با افتخار به حماسه آفرینان، از دلاوران ترک، کرد، بلوچ، صمیمانه درخواست همکاری و کمک داریم ۳۰

این مقاله گویا و پرمحتوا در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۸۹ به چاپ رسیده، ولی از آن جا که مشکلات و اشتباهات ما همچنان در جای خود باقیست و ما کماکان به دور دایره می گردیم و نتوانستیم تا کنون گره کور مبارزه سیاسی با رژیم آدمخوار را باز کنیم، بی تردید یادآوری آن ضروری است، و می تواند راهنمای خوبی برای خوانندگان میهن دوستمان باشد.

بیست و پنجم بهمن ماه را، پشت سر گذاشتیم و همه ی ما از اتفاقاتی که به وقوع پیوست، آگاهیم. من به طور خلاصه، به وقایع مهم دیروز، اشاره می کنم:

۱- جمعیت بیش از حد انتظار بود و دلاور مردان و شیر زنان سرزمین مان، با اتحادی کم نظیر، در سراسر ایران زمین، به خصوص در تهران، شیراز و اصفهان، به خیابان ها گام نهادند و شعار مرگ بر دیکتاتور را سر دادند.

۲ – خبری از نیروهای سپاهی نبود و لباس شخصی ها نیز، همانند پارسال پر شمار نبودند، که این خود نشانه از پاشیدگی سپاه و نیروهای سرکوبگر از درون دارد.

این ویدیو تلاش قهرمانانه ملت بزرگ ایران در برابر مزدوران ولی وقیح نشان می دهد.

۳ – در تظاهرات مردمی دیروز، بنا به گفته بی بی سی و کمیته گزارشگران حقوق بشر، دست کم دو نفر کشته شدند، و ۱۵۰۰  نفر از مبارزان  دستگیر شدند.

۴ – نه آقای موسوی، نه خانم رهنورد، نه مهدی کروبی، نه خاتمی و نه هیچ یک از نردیکان و بزرگان اصلاح طلب در خیابان ها حضور پیدا نکردند. ما در مقاله های پیشین گفتیم، که آنان باید پیش از اینکه روز راهپیمایی را اعلام کنند، محل سکونت خویش را به طور ناشناس به خانه ی یکی از آشنایان و یاران، تغییر دهند تا بتوانند در کنار مردم باشند.

۵ – جبهه ی مشارکت، در بیانیه ای، هدف جنبش سبز را اقتدار و پایداری نظام جمهوری اسلامی خواند و گفت که جنبش قصد براندازی ندارد و فقط خواستار کمی اصلاحات است.
این بیانیه، موجب دلسرد شدن و سلب اعتماد بسیاری از عزیزان شد و ضربه ی چشمگیری به اتحاد مردمی زد. ما از همین جا جبهه مشارکت و همه کسانی که سر به آخور ولایت وقیح دارند، و تلاش می کنند این رژیم آدم خوار را بر سر پا نگاه دارند، محکوم می کنیم، و بیزاری خود را از این گروههای وطن فروش و ضد ایرانی اعلام می داریم.

یک صحنه از تظاهرات دلیرانه مردم تهران در روز گذشته. نظیر این برخوردها، بسیار زیاد بوده است.

یک صحنه از تظاهرات دلیرانه مردم تهران در روز گذشته. نظیر این برخوردها، بسیار زیاد بوده است.

۶ – تظاهرات تا آخرین دقایق شب نیز، ادامه داشت ولی به صورت پراکنده و با جمعیتی نه چندان زیاد که در طی این مقاله به علّت ها و دلایل این امر، اشاره خواهم کرد.

۷- خبری از استان های شمال غربی نبود.
همه ی شما گرامیان، منظور من را به خوبی درک کرده اید، اینگونه به نظر می رسد که ایران دیگر باقر خان و ستار خان را در کنار خویش نمی بیند، در صورتی که تمامی حرکات انقلابی و مشروطه و ملّی شدن نفت کشورمان، با کمک و یاری چشم گیر آذری های عزیز، عملی شدند.
علّت این بی مهری و بی تفاوتی چیست؟.

برای درک بهتر و روشن شدن قضایا، از شما خوانندگان ارجمند، درخواست دارم که ادامه ی مقاله را که با تحقیق بنده بر انقلاب مصر و همچنین انقلاب سال پنجاه و هفت، به دست آمده است را با دقت بخوانید.
خان اوّل: می توانیم بیست و پنجم بهمن ماه را، خان اوّل آزادی بنامیم.
مردم، پس از یک سال و نیم سکوت و خاموشی، یا حضوری سبز، خیابان ها را به لرزه در آوردند و همه ی نظریه ها و فرضیات را مبنی بر مرگ جنبش سبز، و از بین رفتن شور و شوق مردم برای کسب آزادی را، نقض کردند.

مردم آمدند و شعارهایشان، شخص خامنه ای را مورد حمله قرار می داد، و این خود، نشان دهنده ی این است، که ملّت آگاه ایران، خواهان اصلاحات نیست، بلکه خواهان براندازی و جامعه ای آزاد و دموکرات است.
این مطلب را می توانیم از شعار رسای مردم که داد می زدند: “مرگ بر اصل ولایت فقیه” دریابیم.

در طی مسیر راهپیمایی، مردم دلیر، با خشونت و بی مهری سربازان و ماموران ضد شورش، مواجه شدند و با وجود گاز اشک آور و باتوم، نه ایستادند، و نه فرار کردند، بلکه کتک خوردند و شعار دادند و به راه خویش به سمت میدان آزادی ادامه دادند.
گاهی نیز، مردم با نشستن بر روی زمین، مظلومیت و حق طلبی خویش را با زبان سکوت، به مزدوران اهریمنی نشان دادند و عاجزانه از مامورین درخواست کردند، که به صفوف ملّت بپیوندند. ولی از آنجا که مغز آن ها با سخنان علی خامنه ای، شستشو داده شده، این همه محبت و دلاوری و مظلویمت مردم، در آن دیو صفتان اثری نکرد.

