رژیم اسلامی آینده ایران، آشی پر از روغن که غرب در حال پختن آنست ۸

ما چه ملت ناسپاسی هستیم!

آیا ما فراموش کرده ایم که رژیم مهربان اسلامی در این سه دهه، تا چه اندازه قوانین مقدس اسلام را در مملکتمان پیاده کرده!:
جوانان بیکار و بیعارمان را به عنوان مفسد فی العرض و محاربه با الله به چوبه دار بسته، دختران سرگردانمان را در بازار تازیان به نرخ بالایی به فروش رسانده،
برای تقویت ایمانمان، ۱۰۵۰۰ امامزاده و تعداد بیشماری مسجد ساخته، و به تربیت چند گروه آخوند در حوزه های فوق تخصصی خود با علم آفتابه شناسی و پشت بر قبله به توالت رفتن پرداخته،
ذخیره های ارزمان را هم که به درد ما نمی خورد، سخاتمندانه و با حاتم بخشی، به براداران با ایمان ذبح اسلامی حمس و حزب الله لبنان بخشیده، چند صد میلیارد دیگر مازاد ارز موجود در کشور را به حساب های گوناگون گروه خود پرداخته، و سرانجام، شر ارزهای طاغوتی و غیر اسلامی را از سر ما کوتاه کرده است؟، باز هم ما ایرانیان ناسپاس، ارزش این رژیم سر به آسمان هیولایی را نمی دانیم!. وای بر ما!.

محسن سازگارا یکی از سلسله گردان ها و برپا کنندگان رژیم اسلامی بوده است. اکنون هم بر آن است تا رژیم اسلامی نوپای دیگری با چهره های جدیدی در ایران بنا به موافقت آمریکا و انگلیس در ایران به وجود آورد.

محسن سازگارا یکی از سلسله گردان ها و برپا کنندگان رژیم اسلامی بوده است. اکنون هم بر آن است تا رژیم اسلامی نوپای دیگری با چهره های جدیدی در ایران بنا به موافقت آمریکا و انگلیس در ایران به وجود آورد.

ناسپاسی ما در برابر کشورهای دلسوز غرب

در برابر آنهمه فدالاری و از خودگذشتگی رژیم سوار بر کشورمان، نبایداز ایمان و اسلام زدگی کشورهای باختری هم غافل ماند. آیا بازهم ما فراموش کرده ایم که تاچه اندازه این کشورها به اسلام عزیزمان ایمان دارند؟. آیا از یاد برده ایم که چگونه ملاحسین اوباما دست ملک عبدالله عربستان را بوسید، و نور ایمان در دلش پیدا شد؟، و یا بازهم فراموش کرده ایم که این کشورها تا چه اندازه به حفظ اسلام منطقه توجه داشته، و دلسوز آن بوده اند !. ما قدر این آمریکای با ایمان، و بریتانیای همیشه مهربان، و فرانسه دل رحم را نمی دانیم!. ای وای، که بازهم ما چه ملت ناسپاسی هستیم!.

خدمات اسلامی آمریکا و غرب به کشورهای خاورمیانه

در ده سال کنونی دولت های غرب خدمات اسلامی خود را نسبت به کشورهای خاورمیانه به شرح زیر انجام داده اند:
الف- پیاده کردن اسلام راستین در عراق:
صدام حسین که یک دیکتاتور سازنده ولی دور از اسلام ناب محمدی بود، و نسبت به غرب کمی چموش و نا آرام بود، با تلاش پیگیرانه بریتانیای کبیر که د ۴۰۰ سال گذشته در خاورمیانه نقشه های بزرگی را به اجراء در آورده، و همچنین کمک دولت آمریکا از کار بر کنار، و بعدها کله پا شد، و جای خود را به فردی اسلام پناه و کسی که قبله خود را به سوی واشنگتن و لندن برگزیده است، واگذار نمودند.نتیجه: گرچه کارهای سازندگی فراموش گردیده، ولی در عوض به ایمان رژیم افزوده شده و کمپانی های بزرگ اروپایی و آمریکایی هم آسان تر می توانند خدمات خروج ارز خود را انجام دهند.

