بانو قمر الملوک وزیری، الهه آواز و آزادی خواهی! ۶

بانو قمرالملوک وزیری آوازه خوان دلیری که راه آزادی و آزاد اندیشی و هنرمندی را برای بانوان کشورمان هموار کرد.

بانو قمرالملوک وزیری آوازه خوان دلیری که راه آزادی و آزاد اندیشی و هنرمندی را برای بانوان کشورمان هموار کرد.

قمرالملوک وزیری کیست؟

قمرالملوک وزیری را باید پیشتاز و شهبانوی هنر آواز زنان ایران دانست. بانوی بزرگواری که در میان خرافات بیش از پیش آن دوران، پرده ها را بردرید و فریاد از سینه برخاسته بانوان در بند خرافات اسلامی را به گوش همگان رسانید. بی تردید قمرالملوک وزیری  نخستین ستاره درخشان هنر خوانندگی ایران است.

قمرالملوک وزیری‌ زاده؛ (۱۲۸۴ خورشیدی – ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ خورشیدی)، را می توان از مشهورترین خوانندگان زن ایران  دانست که با وجود بهره مند بودن از صدایی ماندگار و جاودانی، بانویی بسیار فداکار و یکی از نخستین زنان آزادی خواه ایران بود که به دفاع از حقوق زنان و مخالفت با حجاب و پوشش اجباری پرداخت!.

بانو قمرخانم سید حسین‌ خان  مشهور به قمرالملوک وزیری‌زاده یکی از نخستین زنانی بود که در دوران تاریخ معاصر ایران به صورت بی‌حجاب، به خوانندگی در حضور مردان پرداخت و از وی به عنوان پرآوازه‌ترین خواننده زن آوازهای سنتی ایران یاد می‌شود.

بانو قمرالملوک وزیری آوازه خوان دلیری که راه آزادی و آزاد اندیشی و هنرمندی را برای بانوان کشورمان هموار کرد.

زندگی‌نامه قمر

قمرالملوک در تاکستان قزوین به دنیا آمد، برخی گفته‌اند که او در قزوین به دنیا آمده‌است اما به گفته دختر معنوی او، زبیده جهانگیری، قزوین در آن زمان ملکِ آقای “بحرینی “بوده و بانو “قمر” برای فرار از ازدواج به آنجا پناه برد.

بانو قمر در هنگام تولد پدر نداشت و در ۱۸ ماهگی مادرش را از دست داد و از آن زمان تحت سرپرستی مادربزرگش که روضه‌خوان زنانه حرم ناصرالدین شاه بود قرار گرفت و به این طریق با آشنایی چگونگی روضه‌ و مداحی مادربزرگش ، آواز و هجاهای آن را فرا گرفت. او در جایی گفته‌ است: «من مدیون تربیت اولیهٔ خودم هستم. چرا که همان پامنبری کردن‌ها به من جرأت خوانندگی داد».

آغاز کار هنر خوانندگی قمر

قمر در جوانی پس از آشنائـی با مرتضی نی‌داود با ردیف موسیقی ملی آشنا شد و راهش را برای کسب تجربیات از استادان دیگر هموار ساخت.محمدحسین شهریار غزل زیبایی را در مدح این بانو سروده‌ است. غزل شهریار با مطلع «از کوری چشم فلک امشب قمراینجاست» سروده شده است.  همچنین بنان در وصف این بانو گفته: “قمرالملوک ام کلثوم ایران است.”
خاطره و مهر این بانوی بزرگوار چنان بر جا ماندنی و عمیق در روح و جان هنرمندان ایران باقیست که با وجود مخالفت دولت جمهوری اسلامی ایران با ذکر نام قمرالملوک وزیری، صدیق تعریف آلبوم ماه بانو را برای بزرگداشت او خواند و منتشر کرد.

مرتضی خان نی داوود نوازنده چیره دست و هنرمندی که خدماتش در موسیقی ملی کشورمان فراموش شدنی نیست، یادش گرامی باد.

مرتضی خان نی داوود نوازنده چیره دست و هنرمندی که خدماتش در موسیقی ملی کشورمان فراموش شدنی نیست، یادش گرامی باد.