در حین تظاهرات، درگیری هایی نیز بین مامورین و مردم رخ داد، که در چند نمونه ی آن، جوانان، چند بسیجی خود فروخته را حسابی گوشمالی دادند ولی همانند همیشه، مردم مانع جوانان شدند و همینکه جوانان شیردل ایرانی، بسیجی کتک خورده را رها کردند، آن بسیجی بلند شد و با زنجیری به جان یک پیرمرد افتاد. این جاست که باید گفت: « توبه گرگ، عاقبت مرگ است ».

در این ویدیو،  بسیجی مزدوری در چنگال مردم اسیر است، ولی مردم با دل رحمی بی جا او را رها کردند، تا به جنایت خود ادامه دهد.

هم میهنان عزیزم، پارسال، در بیست و پنجم خرداد ماه، من و دوستانم در یکی از کوچه های خیابان انقلاب، به سمت کارگر، یک گروه پنج نفره از لباس شخصی ها را که کمین کرده بودند را، دیدیم و از پشت غافلگیرشان کردیم، و حسابی از خجالتشان در آمدیم ولی پیرزنی مهربان، ما را قسم داد که ولشان کنیم، همین که ما ولشان کردیم، آن ها بیسیم زدند و تا ما به خودمان آمدیم، دوره مان کرده بودند و هم ما و هم پیرزن بینوا را کتک زدند.
تجربه نشان داده که نباید به بسیجی و لباس شخصی رحم کرد، چرا که همین که فرصتش را پیدا کنند، فراموش می کنند که من و تو به آن ها رحم کرده ایم و دمار از روزگارمان در خواهند آورد.
بنابراین، از هم میهنان عزیزی که این مقاله را میخوانند، خواهشمندم که مانع گوشمالی دادن بسیجی ها توسط جوانان نشوید، چرا که بسیجی محبت و مروّت نمیشناسد.

دیگر این که، تظاهرات، تا نیمه های شب ادامه داشت، جوانان آتش به پا کرده بودند و شعار آزادی آزادی آزادی سر می دادند.
حال، چرا نتوانستیم خیابان ها را در شب نیز به تصرف در آوریم ؟:
۱- نبود مواد غذایی همراه عزیزان آزادی خواه
۲- سرمای هوا در شب و نبود پتو و دیگر وسایل گرم کننده که بشود با آن ها شب را به صبح رساند.
۳- پراکندگی نیروهایمان و جمع نشدن همه در یک مکان.
۴- و مهم تر از همه، نبود برنامه برای بیست و ششم بهمن ماه.
جوانان ما، شجاعانه سکوت شب را نیز، با فریاد های آزادی خواهانه ی خویش، شکستند ولی از آنجا که نمی دانستند، فردا چه باید بکنند، و آیا فردا نیز، موج مردم، به آن ها خواهد پیوست، اجباراً صحنه ی مبارزه را ترک کردند.

ویدیویی دیگر از تظاهرات شبانه امشب تهران (۲۵ بهمن)

خان دوّم: امروز بیست و ششم بهمن ماه است، دیروز ثابت کردیم ما بیشماریم و قدرتمند تر از قبل، قدم به عرصه ی مبارزه گذاشتیم.

ترس دشمن، از من و تو، پریشانی دیکتاتور از اتحاد ما، آشکاراست. حال زمانی است، که نباید ثانیه ای را نیز تلف کنیم.
اکنون ما دوباره شور و شوقمان را باز یافته ایم، الان همه ی ما دوباره و مثل همیشه، سبز سبز سبزیم ولی ایندفعه، سبز بر اندازیم و تا ولی وقیح را روانه ی قبرستان تاریخ نکنیم، از پای نمی نشینیم.

دیروز مطالب بسیاری خواندم مبنی بر اینکه سپاه پاسداران، مخالف سرکوب و به خاک و خون کشیدن دوباره ی مردم است و عدّه ای از سرداران شیر پاک خورده ی سپاه، اعلام کرده اند که در صورت سرکوب مردم، به صفوف مردم خواهند پیوست. دستوری که به سپاهیان داده شده است، دخالت نکردن است و این یک پیروزی بزرگ برای ماست.
ارتش نیز که تکلیفش مشخص است، آن ها پارسال نیز خودشان را درگیر نکردند و گلوله ای از تفنگ یک ارتشی به سمت مردم، شلیک نشده است.

امیدواریم که سپاهیان و ارتشیان آن قدر شرافت انسانی داشته باشند که بدانند آنان در خدمت مردمند، یا نوکر و برده یک آخوند؟.
هر حال، بهتر است در تظاهرات های بعدی، با شعارهای خود، از ارتشیان و سپاهیان، دعوت کنیم که به ما بپیوندند. آن چنان که  دیروز نیز، شعار هایی با این مضمون داده شد: “ارتشی با غیرت- حمایت حمایت”

دیگر اینکه، دیروز شیخ مهدی کروبی، اعلام کرد که مردم رهبر جنبش اند، و خواسته ی آن ها هدف جنبش سبز. عزیزان هم وطن، پس شما خودتان، رهبران جنبشید.
حال، سخن ما باشما گرامیان است: مگر در انقلاب مصر رهبر شناخته شده ای وجود داشت؟. مگر هنوز هم در آن کشور، رهبری وجود دارد.
این نقص و کمبود ما است که همیشه دنباله رو بوده ایم، و افساری به گردن خود آویخته، و آن را به دست یک نفر دادیم. حال، اگر این یک نفر توی زرد و عوضی از آب در آمد، ما را نیز به دنبال خود به منجلاب خواهد کشید.

