قصاب خانه هائی بنام بیمارستان و سوداگرانی بنام دکتر ۳

پیش گفتار

شاید بتوان گفت که کثیف ترین و غیر بهداشتی ترین مکان های عمومی در ایران پس از دستشویی، بیمارستان ها باشد. این در حالی است که انتظار می رود بیمارستان مرکز بهداشت، عاری از میکروب و بهترین جایگاه برای آرامش و آسایش بیماران باشد. از بیمارستان انتظار می رود که پاسخگوی بیماران از دیدگاه جسمی و روانی بوده، و پس از نگهداری، پرستاری و درمان، آنان را با روحیه ای شاد و نیرویی تازه به کار و زندگی خود شان بازگرداند.

در بیمارستان های ما چه می گذرد؟

بی تردید هم میهنان ما کم و بیش به عنوان بیمار، و یا بستگان بیمار، تجربه تلخی از بیمارستان های کشورمان دارند. زیرا بیمارستان های ما کانون میکرب و ویروس، و جایگاهی بدون هرگونه اعتماد و درستی است. در این جا به شرح کوتاهی از کمبودها پرداخته می شود:

۱- سطح بهداشت بیمارستان

به راستی نمی توان نمره و امتیاز مثبتی برای بهداشت بیمارستان های ایران در نظر گرفت. عمومن از کف، دیوار، سقف، راهروها، کثیف و غیر بهداشتی است. با آن که رفت و آمد در بیمارستان ها زیاد و تندرستی بیمار ایجاب می کند که همه روزه بخش های عمومی آن را تمیز و عاری از هرگونه میکرب و ویروس نگاه دارند، ولیکن کمتر در جایی چنین چیزی دیده شده است. تخت بیمارستان و وسائل در دسترس او باید تمیز و بهداشتی بوده، ملافه ها نیز همه روزه عوض شود.

بهداشت در بیمارستان حرف اول را می زند. حتی در کشورهای اروپایی دیده شده بیماری که در ضعف جسمی به دلیل بیماری و یا درمان با داروهای شیمیایی به سر می برد صرفنظر از دکتر و پرستار که پیش از نزدیک شدن و تماس با بیمار خود را ضد عفونی می کنند، ولیکن ناآگاهی و بی توجهی دیدار کنندگان، بیمار دچار عفونت شده از پای در می آید.

۲- دارو و خوراک بیمار

انتظار می رود که در اندازه و زمان های تعیین شده دارو به بیمار داده شود و پرستاران اطمینان یابند که در این مورد اشتباهی صورت نگیرد. خوراک و غذای بیمار نیز باید بنا بر نیاز و امکان خوردن آن در بیمارستان آماده و در ساعات معین به بیمار داده شود. بنابراین، نباید انتظار داشت که خانواده ها با امکانات و آگاهی لازم بتوانند پاسخگوی بیمار خود باشند. در آنصورت، قابلمه و ملاقه های پر از غذای چرب و نامناسب، بیماری را که روی تخت خوابیده در رنج است و حرکتی ندارد، بیشتر رنج و آزار می بیند و شاید هم درمان او نیز به درازا کشاند.

شوربختانه داروهای موجود در ایران هیچگونه امنیتی برای بیمار ندارد. بیمار تسلیم بیمارستان، نسخه دکتر، و داروخانه است. ولی به دلیل دلال بازی و وارد کردن داروهای ناجور، بی کیفیت، از تاریخ مصرف گذشته، به وسیله مشتی از پاسداران سودجوی، خدا ناشناس، و ضد انسان، و فروش آن در بازار آزاد بدون هرگونه کنترلی در مورد آن، نه تنها بیماری را درمان نمی کند، بلکه بلای جان آنان است. بها و ارزش داروها نیز از بودجه و درآمد عمومی مردم به دور است. بنابراین، بستگان بیمار به ناچار به جاهای پرتی چون ناصرخسرو، و مشابه آن در شهرستان ها رجوع می کنند و داروی ارزان تری با کیفیت و استاندارد پایین خریداری می کنند.

مهدوی کنی پیر پفتالو زوار در رفته که ۸۳ سال بر گرده ملت سوار بوده و مفتخور جامعه است، از مدتها پیش بیمارستانی را با همه دکتر، پرستار، کارمند، و خدمه در اختیار خود قرار گرفته  و با چرخ و زنجیر به تخت و سقف بسته شده تا بلکه چند روزی بیشتر بر عمر نحس خود در این جهان بیافزاید. این جانوران در رفتن به بهشت عجله ای ندارند و آب و هوای دنیا را بهتر می دانند!.