آشنایی مرتضی خان نی داوود با بانو قمرالملوک وزیری

مرتضی خان نی داود گوید: “من بارها برای عروسی و میهمانی بزرگان به باغ عشرتآباد دعوت شده بودم ، برای عروسی ، مولودی و … اما هرگز حال آن شب را نداشتم . پائیز غم انگیزی بود و من به جوانی و عشق فکر میکردم، از مجلسی که قدر ساز را نمیشناختند خوشم نمی آمد اما چاره چه بود، باید گذران زندگی میکردیم . چنان ساز را در بغل میفشردم که گوئی زانوی غم بغل کرده ام .نمیدانستم چرا آن کسی که قرار است در اندرونی بخواند، صدایش در نمی آید .

در همین حال و انتظار بودم که دختر ۱۳ – ۱۴ ساله ای از اندرونی بیرون آمد، حتی در این سن و سال هم رسم نبود که دختران و زنان اینطور بی پروا در جمع مردان ظاهر شوند. آمد کنار من ایستاد نمی دانستم برای چه کاری نزد ما آمده است و کدام پیغام را دارد .
چشم به دهانش دوختم و پرسیدم : چه کار داری دختر خانم ؟.
گفت: میخواهم بخوانم .
گفتم : اینجا یا اندرونی ؟،
گفت : همینجا !
نمیدانستم چه بگویم . دور و بر را نگاه کردم، هیچکس اعتراضی نداشت . به در ورودی اندرونی نگاه کردم .
چند زنی که سرشان را بیرون آورده بودند ، گفتند: بزنید ، میخواهد بخواند !
گفتم: کدام تصنیف را میخوانی ؟
بلافاصله گفت : تصنیف نمیخوانم ، آواز میخوانم !
به بقیه ساز زنها نگاه کردم که زیر لب پوزخند میزدند. رسم ادب در میهمانی ها، آنهم میهمانی بزرگان، رضایت میهمان بود .
پرسیدم : اول من بزنم و یا اول شما میخوانید ؟
گفت: ساز شما برای کدام دستگاه کوک است ؟
پنجه ای به تار کشیدم و پاسخ دادم: همایون .
گفت : شما اول بزنید !
با تردید، رنگ و درآمد کوتاهی گرفتم. دلم میخواست زودتر بدانم این مدعی چقدر تواناست.

بعد از مضراب آخر درآمد، هنوز سرم را به علامت شروع بلند نکرده بودم که از چپ غزلی از حافظ را شروع کرد…، تار و میهمانی را فراموش کردم، چپ را با تحریر مقطع اما ریز و بهم پیوسته شروع کرده بود. تا حالا چنین سبکی را نشنیده بودم صدایش زنگ مخصوصی داشت، باور کنید پاهایم سست شده بود .
تازه بعد از آنکه بیت اول غزل را تمام کرد ، متوجه شدم از ردیف عقب افتاده ام :

معاشران گره از زلفــ یار باز کنید شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

بقیه ساز زنها هم، مثل من، گیج و مبهوت شده بودند جا برای هیچ سئوالی و حرفی نبود، تار را روی زانوهایم جابجا کردم و آنرا محکم در بغل فشردم . هر گوشه ای را که مایه میگرفتم میخواند .
خنده های مستانه مردان قطع شده بود و یکی یکی از زیر درختان بیرون آمده بودند از اندرونی هیچ پچ و پچی به گوش نمیرسید، نفس همه بند آمده بود. هیچ پاسخی نداشتم که شایسته اش باشد .
گفتم : اگر تا صبح هم بخوانی میزنم! و در دلم اضافه کردم: تا پایان عمر برایت میزنم!
آنشب باز هم خواند، هم آواز هم تصنیف ، وقتی خواست به اندرونی باز گردد .
گفتم : میتوانی بیایی خانه من تا ردیف ها را کامل کنی ؟
گفت : باید بپرسم .
وقتی صندلیها را جمع و جور میکردند و ما آماده رفتن بودیم، با شتاب آمد و گفت : آدرس خانه را برایم بنویسید .
و تکه کاغذی را با یک قلم مقابلم گذاشت، اسمش قمر بود!.