در این خیزش ملی، رهبری وجود ندارد، این جوانانند که مدیر و رهبر انقلابند و با دشمن به نبرد و ستیز می پردازند.

در این خیزش ملی، رهبری وجود ندارد، این جوانانند که مدیر و رهبر انقلابند و با دشمن به نبرد و ستیز می پردازند.

بنابراین، ما به دنبال آزادی بی قید و شرط و سکولاریسم و دموکراسی تلاش می کنیم. هرکس و هر گروه با این برنامه و روش مخالفتی داشته باشد، دشمن آزادی و سربلندی مردم و کشور ایران است.
از آن چه گفته شد،، ما مردمان ایران زمین، که هر کدام از ما، یک رهبر است، از آقایان موسوی و کروبی درخواست داریم، که مردم را به اعتصاب سراسری دعوت کنند. با این کار کمر دولت خواهد شکست.

خان سوم: پس از اعتصاب سراسری، تظاهرات های هر روزه، بدون عقب نشینی، ما را زودتر به هدف مان خواهد رساند. در تظاهرات های بعدی، باید فکری به حال غذا و آب و وسایل گرم کننده بکنیم.
می توان از عزیزانی که محل سکونتشان نزدیک محل تجمع است، کمک گرفت و همچنین می شود، از مردم درخواست کرد، که کوله پشتی سبکی برای خود، تهیه کنند که در آن مقداری مواد غذایی وجود داشته باشد.
اگر توجه داشته باشید، می بینید که مزدوران نیز خود را با ساندیس و کیک تغذیه کرده و انرژی می گیرند و دوباره برای سرکوب ما حرکت می کنند، ما نیز همان رویه را در پیش خواهیم گرفت.

این ویدیو نشانگر آنست که مردم مصر برای ادامه تظاهرات شبانه خود خوراک و وسائل راحتی با خودشان آورده بودند.

همچنین، برای اتحاد بیشتر و برنامه ریزی دقیقتر، از نفرات تشکیل دهنده ی هسته ی تظاهرات، درخواست می شود، که خود را به یکدیگر شناسانده، و برنامه ریزی کنند که تظاهرات بعدی کی و کجا باشد و یا به چه صورت انجام بگیرد.
اگر بدین صورت باشد، جوانان همانند دیشب، پراکنده نمی شوند،بلکه با صلابت، در یک مکان جمع می شوند و شعار می دهند و تن عظمای چلاق را می لرزانند.

خان چهارم: همه ی ما سابقه ی دعوای خیابانی را داشته ایم، شاید در روزهای بسیار دور، شاید برای یکبار، ولی داشته ایم. امری که به انقلاب مصر و همچنین به انقلاب پنجاه و هفت کمک شایانی کرد، کمک گرفتن از جنگ های چریکی و خیابانی و زهره چشم گرفتن از مزدوران دولتی بود.
تا جایی که مزدوران دیگر می ترسیدند، به مردم نزدیک شوند و کم کم از دستورات مافوق خویش سر باز زدند و صحنه ی مبارزه را ترک کردند.

حال که کارد به استخوان رسیده و همه ی ما، با هم یکدل و یک صدا شدیم و برای آزادی ایرانمان می جنگیم، چرا از روش های خشونتی، در قبال این بی صفتان استفاده نکنیم؟
تا کنون جواب مشت و لگد و گلوله را با شعار و سکوت و فرار داده ایم، نتیجه ای نگرفتیم، و همواره بازنده بوده ایم. ولی ازین پس، ما نیز با شعار زیبای “می کشم می کشم آنکه برادرم کشت” اقتدا کرده، و دیگر فرار نمی کنیم، بلکه ما نیز با هر آنچه که دستمان بیاید، حمله می کنیم و این مزدورانند که باید فرار کنند. ما بر این باوریم که جواب سنگ، را با سنگ، و جواب گلوخ ،را باید با کلوخ داد.

خان پنجم: آمار دستگیری های دیروز بالاست، اعلام شده که با سران جنبش سبز، برخورد سخت خواهد شد. اگر دیر بجنبیم، باید مرگ عزیزانمان را هر چه بیشتر با چشم ببینیم.
یقین دارم که حکومت، برای سرکوب مردم و زهره چشم گرفتن دوباره، و فرستادن مردم به خانه هایشان، قصد دارد پروژه ی آدم کشی جدیدی را راه بیاندازد و در این پروژه، همه ی زندانیان سیاسی مان به علاوه ی پیشگامان جنبش، در خطرند. بنابراین، بر ماست که هر چه سریعتر دوباره دست یکدیگر را گرفته و به خیابان ها برویم و نگذاریم که حکومت دلاوران مان را به خاک و خون کشاند.

اکنون زمانی است، که باید از پدرانمان درس بگیریم. آن زمان، نه اینترنتی بود و نه امکانات اطلاع رسانی همانند الان، بدین گستردگی و آسانی بود.
پدران ما، با استفاده از شب نامه ها، همدیگر را از تظاهرات بعدی آگاه می کردند و راه کارهایشان را به اطلاع یکدیگر می رساندند. ما هم اکنون، امکانات بسیار گسترده ای در پخش اخبار، اطلاع رسانی، و همآهنگی با یکدیگر در اختیار داریم. پس از هم اکنون ، هر کدام از ما ایرانی ها، باید یک رسانه شود.

