آیت الله مسواک یزدی می گوید که «بنده»، همیشه از خوف الله ترسان است ۷

آیت الله مسواک یزدی را همه می شناسید. ایشان به عنوان کارچاق کن، و ماله کش مرکز خلافت ولی وقیح شهرت یافته است. ایشان به نمایندگی ولایت وقیح، و در حقیقت به نمایندگی الله مدینه رسالت دارد تا کثافت کاری ولی وقیح را پرده پوشی کند، مردم را از الله مدینه بترساند که حقیقتاً درست می باشد. زیرا از قدیم گفته اند: «هرجا خرس است، جای ترس است».

وظیفه دیگر این آخوند جیره خوار، چسباندن هرچه بیشتر این آخوند ۵ تومانی مشهدی، به الله مدینه است. در نتیجه، اطاعت و ترس امت اسلامی از ولی وقیح، در حقیقت بندگی، و ترس از الله مدینه است.
به عنوان نمونه، اکنون که آقای احمدی نژاد کمی افسار بندگی و نوکری خود را از دست ولی وقیح بیرون کشیده، و از خود ابراز وجود و هستی می کند،
مسواک یزدی، این ملای جیره خوار مانند دیگر مزدوران درگاه خلافت، از سوی ولی وقیح رسالت دارد تا در سخنرانی های خود او را به سیخ بکشد، و به نافرمانی از ولی وقیح، و در حقیقت سرپیچی از الله مدینه متهم نماید.

آیت الله مسواک یزدی با شاگرد دیرینه اش آقای انگلی نژاد دیده می شود. تا سال پیش روابط اخوندی میان این دونفر بود. ولی حالا که انگلی نژاد رو در روی  ولی وقیح ایستاد، از چشم نوکران او مانند مصباه یزدی نیز افتاده است.

آیت الله مسواک یزدی با شاگرد دیرینه اش آقای انگلی نژاد دیده می شود. تا سال پیش روابط اخوندی میان این دونفر بود. ولی حالا که انگلی نژاد رو در روی ولی وقیح ایستاد، از چشم نوکران او مانند مصباح یزدی نیز افتاده است.

حال، بهتر است هم میهنان گرامی ما به شکر افشانی این ملای پیر بیت ولایت وقیح در مورد بندگان ومؤمنان به الله مدینه که به عنوان «چشم روشنی های خداوند به شب زنده داران»، بیشتر توجه فرمایند تا از بهشت موعود با حوریان ۴۰ متری آن بی بهره نمانند. ما در این جا فهرست وار، به این فضله پراکنی می پردازیم، و آنگاه به هدف عالیه این ملای متحجر می پردازیم:

‫•‬ حضرت امیر(ع) در بیان خصوصیات متقیان و شیعیان می فرمایند: «شیعیان، حتی درباره کارهای خوبی که انجام می دهند، همیشه نگران اند که آیا کارهایشان مورد قبول الله مدینه واقع می شود یا نه؟.
تفسیر نگارنده- به همین دلیل، حضرت علی هرچه بیشتر در شبانه روز آدم می کشت، بازهم نگران بود که این عباداتش در درگاه الله مدینه مورد قبول واقع نگردد.

• الله در سوره مومنون آیه ۶ می فرماید: «مؤمنین، کسانی هستند که همواره از عاقبت کار خود و قبولی اعمالشان، از خشیت الهی نگران باشند». به گفته دیگر و بیان این ملای پیر: «الله مدینه دوست دارد بندگانش همیشه نگران آینده خود باشند، و بنده باید آثار بندگی و فقر در هر حال در او ظهور داشته باشد.».
تفسیر نگارنده- در این جا علاوه بر نوکران الله، مانند مسواک یزدی، خود الله هم قدم جلو می گذارد، و بندگانی که حتی عبودیت و حقارت و خواری خود را نشان می دهند، باز هم از خشونت و وحشت خود می ترساند، و دوست دارد بندگانش همواره در ترس و لرز به سر برند.

قرآن در سوره نور آیه ۷۳ از قول الله مدینه می گوید:اهل بیت(ع) نیز از روز قیامت بیمناکند. ملای پیر مرکز خلافت آقای مسواک یزدی می افزاید که «مؤمن هرگاه به خود نگاه می کند فقر و قصور ذاتی خود را می بیند. او از کارهای خوب خود هم بیم ناک است…».
تفسیر نگارنده- الله مردم را می ترساند، قرآن که گفته اند نوشته او هست، مردم را می ترساند، ولی وقیح، و نوکران حلقه به گوشش نیزهمواره مردم را می ترسانند. اولیاء نزدیک به الله هم از او می ترسند. پس باید گفت که این الله یک لولو خورخوره و هیولایی بیش نیست.

جنایت، جنایت است. چه سوزاندن ۶ میلیون انسان بیگناه به دستور هیتلر، چه سوزاندن آدم ها در روز قیامت به خواست الله مدینه، و یا کشتار بیرحمانه رژیم جهل و جنایت اسلامی در زندان ها، خیابان ها، درون خانه های مردم، در وزارت اطلاعات، و نقاط بیشمار دیگر.

جنایت، جنایت است: ۱- چه سوزاندن ۶ میلیون انسان بیگناه به دستور هیتلر، ۲- چه سوزاندن آدم ها در روز قیامت به خواست الله مدینه، ۳- و یا کشتار بیرحمانه رژیم جهل و جنایت اسلامی در زندان ها، خیابان ها، درون خانه های مردم، در وزارت اطلاعات، و نقاط بیشمار دیگر.

عملکرد این الله، و دستورات چپ و راست او، ما را به به یاد هولوکاست، و کوره های آدم سوزی نازیان با همکاری رودلف هوس می اندازد. هیتلر هم  بی تردید، کار  سوزاندن مردم را مشابه الله در روز قیامت انجام داده ، و ۶ میلیون انسان بیگناه را قربانی نموده است.