این یکی از نخستین  آوازهای پرشکوه قمرالملوک وزیری است.

کار پیشرفت قمر در مدتی کوتاه به آنجا رسید که کمپانی «هیز ماسترز ویس His Master’s Voice»، به خاطر ضبط صدای او دستگاه صفحه پر کنی به تهران آورد. بعد از آن کمپانی «پولیفون Polyphon» هم آمد. به گفته ساسان سپنتا ۲۰۰ صفحه از قمر ضبط شده‌است.”

نخستین کنسرت قمر

نخستین کنسرت قمر با همراهی ابراهیم خان منصوری و مصطفی نوریایی (ویولن) ، شکرالله قهرمانی و مرتضی نی داوود (تار) ،حسین خان اسماعیل زاده (کمانچه) و ضیاء مختاری (پیانو) ، پسر عموی استاد علی تجویدی برگزار شده است . . روز بعد نظمیه از او تعهد گرفت که بی حجاب کنسرت ندهد. قمر عواید کنسرت را به امور خیریه اختصاص داد. قمر در سفر خراسان در مشهد کنسرت داد و عواید آن را صرف آرامگاه فردوسی نمود. در همدان در سال ۱۳۱۰ کنسرت داد و ترانه‌هایی از عارف خواند. وقتی نیرالدوله والی خراسان چند گلدان نقره به او هدیه کرد آن را به عارف پیشکش نمود. با این که عارف مورد غضب والی و دستگاه رضاشاه بود. در سال ۱۳۰۸ به نفع شیر و خورشید سرخ کنسرت داد و عواید آن به بچه‌های یتیم اختصاص داده شد.

پخش آواز زیبای قمر در سرتاسر کشور

با گشایش رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ صدای قمر را به عموم مردم ایران رسید. عارف قزوینی و ایرج‌میرزا و تیمورتاش وزیر دربار، شیفته او شده بودند. با این‌همه قمر از گردآوری زر و سیم پرهیز می‌کرد و درآمدهای بزرگ و هدایای گران را به فقرا و محتاجان می‌داد. قمرالملوک وزیری این شهبانوی آواز و هنر ایران، در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ در شمیران، بر اثر سکته مغزی درگذشت. وی در گورستان ظهیرالدوله بین امامزاده قاسم و تجریش شمیران به خاک سپرده شد. نامش همیشه ماندنی و موجب افتخار هر ایرانی نیک سرشت خواهد بود.

در ین ویدیو زنده یاد تقی روحانی گوینده توانا ی رادیو ایران، از هنرمندی و آوازهای پرشکوه قمر، و  مرگ ناگهانی او سخن می گوید و آوازی از او را نیز پخش می کند. یاد آن عزیزان هنر و هنرمندی ایران گرامی باد.

از قمر چه می آموزیم؟

قمر نه تنها یک هنرمند چیره دست و سلطان کم نظیر آواز بود، بلکه دلیری و شجاعت این بانوی بزرگوار در  بیرون آمدن از پشت پستو و بندهای خرافات مذهبی و انسان های خردباخته زمان خودش یادماندنی، و موجب  بسی افتخار است. نکته دیگر، مردم داری و کمک به بینوایان و محرومان جامعه از سوی این بانوی گرانمایه است که باید سرلوحه آموزش برای فرد فرد ما ایرانیان باشد.

خواننده جوانی با صدایی همانند قمر، یکی از آوازهای او را تکرار می کند. چه زیبا و چه روح انگیز است!.
  • Din