خبرهای تظاهرات، روزهایی که برای اعتراض اعلام خواهند شد، ساعت مرگ بر دیکتاتور گفتن ها، والله اکبر های شبانه، سخنان آموزنده و توصیه های ایمنی را باید به هر کس که می توانیم مخابره کنیم و اکنون زمانی است که خواب بر ما حرام است. باید بیدار باشیم و اطلاع رسانی کنیم.

خان ششم: برای نابودی دیکتاتور، ما به همه ی ایرانیان، از هر نقطه، و با هر زبان، و در هر شهری، نیازمندیم. ما باید اتحاد خود را دوباره با سایر هموطنان عزیزمان که در این سی و سه سال بهشان بیشتر ظلم شده، به دست بیاوریم.
روی سخنم با شماست، فرزندان غیور ستار خان و باقر خان: دلاوران آذری زبان، که در هر واقعه ی عظیم تاریخی این مرز و بوم نقش پر رنگ شما، چشم ها و دل های ما را نوازش می دهد.

این تصویر دلاوران آذربایجان را در انقلاب مشروطیت نشان می دهد.

این تصویر دلاوران آذربایجان را در انقلاب مشروطیت نشان می دهد.

آهای قارداش، آهای باجی: می دانم که به شما چه گذشته است، آگاهم که چه سختی ها کشیده اید و چقدر رنج برده اید، از دل پر دردتان مطلعم.
می دانم که بی خردان نا جوانمردانه، زبان اصیل و لهجه ی شیرینت را، مورد تمسخر قرار داده اند، امّا گویی که با این تمسخرخود را ضایع کرده اند، نه تو را. چرا که ما، همه ی ایرانیان، به دلاوری و جوانمردی و پاکبازی شما، آذریان ایمان داریم، به شما می بالیم، و به وجودتان، افتخار می کنیم.

ای آذری، ای هموطن، ای عزیز دل، بیا و یک بار دیگر، گذشت کن، مثل همیشه که ما کوتاهی و نادانی کرده ایم و تو بزرگوارانه بخشیده ای، مثل همه ی بازی های کودکانه ای که در حیات عزیز اینا، من و تو انجام داده ایم.

آهای ارسلان، رفیق شفیق دوران کودکیم، پسرکی به قول خودت محکم همانند سبلان، بیا و یک بار دیگر، با من باش، هوایم را داشته باش، این دفعهبه شرافت ایرانمان سوگند یاد می کنم که آزادی نصیب هر دوی ما می شود. درست مثل همان شکلات هایی که عزیز، یکی به من و یکی به تو میداد، یادت که هست رفیق؟. مساوی و برابر و چه شیرین و دوست داشتنی.

من به تو، به زبان ناب تو، به فرهنگ غنی تو، به دل پاک و بی آلایش تو، به همه ی آذریان شجاع، از صمیم قلبم، احترام می گذارم. برادران و خواهران آذریم، در این بهار آزادی، جای شما خیلی خالیست، منتظر خروش دلاورانه ی شما هستیم.
کرد های با مرام، لر های اصیل و دوست داشتنی، سیستانی های جوانمرد و ستم کشیده، جنوبی های خون گرم، همه ی ایرانیان نازنین، امروز وقت اتحاد است.

خان هفتم: دوستان و هم وطنان عزیز، ما درگیر جنگ و مبارزه برای کسب آزادی مان هستیم، بدیهی است، در این بین که سر ما شلوغ است و سخت در حال تلاشیم، افرادی موج سوار، می خواهند بر موج سبز من و تو سوار شوند و از راه نرسیده، گوی قدرت را از دستان ما، مردم ایران، که می خواهیم خودمان، شخص اوّل مملکتمان را انتخاب کنیم و رهبری ایران را برای مدتی مشخص شده به او بسپاریم، برباید و دوباره روز از نو، روزی از نو.
بر ماست که هوشیارانه عمل کنیم و حواسمان را جمع کنیم که مبادا گول شعارهای این اشخاص را بخوریم.

ما خواستار آزادی و دموکراسی در ایران هستیم و به هیچ وجه از خواسته ی مان، حتی یک سر سوزن نیز، کوتاه نمی آییم. به امید آزادی و روز پیروزی.

  • mohammad

    ghorbane sheklat gardam. hadafe ma ke faghat payin keshidane jomhurie eslami nist. ma khahane bargharaie azadi hastim. harfhayi ke shoma mizanid dar estafade az selaho khushunato in harfha, asaresh faghat tekrare havadese sale 57e taze agar in bar baes nashe ke aksare mardom farari beshan. man ke khodam agar bebinam faza be samte folani edam bayad gardado in harfha mire miram khune mishinam poshte saram ro ham negah nemikonam.

  • mohammad

    ghorbane sheklat gardam. hadafe ma ke faghat payin keshidane jomhurie eslami nist. ma khahane bargharaie azadi hastim. harfhayi ke shoma mizanid dar estafade az selaho khushunato in harfha, asaresh faghat tekrare havadese sale 57e taze agar in bar baes nashe ke aksare mardom farari beshan. man ke khodam agar bebinam faza be samte folani edam bayad gardado in harfha mire miram khune mishinam poshte saram ro ham negah nemikonam.

  • Pingback: Tweets that mention با افتخار به حماسه آفرینان، از دلاوران ترک، کرد، بلوچ، درخواست همکاری و کمک داریم | فضول محله -- Topsy.com()

  • Pingback: Tweets that mention با افتخار به حماسه آفرینان، از دلاوران ترک، کرد، بلوچ، درخواست همکاری و کمک داریم | فضول محله -- Topsy.com()

  • فرزند آذربایجان

    آذربایجان در تمام دوره ها قربانی سیاست های حکومتی بوده اما اینبار هوشیاری مانع از دخالت شده، اگر قرار باشد روال گذشته حاکم باشد ، سکوت بهترین تصمیم است.

