چرا ریانا با سینه های آشکار برنده جایزه مد امریکا شد ۲۳

زادگاه ریانا جزیره کوچک باربادوس

جزیره باربادوس با جمعیت دویست وهشتاد هزار نفر و مساحتی کمتر از دوبرابر کیش یکی از موفق ترین جزایر دریای کارائیب است. زبان رسمی آن انگلیسی و اکثریت مردم آن سیاهپوست هستند. این جزیره از نظر اشباع جمعیت یکی از شلوغ ترین جزایر در جهان است.موفقیت اقتصادی این جزیره مستقل که ۹۳٪ مردم آن سیاهپوست هستند یک الگو برای دیگر جزایر منطقه کارائیب است.سواحل توریستی باربادوس هم بدلیل آب و هوای معتدل استوایی اش یکی از جاذبه های گردشی و اقتصادی باربادوس است.

(ریانا از جزیره ای کوچک جنوب کارائیب و با مساحتی کمتر از دو برابر کیش آمده است)

ریانا ستاره زن سالهای اخیر جهان که در هفت سال گذشته یکی از برترین خوانندگان پاپ غرب محسوب شده است و جوایز متعددی را در موسیقی نصیب خود کرده است، متولد و بزرگ شده در این جزیره کوچک است.لهجه خاص انگلیسی  او به هنگام  سخن گفتن که خاص سیاهان کارائیب است همواره مورد توجه مردم بوده است. او به تولد در این جزیره کوچک در میان سیاهان با لهجه خاص افتخار کرده است. او هرگز لهجه اش را تغییر نداده و با وجودی که سالهاست در امریکا زندگی می کند هویت و ریشه خود را فراموش نکرده است و به همان جزیره نیم وجبی و لهجه خاصش افتخار می کند. نکته ای که در این مساله قابل توجه است:

شجاعت فردی ریانا در حفظ ریشه ها و احترام اجتماع امریکا به اقلیت متفاوت

شجاعت و جسارت در افتخار به لهجه و زادگاه هر چند کوچک و فرهنگ پیشرفته مردم غرب در برابر یک غریبه با لهجه و قیافه متفاوت که ستاره اش کردند و به او اجازه دادند با تمام تفاوتهایش بدون تحقیر و بلکه با افتخار به خود ،جوایز متعددی را درو کند.این مشکلی است که در ایران امروز به وضوح دیده می شود. زنان و مردانی که ستاره می شوند(که اصلا قابل مقایسه با ستارگان امریکا نیستند!) غوره نشده مویز می شوند. لهجه همه ستارگان ایران تهرانی است! اگر تهرانی هم حرف نزنند مسخره می شوند. براستی داشتن لهجه مادری چه عیبی دارد؟ مگر همه ایران تهران است؟

همه اقوام ایرانی جوک دارند و مسخره می شوند الا شهر تهران!؟

براستی اصالت اقوام ساکن در مناطق مختلف ایران کجا و تهران کجا! تهران با دویست سال قدمت شهری است از همه اقوام! اصالت بعنوان یک مزیت هرگز در خور انسانها نیست. ما نه اسب مسابقه ایم و نه سگ پلیس که نژادمان مهم باشد! اصالت گرایی و نژاد پرستی از حماقت افراد است.مقام انسان همان چیزی است که قابل معامله و اندازه گیری نیست. برابری انسانها از شروط اولیه حقوق بشر و یکی از مشکلات ادیان و احزاب فاشیست است. متاسفانه می بینیم که ریشه ها در ایران مورد حمله قرار گرفته است و اقوامی که پایه های ایران در ۲۵۰۰ سال تاریخ مدون آن هستند امروز بخصوص از طرف جماعت پایتخت نشین مورد بی مهری و سخره قرار دارند.