مهدوی کنی پیر پفتالو زوار در رفته که ۸۳ سال بر گرده ملت سوار بوده و مفتخور جامعه است، از مدتها پیش بیمارستانی را با همه دکتر، پرستار، کارمند، و خدمه در اختیار خود قرار گرفته  و با چرخ و زنجیر به تخت و سقف بسته شده تا بلکه چند روزی بیشتر بر عمر نحس خود در این جهان بیافزاید. این جانوران در رفتن به بهشت عجله ای ندارند و آب و هوای دنیا را بهتر می دانند!.

۳- دکترهای بیمارستان

مقام پزشکی در ایران یعنی قیمت ویزیت، و نوع تبلیغاتی است که از یک دکتر می شود. مقام  پزشکی در ایران ، یعنی یک خروار پز و افاده، و چند گونی غرور و تکبر. در کشور بلا زده ما،  معیار و میزانی برای دکتر خوب و یا بد  نیست و هرگز اشتباه و تشخیص نادرست و یا روش درمان غلط یک دکتر که بیمار و یا بیمارانی را آسیب دیده و به مرگ کشانده است، در جایی ثبت و بازگو نمی شود.

به راستی بیمارستان ها، کلینیک و درمانگاهها، و مطب شخصی دکترها از هرگونه مسئولیت و پاسخگویی خود را مبرا می دانند. میزان مرگ و میر، به ویژه در پیران و کودکان، بسیار زیاد بوده، و هرگز بررسی نمی شود. من نگارنده دهها نمونه در اختیار دارم که بی سوادی، بی تفاوتی، و بی مسئولیتی چندین جراح را نشان می دهد. پیامد تشخیص و جراحی نادرست و یا بی موقع آنان، موجب مرگ دهها نفر شده است.پزشکان زیادی چند شغله هستند و مثلا بساز بفروش هم  کار دوم آنهاست. برای انسانیت و بیماران فلک زده ارزشی قائل نمی شوند.

جنازه فسیل شده ولی متحرک آیت الله مهدوی کنی همراه با دو لاشخور دیگر اسلامی در این تصویر دیده می شود. گویا بنابر این تصویر، آیت الله مومیایی شده دست کم ۱۵ سالی دیر کردن در رفتن داشته، و حوریان بهشتی را بی خود و بی جهت این چنین در انتظار و سرگردان گذاشته است.

جنازه فسیل شده ولی متحرک آیت الله مهدوی کنی همراه با دو لاشخور دیگر اسلامی در این تصویر دیده می شود. گویا بنابر این تصویر، آیت الله مومیایی شده دست کم ۱۵ سالی دیر کردن در رفتن داشته، و حوریان بهشتی را بی خود و بی جهت این چنین در انتظار و سرگردان گذاشته است.

بسیاری از دکترهای ما به جای رفتن به راه انسانیت و خدمت به همنوعان، راه تجارت و سودجویی را در پیش گرفته اند.آنان بسیار مغرور، متکبر، خودخوه، و خود بزرگ بینند. انسانیت و مقام معنوی پزشکی در آنان پایین بوده، و معیار آن تنها در ارقام حساب بانکی و شمار املاکشان است که عمومن بادآورده به دست آورده اند.

به راستی، پزشکی که خود را به عنوان فوق تخصص معرفی می کند و اجتماعی را به بی خردی وا می دارد، کوچکترین احساس مسئولیت در خود نمی کند و از داشتن وجدان خوب به دور است. زیرا واژه فوق تخصص بی معنا، و تنها برای گول زدن مردم است.
بیچاره پزشکان اروپایی که از بام تا شام با همه قدرت و توانایی خود با فروتنی و در کمال محبت و دلسوزی در راه درمان و نجات بیماران می کوشند و تنها از یک حقوق ساده برخوردارند. آنان هیچگاه آن تبختر و تکبر پزشکان ایرانی را ندارند.