در این فرتور، محسن سازگارا با ابراهیم یزدی از مهره های رژیم در حال خوش و بش و گفتگو است.

در این فرتور، محسن سازگارا با ابراهیم یزدی از مهره های رژیم در حال خوش و بش و گفتگو است.

الف- اسلامی شدن مصر و لیبی:

در مصر هم که مبارک تنها دیکتاتور سازنده بود، به فرمان آمریکا به کنار رفت، ارتش هم از سازمان سی آی ای حرف شنوی کرد، و زمام امور را به دست اخوان المسلمین که در به کار بردن قوانین اسلام در کشتارهای تروریستی پیش قدم بوده اند، سپرد و خود راهی بیمارستان شد.
در لیبی نیز قذافی دیکتاتور، آن طور که باید و شاید نتوانست اسلام ناب محمدی را پیاده کند. تکیه او بر اسلام خود ساخته و کتاب سبز رنگی بود که قوانین اسلامی را در برداشت. در نتیجه دلسوزان اسلام راستین در غرب توانستند گروههای دلبسته به اسلام راستین را روی کار آورند.

ب – برنامه اسلامی کردن سوریه:

و اما. در سوریه چه خبر؟. در چند روز گذشته دولت اسلام پناه فرانسه پیشنمازی را به عنوان رهبر مخالفین رژیم بشار اسد به رسمیت شناخت. برای آن که کار را محکمتر کند، از این پیشنماز خواست سفیری نیز از جانب خود برای فرانسه تعیین کند. با این ترتیب، انتظار می رود تا چند ماه دیگر بشاراسد کله پاشده، و رژیم اسلام ناب محمدی باب دل دولت غرب بر خر مراد سوار شود.

اینهم کنفرانس اسلامی پراگ با شرکت واقعی انگلیس و آمریکا، و هنرپیشگانی چون محسن سازگار و عباس فخر اور. کنفرانسی که در آن از سکولاریسم و گروههای سکولار آزادی بخش ایران مانند شاهزاده پهلوی و جمهوری خواهان خبری نیست

اینهم کنفرانس اسلامی پراگ با شرکت واقعی انگلیس و آمریکا، و هنرپیشگانی چون محسن سازگار و عباس فخر اور. کنفرانسی که در آن از سکولاریسم و گروههای سکولار آزادی بخش ایران مانند شاهزاده پهلوی و جمهوری خواهان خبری نیست

پ- برای پیاده کردن اسلام واقعی در ایران، برنامه چیست؟

حالا به کشور خودمان می رسیم- گسترش اسلام و بهتر پیاده کردن اسلام ناب محمدی در ایران نیز از برنامه های سازنده دولت های غرب، به ویژه آمریکای مهربان است. هم اکنون پایگاههای بزرگ مذهبی و ذبح اسلامی چه از سوی رژیم، و یا افراد خود ساخته دیگر مانند سازمان نایاک، صدای آمریکا، سازمان ایمان، محسن سازگارا، عباس فخرآور، معصومه قمی، و شماری دیگر، آراسته و آماده در خدمت و در رکاب آقای اوباما هستند، و یا عده ای دیگر در خدمت دولت فخیمه بریتانیا گوش بزنگند تا پس از سوریه که نوبت رژیم ایران می رسد، رژیم اسلامی دیگری در ایران به وجود آورند.

اوباما نیز بیکار ننشسته و در تلاش آنست که به رژیم ایران بفهماند تا به تدریج مهره ها را عوض کنند. شاید هم هدف آن باشد که ملا حسین موسوی که تا کنون بی سر و صدا در کناری به امانت گذاشته شده، باردیگر زمام امور را در دست بگیرد، و بتواند چهره کشورمان را با پرچم سبز اسلام بپوشاند، دوستان و همقطاران سبز خود را از هرگوشه و بیغوله ای گردآوری نموده، بر سر سفره سبز ارز بنشاند، و با پیاده کردن اسلام راستین راستین، کشورما را به دوران مقدس سبز امام خمینی برساند!.