لباسهای زیبای ایرانی، لهجه های مهم با واژه های اصیل که به گرانی زبان فارسی کمک کرده اند،  همگی مورد بی مهری تهرانیهاست. دیگر مردم ایران هم به تقلید از این تهرانیها خواسته و یا ناخواسته به دام جوکها و مسخرگیهای قومیتی افتاده اند. هر شهر و مکانی از ایران را به یک صفت بد معروف کرده ایم! آیا صفت خوب آن را هم می دانیم؟ براستی حقارت و پوزخند به ریشه ها بجز تحقیر خود ماست؟ تهرانیها هم با صفتی بد در میان مردم ایران معروفند که هنوز جوک نشده است… شاید چون بیشتر حقیقت دارد. شاید چون مردم دیگر نقاط ایران دور از ادب می دانند که پایتخت را مسخره نمایند!

(ریانا از سیاهان جنوب کارائیب است. جامعه امریکا او را بعنوان یک سمبل موسیقی پاپ پذیرفت و پله های ترقی برای یک دختر روستایی سیاهپوست از کارائیب هم در امریکا باز است)

(ریانا از سیاهان جنوب کارائیب است. جامعه امریکا او را بعنوان یک سمبل موسیقی پاپ پذیرفت و پله های ترقی برای یک دختر روستایی سیاهپوست از کارائیب هم در امریکا باز است)

آزادی پوشش در جوامع مدرن

اتفاقی که در غرب افتاده است برای جوامع دیگر نا ملموس است. غربیان آزادی پوشش را از حقوق انسانها دانسته اند و روش تبلیغی ادیان به نوعی پوشش محدود و خاص از سوی جوامع لیبرال مردود شده است. دین همواره سعی داشته است مردم خود را به نوعی پوشش مجبور کند و کسی هم نمی داند چرا! ادعای دین کمک به اخلاقیات است، درحالیکه اخلاق دینی گاهی ضد اخلاق انسانی قرار می گیرد و بارها از افراد تابع دین اعمال غیر انسانی دیده شده است در حالیکه اخلاق دینی را رعایت کرده اند! در عین دینداری کشته اند! در عین دینداری تجاوز و شکنجه کرده اند و این عین احکام دین است.
غرب اما بر اساس تجربه و محک افراد،اخلاقیات را بازسازی کرده است . این دستاوردی گرانمایه است. اخلاقیات در غرب بر اساس منافع اکثریت و اقلیت در کنار هم است. بدین معنا که اکثریت نمی تواند رأی و نظر خود را برای مسایل فردی به اقلیت اجبار کند.انسانها برای شیوه های زندگی و حقوق فردی آزادند. آزادی پوشش یکی از این موارد است.

این نقشه نشان می دهد که برهنگی بالاتنه برای بیشتر ایالات کشور امریکا آزاد است....

این نقشه نشان می دهد که برهنگی بالاتنه برای بیشتر ایالات کشور امریکا آزاد است….

آیا آزادی پوشش به تباهی منجر می شود؟

طبق نظریه فروید سرکوب غریزه جنسی از ابتدای زندگی شخص عامل اکثر عقده ها و خشونتهای بشر در سالهای بعد زندگیش است. این نظر فروید را می توان براحتی در جوامع مسلمان دید. سرکوب غریزه جنسی بعنوان عفاف در اسلام تبلیغ می شود و یک فضیلت است. در اکثر ادیان سرکوب غرایز یک فضیلت است و بعنوان “تقوا” و پرهیزگاری شناخته شده است؛اما امروز روانشناسی بشدت با سرکوب غرایز و ایجاد عقده مخالف می باشد.

در واقع تبدیل انسانها به موجودات تندخو و بیرحم می تواند ریشه اش از عقده ها و تقوای این افراد باشد! آیا شادی و پاسخ دادن به غرایز یک عیب است؟ آیا لذتی در با هم بودن نیست و باید از دوری و فراغ لذت برد؟ پرسش دیگر این که آیا زنان باید زنانگی خود را همانند یک گناه پنهان کنند و  از زیبایی خود شرم داشته باشند؟ دنیای امروز هرگز نمی پذیرد که به زنی القا کنیم که از زن بودن شرم کند. بالعکس دنیای امروز دنیای نمایش زیبایی زنان است. زنانی که تا دو قرن پیش در خواب هم نمی دیدند که در المپیک شرکت کنند و قهرمان شیرجه و شنا شوند. تباهی چیست؟ آیا زندگی در دخمه های تاریک با ده بچه تباهی نیست؟ آیا آن زن نمونه اسلام در تباهی نیست؟ براستی زندگی زنان افغانستان در جامعه مرد سالارش بجز تباهی است؟

آن خانواده ای که مسلمانان بدان می نازند،تیمارستان است!