این ویدیو زندگی خیانت بار و سودجویی های  آیت الله مهدوی کنی در تصرف دانشگاه و اموال مردم را به وسیله او  به خوبی روشن می کند. صدای آمریکا در این باره از آغاز تا پایان زندگی سرپا ظلم و ستم این آخوند را به چالش می کشد. دیدن آن برای هر بیننده  میهن دوست ضروری است

۴- پرستاران

مقام پرستاری مقامی است بسیار بالا، و در خور ستایش. اگر پرستاران دلسوز، کاردان، و با تجربه در بیمارستان نباشند، بیماران درمان پذیر نیستند و جانشان پس از عمل جراحی به دلیل نقاهت و ضعف در خطر است. پرستار در بیمارستان دست کمی از پزشک ندارد و در پاره ای از هنگام حرف آنان جلوتر است. بازهم شوربختانه، در بیمارستان های ایران به پرستاران واقعی بهایی داده نمی شود. حقوق آنان  نیز ناچیزبوده که به ناچار عده ای به طور ناخواسته به رشوه گیری روی می آورند.

جدا کردن پرستاران زن و مرد، که تنها به دلیل بدچشمی و افکار شیطانی آخوند و آخوند صفت در بیمارستان ها صورت گرفته، بیماران را از داشتن پرستاران دلسوز و ایثارگر محروم کرده است. زیرا تجربه نشان می دهد که زنان، بسی بهتر، و درست تر، و با صبر و شکیبایی بیشتر می توانند از بیماران نگهداری و پرستاری کنند. در حقیقت این نعمت بزرگ پرستاری بیمار و همچنین پرورش کودک از ویژگی های زنان است و مردان کمتر می توانند با آن رقابت کنند.

فرتوری از پرستاران بیمارستان در کنار زنده یاد ناصر حجازی. در این فرتور می بینیم که تخت بیمارستان  درهم رفته، کثیف و کهنه است. باید پذیرفت که  پرستاران ما افرادی زحمتکش و با وجدانی هستند ولیکن ناچیزی در آمد و خرج گران زندگی خانوادگی شماری از آنان را ناچار به رشوه گیری و پرداختن بیشتر به بیماران پولدار می کند.

فرتوری از پرستاران بیمارستان در کنار زنده یاد ناصر حجازی. در این فرتور می بینیم که تخت بیمارستان  درهم رفته، کثیف و کهنه است. باید پذیرفت که  پرستاران ما افرادی زحمتکش و با وجدانی هستند ولیکن ناچیزی در آمد و خرج گران زندگی خانوادگی شماری از آنان را ناچار به رشوه گیری و پرداختن بیشتر به بیماران پولدار می کند.

رشوه گیری در بیمارستان ها

بیمارستان های ایران هم اکنون شده کانون پرستاران ناشی کار ناآزموده که گروهی از آنان تا رشوه نگیرند یک لیوان آب به دست بیمار نمی دهند. قدرت یک آبدارچی را در بیمارستان دست کم نگیرید و با کمی رشوه می توانید بهترین امکانات را برای بیمار خود بدست آورید.بارها در این سه دهه زجرآور حکومت جهنمی اسلامی از بیماران چندی دیدن کردم و آنان علاوه بر کمبود و نکات بالا، بیانگر این تجربه تلخند که کادر بیمارستان فاسد است و بیماران خاطره تلخ بیمارستان را با خود به خانه می برند.

رشوه گیری و پارتی بازی، در همه سطوح بیمارستان از کارمند گرفته، تا دکتر و پرستار، از دربان گرفته تا نظافت چی، همه جا و هرزمان به چشم می خورد. بیمار در بیمارستان های ایران هنگامی درمان می شود که بیمار سفارش شده باشد، و یا بتواند اشتهای کاذب گردانندگان چنین مؤسسه های پول سازی را برطرف سازد. بیمارستان های خصوصی که تجارتخانه هایی بیش نیستند و با ارز و نرخ روز پاسخگوی بیمارانند.

 فروش اعضای بدن ایرانیان به بیماران کشورهای عربی

این خبر که چندان مورد توجه قرار نگرفته است، یک فاجعه فرهنگی است. در حالیکه مردم بیچاره ایران سالها در نوبت پیوند اعضا می مانند و بسیاری از آنها در همین انتظار فوت می کنند، پول و دلارهای اعراب به ایشان اجازه داده است که برای پیوند اعضای خود به بیمارستانهای ایران بیایند.ماجرای پیوند عضو اتباع خارجی از فرد ایرانی در یکی از بیمارستانهای تهران، به چند ماه قبل  مربوط می شد که با ورود وزارت بهداشت به ماجرا، پرونده تخلف آن بیمارستان بسته شد. اما در روزهای اخیر دوباره زمزمه هایی به گوش می رسد که تعدادی از اتباع کشورهای عربی توانسته اند عمل پیوند کلیه از فرد ایرانی را در یکی از مراکز درمانی کشورمان انجام دهند که دوباره مسئولان وزارت بهداشت به ماجرا ورود کرده و چنین موضوعی را تکذیب کردند.