کنفرانس پراگ و نقش محسن سازگارا

محسن سازگارا در جا افتادن و برنامه ریزی رژیم اسلامی نقش برجسته ای داشته است. از زمانی که تصمیم به خودمختاری گرفت و روانه آمریکا شد، هیچگاه از همکاری های گذشته خود به ویژه در برقراری سپاه  پاسداران که کشورما را درستی قورت داده اند، از ملت ایران پوزش نخواسته است. همکاری او با گروههای اسلامی و همراه شدن با جنبش سبز، برنامه ریزی ایشان در حکومت اسلامی دیگر، با چهره های تازه و نوظهور است. در کنار سازگارا گویا عباس فخرآور چهره شناخته شده رژیم اسلامی نیز در حال فعالیت است.

محسن سازگارا و گروهشان تا کنون از سکولاریسم و جدایی دین از سیاست، از بین رفتن واژه زشت اقلیت در جامعه و سیاست ایران گفتگویی نکرده اند. با گروههای آزادیخواه و سکولاریسم دیگر مانند شاهزاده پهلوی و جمهوریخواهان آزاد ایران نیز همکاری نکرده، و تصور نمی رود آنان را در این نشست های خود دعوت نموده باشند. نگارنده براین باور است که هدف محسن سازگارا رژیمی اسلامی دیگر همانگونه که میرحسین موسوی در نظر داشت شبیه دوران طلایی خمینی در ایران به وجود آورند. اگر بخواهیم بسیار خوشبین باشیم، نهایت تلاش محسن سازگارا  تشکیل حکومت اسلامی شبیه مهدی بازرگان در ایران است.

    شیخ احمد معتز الخطیب  پیشنمازی که به عنوان رهبر مخالفین رژیم بشار اسد مورد تأیید غرب قرار گرفته شده است.-

شیخ احمد معتز الخطیب پیشنمازی که به عنوان رهبر مخالفین رژیم بشار اسد مورد تأیید غرب قرار گرفته شده است.-

چرا شرایط این چنین است، چه می شود، و چه باید کرد؟!

کشورهای باختری، به سرکردگی آمریکا،به دنبال منافع خودند و برای انسانیت و انسان ها، ارزشی قائل نیستند. هر رژیمی از آنها، تنها برای کشور خود دل می سوزاند و کمترین توجهی به بدبختی و بیچارگی کشور دیگری را ندارد. به عنوان نمونه، سالهاست، از انرژی هست های و ساختن بمب اتمی رژیم گفتگو و با هرگونه عملی در پیشرفت آن مخالفت دارند، ولی دلسوزی و پشتیبانی به کشتار روزانه رژیم، ویران کردن و غارت سرمایه های مردم کشورمان ندارند.

ما در گذشته نیز یادآور شدیم، هدف از اسلام گستری رژیم های باختری در خاورمیانه، به وجود آوردن سد دفاعی برای جلوگیری از نفوذ و پیشروی چین و روسیه به سوی شاخاب پارس، و نگهبانی از منابع سوخت آن منطقه است. این برنامه در گذشته در سال ۵۷ در ایران پیاده شده، ولی  به چند دلیل به بن بست برخورد نمود:
۱- رژیم اسلامی ایران، به جای ایستادن در برابر چین و روسیه، باآنان همدست و همکار شده . ۲- ایران دشمن اسرائیل است.
۳-ایران در مناطق مورد علاقه و از همبستگان غرب بمب گذاری کرده، و کارهای تروریستی انجام داده است.
۴- سد راه پیشرفت کشورهای غربی در خاورمیانه مانند عراق، افغانستان، کشورهای کناره شاخاب پارس، و مانند آنست.