آن خانواده و بنیان خانواده ای که مسلمانان بدان می نازند چیزی جز زندان و جوجه کشی مرغداری نیست. زنان مسلمان بسیاری مخصوصا در کشورهای عربی بصورت زندانی بزرگ می شوند و زندانی به عقد مردی در می آیند و در همان زندان هم می میرند. مانند مرغ مرغداری که هرگز بیرون را ندیده است و گمان می کند همه دنیا همین قفس مرغداری است.آن خانواده که مسلمانان بدان می نازند پر است از فساد پنهان و زیرابی رفتن ! آن خانواده که مسلمانان بدان می نازند پر است از طلاق عاطفی که زن و مرد تنها با هم زیر یک سقفند ولی عملا جدا هستند. آن خانواده که مسلمانان بدان می نازند پر است از مسکلات روحی و روانی که آمار مشکلات روحی زنان مسلمان در برخی کشورها تا ۸۰٪ است! خلاصه آن خانواده ای که مسلمانان بدان می نازند،تیمارستان است!

مُد بعنوان یک صنعت تابو شکن

مد سالها و شاید همواره بعنوان یک صنعت شناخته شده است. سده هاست که می توان هنر خیاطان هنرمند را در زیباتر نشان دادن تن و اندام انسانها را مشاهده کرد.تابو شکنی و مقابله با سنت گرایی نیز یکی از خواص مد است. تصور کنید که اگر این تنوع طلبی و تابو شکنی وجود نداشت لباس همه مردم باید مانند سده ها پیش می ماند و مثلا مردم مانند کشیش و آخوند لباس می پوشیدند! حتی آخوندها باید لباسی از برگ پاپیروس می پوشیدند! پس تابو شکنی همزاد و ذاتی صنعت مد است.

این صنعت مد است که الگوها و عرف را شکسته و بصورت یک نوآوری و جذابیت نمایان می کند. ممکن است برای بسیاری از ما این تابو شکنی بی ادبانه و غیر اخلاقی باشد، اما برای اخلاقیات آنچه مهم است حقوق انسانهاست.اخلاق یک قرار داد است که می تواند تغییر کند. نمونه آنکه برای ایرانیها شاید باور نکردنی باشد اما در بیشتر ایالات از کشور امریکا بی پوششی بالا تنه برای خانمها(و آقایان!) آزاد است و هیچ محدود قانونی ندارد.در تنها ۳ ایالت ممنوع و در ۱۵ ایالت در مناطق خاصی ممنوع و در ۳۲ ایالت آزاد کاملا است.

(دیگران هم در گذشته روی فرش قرمز با تابو شکنی ظاهر شده اند ولی ریانا یکی از تند رو ترین در این مورد است که دست بر قضا جایزه را هم از آن خود کرد!)

(دیگران هم در گذشته روی فرش قرمز با تابو شکنی ظاهر شده اند ولی ریانا که موضوع مقاله ما ست بر خلاف آنها یکی از تند رو ترین در این مورد است که دست بر قضا جایزه را هم از آن خود کرد!)

بی پروایی ریانا و حذف اینستوگرام وی

ریانا همواره بعنوان یک خواننده با استعداد و خوش صدا مشهور بوده است.اما یکی از چیزهایی که ریانا را گهگاه سر زبانها می اندازد بی پروایی در برهنگی است.او هیچ ابایی ندارد که بعنوان  یک مدل هم روی جلد مجلات قرار بگیرد و عکسهای فاقد بالاتنه در فضای وب پخش کند.سایت اینستوگرام که یکی از مهمترین سایتهای اشتراک تصاویر است پنجم ماه می گذشته اشتراک ریانا را غیر فعال کرد.