شاید به همین دلیل باشد که ولی وقیح، به جای آدم سوزی هیتلر، کوره های آدم کشی، شکنجه و تجاوز در زندان های بیکران خود ایجاد کرده، چند ده هزار بسیجی و پاسدار، و لشکر امام زمان و  مزدوران موتور سوار، و گراهی لباس شخصی آماده دیده، تا به زجر و شکنجه مردم پردازند، و خوف و ترس الله مدینه در آن  ها ایجاد نمایند.

پس از بررسی این نوشته ها، به این نتیجه می رسیم که گفتار«بسم الله الرحمن رحیم- الله بخشنده و مهربان است»، چرت وپرتی بیش نیست. بلکه یک کلاه برداری، و گمراه کردن مردم است.

‫• ‬ملای پیر در جای دیگر از قول قرآن می گوید: «مؤمن هر چه در طول روز انجام می دهد، از کسب و کار، تحصیل علم، تدریس و سایر وظایف، انگیزه اش انجام خواسته های خداست. مگر بدون یاد خدا او انگیزه ای برای انجام کاری دارد؟ او حتی کسب روزی را، چون خدا گفته، دنبال می کند. پس او در طول روز، لحظه ای از یاد خدا غافل نیست».

این شیطان است که از سوی الله مدینه آفریده شده، و کارش گمراه کردن مردم است. ببینید این الله تا چه اندازه انسان دوست است، حتی برای گمراهی آنان نیز فرشته ای خلق کرده است. حال، چرا الله مدینه از عمل خلاف این فرشته جلوگیری نمی کند، جای پرسش است؟.

این شیطان است که از سوی الله مدینه آفریده شده، و کارش گمراه کردن مردم است. ببینید این الله تا چه اندازه انسان دوست است، حتی برای گمراهی آنان نیز فرشته ای خلق کرده است. حال، چرا الله مدینه از عمل خلاف این فرشته جلوگیری نمی کند، جای پرسش است؟.

تفسیر نگارنده- هرچه آخوند نام «خدا» ببرد، منظور همان الله مدینه است. بسم الله الرحمن الرحیم هم زیبنده او نیست، و این دروغ بزرگی می باشد. زیرا ما برای خداوند بزرگ، صفاتی دیگر قائلیم. خداوند را پدری مهربان، سرچشمه محبت، نیکی، پاکی، گذشت و فداکاری می دانیم، که همواره در فکر و اندیشه فرزندان خود است، و آنان هرخطایی کنند، با آن صفات برجسته و بیکران خود، با آن مشکلات روبرو می شود، وهرگز در پی انتقام و زجر و شکنجه بندگان نیست.

• الله مدینه خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: «محبین خدا درحالی که استراحت می کنند، قلبشان بیدار است. مؤمنین نگرانند، مبادا عمری که می توان به وسیله آن ترقی کرد و درهر لحظه ای از آن به خدا نزدیک تر شد، به غفلت بگذرد؛ شاید درهمان لحظه غفلت، شیطان سراغ او بیاید و او مغلوب شیطان شود. چون تا زمانی که انسان به یاد خدا است، شیطان جرأت نمی کند به او نزدیک شود.

اما اگر انسان لحظه ای از یاد خدا غافل شد، شیطان به او راه پیدا می کند و ممکن است براو غالب شود. مؤمنین برای اینکه شیطان بر آنها تسلط پیدا نکند، سعی می کنند مبتلا به غفلت نشوند؛ حتی به اندازه چرت زدنی. لذا شب را هم همراه با بیم غفلت از یاد خدا می گذرانند».

تفسیر نگارنده- حالا دیگه کار ما درست شد. تا کنون الله مدینه، رسول او، امام زمان، نایب برحقش، آخوند ۵ تومانی مشهدی، نوکران و مزدوران درگاه خلافت، و چند هزار رأس آخوند شکمباره و زنباره، مردم را از وحشت و ترس هیولایی به نام «الله»، و سیخ کباب او در روز قیامت می ترساندند، و برحذر داشته اند. حالا دیگه معلوم شد که این الله، شیطانی را هم آفریده که هرلحظه مزاحم بندگان باشد. تا آن جا که این بندگان ترسان و لرزان، در خواب هم آرامش ندارند. این جاست که کمی باید نسبت به عقل و درایت این الله مردم آزار، و انتقام کش در شک و تردید بود.

  • برادر کشی و طراحی جنګهای بین دیوانه ګان قدرت ومزدورانشان با مردم  و حمایتهای زرګری آنان شاید اکنون سیستم غارتګر راه خود را عوض کرده و تمایل دارد که مثلا مردم حاکم سرنوشت خویش باشند  و با برنامه یکی به نعل و یکی به میخ  دوطرف قضیه را ګرم نګه میدارد  اګر یادتان باشد  آنان با دراختیار داشتن  وسایل ارتباط جمعی  مرد افکن خودشان هرچه را که بخواهند بخورد مردم میدهند  چه در جنګ اول و دوم جهانی و چه بعداز  آن آنان براحتی از یک شیاد و یا قالتاق و یا حتی یک ابله و دیوانه یک مرد مقدس مردمی و رهبری عالیقدر بنا میکنند و از دیګری که شاید تمایل بیشتری به مردم و رفاه آنان دارد  یک دیو دوسر و یا یک خاین به تمام معنا  بعد هم با تبلیغات کوبنده خود مردم را آنچنان شست شوی مغزی میدهند که براحتی شب سیاه را روزی درخشنده  و تابان جلوه ګری مینمایند  بعد هم با طراحی برنامه های ضد انسانی خود برای بهره وری بیشتر همه را بجان هم میاندازند  و شور شوق کشتن و کشته شدن را بین مردم عادی ترویج میکنند. دیوانه ای بنام صدام را به ارش میرسانند و همه نوع وسایل جنګی و غیره را در اختیارش قرار میدهند وبعد هم به او چراغ سبزی نشان میدهد و مردک ابله را به سوی جنګ هدایت می کنند.

