هم میهن، فکری به حال خود کن، گروهی دراندیشه نگهداری رژیمند ۰

بسیاری از مردم، خرافات مذهبی و سلطه تازیان بر کشورمان را از نیاکان خود به ارث برده اند، و با نداشتن هرگونه مطالعه و کنکاشی, آن ها را کورکورانه می پذیرند. عده ای نیز از روی سودجویی، از این بی خبری و نا آگاهی مردم بهره می برند، و با تداوم بخشیدن، تأیید، و تبلیغ این خرافات، به برپایی و جاودانی رژیم جهل و جنایت آخوندی، و به تبلیغات به نفع تازیان و در جهت خلاف آزادی و دموکراسی مردم و کشورمان می پردازند. درهرحال، عملکرد همه آنان خیانت به مردم و کشورمان است.
در این جا شماری از آنان را یاد آور می شویم:

رژیم اسلامی، رژیم استبدادی شاهنشاهی، و رژیم کمونیستی،  همه به یک شکل عمل می کنند. یک دیکتاتور، چون  آقا محمد خان، خمینی، خامنه ای، هیتلر، و یا استالین، از عده ای افراد زبون و زیردست به نام صدر اعظم، یا نخست وزیر، مانند اسبان کالسکه و گاری در باربری و انجام هدف های خود بهره می گیرد، و هر آنگاه از آنان خسته و سیر شد، به کناری می اندازد، و یا از بین می برد.

رژیم اسلامی، رژیم استبدادی شاهنشاهی، و رژیم کمونیستی، همه به یک شکل عمل می کنند. یک دیکتاتور، چون آقا محمد خان، خمینی، خامنه ای، هیتلر، و یا استالین، از عده ای افراد زبون و زیردست به نام صدر اعظم، یا نخست وزیر، مانند اسبان کالسکه و گاری در باربری و انجام هدف های خود بهره می گیرد، و هر آنگاه از آنان خسته و سیر شد، به کناری می اندازد، و یا از بین می برد.

۱- خاتمی، این شخص که تا کنون محلل و دلال محبت رژیم بوده است، هر آن گاه رژیم در تنگنا قرار گرفته و در حال ریزش بوده، با زبان بازی و روباه گری به نجات آن کمر بسته است. خاتمی در درجه بندی خیانت به ایران، و مردم پس از خمینی قرار دارد. خمینی رژیم جهل و جنایت را با خود به ارمغان آورد، و خاتمی آن را تثبیت و پابرجا نمود.

خیانت خاتمی حتی از خیانت رفسنجانی نیز بیشتر است. زیرا رفسنجانی بیشتر به غارت ثروت و سرمایه های مردمی پرداخته است، در حالی که خاتمی به این رژیم دوام بخشیده، و موجب طولانی شدن عمر آن شده است. در حقیقت، مکاری، و روباه گری خاتمی موجب گردیده تا رژیم اسلامی بیشتر پایدار بماند، و زمینه دزدی و غارت گری رفسنجانی، خامنه ای، و دیگر دزدان فراهم شود.

نامور حقیقی، و هوشنگ امیر احمدی با سلام و صلوات، طلسم و جادوگری، و هنرپیشگی می خواهند این رژیم کذایی را همچنان در حلق مردم نگه دارند. آنان معتقدند که   این رژیم درجه یک و خوب است، و نباید به فکر تعویض آن بود، و سفارششان اینست: « آش کشک خالته، بخوری پاته، نخوری پاته ».

نامور حقیقی، و هوشنگ امیر احمدی با سلام و صلوات، طلسم و جادوگری، و هنرپیشگی می خواهند این رژیم کذایی را همچنان در حلق مردم نگه دارند. آنان معتقدند که این رژیم درجه یک و خوب است، و نباید به فکر تعویض آن بود، و سفارششان اینست: « آش کشک خالته، بخوری پاته، نخوری پاته ».

رژیم هم اکنون با وجود دشواری های اقتصادی، برخوردهای تند بین المللی، و ناخرسندی و خیزش مردم درون کشور در پایین ترین نقطه ضعف قرار گرفته است. در این شرایط بحرانی رژیم، این دلقک بار دیگر به نجات رژیم برخاسته و می گوید: « اگر قانون اساسی اجراء شود، ما مردم ایران در انتخابات شرکت می کنیم…». به راستی شرم آور است.

این قانون اسلامی برگرفته از اسلام خرافی، مردمی را به بند و به خاک و خون کشیده، و آخوندهای لاشخور سربار جامعه را برجان و مال و ناموس مردم مسلط ساخته است. حال، این فرد تازی صفت، بار دیگر در تلاش نگهداری و جاودانی کردن قانون ضد بشری اسلامی است.