(ریانا در این لباس روی فرش قرمز قرار گرفت. پیش از اوهم کسانی روی فرش قرمز بصورت برهنه قرار داشته اند ولی او توانست در عین برهنگی جایزه سمبل سال را دریافت کند)

(ریانا در این لباس روی فرش قرمز قرار گرفت. پیش از اوهم کسانی روی فرش قرمز بصورت برهنه قرار داشته اند ولی او توانست در عین برهنگی جایزه سمبل سال را دریافت کند)

ریانا در اینستوگرام حدود ۱۳ میلیون بیننده و همراه داشت. علت غیر فعال شدن اکانت وی عبور از قوانین مورد احترام در سایت اینستوگرام اعلام شد.چند ساعت بعد اکانت وی فعال شد ولی این بار ریانا اکانت خود را با ۱۳ میلیون طرفدار از اینستو گرام پاک کرد و در توئیتر نوشت: “بگذارید روشن کنم… من اکانت اینستوگرام ندارم!” ظاهرا عذر خواهی سایت اینستوگرام هم کمکی نکرد و “شخص” ریانا دیگر در اینستوگرام نیست و طرفدارانش برای دیدن آنچه می پوشد (یا نمی پوشد!!) باید به فیس بوک و توئیتر بروند.

لباس پر هیاهو و انتخاب بعنوان سمبل مد ۲۰۱۴

انجمن مد امریکا CFDA ، ریانا را بعنوان سمبل مد سال امریکا انتخاب کرد؛در لباسی که بیش از ۲۰۰ هزار کریستال سوِروسکی در آن دست دوزی شده و یک لباس بسیار گرانقیمت است. چون تنها پوشش این لباس کریستالهای آن است طبعاً برهنگی خاصی در لباس خواهد بود که در عکسها این تابو شکنی واضح است. چه با این لباس موافق باشیم وچه مخالف… ریانا آن را پوشیده و بعنوان سمبل مد سال جایزه خود را دریافت کرد. نمایان بودن اندام ریانا خصوصا سینه های او باعث شد که مورد انتقاد برخی قرار بگیرد،اما در مقابل گروه زیادی به ستایش این لباس بی پروا و زیبا پرداختند.رو سری و دستکشها هم با کریستال پوشانیده شده است.

(مراسم جایزه سمبل مد سال امریکا. ریانا از موفقیت و تاثیر مد بر زندگی اجتماعیش می گوید زرق و برق لباس ویژه و البته برهنگی وی در این ویدئو مشخص تر از عکسهاست)
  • behzad

    ma k lezzat bordim 😀

  • علی

    نمیدونم چرا میلم کشیده اینو حسابی بکنم

    • سعید

      ولی اون گوزشو هم نمی ده به تو که بو کنی

  • بابک

    علی چه میل احمقانه داری ارزش اندیشه یک حیوای در این رابطه بیش از هم اندیشمنذان تو هست

  • Seyyed korosh e khashayar_Teh

    آن پیرالهی پارسیان ، چنین فرمود : ” زدست دیده ودل هردوفریاد * * * که هرچه دیده بینه دل کنه یاد ” خب دله دیگه تادیدمیکشه دیگه ! عجب آدمی هستی ؟ یکی ازاین لوطیا (پستانداران وحشی رومیگم _ * انجمن حمایت ازپستانداران وحشی * ) گفته بوداگه فلان تیم برنده بشه دوازده ساعت میدم – بعد۱۶ساعت وحالاهم قراره بیست ساعت بده – حالاشماغم دادنشومیخوری – داش علی ماهم توکفشیم چون ۲۰ساله داریم درس میخونیم نه پول ممه ی دائم روداریم نه اصلامیخوایم دائم گرفتارباشیم میخوایم به کاراین پستانداران وحشی باشیم بالخره ناسلامتی ماهم عضواین انجمن هستیم وازعلاقمندان به آن یک جفت اعجوبه ی خلقت خداوندبزرگ جمیل جمال آفرین . بزن دست قشنگه رو

    • علی

      قبولت دارم سالار.

  • علی

    سعید قاطر اگه گوزشو نمیده که من بکنم حتمن میده به تو که بخوری… در ضمن علاوه بر اینکه دوس دارم ریهانا رو بکنم دوس دارم بابک و سعید هم بکنم…

  • mahsa200152

    با نگاهی به دیدگاه های بازدیدکنندگان در پایین
    مطمئن شدم که این مردم لیاقت آزادی را ندارند.