همه نوکر و در خدمت آخوند

بیمارانی هم که برای درمان تا کنون به کشورهای اروپایی رفته اند، سرگذشت های گوناگونی دارند. آنهایی که با تشخیص نادرست، درمان غلط و یا دیر هنگام سفر کردند جانشان را از دست دادند. حال، تفاوتی نداشت که در ایران بمانند و یا پس از ماهها درد و بیماری، به کشورهای دیگر مسافرت کنند.
تنها بیمارستان ها و درمانگاههای ایران هنگامی خوب کار میکنند که بیمار، آخوند، وابسته به آخوند، و یا سفارش شده آخوند باشد. به گفته دیگر، بیمارستان در ایران برای مردم کوچه و بازار به ویژه پیران و کودکان، قصابخانه، و برای آخوند و وابستگان او درمانگاه است.

ویدیویی دردناک از فروش کلیه جوانان و بازار دکتر های دزد و سوداگر

برای نمونه می توان گفت:

۱- بیمارستان گلپایگانی در قم

تا زمانی که گلپایگانی زنده بود بیمارستان تنها وظیفه مراقبت و درمان او را داشت. پزشکان آن بیمارستان هرزمان نیازی بود دست به سینه در برابرش می نشستند و بیماران دیگر جلو بیمارستان آفتاب می خوردند و ابداً مطرح و مورد نظر نبودند.

۲- هجوم به کشورهای اروپایی

با آغازحکومت فاشیستی اسلامی راه سفر به خارج و پرداخت ارز برای ایرانیان بسته شد و از آن تاریخ تا کنون بیمارهای گوناگونی به دلیل دسترس نداشتن به امکانات درمانی کشورهای اروپایی، سلامت و تندرستی خود را از دست دادند. ولی همانگونه که گفته شد گله گله آخوند و آخوند چه همواره میان ایران و کشورهای گوناگون جهان در رفت و آمدند.

وطن امروز اسیر بی وطن است

وطن امروز اسیر بی وطن است

دکترهای قلابی

از برکت وجود نحس رژیم ضد انسانی ولایت وقیح، همه کسانی که تنها آراسته به ایمان آخوندی (مزدور و جیره خوار آخوند) بودند، با داشتن همان ایمان دروغین بدون کمتر سواد و دانشی در دانشگاههای  قلابی درون و بیرون کشور، به مدرک دکترا در زمینه های گوناگون دست یافتند. چنانکه در حوزه های به اصطلاح علمیه که فاقد هرگونه علم و دانشی است، آخوند و طلبه های دکتر، و یا دکترهای آخوند مانند پشکل ریخته شده. البته حقوق و مزایای آنان همواره محفوظ و پایدار است.

دکترای کاغذی حسن روحانی در باره اسلام شناسی آنهم از دانشگاه اسکاتلند از همان نمونه  است. شاید اگر حسن روحانی می خواست در باره فیزیک اتمی و یا نور کوآنتم مطالعه و تحقیق کند، روانه  فاضل آب های قم و مدارس مدهبی دیگر می شد.

از آنچه گذشت:

مثال های زیرناچیز گرفتن ملت و ارج نهادن به آخوند را نشان می دهد:

* پس از روی کار آمدن رژیم جهنمی ولایت وقیح، آخوندهای ریز و درشت مانند گله گوسفند روانه پایتخت کشورهای اروپایی شده، در سفارتخانه ها و یا هتل های درجه یک به هزینه ملت در خواب و بی تفاوت جای می گرفتند و قبض های سرسام آور بیمارستان ها و حتی اقامت همراه بیمار در بیمارستان، به حسابداری سفارت ها فرستاده می شد.

* مجتبی، فرزند ابر جنایتکار خامنه ای با یال و کوپال به لندن آمده و با پرداخت چند گونی پول بی ارزش پوند انگلیس نوزادی به طور ناگفته و مشکوک برای خود دست و پا می کند.

* آیت الله مهدوی کنی که یک عمر به لاشخوری و دروغگویی پرداخته، اکنون مدتها است که بیمارستانی را با همه تجهیزات آن در اختیار خود گرفته تا بتواند چند روزی بیشتر در جهان بماند غافل از این که با این تجهیزات و مراقبت های علمی با تأخیر و دیر کردی بی جا به جهان دیگر می رود و از فیض زیارت حوریان بهشتی محروم می ماند. برای شناخت بیشتر این جانور، به ویدیوی پخش شده از صدای آمریکا توجه فرمایید.