بنابراین، دولت های غربی بر آنند که رژیم پوشالی اسلامی ای زیر نفوذ خود مانند کشورهای دیگر به کمک نمایندگان اسلام که پشت دربهای کاخ سپید آمریکا و کاخ بوکینگهام انگلیس سینه می زنند و شماری از آنان در بالا یادآوری شد، در ایران پیاده کنند.

  • Pacdis

    آقای سهراب ارژنگ من بوی یک نوع سیاست مشمئز کننده از این مقاله حس می‌کنم که منو به یاد سیاست حزب توده میندازه که میگفت ما باید از سیاستهای ضد استماری جمهوری اسلامی دفاع کنیم، و خواه نخواه به دامن جمهور فلاکت افتاد و در اون ذوب شد. دول غربی به هیچ عنوان خواستار تغییر رژیم نیستند رژیم جمهوری فلاکت با تمام قوا منافع این دول را کماکان تأمین کرده و تا زمانی‌ که این سیاست تاراج به نفع دول غربی ادامه دارد تغییری از طرف دول غربی نخواهد شد. ساختن یک جانشین برای این جمهوری برای روزیست که مردم ستم دیده ایران دست به تغییر بزنند و امثال محسن سازگارا موج سواری‌ کرده و همچون ارباب سابقشان میوه انقلاب را چیده و رهبری را بدزدند.  شاید حق با شما باشه که دول غربی بخواهند یک رژیم پوشالی اسلامی را در ایران پیاده کنند ، ولی‌ ما سکوت نخواهیم کرد ما چیزی برای از دست دادن نداریم.  مردم ایران نه رژیم پوشالی اسلامی میخواهند نه رژیم جمهوری فلاکت را. محسن سازگارا نیز به سزای اعمال خود خواهد رسید. اینطور که شما در قسمت چرا شرایط اینچنین است چه میشود و چه باید کرد نوشتید، برای خواننده مقاله شما تنها راهی‌ که باقی‌ مانده این است که دست بوس جمهوری اسلامی شویم به دلیل اینکه صد راه پیشرفت کشورهای غربی در خاور میانه شده است، جز پوزخند جوابی‌ ندارم، مایلم از شما یک سوال کنم  ستار بهشتی‌ به خاطره عقایدش در وبلاگ به شهادت رسید یک کارگر ساده و نان آور خانواده به دست قاتلان جمهوری که صد راه پیشرفت دول غربی است به شهادت رسید، چگونه است که دفتر و تشکیلات شما در ایران مورد تحمل جمهوری ‌قتل و غارت است .

    • با درود به شما، شاید فرمایش شما درست باشد. پیش بینی ما بر اساس آنست که این رژیم مانند سال های پایانی رژیم گذشته مشروعیت خود را از دست داده، و هرکاری بکند ولو خوب و پسندیده هم باشد، بیشترین مردم ایران با نفرت و بدبینی بدان نگاه می کنند. این لحظه ای است که دولت ها غرب برای حفظ منافع خودشان در منطقه دست به کار می شوند و آدم هایی با همان ویژگی ها ولی بزک کرده و در پوششی متفاوت مانند سازگارا، و دیگر وابسته های اسلام گرا  در خارج را روی کار می آورند. با سپاس از توجه شما- سهراب ارژنگ

