهیم زد . چرا که ما ، مادریم و حافظ زندگی . زنیم و بیزار از زشتی و سیاهی و مرگ.

اعدام جنایتکارانه شمار دیگری از عزیزان کرد ما

بنا بر گزارشی ماموران جنایتکاران ضحاک خونخوار خامنه ای تعدادی از زندانیان عقیدتی  که به بند انفرادی منتقل شده و به صورت مخفیانه اعدام شده اند، در بهشت زهرا در قطعه ۳۰۵  آنان را به خاک سپردند.

روز خاک سپاری این عزیزان میهن، ماموران امنیتی و لباس شخصی های ماسک دار اطراف بهشت زهرا را قرق کرده و به نزدیکان این زندانیان اجازه نداده اند تا از نزدیک شاهد دفن فرزندانشان باشند.. اسامى این قربانیان میهن به دست دژخیمان ضحاک زمان، علی خامنه ای،  به شرح  زیر است:

شاهو ابراهیمی، شهرام احمدی، بهمن رحیمی، مختار رحیمی، یاور رحیمی، فرزاد شاه نظری، خالد ملکی، کاوه ویسی، آرش شریفی و کاوه شریفی

این نمازگزاران، جوانان دلیر و برومند کردستانند که در دام و طلسم دژخیمان جلاد و ضحاک زمان خامنه ای گرفتارند. گروهی تا کنون به خاک و خون غلتیده اند و گروه دیگر در انتظار سلاخی و قتل عام آخوندهای جنایت پیشه به نوبت نشسته اند.

 ای کائنات تو بگو معنای مراجعه به پزشکی قانونی چیست؟

شعله پاکروان می نویسد،به خانواده هایی که از کردستان عازم زندان رجایی شهر بودند خبر داده اند که به رجایی شهر نروند . بلکه به پزشکی قانونی کهریزک مراجعه کنند . خانواده شهرام احمدی طی تماسهایی از من میپرسند معنی این حرف چیست ؟ شما را بخدا بگویید  به صدای زنها و مردهایی که منتظر جواب من هستند چه جوبی بدهم؟!.

بگویم شهرام به آسمان پرواز کرده؟ جوانی که هنوز ۳۰ سالش نشده ؟ مردی که هنوز طعم تشکیل خانواده و معاشقه با عروس جوانش را درک نکرده . قاضی صادر کننده حکم تو بگو چه جوابی بدهم به فریادهای این زن جوان ؟ مسئول و مامور اجرای حکم تو بگو چه جوابی بدهم به خواهر شهرام ؟ به پدر پیرش ؟ ای کائنات تو بگو معنای مراجعه به پزشکی قانونی چیست؟

قاصدان آزادی شهرام احمدی

قاصدان آزادی : مصاحبه همسر شهرام احمدی پس از اعدام جنایتکارانه وی به همراه ٢۵ زندانی اهل سنت

از آنچه گذشت:

شوربختانه آنچه درمملکت مصیبت دیده ملا زده ما گذشته و می گذرد دور از غم و اندوه و ندبه و زاری نیست. زاری برای فرزندان عزیز کردمان که قربانی ضحاک بزرگ قرن خامنه ای ابر جنایتکار می شوند. اندوه و غم و سوگ برای بازماندگان این عزیزان، مادران، پدران،همسران، و فرزندانشان که دیگر روی آرامش و زندگی را نخواهند دید. دیگر لبخند بر لبشان جاری نخواهد شد. دیگر لباس عزا را از تن بیرون نخواهند آورد. چرا که آخوند دشمن آب و خاک میهنمان، و مردم ماتم زاده  آنست. آخوند با هررفرقه مذهبی سوای مزدوران اطراف ولایت وقیح دشمنی و کینه توزی داشته و بنا دارد همه را همانگونه که محمد ابن عبدالله به نسل کشی یهودیان پرداخت، از میان بردارد.

نکته پایانی:

در چند هفته گذشته  رژیم ضحاکی ولایت فقیه دسته دسته از جوانان کرد میهن عزیزمان را به خاک و خون کشانده است. مام میهن برای فرزندان از دست رفته و به خاک خفته خود در سوگ و عزاداری است. بی گمان همه ما مردم ایران که نظاره گر این آدم کشی ها و قتل عام جوانان کشورمان به ویژه کردهای میهن پرست هستیم، در خون آنان شریکیم. زیرا سکوت و بی تفاوتی ما انسان های خود خواه موجب وحشیگری و خودکامگی این رژیم جنایتکار شده است.

در هیچ کجای جهان دیده نشده که سلاخی و جنایاتی چنین وحشیانه انجام گیرد و مردم آن کشور ساکت وبی تفاوت بمانند. من از جوانان مملکت که حدود ۳۷٪ جمعیت کشورمان را در بر دارند و چشم و چراغ آینده کشورند می پرسم آیا انتظار دارید من پیر مرد حدود ۸۰ ساله به خونخواهی این عزیزان میهن بر  با جلاد بزرگ برخیزمم؟. آیا این روشی شرم آور برای جوانان ما نیست؟. به راستی ننگ بر این بی تفاوتی وسکوت ما باد.