۲- عده ای در کشورهای غربی نشسته اند، و از رژیم ایران مأموریت دارند تا برای جاودانی و حفظ آن بکوشند. حضور شماری از این افراد را که در میهمانی احمدی نژاد در نیویورک شرکت نموده بودند، دیدیم. عده ای نیز کمتر خود را آفتابی می کنند، ولی تلاششان در جاودانی و بودن جمهوری اسلامی با تغییر اندکی در آن است. هوشنگ امیر احمدی، و دکتر علی رضا نامور حقیقی از این نمونه اند. صدای آمریکا هم در تثبیت و پخش اندیشه های شیطانی این دو مایرانی نما، تلاش زیادی دارد.

۲- آقایان موسوی و کروبی– این دو بزرگوار که تا اندازه ای در برابر رژیم ایستاده اند و خودنمایی می کنند، در نهایت به جمهوری اسلامی وابسته اند، و هرگز به دنبال دموکراسی و آزادی مردم ایران نخواهند بود.
زیرا قوانین اسلامی، و قانون کذایی اساسی آن نمی تواند دموکراسی و آزادی به ارمغان آورد. نهایت آزادی آن، رسیدن به وضعیت کنونی مصر می باشد که در آن از دموکراسی نشانه ای نیست.

اگر این دو بزرگوار به دنبال آزادی مردم ایران بودند، از پناهگاه خود بیرون می آمدند، و با دستگیری اشان که پشتیبانی مردم ایران، و جهانی به دنبال خواهد داشت، بدون آن که آسیبی ببینند، ایران را از شر رژیم آخوندی آزاد می کردند، و دموکراسی را به ارمغان می آوردند.
هرگونه عذر و بهانه ای در این مورد بیهوده است، و تنها می تواند در راستای نجات رژیم اهریمنی ولایت وقیح باشد.

سه تفنگدار اسلام؛ خاتمی، موسوی، و کروبی. این سه در بقای حکومت ننگین اسلامی بر سر مردم ایران، با هم هم عقیده اند. تفاوتشان در اینست که خاتمی تلاش دارد   رژیم  دست نخورده بماند، در جایی که دو دیگر مایلند نفرات تغییر کنند، ولی حکومت، اسلامی  باشد.

سه تفنگدار اسلام؛ خاتمی، موسوی، و کروبی. این سه در بقای حکومت ننگین اسلامی بر سر مردم ایران، با هم هم عقیده اند. تفاوتشان در اینست که خاتمی تلاش دارد رژیم دست نخورده بماند، در جایی که دو دیگر مایلند نفرات تغییر کنند، ولی حکومت، اسلامی بماند.

۳- کسانی که به نحوی در ساختار این رژیم عملاً دست داشته اند، و یا به تحسین و تأیید آن پرداختند، بازهم به نامی دیگر، و با افرادی دیگر به دنبال رژیم کذایی اسلامی اند.
این افراد دموکراسی را تنها در حکومت اسلامی می بینند. و ما می دانیم حکومت اسلامی  به هرشکلی باشد، در آن سوای بردگی، دیکتاتوری، زورگویی، تبعیض، ستم به بانوان، تجاوز، وطن فروشی، پایمال آئین، فرهنگ، و تاریخ ایران، جنایت، غارتگری چیز دیگری نخواهد بود.

آنان نمی خواهند و اجازه نمی دهند مردم ایران از دست این اسلام سیاسی در امان بمانند، اسلام را از سیاست جدا کنند، و مانند بسیاری از کشورهای آزاد جهان، به دموکراسی واقعی برسند. شماری از این اسلام گرایان از این گونه اند:عباس عبدی، اکبر گنجی، عمالدالدین باقی، عبدالکریم سروش، و تا اندازه ای نوری زاده، و سازگاران.

آخوند کدیور، و ۷۲ تن شهیدان زنده، و شماری دیگر که در گروه سبز جای گرفته اند و برای خود پست و مقام هایی با تغییر شکل ظاهری رژیم پیش بینی می کنند، از کسانی هستند که می خواهند دست و پای مردم ایران در هرحال، در غل و زنجیر اسلام سیاسی با قی بماند.
اگر این گفتار و ادعای ما درست نیست، از این هم میهنان که در این جا نام برده شده، درخواست می شود که روش فکری و سیاسی خود را بیان کنند، و اعلام نمایند که با ساختار شکنی، و حذف هرنوع جمهوری مذهبی و دخالت نداشتن دین در سیاست به هر شکل و به هرعنوان موافقند، و به دنبال آن در تلاشند.