  • Ali

    مثل این که ما ایرانیا تا ابد باید با ذلت زندگی کنیم و رنگ دموکراسی رو اصلا نبینیم چرا واقا اینطوره؟
    خوب دلیلش واضحه یک سری مردم که کاملا بی خرد هستن و تعصبات یک قفل بزرگ به اندیشه این افراد زده که تعدادش توی ایران خیلی زیاده این ها هی چوب لای چرخ آزادی ایران میزارن
    از اون طرف هم دولت های غربی دارن از این نظام دیکتاتوری ایران و خاورمیانه سود میکنن
    و اگر هم توی ایران انقلابی صورت بگیره و طومار جمهوری اسلامی رو ببندن افراد سودجویی مثل محسن سازگارا میاد بین مردم و وعده ی آزادی و دموکراسی میده و دوباره مردم گول میخورن و یک حکومت به اسم دموکراسی به وجود میاد و به مرور زمان تبدیل میشه به همین دیکتاتوری کنونی و تازه بدتر ! مثل همون وعده وعیدایی که در زمان انقلاب چنان مردم رو خر کرد که مثل حیوون از در دیوار سفارت خونه بالا رفتن و میزان وحشی گری شونو به همه ی دنیا نشون دادن . این ملت رو خر میکنه و معلوم نیست دوباره چه بلایی سر مردم فلک زده ی ایران میاد تاریخ ایران تناوبی هست و همواره تکرار میشه و مردم هم بازم اشتباهات گذشته رو تکرار میکنن و خودشونم نمیفهمن به هرحال ما ایرانیا همیشه قربانی هدف حکومت ها شدیم و میشیم و خواهیم شد تا وقتی که تعصب و غرور و خودبینی رو بذاریم کنار و مثل انسان فکر کنیم و تصمیم بگیریم و تاریخ کشورمون رو خودمون رقم بزنیم نه با آماده خوری و امید به کسی که بیاد نجاتمون بده مثلا امید به آمریکا یا امید به امام زمان اون ها هیچوقت ایران رو نجات نمیدن بلکه یک ایرانی واقعی که حق خودش رو از زندگی انسانی میخواد میتونه نجات دهنده ی سرنوشت شوم این سرزمین باشه و بس

    آزاد زندگی کردن و عدالت واقعی چیزیه که حق همه ما مردم ایران هست چرا اجازه بدیم آخوند های پست یا حکومت های فرصت طلب اون رو از ما بگیرن؟

  • piruz

    “شاهزاده پهلوی” که شما داری ازش حرف میزنی یک مهره سوخته هست که در این ۳۳ سال هیچ کاری انجام نداده و بین مردم جایی نداره …  

    • shahin

      آقا جون اینی که گفتی درک و منظور شخصی شماست. شما کمپانی نظرسنجی داشتی که اینو فهمیدی؟

  • سورنا ری

    دوست عزیز نویسنده اطلاعاتی که ارائه نمودین در چند مورد اشتباه است.

    ۱ – آقای سازگارا در همان اوایل تشکیل سپاه از سپاه جدا شدند. و آن زمان سپاه هنوز اینچیزی که هست نشده بود. ایشون سال ها هم زندان بودن.
    ۲ – ایشون با آقای پهلوی همکاری و ملاقات داشتند. مراجعه کنید به آخرین پی دی اف موجود در سایت آقای پهلوی۳ – ایشون به سکولاریسم اعتقاد دارن مراجعه شود به فیلم “فیلمی درباره ایران” که ایشون اونجا به صراحت این رو بیان می کنن.اما چرا آقای سازگارا از مهندس موسوی حمایت کردند این امر از استراتژی های مبارزه بدون خشونت نشات می گیرد. در اینگونه مبارزات شما می بایست قدم به قدم به سمت اهدافی کوچک و با شرایط موجود قابل دستیابی حرکت کنید. اهداف باید طوری انتخاب شوند که حداکثر مقبولیت بین همه گروه ها را داشته باشند. فکر کنید اگر مردم موفق به عقب راندن رژیم در این موضوع می شدند چه قدرتی از حاکمیت کاسته و به مردم اضافه می شد و چقدر پیگیری مطالبات بعدی هموار تر می شد.نکته دیگری که باید در نظر بگیرید این است که به هر حال نمی توان یک شبه دین را از مردم گرفت. تغییر رژیم با انجام اصلاحات مد نظر من و شما به یکباره صورت نخواهد گرفت. ولی همه حرکات آزادی خواهانه در یک قدم اول با هم مشترک هستند و آن حذف دیکتاتوری است. تا در یک فضای آزادتر من و شما بتوانیم به روی گسترش عقایدمان کار و فعالیت کنیم.من به سایت شما علاقه مندم ولی مدتی است شما هم سیاست کانال های لوس آنجلسی را در پیش گرفته اید و همه را با یک چوب می زنید. 