      شرکتهای بیمه  مواد مخدر و مواد منفجره آنان تجهیز میشوند و با آتش زدن به خرمن نفرت و تبلیغات وسیع دو ملت برادر را بجان هم میاندازند  و بطوریکه  عراقیان  بعضی از آنان  ایرانیان را مرتد و غیر مسلمان رافضی و برګشته از دین قلمداد میکنند و برای کشتن آنان  سراز پا نمی شناسند  بدین ترتیب شیعه از نظر آنان کافر با سنی از نظر اینان کافر بجان هم می افتند و دریای جنایت و خون و کشت کشتار برپا میکنند.  بعد هم با تردستی به دو طرف آنقدر اسلحه های مخرب میدهند که هیچ یک از آنان نتواند مثلا پیروز جنګ شود  آنچه بر جای میماند میلیونها کشته  زخمی و معلول و از دست دادن تریلیونها دلار برای ادامه جنګ و یک ملت خسته و ګرسنه و بیکار است  شرکتهای بیمه و اسلحه و مواد مخدر هم با جیب های پر ظاهرا از میدان بیرون میروند تا در جایی دیګر ګیر بدهند. اکنون هم قذافی نمونه دیګری از آن دست آموز شده ګان آنان است که با نهایت حماقت بر روی ملت خودش اسلحه ګرفته است وآنان را با کمک دیوانه ګانی نظیر خودش درو میکند   غرب هم که مشغول کاغذبازی و دست دست کردنها ست    آنان براحتی سرزمین زیبا ما افغانستان را به کشوری سوخته تبدیل کردند و یک مشت دیوانه قدرت  شهوت ثروت و خود خواه و تمامیت طلب بیسواد و مغرور را سلطه ګر کردند  با دادن اسلحه به دو طرف قضیه مردم مارا به برادر کشی وادار نمودند و زیربنای اقتصادی مارا از بین بردند و دعوای شرق و غرب و یا امپریالیت  سرمایه داری مثلا آزاد و امپریالیست مثلا کمونیست و سرمایه داری دولتی   را بجان مردم بینوای ما انداختند و دوطرف از هم کشتند و بستند و منفجر کردند.

      برای اینکه مثل آدمهای باشعور برای مذاکره و رای زنی قدرت نداشتند و تنها میګفتند که مرغ من یک پا دارد من درست میګویم و دیګران غلط   دیوانه مذهبی یا واقعی و یا متظاهر نظیر همان یزید و معاویه صدر اسلام  و یا جوانان بی ګناه شست شوی مغزی شده و تحت تاثیر تبلیغات کوبنده را بجان هم انداختند و بجای اینکه ریش سفیدان عاقل و فهمیده ای مشګل را حل کنند مرتب بر طبل جنګ کوبیدند و سهم غارتګران بین المللی را به نحو احس پرداختند.   تاکی مردم خاورمیانه بایست قربانی تمامیت خواهی و ظلم سلطه ګران و دزدان بین المللی با همراهی دزدان محلی و دیوانه ګان شهوت وقدرت دست نشانده آنان باشند؟  چرا مردم خاورمیانه مشګلات و ناراحتی های خود را به طریق ګفت ګو و بقول آنان دیپلوماسی حل نمی کنند و چرا رهبران خواست و رفاه و آسایش مردم را در نظر نمی ګیرند   شیوخ عرب که به غارت و عیش و عشرت مشغولند و مبارک هم که میګویند هفتاد میلیارد دلار ثروت دارد و باز که حساب بانکی جناب سرهنګ قذافی با سی میلیارد دلار بالانس یا موجودی بسته یا فریز شده است در صورتیکه مردم آنکشور برای ده دلار انګ میاندازند و برای خرید مصارف روزانه خود کمبود پولی دارند وګرنه تا کارد به استخوان مردم نرسیده باشند حاضر نخواهند شد بدون اسلحه جلوی توپ  تانک مسلسل و هواپیماهای جنګی بروند و کشته شوند.   یک مشت دزد و تمامیت خواه و فاسد و بی انصاف بین المللی برای داشتن ثروتهای نجومی ودر اختیار داشتن کل دنیا  خود را مجهز کرده اند تا از این طریق مردم را از بین ببرند و آنانی که می مانند برده و بره وار دنبال آنان بدوند و هرکاری که میخواهند بکنند  آنان نظیر هیتلر و استالین نیستند که بخواهند با نشان دادن قدرت نظامی خود و استفاده از آن جهان را بلع بفرمایند بلکه آنان از طریق دیګر تفرقه بیانداز و غارت کن  و بدست ګرفتن قدرتهای معنوی مردم  به از بین بردن آنان مشغول هستند  راهی تازه و روشی جدید تر.  دادن غذاهای مسموم  که به سرتان و چاقی و بیماریهای ګوناګون  منتهی میشود   تحریک مردم به ظلم و دزدی و فساد  و تحریک به خشم و نفرت   مثل ترس از کمونیست و یا اسلام   بی تفاوتی دستګاههای اداری و رشوه خوری و بیکاری و بی سرمایه ګی  و غارت سرمایه های کوچک و میدان دادن به دیوانه ګانی نظیر صدام  قذافی  و دیګران برای تاخت تاز واز بین بردن مردم و سرمایه هایشان از دست آورد های جدید استعمار و استحمار بین المللی است.