    برای جبران مافات جامعه مدنی باید با صدای بلند از تبریز پوزش خواهی کند و در صدد مقابله با هرگونه توهین براید و
    آنوقت خواهیم دید که کار بزرگی از تبریز برخواهد آمد

    به تبریز احترام بگذاریم تا پاسخی درخور بگیریم!

  • فرزند آذربایجان

    آذربایجان در تمام دوره ها قربانی سیاست های حکومتی بوده اما اینبار هوشیاری مانع از دخالت شده، اگر قرار باشد روال گذشته حاکم باشد ، سکوت بهترین تصمیم است.

    برای جبران مافات جامعه مدنی باید با صدای بلند از تبریز پوزش خواهی کند و در صدد مقابله با هرگونه توهین براید و
    آنوقت خواهیم دید که کار بزرگی از تبریز برخواهد آمد

    به تبریز احترام بگذاریم تا پاسخی درخور بگیریم!

  • فرزند آذربایجان

    آذربایجان در تمام دوره ها قربانی سیاست های حکومتی بوده اما اینبار هوشیاری مانع از دخالت شده، اگر قرار باشد روال گذشته حاکم باشد ، سکوت بهترین تصمیم است.

    برای جبران مافات جامعه مدنی باید با صدای بلند از تبریز پوزش خواهی کند و در صدد مقابله با هرگونه توهین براید و
    آنوقت خواهیم دید که کار بزرگی از تبریز برخواهد آمد

    به تبریز احترام بگذاریم تا پاسخی درخور بگیریم!

  • هموطن گرامیم،آذری غیور،درود بر شما
    از شما بزرگوار خواهشمندم،در راه آزادی و سرافرازی وطنمان “ایران” به اطلاع رسانی در تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان بپردازید، من به عنوان نویسنده ی این مقاله، کاملا حق را به شما می دهم و از طرف همه ی دوستان و هم فکرانم، از شما بابت همه ی بی مهری ها و بد رفتاری ها، عذرخواهی کرده، و دست دوستی شما را می فشارم.
    ما به اتحاد نیاز داریم دلاور.
    ارادتمند شما
    سیروس پارسا

  • هموطن گرامیم،آذری غیور،درود بر شما
    از شما بزرگوار خواهشمندم،در راه آزادی و سرافرازی وطنمان “ایران” به اطلاع رسانی در تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان بپردازید، من به عنوان نویسنده ی این مقاله، کاملا حق را به شما می دهم و از طرف همه ی دوستان و هم فکرانم، از شما بابت همه ی بی مهری ها و بد رفتاری ها، عذرخواهی کرده، و دست دوستی شما را می فشارم.
    ما به اتحاد نیاز داریم دلاور.
    ارادتمند شما
    سیروس پارسا

  • هموطن گرامیم،آذری غیور،درود بر شما
    از شما بزرگوار خواهشمندم،در راه آزادی و سرافرازی وطنمان “ایران” به اطلاع رسانی در تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان بپردازید، من به عنوان نویسنده ی این مقاله، کاملا حق را به شما می دهم و از طرف همه ی دوستان و هم فکرانم، از شما بابت همه ی بی مهری ها و بد رفتاری ها، عذرخواهی کرده، و دست دوستی شما را می فشارم.
    ما به اتحاد نیاز داریم دلاور.
    ارادتمند شما
    سیروس پارسا

  • فرزند آذربایجان

    در آستانه روز جهانی زبان مادری: تظاهرات در تهران آماده باش در تبریز

    سه‌شنبه ۲۶ بهمن ۱٣٨۹ – ۱۵ فوریه ۲۰۱۱

    اؤیرنجی: بنا به گفته شاهدان عینی در تبریز روزهای دوشنبه و سه شنبه ۲۵ و ۲۶ بهمن ماه بدنبال تظاهرات اعتراضات آمیز ضد دیکتاتوری در تهران نیروهای یگان ویژه ضد شورش در تبریز در حالت آماده باش بوده و بصورت پنهانی در خطوط مترو در حال ساخت تبریز جهت برخورد با هرگونه اعتراضات احتمالی در روزهای آتی و روزجهانی زبان مادری در مناطق مرکزی و نزدیک به دانشگاه تبریز مستقرشده اند.

    فعالین دانشجوئی در تبریز بر این باورند درحالیکه نزدیک به یک هفته به دوم اسفند روز جهانی زبان مادری باقی مانده رژیم دیکتاتوری در ایران از ترس گسترش دامنه تظاهرات به شهرهای آذربایجان و گشایش جبهه اعتراضی جدید بر علیه رژیم دیکتاتوری و فاشیستی ولایت فقیه از سوی فعالان هویت طلب حرکت ملی آذربایجان در روزهای منتهی به روز جهانی زبان مادری وطرح مطالبات ملی نیروهای امنیتی خویش را به حال آماده باش درآورده است.

    بنابه به گزارش منابع نزدیک به اویرنجی براساس دستوراتی که از تهران صادر شده قرار است این آماده باش بودن در خفا صورت گیرد تا باعث تحریک مردم نگردد. در همین راستا متروی نیمه تمام تبریز که از سال ۱۳۸۰ عملیات اجرائی آن شروع شده به محلی مناسب جهت مخفی شدن نیروهای امنیتی بدل گردیده است. شنیده ها در تبریز حکایت از آن دارد که دور روز است به کارکنان و کارگران شاغل در مترو مرخصی اجباری داده شده است.