    • با درود به شما، اینها که فرمودید تکروی آقای سازگارا است. هنگامی که ایشان در نشست و سمیناری مانند پراگ شرکت می کند و خط مشی کنفرانس را بیان می نماید، نخستین انتظاری که می توان از ایشان و یا هرفرد دیگری داشت، آن که سکولاریسم را به عنوان اصل اساسنامه  نشست و سمینار خود به آگاهی مردم برسانند. آقای سازگارا همیشه از اسلام و رژیم اسلامی سخن گفته و ما در یک فعالیت سیاسی سخنی از سکولار بودن ایشان نشنیدیم. چنانچه گفته ای شده، ما را نیز در جریان بگذارید- با سپاس- سهراب ارژنگ

  • Sahameddinghiassi

    چگونه  کمتر از یک در صد مردم دنیا  نودنه درصد بقیه را بخدمت خود گرفته اند؟

     

    بارها همه ما شنیده ایم که حتی در
    ولایات متحده آمریک هم اکنون صدای نود نه درصدیها در آمده است. چرا زیرا کارد به
    استخوان آنان هم رسیده است. درگذشته کشورهای مثلا قدرتمند اروپایی با استعمار و
    استحمار بیش از حدشان دهان  نود نه درصدیها
    خود را می بستند. ولی اکنون با بودن اینترنت و تبادل اخبار اوضاع کمی فرق کرده
    است. این است که آنان هم برنامه های بهتری برای غارت مردم دینای سوم تهیه دیده
    اند. البته این موضوع جدیدی نیست حتی اسکندر هم گفت اگر میخواهی برکشوری مسلط باشی
    کارهای بزرگ را به اشخاص فرومایه و بیشعور واگذار کن و کارهای پست را به انسان های
    والا بده؟

     

    آن یک درصدیها که دنیا را می
    چرخانند از ثروت نجومی و دست های باز برخوردار هستند آنان بیش از چهل در صد تمامی
    ثروت دنیا را در کنترل و اختیار خود دارند براحتی بهترین دانشمندان خود فروخته و
    جوانان ساده دل را استخدام میکنند. در جمع آنان والاترین جامعه شناسان و ملت
    پژوهان و زبان شناسان و… سایر دانشمندان وجود دارند و دست بسینه آنان هستند و
    برایشان برنامه ریزی های صد ساله میکنند.

     

    آنان به کمبودها و نکات ضعف و قدرت
    مردم و ملتهای دنیا واقف هستند. پس براحتی میتوانند آنان را برعلیه هم طبقه بندی
    کنند تا بخود مشغول باشند  و کاری بکار
    آنان نداشته باشند.  دعواهای سرخ سیاه   عرب عجم  
    ترک  فارس  پشتون وغیر پشتون  و.. نفاق بین سنی و شیعه   اسماعیلی و… بهایی و مسلمان یهودی   و مسیحی 
    و… رشتی و تهرانی و…  بی دینان
    وگروه با دینان   زن مرد   سیاه سفید  
    همه همه برنامه ریزی شده است. وگرنه یک کارگر معدن شیلیایی  با یک کارگر معدن روس  و یا فلسطینی و عرب    با یهودی 
    و اسراییلی چه برخورد منافعی دارند؟ هر دو مثل …کار میکنند ودسترنج آنان
    هم بسرعت از بین میرود. امتیاز فروش اسلحه های مدرن و کشت کشتار های جوانانی که از
    آنان مثل اسباب بازی دوست داشتنی در دست کیست؟ 
    یک موشک شصت هزار دلار قیمت دارد. این پول را کی می پردازد  همان کارگری که با عرقش دسترنج کمی دارد. 