  • سیروس

    البته مردان بصورت غریضی از تماشا و… اندام برهنه زنانه لذت میبرند. جالب است که اسم آن را مد گذاشته اند به هر حال اسم مهم نیست مهم این است که از زنها لذت ببری این هم نوعی برده داری جنسی نوین است. توضیحات احمقانه سایت در مورد آزادگی برهنگی حالم را بهم زد…

    • Baran Bahari

      باید عادت کنید… امروز دین در حال فراموش شدن است. عالمی نو روبروست!

      • INFO

        در اینکه دین در حال فراموش شدن است با شما موافقم ولی دین یک چیز است و اخلاقیات چیزی دیگر. آدمیان با توجّه به اینکه موجوداتی اجتماعی بوده و هریک به تنهائی نمیتوانند نیازهای طبیعی خود را در جهت ادامۀ حیات تأمین نمایند ناچار، به زندگی جمعی بوده و غالباً نیازهایشان در تعاملات با یکدیگر برآورده میشود. از طرفی بر خلاف حیوانات، صرف غرایز نمیتوانند راهنما و هادی انسانها درتعیین نحوۀ تعاملاتشان با یکدیگر باشند بنابراین به نظر میرسد که قانون، مورد نیاز است، ولی در اینجا باید بگویم که صرف وضع قوانین هم به تنهائی کفایت نمیکند، چراکه سلسلۀ قوانین، هر میزان هم که پیشرفته و فراگیر باشند باز هم در کنترل تمامی نمودهای رفتاری انسانها، سترون بوده و ناتوان است. قانون، در هر مکان و در هر زمانی، بر تمام اعمال انسانها نمیتواند ناظر و مراقب باشد. در اینجاست که اخلاقیات ارزشمند بودن خود را بر ما مینمایانند. این اخلاقیاتی که مورد نظر من هست در کنار قانون و حتّی در غیاب مجریان قانون، نحوۀ تعامل و رفتار ما را نه تنها با محیط انسانی که با طبیعتی که هر یک از ما را دربرگرفته است تعریف میکند. این اخلاقیات مورد نظر همچون قوانین بشری ساختگی و قراردادی نمیباشند بلکه سرمنشاء آنها وجدان و حس زیباشناسی(استتیک) میباشد که اندرون ما آدمیان قرار داشته و بخشی از وجود مشترک ما، از هر نژاد، قومیت، ملیت و مسلک و آئین میباشد… در اینجا بناچار از اطالۀ کلام پرهیز کرده و مختصر و مفید میگویم که انسان منهای اخلاق، حیوانی بیش نیست، البتّه حیوانی ناطق و دارای قوّۀ اندیشه.

        • Baran Bahari

          اخلاق نسبی است و می تواند تغییر کند.. تغییر هنجارها و خوب و بد چیزی است که مورد نظر من بوده… آن اخلاقی که شما درباره اش می گویید ، اخلاق از نظر شماست!
          احترام به آزادی و انسان کفایت می کند..
          پوشش یک قرارداد بشری است.. این را فراموش نکنید