    رژیم جمهوری اسلامی بشدت نگران پیوند اعتراضات ملی و ضد دیکتاتوری ملل غیرفارس در ایران با تظاهرات سبزها در تهران می باشد. نیروهای سیاسی امنیتی از این بیم دارند که با کشته شدن دانشجوی آذربایجانکردتبار دانشگاه هنر دامنه تظاهرات به مناطق غیرفارس نشین ایران از جمله کردستان نیز سرایت پیدا کند.

    • از شما بزرگوار سپاسگزارم

  • فرزند آذربایجان

    در آستانه روز جهانی زبان مادری: تظاهرات در تهران آماده باش در تبریز

    سه‌شنبه ۲۶ بهمن ۱٣٨۹ – ۱۵ فوریه ۲۰۱۱

    اؤیرنجی: بنا به گفته شاهدان عینی در تبریز روزهای دوشنبه و سه شنبه ۲۵ و ۲۶ بهمن ماه بدنبال تظاهرات اعتراضات آمیز ضد دیکتاتوری در تهران نیروهای یگان ویژه ضد شورش در تبریز در حالت آماده باش بوده و بصورت پنهانی در خطوط مترو در حال ساخت تبریز جهت برخورد با هرگونه اعتراضات احتمالی در روزهای آتی و روزجهانی زبان مادری در مناطق مرکزی و نزدیک به دانشگاه تبریز مستقرشده اند.

    فعالین دانشجوئی در تبریز بر این باورند درحالیکه نزدیک به یک هفته به دوم اسفند روز جهانی زبان مادری باقی مانده رژیم دیکتاتوری در ایران از ترس گسترش دامنه تظاهرات به شهرهای آذربایجان و گشایش جبهه اعتراضی جدید بر علیه رژیم دیکتاتوری و فاشیستی ولایت فقیه از سوی فعالان هویت طلب حرکت ملی آذربایجان در روزهای منتهی به روز جهانی زبان مادری وطرح مطالبات ملی نیروهای امنیتی خویش را به حال آماده باش درآورده است.

    بنابه به گزارش منابع نزدیک به اویرنجی براساس دستوراتی که از تهران صادر شده قرار است این آماده باش بودن در خفا صورت گیرد تا باعث تحریک مردم نگردد. در همین راستا متروی نیمه تمام تبریز که از سال ۱۳۸۰ عملیات اجرائی آن شروع شده به محلی مناسب جهت مخفی شدن نیروهای امنیتی بدل گردیده است. شنیده ها در تبریز حکایت از آن دارد که دور روز است به کارکنان و کارگران شاغل در مترو مرخصی اجباری داده شده است.

    رژیم جمهوری اسلامی بشدت نگران پیوند اعتراضات ملی و ضد دیکتاتوری ملل غیرفارس در ایران با تظاهرات سبزها در تهران می باشد. نیروهای سیاسی امنیتی از این بیم دارند که با کشته شدن دانشجوی آذربایجانکردتبار دانشگاه هنر دامنه تظاهرات به مناطق غیرفارس نشین ایران از جمله کردستان نیز سرایت پیدا کند.

    • از شما بزرگوار سپاسگزارم

  • فرزند آذربایجان

    در آستانه روز جهانی زبان مادری: تظاهرات در تهران آماده باش در تبریز

    سه‌شنبه ۲۶ بهمن ۱٣٨۹ – ۱۵ فوریه ۲۰۱۱

    اؤیرنجی: بنا به گفته شاهدان عینی در تبریز روزهای دوشنبه و سه شنبه ۲۵ و ۲۶ بهمن ماه بدنبال تظاهرات اعتراضات آمیز ضد دیکتاتوری در تهران نیروهای یگان ویژه ضد شورش در تبریز در حالت آماده باش بوده و بصورت پنهانی در خطوط مترو در حال ساخت تبریز جهت برخورد با هرگونه اعتراضات احتمالی در روزهای آتی و روزجهانی زبان مادری در مناطق مرکزی و نزدیک به دانشگاه تبریز مستقرشده اند.

    فعالین دانشجوئی در تبریز بر این باورند درحالیکه نزدیک به یک هفته به دوم اسفند روز جهانی زبان مادری باقی مانده رژیم دیکتاتوری در ایران از ترس گسترش دامنه تظاهرات به شهرهای آذربایجان و گشایش جبهه اعتراضی جدید بر علیه رژیم دیکتاتوری و فاشیستی ولایت فقیه از سوی فعالان هویت طلب حرکت ملی آذربایجان در روزهای منتهی به روز جهانی زبان مادری وطرح مطالبات ملی نیروهای امنیتی خویش را به حال آماده باش درآورده است.

    بنابه به گزارش منابع نزدیک به اویرنجی براساس دستوراتی که از تهران صادر شده قرار است این آماده باش بودن در خفا صورت گیرد تا باعث تحریک مردم نگردد. در همین راستا متروی نیمه تمام تبریز که از سال ۱۳۸۰ عملیات اجرائی آن شروع شده به محلی مناسب جهت مخفی شدن نیروهای امنیتی بدل گردیده است. شنیده ها در تبریز حکایت از آن دارد که دور روز است به کارکنان و کارگران شاغل در مترو مرخصی اجباری داده شده است.

    رژیم جمهوری اسلامی بشدت نگران پیوند اعتراضات ملی و ضد دیکتاتوری ملل غیرفارس در ایران با تظاهرات سبزها در تهران می باشد. نیروهای سیاسی امنیتی از این بیم دارند که با کشته شدن دانشجوی آذربایجانکردتبار دانشگاه هنر دامنه تظاهرات به مناطق غیرفارس نشین ایران از جمله کردستان نیز سرایت پیدا کند.