     

    کسانی مثل بن لادن و صدام حسین و
    قذافی در واقع مامورین و بازیابان آنان هستند یا دانسته یا ندانسته.  وگرنه چه خدمتی بن لادن به اسلام کرده است. همه
    ما میدانیم که اکثر مسلمانان غیر عرب قرآن کریم را نخوانده اند و یا اگر خوانده
    اند تمامی آنرا همراه با ترجمه به زبان مادریشان نخوانده اند. دلیلش هم این است که
    اگر گیر یک مثلا مسیحی متعصب و با سواد بیفتند براحتی مسیحی می شوند. ممکن است از
    ترس ابراز نکنند ولی حالا یک مسیحی متعصب شده اند. بسیاری از مسلمانان دو آتشه کم
    سواد و بدون داشتن معلومات عمیق از اسلام براحتی مسیحی شده اند.

    همانان که تفنگ و سلاحهای مدرن دست
    مردم ساده و برادران افغانی ما دادند و آنان به برادر کشی رو آورند و کشورمان را
    ویران کردند. فساد و دزدی و رشوه خواری هم از دست مایه های آنان است. وقتی انسانها
    در شرایط بد مادی و معنوی باشند براحتی دستهایشان آلوده به فساد مالی و اخلاقی
    میشود. و درنتیجه حس اطمینان واعتماد و دوستی بین مردمان ما کم کم ازبین میرود.
    برادران کرد ما در بیش از پنج کشور تقسیم شده اند وبرای هرکدامشان هم یک رییس
    ساخته اند که باحتمال دست نشانده خودشان است تا آنان را از وحدت باز دارند.  کشورهای مارا کوچک تر کرده اند و بین همه ما
    فاصله های مصنوعی انداخته و نفرت و تعصب و غرورهای الکی به مردم ما تزریق کرده
    اند. مثلا امپراطور بحرین   که کشورش را در
    اختیار  کی گذارده است؟ و مردمش را به چه
    روزی نشانده است؟

     

    یک مشت دزد عظیم شان به روی
    ثروتهای ملی مردم ما مثل دوآلپا افتاده اند که گویی سرمایه وارث پدریشان است. آنان
    این سرمایه ملی را که بایست صرف خدمت به مردم ورفاه و دانش آنان شود  غارت کرده و با توسل به اربابان بین المللی شان
    مردم را سرکوب میکنند و بین آنان انواع و اقسام تفرقه ها را پایه گذاری میکنند و
    به نام خودشان در کشورهای کافرستان ها ذخیره برای روز مبادا و یا آخرت خود میکنند
    که به حوریان بهشتی رشوه دهند؟

     

    سرمایه داران بی خبر از خدا و
    انسانیت مردم را سعی دارند بی شعور 
    متعصب  ابله  معتاد به امراض دنیا وحتی سکس بار آورند و بعد
    هم از آنان مثل یک ربات یا آدمک سو استفاده میکنند و آنان را بجان بقیه مردمی که
    تا اندازه ای هشیار شده اند می اندازند. کشت کشتارهای بین مردم ما از همین جا
    سرچشمه میگیرد.  حتی آنانی که مثلا از
    فساد  و دزدی  و آزار فرار کرده و مثلا به کشورهای پیشرفته و
    دمکرات پناه برده اند باز بایست اکثرشان برده 
    و بره اربابان باشند و با دریوزگی زندگی کنند. همین موضوع برسر جوانان
    کشورهای ما آمده است که برده و بره دستگاه هایشان شده اند.

    راه نجات چیست؟  وحدت 
    بین تمامی مردم و تساهل  کنار
    گذاشتن تعصب و گرفتن دامان علم و دانش  خرد
    و عقل.  همکاری و تعاون بین همه مردم
    کشورهای ما. آنان که فکر میکنند تنها یک کشور را نجات دهند کاری مشگل در پیش
    خواهند داشت. این مشگل بایست در سطح کل خاورمیانه 
    آسیای مرکزی و شمال آفریقا  یا بهتر
    بگوییم در سطح کل دنیا پیاده شود و همه مردم متوسط و فقیر بایست باهم متحد شوند
    وعلیه هم با تحریک غارتگران اسلحه بدست نگیرند و دیگران را برای خاطر مسایلی
    موهوم  وبی ارزش کشتار نکنند.