          • INFO

            در ارتباط با اینکه گفتید “پوشش یک قرارداد بشری است.. این را فراموش نکنید”:
            اوّل من بایستی از شما بپذیرم که پوشش یک قرارداد بشریست وبعد بدنبال آن شما به من توصیه کنید که آنرا فراموش نکنم. درهمان بخش اوّل گفته اتان با شما موافق نیستم و به نظر من، پوشش برای انسانهائی که در جمع زندگی میکنند نه تنها برای محافظت در برابر عوامل آسیب رسان محیطی که در معرض آن میباشند، بلکه جهت حفظ و صیانت از سلامت روانی و آرامش جامعه نیز ضروریست و نه صرفاً به قول شما یک قرارداد بشری، هرچند نوع و کیفیت آن میتواند در زمانهای مختلف و بر حسب قراردادهای اجتماعی، متغیّر بوده و تابعی ازعرف و پوشش رایج جامعه باشد. شاید این مطلب برایتان جالب باشد که بگویم، دانشمندان دیرینه شناس بر آثار و بقایائی از اجداد و نیاکان اوّلیۀ ما آدمیان دست یافته اند که حاکی از استفاده آنها از پوشش، هر چند در شکل بسیار بدوی آن و در زمانی بیش از صدهزار سال پیش بوده است. حتّی براساس یافته های دیرینه شناسان، اجداد و نیاکان اوّلیه انسان که در مناطق گرمسیر زندگی میکرده اند نیز، بخشی از بدن خویش را میپوشاندند واین حاکی از نیازیست که بشر از همان بدو پیدایشش بر این کرۀ خاکی در ارتباط با استفادۀ از پوشش، احساس میکرده است. این نیاز به پوشش، در حیوانات پستاندار که از لحاظ فیزیولوژیک به انسان خیلی نزدیک میباشند، بطور کاملاً طبیعی برآورده شده است. با این وجود به هرحال میتوان مقطع زمانی را در نظر گرفت که اجداد اوّلیۀ انسان در صدها هزار سال پیش، سیر تکوینی و تکاملیشان از دیگر حیوانات جدا شد و تا پیش از آن زمان، نیاکان اوّلیۀ انسان کاملاً برهنه بوده اند و برای من خیلی عجیب به نظر میرسد که در قرن بیست و یکم میلادی افرادی هستند که تمایل دارند و حتّی اصرار دارند، از لحاظ بی پوششی به آن زمان ذکر شده بازگردند که به نظرم اگر نام آن را “ارتجاع محض” بگذارم نامربوط نگفته ام.
            در ارتباط با اینکه گفتید “احترام به آزادی و انسان کفایت می کند”:
            مطالبی هستند که ظاهراً روشنفکرانه و زیبا به نظر میرسد و البتّه هر سخنی که زیبا و روشنفکرانه به نظر میرسد لزوماً درست و صحیح نیست.آزادی عمل افراد یک جامعه با وجود اینکه یک ارزش محسوب میشود ولی ضرورتاً میباستی دارای حدود و ثغور بوده، و مشروط باشد. در هیچ نظام اجتماعی، قائل شدن آزادی مطلق و بی حدّ و حصر، برای افراد آن جامعه نه با عقل سلیم سازگار است ونه به صلاح آن جامعه میباشد. به نظر من یک فرد میبایستی آزاد باشد هرگونه که میخواهد عمل کند ولی مشروط بر آنکه به هیچ فرد دیگری و یا به جامعه ای که عضوی از آن میباشد، کوچکترین زیان مادّی یا معنوی وارد نکند. درچنان جامعه ای که امورات آن در سلامت و صحت مدیریت میشود:
            یک فرد آزاد نیست بگونه ای عمل کند که زندگی، سلامت، آسایش،مایملک، حیثیّت و منافع مشروع دیگران را به مخاطره اندازد. یک فرد آزاد نیست بگونه ای عمل کند که سبب رعب و وحشت در دیگران شود. یک فرد آزاد نیست بگونه ای عمل کند که سبب اشاعۀ فساد، بی عفّتی و تباهی در جامعه شود. یک فرد آزاد نیست به گونه ای عمل کند که در جامعه جوّ ناامنی ایجاد کند.
            و امّا در ارتباط با احترام به انسان که از سخن راندید باید بگویم که یک فرد نه تنها بایستی به انسانهای دیگر احترام بگذارد بلکه موظّف است درجایگاه یک انسان، به انسانیت خود نیز احترام بگذارد و این امر با پیروی از اخلاقیاتِ برخاسته از وجدان(حس اخلاقی) ، به خود جامۀ عمل میپوشاند.
            در ارتباط با اینکه گفتید “آن اخلاقی که شما درباره اش می گویید، اخلاق از نظر شماست!”:
            باید بگویم این بدیهیست آنچه را که ابراز داشتم، نظر من هست همانطور که آنچه را شما در مقاله اتان ذکر کردید نظر شماست و نه خوشبختانه نظر هر انسان و اندیشمند دیگری. و امّا در ارتباط با دیدگاه خودم باید بگویم که در مبحث اخلاقیات، وجدان بشری(حس اخلاقی) و همچنین حس زیباشناسی(استتیک)، نظریات روانشناسی، انسان شناسی و جامعه شناسی چندگانه وجود دارد و نحوۀ نگرش من به اخلاقیات، وجدان و استتیک در مجموع، خارج از حیطۀ این نظریات چندگانه قرارندارد و هرگز چیزی عجیب و غیرمعمول نبوده و در اثبات صحت آن نیز شواهد و استدلالات قابل تأمّل و متقنی وجود دارد که ذکر آنها در این مقال نگنجد. به تصوّر من در صورتیکه دراعمال و افعال خودتان و دیگران عمیقتر و دقیقتر نظر کنید و در بارۀ چرائی آنها بیندیشید، میتوانید نمود و تظاهر چنان اخلاقیاتی را به خوبی درک کنید…..