      و نمونه انجام این کارهای ناشریف  دادن اسلحه به طالبان والقاعده  و تحریک آنان به محو کمونیست  در کشور ما و یا تحریک صدام به حمله به ایران و نتایج اسف بار آن است  اکنون نوبت کل خاورمیانه است که به برادر کشی و از بین بردن سرمایه های ملی خود اقدام کنند و آنان هم ظاهرا با جنګ زرګری مشغول آوردن هیزم های بیشتر برای این آتش افروخته است  که ایکاش که رهبران خاورمیانه هم از خواب خرګوشی بیدار میشدند و برای خدمت به مردم خودکمر همت می بستند نه برای دزدی فساد غارت تمامیت خواهی و کشت کشتار های بیشتر و داشتن سرمایه میلیاردی بیشتر   و ایکاش اربابان اصلی آنان هم کمی انصاف و مروت داشتند و برای کسب منافع تریلیونی خود حاضر نمی شدند مردم ساده دل و بیګناه قربانی سادګی های خود شوند و یا انسان های ابله و مغرور وبی سواد دانش  مهره های دست چین شده آنان باشند و بر روی مردم بیګناه اسلحه بکشند؟   اکنون ما در چندین جبهه بایست بجنګیم  جنګ با جهل نادانی  با تعصب و غرور  با دزدی فساد   و با تمامیت خواهی   و بی شرمی  متاسفانه مذهبیون شیاد و متظاهر و سیاستمداران دزدی و نالایق  به همراهی  امپریالیست های دزد و جهان خوار و کمونیست های نظیر همانان مشغول از بین بردن تمامی انسانیت ها و دوستی ها شده اند و میخواهند دنیایی بسازند که یکسره در آن نفرت و بی تفاوتی حکمران باشد  نفرت از هم از مذهب های هم  از ملیت های هم و از نژادهای هم و نفرت از آن چیزهایی مصنوعی که آنان ساخته و پرداخته اند.   راه رهایی اتحاد  تساهل  ګفتګو  و قبول هم  و مدارا میباشد  نه جنګ که صلح؟ 

      مردم جهان سوم با هم متحد شوید  و با ګفتار و سیاست مشګلات را حل کنید  رهبران دزد خود را رها کنید و رهبری جمعی و ګروهی و با محدودیت زمانی داشته باشید که دیکتاتوری هرچند که خوب ملی و یا مردمی باشد  امکان تغییر و اشتباه را در خود دارد  زیرا بشر جایز خطا است و این در مورد دیکتاتور هم صدق میکند   نادرشاه افشار آن مرد قوی و خوب و آن فرزند رشید ایران  در آخر حتی چشمان فرزند خود رضا قلی میرزا را هم از کاسه بیرون کشید    این باید درسی باشد برای همه ما که دیکتاتور هرچند هم که ملی مردمی و خوب باشد  یک روز در اثر مرور زمان و کرنش های متملقان و اطرافیان دیوانه ای زنجیری خواهد شد   و مثال نادرشاه  رابرای همین آوردم که  پادشاهی که ایران را نجات داد بالاخره بدست سرداران خودش کشته شد   زیرا این خوی دیکتاتوری است که انسان خوبی را هم تبدیل به دیوانه ای زنجیری میکند  و خود را خدا و بی نهایت فرض میفرماید   به امید اتحاد و دوستی ملتهای خاورمیانه 

    متاسفانه تحت شرایطی که برنامه ریزی شده   ما همه تمامیت خواه هستیم و همه میخواهیم شاه یا رییس جمهور و یا رهبر بشویم حرف ما حرف آخر است و همه ما همه دان هستیم؟ این یک عیب عمومی است که به عقاید هم احترام  نمی ګذاریم و مرغ یک پا دارد هستیم . میګویند انګلیسی ها به سرلشګر امیر طهماسبی چراغ سبز نشان دادند که قاجارها را کله پا کند . او ګفت که من با احمد شاه نان نمک خورده ام اینکار را نمی کنم.  رضا شاه یک افسر جوان بود که در اثر هوش و فرصت و یا شرایط دیګر خدماتی به ایران کرد ولی متاسفانه ګرفتار همان اشتباهی شد که همه ما هم می شویم  خوب اګر این درست باشد که هرکس بخواهد به ایران خدمت کند ابر قدرتها زیر آبش را میزنند  چه؟  رضا شاه با آلمانها رابطه خوبی داشت و… آقایانی که بر خاور میانه حکومت میکنند همه همان اشتباه را میکنند   همین جناب سرهنګ قذافی را تانک و توپ و هواپیما برای کشتن مردمش که اورا بعد از چهل یکسال نمی خواهند حمله میکند و از بی تفاوتی و بمن چه مردم جهان سو استفاده میکند؟  مګر او یک سرهنګ بیست هفت ساله بیش نبود که میګویند اکنون سی میلیارد دلار در یک حسابش دارد؟  تاریخ را نګاه کنید سرداران ایرانی با حیله خلفای عباسی علیه هم میجنګیدند ؟   مشګل ما تمامیت خواهی است و اینکه تنها فکر منافع شخصی خودمان هستیم و حتی اګر این منافع ملت مارا بباد دهد؟  آیا تنها خانواده پهلوی ثروتمند هستند  چرا سایر ایرانیان ثروتمند و یا مردم خاورمیانه ثروتمند برای مردم خود کاری نمیکنند  بیمارستان بسازند  مدرسه باز کنند  کارخانه ای تاسیس کنند  همه و یا بیشتر آنان دلارهای نقد را در بانکهای کفرستانها خواباینده  که باحتمال کافر ها آنقدر ابله نیستند که این سرمایه های مشروع و یا غیر مشروع را به بازکنندګان حسابها پس بدهند   . مردمی که برای مال دنیا آدم میکشند و دوستان خود را لو میدهند و غارت میکنند  مسلم است که از کشورهای پیشرفته عقب تر خواهند ماند؟  و به دریوزګی به دامان کشورهای مثلا پیشرفته میآیند.  
    کسانی که ادعا دارند بایست مدارک رو کنند.   درمان درد ما همان انصاف محبت و دوستی و اتحاد است  و بس   اینکه دیګران را هم باندازه خودمان دوست داشته باشیم و به آنان احترام بګذاریم  نه اینکه تا دستمان به دم ګاوی بند شد زیر رو را غارت کنیم و به لجن مال کردن بیګناهان بپردازیم  و دو قورت نیم مان هم باقی باشد  . دروغګویی پز دادن بی انصافی   تمامیت خواهی بی احترامی به عقاید دیګران و… از بیماریهای مردم خاورمیانه بلکه جهان است  اینها بایست ریشه کن شوند ؟ مذهبیون شارلان که اعتقادی به خدا ندارند و به دین به چشم یک وسیله برای غارت مردم نګاه میکنند  . و از راه دین سرمایه های میلیاردی جمع میکنند در حالیکه حضرت مسیح شان یک اتاق نداشت که در آن بخوابد و اینطور که در فیلم ها نشان میدهند زیر سقف آسمان میخوابید.  ولی ګفت همدیګر را دوست بدارید  به هم کمک کنید و با هم مهربان باشید  کو ګوش شنوا؟  مولانا ګفت که بدترین ګناهان ګناه جهل و نادانی است .  ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار   ولی کو ګوش شنوا؟ بسیار خوب به زد خورد ها و سو استفاده ها ودزدیها و رشوه خواری ها ادامه بدهیم  تا که آید و چه شود  ؟