‫*‬ مهدوی کنی ها که با دروغ گویی و شارلاتانی بر کشور سوار شدند و حتی بیمارستان ها و دانشگاهها را در اختیار خود گرفته اند بسیارند. در برابر این زالوهای اجتماع، جوانان زیادی از روی تنگدستی و فشار اقتصادی و بی پناهی در صف ایستاده تا کلیه و جگر خود را به فروش رسانند و یا زنان درمانده و بی پناه به تن فروشی می پردازند. اینجاست که ما باید در  میزان غیرت و شرافت و میهن پرستی خود تجدید نظر کنیم!.

خانم دکتر علفی سمیه فتحعلی شکر فشانی فرمودند که خوردن گوشت هد هد در اسلام کراهت دارد. در پاسخ ، در رژیم ولایت وقیح می توان انتظار چنین دانش افروختگانی داشت. زیرا،: ولایتی که بزرگش بود ابوالهادی،      گمان مبر که تو بینی در آن آبادی

خانم دکتر علفی سمیه فتحعلی فوق تخصص رشته علف شناسی، شکر فشانی فرمودند که خوردن گوشت هد هد در اسلام کراهت دارد. در پاسخ ، در رژیم ولایت وقیح می توان انتظار چنین دانش افروختگانی داشت. زیرا،: ولایتی که بزرگش بود ابوالهادی،      گمان مبر که ببینی در آن تو آبادی

نکته پایانی:

خانم دکتر سمیه فتحعلی که گویا معاون پزشکی گیاهی ایران می باشند و در رشته علف شناسی “فوق تخصص” دارد، طی بیانیه ای اعلام فرمودند که خوردن گوشت هد هد به دلیل این که روی سینه آن به سریانی عبارت “صلوات بر محمد و آل محمد” نوشته شده مکروه است. ایشان همچنین شکر افشانی نمودند که علف های تر (گیاهان طبی) اگر با بدن کافر در تماس باشد، اثر پزشکی و خاصیت خود را از دست می دهد. قرار بر این است که کتابی نیز از تحقیقات گسترده خود در این زمینه به زودی به چاپ رسانند.

بی گمان خوانندگان ما به خوبی می دانند که برای شناخت و مصرف گیاهان هیچگونه تیتر دکترای پزشکی داده و  در نظر گرفته نشده و افرادی که گیاهان را به طور غیر قانونی به  بیماران تجویز می کنند، آنان را  بنام “دکترعلفی” می شناسند. این خانم هم از همان دکتر علفی های معروف کشورمان است که در زیر عبای آخوند پرورش یافته و این چنین از خود علم و دانش پخش و پار می کند.

  • iran book

    ضمن تایید مقاله بالا به سبب تجربیات شخصی و از نزدیک، بخوانید
    حقایقی که آخوندها و مذهبیون هزاران سال است از شما مخفی می کنند.
    دانلود کتاب ممنوعه علمی جدید «چرا شیاطین و اجنه نامرئی هستند؟»
    با متن کامل کتاب «لعنت حجاب» با عکس های رنگی فقط ۲ مگابایت.
    لینک در مرورگر باز می شود: http://jmp.sh/7l4gbKf

  • علی

    بنده انقدر از اوضاع سیاسی کشور و حکومت آگاهی ندارم که حکومت را فاسد و یا سالم بخوانم اما از آنجا که در بیمارستان مشغول به کار هستم و به عنوان یک عضو کوچک از جامعه درمان مطالبی که درمورد پزشکان و پرستاران نوشته اید را کذب محض می دانم.اگر انسان با شعور و بادرکی برای یک هفته به هر دلیلی در هربیمارستانی اقامت و یا رفت و آمد داشته باشد بر کذب محض بودن این نوشته شما صحه خواهد گذاشت
    با این نوشته بنده بکل اعتماد خود را نسبت به صحت دیگر نوشته هایتان از دست دادم.

    • احمد

      چگونه در ایران زندگی می کنید و از اوضاع سیاسی و حکومت آن آگاهی ندارید؟ چه چیزی را تلاش می کنی که نبینی یا در تلاش هستی کدام یک از واقعیات را پنهان کنی؟ شجاع باش و چشم بر حقایق و واقعیات جامعه بازکن.