    shashe ghamar to dahane sarane jombori islami

  • Farnaz

    با وجود گذشت چندین سال از آغاز حرکتهاى آزادى خواهانه این زنان جسور ناله هاى خودسوزى دهشتناک زنان و دختران در اطراف ما در هیاهوى شعارهاى دلفریب گم است.نگاه به این آمار کنید تا به ظلم و جنایت پنهان فرهنگى قبیله اى پی ببریم در ایرن کردستان و کهکلیویه بالاترین آمار خودسوزى زنان و دختران را دارند و بدنبال انها بوشهر و خوزستان ، و در همسایگى. کردستان عراق و افغانستان این ننگ را بر پیشانى خود دارند به این نگاه کنید( گزارش از روزنامه ” ئاوینه”بنا به آمار منتشر شده نماینده وزارت تندرستى در هفت ماه گذشته در مناطق سلیمانیه و هه ولیر مجموعا ١٠٨ زن کشته شده و ٢۴۵ دیگر نیز بر اثر آتش سوزى جان خود را از دست داده اند .بر اساس این گزارش در منطقه سلیمانیه و اطراف در هفت ماه گذشته ٨٩ زن و در منطقه هه ولیر ١٩ زن کشته شده اند .در منطقه سلیمانیه ١٢٠ زن و در منطقه هه ولیر ١٢۵ زن بر اثر سوختگى جان خود را از دست داده اند.٨٩ زنی که در منطقه سلیمانیه کشته شده اند در بین سنهاى ١۵ تا ۴۵ سال بوده اند . سال گذشته تعداد زنان کشته شده در منطقه سلیمانیه ۴١ نفر اعلام شده است و این آمار امسال نشان از بالا رفتن تعداد کشته شدگان میباشد . به علاوه امسال ۴ زن نیز بوسیله غرق شدن در آب جان خود را از دست داده اند .بنا به همین آمار تعداد ١٢٠ زن در منطقه سلیمانیه که بر اثر سوختن جان خود را از دست داده اند ١٠٣ نفر آنها هدفشان از خودسوزى خودکشى بوده است . سن این عده از زنان بین ١۵ تا ۴۴ سال بوده است و ٩ زن دیگر آنها بین ۵ تا ١۴ سال بوده اند .سال گذشته مجموعا در منطقه سلیمانیه ١٩۵ و در منطقه هه ولیر ١٢۵ نفر بوسیله خودسوزى خودکشی کرده اند .به گزارش یک مسئول حکومتی امسال فقط ۵ نفر به خاطر کشتن زنان دستگیر شده اند و تا حال دادگاهی هم نشده اند

  • Haghighatgo

     در بیابون ها و زمین های بایر و نساخته و یا باغ های متروکه به غیر از کیسه های مملو از ذباله و بوته های خار و علف هرز و لابلای اونها گاهی یه چندتا بوته کوچلو سبز شدند که یه دونه و یا چند گل های بسیار قشنگی دارند مثلیکه خدا خواسته این گل ها رو عذاب بده تا بمیرن و یا خشک بشن …این گل ها هر طرفی رو نگاه کنن بوته های خار و ذباله و کثافت و گله گله موش که ورچی بازی می کنن می ببینن  ….حالا عین این موضوع در جامعه در اون زمان و در زمان کنونی ایران دیده میشه ….خانم وزیری براتون متاسفم که در زمان اشتباه و در کشور اشتباه و در میان مردمان اشتباه (عوضی) بودید !!! 

  • EDARE ETELAATE SIA

    به شما هم میگن ایرانی؟
    شرمم میاد بخدا…
    حالم بهم خورد…
    د یگه نمیام اینجا اه اه اه…

  • Nane Ghamar

    این سلطنت طلب‌ها هم صبح تا شب تبلیغ این مطرب و اون مطرب را میکنند، فکر
    میکنند مردم ایران مغزشان در …شان است و دلشان برای فساد تنگ شده، نه آقا
    جون، مردم ایران یک بار برای همیشه طومار فساد و تباهی و عرقخوری زمان
    طاغوت را به زباله دان تاریخ فرستادند و برگشت آن از محلات است، حالا هی‌
    از این قمر و اون قمر و این شهبانو و اون شهبانوی آواز مطلب بدید فکر کنید 
    مردم اجازه برگشت شما مطرب‌ها را میدهند.

    • برو خجالت بکش و شعار مزخرف نده. مردم به زودی بساط جهل و جنایت اربابان شما ولایت وقیح را به سطل خاکروبه می ریزند و باردیگر کشورمان را به جای گریه و ندبه و خیمه شب بازی کانونی از شادی و شادمانی خواهند کرد. شما مواظب باش که رژیم آدم کش برای خوش رقصی اتان چک خیانت های شما و امثال شما مزدوران را به موقع بپردازد. سهراب ارژنگ