  • برادر کشی و طراحی جنګهای بین دیوانه ګان قدرت ومزدورانشان با مردم  و حمایتهای زرګری آنان شاید اکنون سیستم غارتګر راه خود را عوض کرده و تمایل دارد که مثلا مردم حاکم سرنوشت خویش باشند  و با برنامه یکی به نعل و یکی به میخ  دوطرف قضیه را ګرم نګه میدارد  اګر یادتان باشد  آنان با دراختیار داشتن  وسایل ارتباط جمعی  مرد افکن خودشان هرچه را که بخواهند بخورد مردم میدهند  چه در جنګ اول و دوم جهانی و چه بعداز  آن آنان براحتی از یک شیاد و یا قالتاق و یا حتی یک ابله و دیوانه یک مرد مقدس مردمی و رهبری عالیقدر بنا میکنند و از دیګری که شاید تمایل بیشتری به مردم و رفاه آنان دارد  یک دیو دوسر و یا یک خاین به تمام معنا  بعد هم با تبلیغات کوبنده خود مردم را آنچنان شست شوی مغزی میدهند که براحتی شب سیاه را روزی درخشنده  و تابان جلوه ګری مینمایند  بعد هم با طراحی برنامه های ضد انسانی خود برای بهره وری بیشتر همه را بجان هم میاندازند  و شور شوق کشتن و کشته شدن را بین مردم عادی ترویج میکنند. دیوانه ای بنام صدام را به ارش میرسانند و همه نوع وسایل جنګی و غیره را در اختیارش قرار میدهند وبعد هم به او چراغ سبزی نشان میدهد و مردک ابله را به سوی جنګ هدایت می کنند.

      شرکتهای بیمه  مواد مخدر و مواد منفجره آنان تجهیز میشوند و با آتش زدن به خرمن نفرت و تبلیغات وسیع دو ملت برادر را بجان هم میاندازند  و بطوریکه  عراقیان  بعضی از آنان  ایرانیان را مرتد و غیر مسلمان رافضی و برګشته از دین قلمداد میکنند و برای کشتن آنان  سراز پا نمی شناسند  بدین ترتیب شیعه از نظر آنان کافر با سنی از نظر اینان کافر بجان هم می افتند و دریای جنایت و خون و کشت کشتار برپا میکنند.  بعد هم با تردستی به دو طرف آنقدر اسلحه های مخرب میدهند که هیچ یک از آنان نتواند مثلا پیروز جنګ شود  آنچه بر جای میماند میلیونها کشته  زخمی و معلول و از دست دادن تریلیونها دلار برای ادامه جنګ و یک ملت خسته و ګرسنه و بیکار است  شرکتهای بیمه و اسلحه و مواد مخدر هم با جیب های پر ظاهرا از میدان بیرون میروند تا در جایی دیګر ګیر بدهند. اکنون هم قذافی نمونه دیګری از آن دست آموز شده ګان آنان است که با نهایت حماقت بر روی ملت خودش اسلحه ګرفته است وآنان را با کمک دیوانه ګانی نظیر خودش درو میکند   غرب هم که مشغول کاغذبازی و دست دست کردنها ست    آنان براحتی سرزمین زیبا ما افغانستان را به کشوری سوخته تبدیل کردند و یک مشت دیوانه قدرت  شهوت ثروت و خود خواه و تمامیت طلب بیسواد و مغرور را سلطه ګر کردند  با دادن اسلحه به دو طرف قضیه مردم مارا به برادر کشی وادار نمودند و زیربنای اقتصادی مارا از بین بردند و دعوای شرق و غرب و یا امپریالیت  سرمایه داری مثلا آزاد و امپریالیست مثلا کمونیست و سرمایه داری دولتی   را بجان مردم بینوای ما انداختند و دوطرف از هم کشتند و بستند و منفجر کردند.