          • Baran Bahari

            البته که چنین است ولی هنجارها قراردادی است. بنابر این همیشه گروهی می آیند که هنجار شکنند. اگر هنجار شکنی نباشد که اخلاقیات ما باید با ده هزار سال پیش یکسان مانده باشد. تنها چیزی که ثابت است وجدان به معنای “همزاد پنداری و همنوع دوستی ” است، چرا که بدون آن زندگی اجتماعی حیوانات یک گونه چه انسان وچه گرگ و شیر به خطر می افتد. تفاوت عمده ببر با انسان و شیر همین است.

          • INFO

            ؟!

          • INFO

            اگر که متن جواب من را با توجّه و دقّت کافی میخواندید متوجّه میشدید که البتّه که چنین نیست! و پوشش صرفاً یک قرارداد بشری نبوده بلکه یک ضرورت است. توضیح در این رابطه هرچند بصورت اجمال در متن قبلی من درج گردیده است. با توجّه به نحوۀ پاسخگوئیتان که البتّه مسبوق به سابقه است به نظرم میرسد شما از آن دسته افرادی هستید که شنوندۀ خوب و قابلی نبوده و صرف گوینده بودن را ترجیح میدهند. در ارتباط با مفهوم وجدان باید بگویم،خیر وجدان آن چیزی نیست شما گفتید. وجدان یا به عبارت دیگر حسّ اخلاقی یک استعداد و قوّۀ درونی خاص آدمیان است که ناطر بر درستی و نادرستی اعمال اوست و نظریات در ارتباط با سر منشاء آن، متعدّد است. با شکسته شدن به قول شما “هنجار” پوشش، آدمیان نه به ده هزارسال که به بیش از صدهزار سال گدشتۀ خویش باز میگردند، به زمان نیاکان اوّلیه بشریت که نام انسان به مفهوم امروزی آن را نمیتوان بر آنها گذاشت بلکه بیشتر حیوان بودند تا انسان(هومینوئدها)!!!

          • INFO

            اصلاح یک خطا در انتهای متن:
            داخل پرانتز(هومینوئیدها) حذف شده در نظر گرفته شود.

          • Baran Bahari

            شما باید بپذیرید که انسان حیوانی است مانند بقیه پستانداران که باهوش تر است. وجدان و همنوع دوستی در حیوانات بسیار دیده شده است. چیزی در انسان خاص نیست و ما هم قسمتی از حیواناتیم با هوش بیشتر ،و هوش بیشتر یعنی مسئولیت بیشتر. در مورد نظر شما درباره هیچمدان، البته که دلایل شما برای من قانع کننده نیست و نمی توانم آنچه را که عقلم نمی پذیرد، طوطی وار بپذیرم، با پوزش فراوان و ادای احترام به شما خواننده گرامی.

      • کیر

        فعلا کس تو روبه روی ماست

  • کسی که انسان است

    میدونی چرا؟
    چون غرب از زن فقط میخواد لذت جنسی ببره….زنی که باعث شکوفایی کشور باشه نمیخواد….برید از منابع بیطرف آمار تجاوز های سالانه رو در آمریکا بررسی کنید…ولی آهای کسانیکه این مطالب رو تو این سایت میخونید بعد از این نظر واقعا جاهل و احمق هستید اگر بدون اطلاعات وبدون بررسی اسناد و مدارک تاریخی و معتبر بین در مورد اسلام ،شیعه،سنی نظری بذارید….یعنی انسانیتتون زیر سوال میره….