     

    متاسفانه با وجود اینکه همه
    پیامبران و همه فلاسفه و دانشمندان والا و انسانی این موضوع ها را چه بصورت شعر و
    چه بصورت داستان گفته اند ولی متاسفانه گوشهای شنوا و دلهای باز و چشمانی باز وجود
    ندارد بطوریکه حتی شیطان گفته است بمن انسان نشان بدهید من اورا سجده خواهم کرد.

     

    تنها یک شعر سعدی که فرمود  بنی آدم اعضای یک پیکرند    که در آفرینش زیک گوهرند   برای دانا کافی خواهد بود. مقصود اینجا
    انسانهای ساده و والا هستند نه دزدان عظیم شان وغارتگران تریلیونی دنیا که دیگ طمع
    و دزدی آنان هرگز از چوشش نخواهد افتاد. 
    یا مولانا که خطاب به حاجیان میگوید   
    ای بی خبران کجایید کجایید    محبوب
    در اینجاست  بیایید بیایید؟ ولی آیا حاجیان
    به این نصیحت مردی که دنیا در برابر عظمت فکری و اندیشه اش سرخم کرده اند  گوش میکنند؟ 
    آنان در بیابان حیران و سرگردانند و به شیطان سنگی سنگ پرتاب میکنند در
    صورتیکه شیطان در وجود شیادان و غارتگرانی است که برآنان حکم میرانند.

    به امید روزی که بشر به آن بلوغ
    فکری برسد که برای خاطر یک مشت تلا وبرای این زندگی بی ارزش پوچ و کوتاه همدیگر را
    آزار ندهد و غارت نکند؟

     

    پیامبر پارسی فرموده است گفتار ن
    یک  کردار نیک  اندیشه نیک   
    یا حضرت بهاالله فرموده   که ای اهل
    عالم  به چشم بیگانگی در هم ننگرید  که همه بار یک دارید و برگهای یک شاخسار و
    گلبرگهای یک گلبن.  که خیمه وحدت عالم
    انسان برپا گردیده است؟ ولی آیا همه بهاییان که اینهمه جان عزیز را فدا کرده
    اند  به این گفتار رفتار میکنند؟  یا باز اغیار میگویند احبا یعنی غیرها بیگانه و
    دوستان و عملا با آموزه پیامبر خودشان در تضاد هستند. همان تعصب جاهلانه همتایان
    یهودی و مسلمان خود را دارند. حتی در امانت داری که اینهمه به آنان گوشزد شده ویا
    غیبت هم دست کمی از همتایان دیگر خود کمی و کاستی ندارند. بعد هم بهانه میآورند که
    چون در فشار هستند مجبورند که سرکسی کلاه بگذارند ویا در امانتها خیانت کنند زیرا
    دستگاه با آنان خوب رفتار نکرده است. و عملا از خون شهدای بهایی و عروسان شیدای
    شهید بهایی و یا سی هزار بابی شهید شده سو استفاده نام نیکشان را میکنند؟

    دسته بندی اخیر اینان  نفرت بین بی دینان و با دینان است. مواظب باشید
    که در این چاله هولناک نیفتید؟  برای ما
    نباید مهم باشد که کی چه است  اگر انسانی
    خوب  خوش زبان  سالم و انسان دوست بود کافی است ولو اینکه
    بگوید خدا هست یا نیست؟  کافری که دستهایش
    کمک میکند و دست های مظلومان را میگیرد بهتر است که مثلا با خدایی که دزدی های
    میلیاردی میکند و ملتی را بخاک سیاه می نشاند؟