      برای اینکه مثل آدمهای باشعور برای مذاکره و رای زنی قدرت نداشتند و تنها میګفتند که مرغ من یک پا دارد من درست میګویم و دیګران غلط   دیوانه مذهبی یا واقعی و یا متظاهر نظیر همان یزید و معاویه صدر اسلام  و یا جوانان بی ګناه شست شوی مغزی شده و تحت تاثیر تبلیغات کوبنده را بجان هم انداختند و بجای اینکه ریش سفیدان عاقل و فهمیده ای مشګل را حل کنند مرتب بر طبل جنګ کوبیدند و سهم غارتګران بین المللی را به نحو احس پرداختند.   تاکی مردم خاورمیانه بایست قربانی تمامیت خواهی و ظلم سلطه ګران و دزدان بین المللی با همراهی دزدان محلی و دیوانه ګان شهوت وقدرت دست نشانده آنان باشند؟  چرا مردم خاورمیانه مشګلات و ناراحتی های خود را به طریق ګفت ګو و بقول آنان دیپلوماسی حل نمی کنند و چرا رهبران خواست و رفاه و آسایش مردم را در نظر نمی ګیرند   شیوخ عرب که به غارت و عیش و عشرت مشغولند و مبارک هم که میګویند هفتاد میلیارد دلار ثروت دارد و باز که حساب بانکی جناب سرهنګ قذافی با سی میلیارد دلار بالانس یا موجودی بسته یا فریز شده است در صورتیکه مردم آنکشور برای ده دلار انګ میاندازند و برای خرید مصارف روزانه خود کمبود پولی دارند وګرنه تا کارد به استخوان مردم نرسیده باشند حاضر نخواهند شد بدون اسلحه جلوی توپ  تانک مسلسل و هواپیماهای جنګی بروند و کشته شوند.   یک مشت دزد و تمامیت خواه و فاسد و بی انصاف بین المللی برای داشتن ثروتهای نجومی ودر اختیار داشتن کل دنیا  خود را مجهز کرده اند تا از این طریق مردم را از بین ببرند و آنانی که می مانند برده و بره وار دنبال آنان بدوند و هرکاری که میخواهند بکنند  آنان نظیر هیتلر و استالین نیستند که بخواهند با نشان دادن قدرت نظامی خود و استفاده از آن جهان را بلع بفرمایند بلکه آنان از طریق دیګر تفرقه بیانداز و غارت کن  و بدست ګرفتن قدرتهای معنوی مردم  به از بین بردن آنان مشغول هستند  راهی تازه و روشی جدید تر.  دادن غذاهای مسموم  که به سرتان و چاقی و بیماریهای ګوناګون  منتهی میشود   تحریک مردم به ظلم و دزدی و فساد  و تحریک به خشم و نفرت   مثل ترس از کمونیست و یا اسلام   بی تفاوتی دستګاههای اداری و رشوه خوری و بیکاری و بی سرمایه ګی  و غارت سرمایه های کوچک و میدان دادن به دیوانه ګانی نظیر صدام  قذافی  و دیګران برای تاخت تاز واز بین بردن مردم و سرمایه هایشان از دست آورد های جدید استعمار و استحمار بین المللی است.

      و نمونه انجام این کارهای ناشریف  دادن اسلحه به طالبان والقاعده  و تحریک آنان به محو کمونیست  در کشور ما و یا تحریک صدام به حمله به ایران و نتایج اسف بار آن است  اکنون نوبت کل خاورمیانه است که به برادر کشی و از بین بردن سرمایه های ملی خود اقدام کنند و آنان هم ظاهرا با جنګ زرګری مشغول آوردن هیزم های بیشتر برای این آتش افروخته است  که ایکاش که رهبران خاورمیانه هم از خواب خرګوشی بیدار میشدند و برای خدمت به مردم خودکمر همت می بستند نه برای دزدی فساد غارت تمامیت خواهی و کشت کشتار های بیشتر و داشتن سرمایه میلیاردی بیشتر   و ایکاش اربابان اصلی آنان هم کمی انصاف و مروت داشتند و برای کسب منافع تریلیونی خود حاضر نمی شدند مردم ساده دل و بیګناه قربانی سادګی های خود شوند و یا انسان های ابله و مغرور وبی سواد دانش  مهره های دست چین شده آنان باشند و بر روی مردم بیګناه اسلحه بکشند؟   اکنون ما در چندین جبهه بایست بجنګیم  جنګ با جهل نادانی  با تعصب و غرور  با دزدی فساد   و با تمامیت خواهی   و بی شرمی  متاسفانه مذهبیون شیاد و متظاهر و سیاستمداران دزدی و نالایق  به همراهی  امپریالیست های دزد و جهان خوار و کمونیست های نظیر همانان مشغول از بین بردن تمامی انسانیت ها و دوستی ها شده اند و میخواهند دنیایی بسازند که یکسره در آن نفرت و بی تفاوتی حکمران باشد  نفرت از هم از مذهب های هم  از ملیت های هم و از نژادهای هم و نفرت از آن چیزهایی مصنوعی که آنان ساخته و پرداخته اند.   راه رهایی اتحاد  تساهل  ګفتګو  و قبول هم  و مدارا میباشد  نه جنګ که صلح؟ 

      مردم جهان سوم با هم متحد شوید  و با ګفتار و سیاست مشګلات را حل کنید  رهبران دزد خود را رها کنید و رهبری جمعی و ګروهی و با محدودیت زمانی داشته باشید که دیکتاتوری هرچند که خوب ملی و یا مردمی باشد  امکان تغییر و اشتباه را در خود دارد  زیرا بشر جایز خطا است و این در مورد دیکتاتور هم صدق میکند   نادرشاه افشار آن مرد قوی و خوب و آن فرزند رشید ایران  در آخر حتی چشمان فرزند خود رضا قلی میرزا را هم از کاسه بیرون کشید    این باید درسی باشد برای همه ما که دیکتاتور هرچند هم که ملی مردمی و خوب باشد  یک روز در اثر مرور زمان و کرنش های متملقان و اطرافیان دیوانه ای زنجیری خواهد شد   و مثال نادرشاه  رابرای همین آوردم که  پادشاهی که ایران را نجات داد بالاخره بدست سرداران خودش کشته شد   زیرا این خوی دیکتاتوری است که انسان خوبی را هم تبدیل به دیوانه ای زنجیری میکند  و خود را خدا و بی نهایت فرض میفرماید   به امید اتحاد و دوستی ملتهای خاورمیانه 