    • از شما بزرگوار سپاسگزارم

  • Iceman_redstorm

    midonin chiyeh ma turka digeh kham nemishim saleh 85 keh yadetoneh to roznameh iran on tohino kardan kodon farsi eteraz kard dar hali keh javanhayieh ma ro dashtan to azerbaijan mikoshtan on mogeh shoma koja bodin agayeh nevisandeh, yadameh ma on mogeh turkeh khar bodim , tajziyeh talab bodim vali hala yedafeh ghahramananeh turk shodim , ma to kelleh tarikh iran hamisheh khon dadim vali badesh turk khar shodim, midonin to in mogheh chi migan , miggan boro khodeti

  • Iceman_redstorm

    midonin chiyeh ma turka digeh kham nemishim saleh 85 keh yadetoneh to roznameh iran on tohino kardan kodon farsi eteraz kard dar hali keh javanhayieh ma ro dashtan to azerbaijan mikoshtan on mogeh shoma koja bodin agayeh nevisandeh, yadameh ma on mogeh turkeh khar bodim , tajziyeh talab bodim vali hala yedafeh ghahramananeh turk shodim , ma to kelleh tarikh iran hamisheh khon dadim vali badesh turk khar shodim, midonin to in mogheh chi migan , miggan boro khodeti

  • Iceman_redstorm

    midonin chiyeh ma turka digeh kham nemishim saleh 85 keh yadetoneh to roznameh iran on tohino kardan kodon farsi eteraz kard dar hali keh javanhayieh ma ro dashtan to azerbaijan mikoshtan on mogeh shoma koja bodin agayeh nevisandeh, yadameh ma on mogeh turkeh khar bodim , tajziyeh talab bodim vali hala yedafeh ghahramananeh turk shodim , ma to kelleh tarikh iran hamisheh khon dadim vali badesh turk khar shodim, midonin to in mogheh chi migan , miggan boro khodeti

  • Freeiran

    نهایت نادانی است
    نهایت سبک سری است
    و پایان بی خردی است که سرنوشت کشور را به دلیل تعصبات بی جا به سیاهی بسپاریم و متاسفانه این از برکات اسلام مکتب فاشیستی اسلام است که به جای تلاش برای ترقی کشور در بند مسایل قومی و مذهبی و نژادی باشیم. وای بر ایران ما با چنین طرز فکرهایی که مردمانش دارند. همان طرز فکری که موجب شد اسلام جاهلیت به خود گستاخی غارت ایران را دهد و اینگونه این سرزمین را ۱۴۰۰ سال با سیاه بختی همراه کند. به خود آییم

  • Freeiran

    نهایت نادانی است
    نهایت سبک سری است
    و پایان بی خردی است که سرنوشت کشور را به دلیل تعصبات بی جا به سیاهی بسپاریم و متاسفانه این از برکات اسلام مکتب فاشیستی اسلام است که به جای تلاش برای ترقی کشور در بند مسایل قومی و مذهبی و نژادی باشیم. وای بر ایران ما با چنین طرز فکرهایی که مردمانش دارند. همان طرز فکری که موجب شد اسلام جاهلیت به خود گستاخی غارت ایران را دهد و اینگونه این سرزمین را ۱۴۰۰ سال با سیاه بختی همراه کند. به خود آییم

  • Freeiran

    نهایت نادانی است
    نهایت سبک سری است
    و پایان بی خردی است که سرنوشت کشور را به دلیل تعصبات بی جا به سیاهی بسپاریم و متاسفانه این از برکات اسلام مکتب فاشیستی اسلام است که به جای تلاش برای ترقی کشور در بند مسایل قومی و مذهبی و نژادی باشیم. وای بر ایران ما با چنین طرز فکرهایی که مردمانش دارند. همان طرز فکری که موجب شد اسلام جاهلیت به خود گستاخی غارت ایران را دهد و اینگونه این سرزمین را ۱۴۰۰ سال با سیاه بختی همراه کند. به خود آییم

  • Thhfh Ghdgdf

    ولی زیاد هم شلوغ نبودها!!! این جمعیت صدتا هم نمیشه

    • Freeiran

      البته شما که راست می گویید اما از سگ کمتر است آنکه دروغ می گوید

  • Thhfh Ghdgdf

    ولی زیاد هم شلوغ نبودها!!! این جمعیت صدتا هم نمیشه

    • Freeiran

      البته شما که راست می گویید اما از سگ کمتر است آنکه دروغ می گوید

  • Thhfh Ghdgdf

    ولی زیاد هم شلوغ نبودها!!! این جمعیت صدتا هم نمیشه

    • Freeiran

      البته شما که راست می گویید اما از سگ کمتر است آنکه دروغ می گوید

  • Mohsen Lgvm

    مال پارساله ولی خب
    خوب آبروها رفت.برای طاغوت مردن. برای رقصیدن توی خیابون ها مردن. برای چیزی که نمی دونستن مردن.برای جوگیری مردن.برای اسارت جان دادند. برای خار کردن خودشان مردن.امان از کوری.