    • Baran Bahari

      انسانیت از دین جداست. دین شما کجایش انسانیست؟ کشتار بنی قریظه؟ کشتار دگر اندیشان عرب؟ لعنتهای الله در کتابش؟ حلال بودن کنیز و برده؟ اینها انسانیت است؟ شما انسانیت ندارید. شما اخلاق دینی دارید که بسیار از انسانیت واقعی دور است!

      • علی پازوکی

        ببینید دوست گرامی ، همین اول رک به شما بگم ، اگر اسلام و پیامبر و ائمه نبودند ،امروز برده داری در کل دنیا رواج داشت !!

        این اسلام بود که برای همیشه برده داری رو از صحنه روزگار محو کرد
        ولی نه اینکه یهو بیاد بگه برده داری حرام است ، اینطوری یه شوک بزرگ به جامعه وارد میشد ، اون زمان برده داری مثل تلویزیون دیدن بود ، عرف جامعه بود و اقتصاد ، فرهنگ ، ساختار جامعه اون زمان با این مسئله در هم پیچیده بود …

        اگر از همون اول بردگی به طور کلی لغو می شد، رهایی بردگان باعث نابودی اونها و خانواده هاشون می شد؛ چون برده ها در اون زمان نه کسب و کار مستقلی داشتند و نه زندگی مستقلی ؛ حداقل اثر سوء آزاد کردن این جمعیت انبوه، مختل کردن امنیت جامعه بود ، بنابراین برخورد ضربتی و یک باره با مسائلی مانند برده داری، امری غیر حکیمانه، بلکه غیر ممکن است؛ از این رو اسلام، در برخورد با این مسئله به اصلاح تدریجی پرداخت

        ما راهکار اسلام برای ریشه کن ساختن برده داری :

        آزادی اسیر را یکی از کفارات قرار داد

        فروش زن ممنوع شد ، تا از سهمیه ارث فرزندش آزاد شود

        سهمی از زکات برای خرید برده و آزاد کردن آنان قرار داده شد

        آزادی بردگان یکی از عبادات شمرده شد

        برده مى توانست با کار کردن ، بهاى خود را به خریدارش پرداخته و آزاد شود

        یا اسلام اوردن در حل جنگ و…

        ببینید ائمه معصومین حاکمان دین مبین اسلام بودند، به واسطه اموالی که از طریق زکات جمع آوری می شد، بنده می خریدند و آزاد می کردند ؛ یعنی هدفشون ازاد کردن برده ها بود

        اما علت نگه داشتن انها در خانه ائمه این بود که بردگان، دوره تربیت اسلامی را از دوره کفر تا دوره ی آزادی بگذرانند به اختیار خودشون

        و یک مسیریو تحت تربیت معصومین طی کنند و نه غیر از این ….

        بد نیست بدونید :

        ۷۰ درصد لشکر پیامبر از برده ها بود

        در زمان پیامبر ، مقامات برجسته ای از فرماندهی لشکر گرفته تا پستهای حساس دیگر به بردها سپرده شد

        همسر بسیاری از ائمه از کنیزان بودند

        بسیاری از یاران بزرگ پیامبر بردگان بودند و در حقیقت بسیاری از آنها به صورت معاون برای بزرگان اسلام انجام وظیفه می کردند

        علی (ع) به غلام خود قنبر می فرمود: من از خدای خود شرم دارم که لباسی بهتر از تو بپوشم

        دلیل دیگه این بود که برخورد مناسب با برده هارو به جامعه تزریق کنند و اینکه استقلال و شخصیت به این افراد بدن

        بعضی برده ها بعد از ازادی به میل خودشون پیش ائمه میموندند ، بعضی های دیگر مقداری کمک مالی میگرفتند و به اختیار خودشون میرفتند و حضرت اونارو ازاد میکرد ، بعضی های دیگر شیفته اخلاق معصوم میشدند و اسلام رو میووردند و مومن میشدند و حتی از نزدیکترین یاران و فرماندهان پیامبر و ائمه و نکات دیگه که وقت نیست

  • ققق

    به نظر خیلی هم لباسش زیباست اصولا من لباسهایی این شکلی که سینه ها معلوم باشه دوست دارم