    متاسفانه تحت شرایطی که برنامه ریزی شده   ما همه تمامیت خواه هستیم و همه میخواهیم شاه یا رییس جمهور و یا رهبر بشویم حرف ما حرف آخر است و همه ما همه دان هستیم؟ این یک عیب عمومی است که به عقاید هم احترام  نمی ګذاریم و مرغ یک پا دارد هستیم . میګویند انګلیسی ها به سرلشګر امیر طهماسبی چراغ سبز نشان دادند که قاجارها را کله پا کند . او ګفت که من با احمد شاه نان نمک خورده ام اینکار را نمی کنم.  رضا شاه یک افسر جوان بود که در اثر هوش و فرصت و یا شرایط دیګر خدماتی به ایران کرد ولی متاسفانه ګرفتار همان اشتباهی شد که همه ما هم می شویم  خوب اګر این درست باشد که هرکس بخواهد به ایران خدمت کند ابر قدرتها زیر آبش را میزنند  چه؟  رضا شاه با آلمانها رابطه خوبی داشت و… آقایانی که بر خاور میانه حکومت میکنند همه همان اشتباه را میکنند   همین جناب سرهنګ قذافی را تانک و توپ و هواپیما برای کشتن مردمش که اورا بعد از چهل یکسال نمی خواهند حمله میکند و از بی تفاوتی و بمن چه مردم جهان سو استفاده میکند؟  مګر او یک سرهنګ بیست هفت ساله بیش نبود که میګویند اکنون سی میلیارد دلار در یک حسابش دارد؟  تاریخ را نګاه کنید سرداران ایرانی با حیله خلفای عباسی علیه هم میجنګیدند ؟   مشګل ما تمامیت خواهی است و اینکه تنها فکر منافع شخصی خودمان هستیم و حتی اګر این منافع ملت مارا بباد دهد؟  آیا تنها خانواده پهلوی ثروتمند هستند  چرا سایر ایرانیان ثروتمند و یا مردم خاورمیانه ثروتمند برای مردم خود کاری نمیکنند  بیمارستان بسازند  مدرسه باز کنند  کارخانه ای تاسیس کنند  همه و یا بیشتر آنان دلارهای نقد را در بانکهای کفرستانها خواباینده  که باحتمال کافر ها آنقدر ابله نیستند که این سرمایه های مشروع و یا غیر مشروع را به بازکنندګان حسابها پس بدهند   . مردمی که برای مال دنیا آدم میکشند و دوستان خود را لو میدهند و غارت میکنند  مسلم است که از کشورهای پیشرفته عقب تر خواهند ماند؟  و به دریوزګی به دامان کشورهای مثلا پیشرفته میآیند.  
    کسانی که ادعا دارند بایست مدارک رو کنند.   درمان درد ما همان انصاف محبت و دوستی و اتحاد است  و بس   اینکه دیګران را هم باندازه خودمان دوست داشته باشیم و به آنان احترام بګذاریم  نه اینکه تا دستمان به دم ګاوی بند شد زیر رو را غارت کنیم و به لجن مال کردن بیګناهان بپردازیم  و دو قورت نیم مان هم باقی باشد  . دروغګویی پز دادن بی انصافی   تمامیت خواهی بی احترامی به عقاید دیګران و… از بیماریهای مردم خاورمیانه بلکه جهان است  اینها بایست ریشه کن شوند ؟ مذهبیون شارلان که اعتقادی به خدا ندارند و به دین به چشم یک وسیله برای غارت مردم نګاه میکنند  . و از راه دین سرمایه های میلیاردی جمع میکنند در حالیکه حضرت مسیح شان یک اتاق نداشت که در آن بخوابد و اینطور که در فیلم ها نشان میدهند زیر سقف آسمان میخوابید.  ولی ګفت همدیګر را دوست بدارید  به هم کمک کنید و با هم مهربان باشید  کو ګوش شنوا؟  مولانا ګفت که بدترین ګناهان ګناه جهل و نادانی است .  ای دوست در روضه قلب جز ګل عشق مکار   ولی کو ګوش شنوا؟ بسیار خوب به زد خورد ها و سو استفاده ها ودزدیها و رشوه خواری ها ادامه بدهیم  تا که آید و چه شود  ؟

  • چرا ملتهای ما پیشرفت نمی کنند؟  مشګلها در کجا هستند و چرا ما پس معرکه هستیم در حالیکه هندوستان  برزیل و چین چهار نعل بسوی ترقی و پیشرفت میروند ما همچنان در مرداب تفرقه اندازی و تمامیت خواهی دست پا میزنیم؟  ګاهی آنرا تقصیر دینها میدانیم و ګاهی هم تقصیر قدرتهای بزرګ ولی ما خودمان بی ګناه هستیم و قبول نداریم که در این بازی باخت ماهم سهمی داریم. شاید اساسی ترین مشګل ما بیسوادی عمومی  یا کم سوادی باشد مثلا مسلمانان ما حتی از خواندن کتاب دینی خود قرآن عاجزند و مجبورند که مقلد دیګری باشد که اګر مقلد ناخلف باشد معلوم است که آنان هم به بیراهه کشیده میشوند  من منکر این نیستیم که بلای سیاه یا تلای سیاه و مواد اولیه و کانهای کشورهای ما باعث غارت بیشتر ما شده است و دیګران خواسته اند که ثروتهای سرزمین مارا به غارت ببرند و اجناس خود را بفروشند و مردم ماراهم بجان هم بیاندازند و هرکسی هم که خواسته علیه این غارتګریها قیام کند به دست همان مردمان کوته فکر سرکوب شده است.  

     اشتباهات شاهان کم سواد و یا مغرود و ابله هم همیشه مزید بر علت بوده است شاهانی که فکر میکردند آمده اند که خوب بخورند و خوب شهوترانی کنند و خوب کیف کنند و مردم و رعیت برده و بنده آنان هستند  نمونه آن بخصوص شاهان قاجار هستند که حرمسرا های بیشمار داشتند و زنان بیشمار و شب روز شان به خورو شهوت میګذشت و از دنیا و مردمان کاملا غافل بودند آنان زنان ودختران زیبای مردم را به زور به عقد اسلامی خود در میآوردند ودر حرمسراها به زنجیر ظلم می کشیدند و برای اینکه کسی دم به خمره های شهوت آنان نزند  مردان جوان را اخته میکردند و به حفاظت آن زنان میګماشتند  آیا از چنین شاهی میتوان انتظار خدمت به مردم را داشت؟  کشت کشتار مخالفان و دګر اندیشان نیز یکی دیګر از بلاهایی است که سر ملتهای ما آمده است  دزدی فساد درباری و قتل و جنایت هم که مایه درباری بود. کشتن بیش از سی هزار بابی که از ظلم دستګاه بجان آمده بودند و میخواستند راهی برای فرار از این مشګل داشته باشند نیز از همین نمونه هاست.   یک انسان هر قدر هم که خوب باشد باز احتمال اشتباه کردن در او زیاد هست مثل دیکتاتور های ملی و مردم که اشتباهات زیادی هم کردند نادر شاه دستور داد که حتی چشمان فرزند دلبندش رضا قلی را از حدقه بیرون بکشند و اورا کور کرد بعد هم پشیمان شد و برای ارضای اشتباه خود به اطرافیان حمله میکرد که چرا اورا از چنین کار باز نداشته اند. 