  • آیا بنظر شما این ساده دلی نیست که فکر کنیم غارتگران بین المللی دست از سر
    خاورمیانه به این آسانی برمیدارند؟
    اینطور که در روزنامه ها مینویسند درآمد مواد مخدر بیشتر از در آمد نفت است؟ و
    در آمد مواد منفجره معادل درآمد بقیه صنایع است. خوب آیا این ساده دلی و خوش باوری
    نیست که با این سیستم پیچیده ما بتوانیم به استقلال واقعی برسیم؟ در حالیکه این
    آدمیان حریص و آدمخوار مثل خرسهای گرسنه مردم ساده دل و ساده لوح را هیپنوتیزم کرده
    و بر خر مراد سوارند و براحتی از خرافات و جهل بیسوادی و نفرتهای ایجاد شده برای
    مقاصد سیاسی و غارتگرانه خود و اربابهایشان سو استفاده میکنند. و یک مشت آدمهای بی
    شعور و بی دانش و تمامیت خواه و زورگو و قاتل را بر سر مردمان دنیای سوم با صرف
    تبلیغات عظیم سوار کرده اند .و بدبختانه آنان نفوذ کلامی هم دارند و مردم را روانه
    دزدی فساد رشوه خواری و جنگهای خانوادگی کرده اند و سرشان گرم است و آنان هم مرتبا
    بدون داشتن هیچ نوع احساسی بر آتش نفاق و ظلم و بیسوادی و تفرقه میدمند و هیچ وحشتی
    هم ندارند زیرا نمی دانند که سیاست چیست و چگونه آنان چون آدمکهایی مورد بهره وری
    چرخانندگان بازیگران اصلی خیمه شب بازی قرار گرفته اند که نمونه آن همان صدام بود
    که نفهمید که چه بایست بکند و خودش و خانواده اش و کشورش را بباد داد.

    سیستم یک مشت آدمهای کم مایه و بدون تخصص را سرپا نگه میدارد و حمایت بی دریغی
    هم از دیکتاتورها مینماید. زیرا دیکتاتور ها آدمانی مغرور هستند که مغزی خالی ولی
    باد دار دارند.و خودشان را حتی ممکن است خدایگان یا خود خدا هم بپندارند. دیکتاتور
    ها در اثر موقعیت ها تبدیل به دیوانه گانی زنجیری میشوند که هیچ کس جز ارباب اصلی
    جلو دارشان نیست. آنان ملت را تجزیه گروه گروه و دسته به دسته میکنند و هر دسته را
    علیه دسته دیگر در نفرت و خشم و کینه نگه میدارند. آقای دکتر زرکوب در کتاب دو قرن
    سکوت براحتی این موضوع را شرح داده است که کسی که تاتر را اداره میکند احتیاج ندارد
    که خودش به میدان نبرد برود. بلکه با حیله دیگران را به جان هم میاندازد. مثلا
    افشین سردار ایرانی را با حیله و نیرنگ به جنگ سردار دیگر ایرانی فرستاد. البته
    متاسفانه بقول همان نویسنده سرداران ایرانی هم زیاد در فکر نجات جامعه ایرانی
    نبودند بلکه کم و بیش برای قدرت خواهی و ثروت خواهی شخصی خودشان کار میکردند و شاید
    هم علل عقبگرد ما هم همین موضوع است که فرد گرا و خود بین هستیم.

    بهرحال آنان اینطور برنامه ریزی کرده اند که مردم بهم مشغول و با هم در تضاد
    باشند و گرسنه و یا در فکر درآمدهای غیر قانونی و حسادت مفرط نسبت بهم باشند.
    نمیدانم حتما شما هم این مثل را شنیده اید که گفته بودند که ایرانی ها را بایست
    گرسنه نگه داشت تا ساکت باشند و عربها را سیر تا شلوغ نکنند.

    دیوانه گانی عقب افتاده چون صدام و یا ظالمان را بر مردم مسلط میکنند تا رس مردم
    را بکشند و مردم را برای دزدی فساد قاچاق بری خیانت رشوه خواری و بی مهری بهم و
    خشونت تربیت کنند و همه را بجان هم میاندازند و تمام انرژی سازنده آنان را از بین
    میبرند. بعد هم یک مشت آدم ابله و بی خبر و شهوت پرست و دزد و مادی گرا را در جامه
    میش ولی در حقیقت گرگان تربیت شده خودشان را به مردم تحمیل میکنند که بدون داشتن
    هیچ تخصصی مقامهای مهم را اشغال و همه چیر را ویران میکنند. با هیکل های غول پیکر و
    گردنهای کلفت و شکم ها برآمده مردم را تشویق به نفاق دورویی فساد و دزدی میکنند تا
    دل ارباب راحت باشد.

    گفتارها صدتا یک غاز بدون پشتوانه علمی و اقتصادی و تجربی و تخریبی آنان و از
    بین بردن صنایع مادر و کارخانه ها و نگه داشتن عوام در بیسوادی خرافات جهل و تعصبات
    بدون پایه همه را بدین ترتیب به نوعی کنترل میکنند. برای مبارزه تنها یک راه است
    همدلی وحدت احترام به دیگران و عقاید آنان ولو اینکه از نظرمنطق ما درست نباشد
    اشاعه علم و تخصص و همکاری و کمک بهم داشتن دانشگاه ها مردمان خیر و صالح در راس
    کارها و مهم ترین کار دادن معلومات علمی و دانش عصر جدید به مردم همراه با احترام
    به سنت های دیرینه شان میباشد.

    کسانیکه که سنت ها و آیین ها را سد این کار میدانند بایست بدانند که اینها تا
    مغز استخوان مردم فرو رفته و بایست با علم و دانش این ها را دور زد نه اینکه به
    محکوم کردن سنت ها پرداخت و بخواهند یک شبه آنان را از زندگی مردم حذف کنند. و
    مثلا از یک جامعه سنتی یک جامعه مدرن غربی بسازند. بلکه با احترام بهمه سنت ها
    باضافه تعلیم اخلاق و علم با پشتوانه عظیمی که ما داریم. همان افکار مولوی و سعدی
    برای اینکار کافی است تا مارا به شاهراه برساند.