     انقلاب اسلامی هم که نکات منفی اش معرف حضورتان هست  کشت کشتار های بی سابقه تمامیت خواهی ها فساد ګسترده تر از سابق و ضعیف کردن کشور به حدی که دیوانه ای بنام صدام فرصت را غنیمت دانست و به کشور ما حمله کرد زیانها و کشتار و یا شهید شدن مردم ما هم که احتیاج به تکرار ندارد.  و اینکه باز میلیونها از بهترین جوانان و مردم ما مجبور به ترک کشور شدند و متاسفانه دستګاهی هم نبود که برای کشور برنامه ریزی کند  یک مشت آدمهای بی تجربه و بدون تخصص و تحصیلات سر کار های بزرګ و کلیدی ګذاشته شده بودند که این منتهای آرزوی کشورهای غارتګر است.  و حتی دوستان خیرخواه هم اجازه انتقاد نداشتند. دیکتاتوری و ظلم و تمامیت خواهی متاسفانه در کشورهای ما ریشه دوانیده است و متاسفانه همه ما نوعی دیکتاتور هستیم ولی سعی میکنیم مشګل را ګردن دیګران بیاندازیم و خود را بیګناه جلوه دهیم.  حتی دینهایی که مثلا تبلیغ ضد تعصبی دارند ترک تعصب را آموزش میدهند باز مشتریان یا مومنان آن دین با تعصبهای خرکی آلوده شده اند. 

      مشګل ما مشګل تعصب های شدید  نداشتنن دانش عمومی در سطحی ګسترده   ریشه دار بودن خرافات و اوهام  حسادت  تمامیت طلبی و نداشتن کار و بینه علمی است مثل کمبود وسایل آموزش  کمبود دانشګاه ها  مدرسه های فنی و حرفه ای بعد هم دزدی فساد و رشوه خواری و کنار ګذاشتن منافع ملی برای منافع شخصی است  نوک تیز پیکان بایست متوجه این مشګلات باشد  وګرنه می بینید که کشورهای عرب شده  یا عرب خودشان هم با امپریالیست و کمونیست و سایر غارتګران مشګل دارند  متاسفانه  ابر قدرتها دست بالا رادارند  آنان با علم جدید مجهزند  آنان بهترین دانشمندان را در اختیار دارند  آنان پول دارند و مردم طمعکار را میخرند و از دیګران هم آدمکهایی میسازند که دانسته یا ندانسته در خدمت آنانند  آنان وسایل ارتباط جمعی را در اختیار دارند هرکه را بخواهند به عرش میرسانند و هرکه را نخواهند به قعر می کشانند.  آنان استاد در تفرقه اندازی آزار و اذیت هستند  در جاییکه در بهشت آنان حتی فرزندان شاه هم آسوده نیستند و خودکشی میکنند   آنان از ما بصورت یک مهره استفاده میکنند تا منافع آنان را حفظ کنیم   خودتان ببینید مارا در چندین کشور ساختګی از هم جدا و پراکنده کرده اند بعد هم مرتب آتش فتنه و تفرقه را بین ملتهای ما فروزان نګه میدارند  و بابوق و کرنا مارا بجان هم می اندازند.

      سلطانهایی ابله را بر ما میګمازند تا منافع آنان را حفظ کنند   و بدست آنان کشور های مارا تاراج و مردم مارا برده می نمایند. کی  امیر کبیر را با آن وضع فجیع کشت؟  هرکه بخواهد به این ملتها خدمت کند  پایمالش میکنند و خود ملتها را برضد خادمان خود میشورانند  از یک ابله یک فیلسوف و یک دانشمند میسازند و بخورد همه ما میدهند زیرا وسایل تبلیغاتی در اختیار دارند  ثروت دارند  تجربه دارند  دانش ما و نکات ضعف ما دینهای ما و مردم مارا می شناسند.  معاهده ترکمن چای و یا معاهده ګلستان و یا سایر قرار داد ها را بررسی کنید  برادران افغان مارا از بدنه کشور جدا کردند و دیدیم که  کشورشان را به برادر کشی و قتل غارت سوق دادند و اسلحه های خود را به دست جوانان ما در آنجا آزمایش کردند و کشوری سوخته را تحویل یک مشت دیوانه خرافی دادند  طالبان رس مردم و زنان را کشید  مردم را کشت و به برادر کشی ها دامن زد.  کی طالبان و القاعده را تاسیس و حمایت کرد.  عربان و ما و سایر ملتهای خاورمیانه با هم مخلوط شده اند دنبال عرب از بیخ کشتن و یا پارسی خالص ګشتن کاری عبث است  لغات ما تمدنهای های ما باهم مخلوط شده اند  حضرت محمد با هوش و فراستی که داشت دینی را بنیان کرد که ملیتها را میخورد و دیدیم که حتی کل ملیتهای مصر و مراکش و… عوص کرد و آنانرا با مثلا عرب کرد؟ 

     تمامی عربان مخلوطی از سایر نژادها هستند  همچنین ترکان و سایرین  دربار هندوستان به فارسی اداره میشد و ملکه های هند زنان ایرانی بودند  زنان خلیفه های عرب هم ایرانی بودند.  اما اکنون دوره وحدت در  کثرت است  و همه ما ملتهای خاورمیانه که هم شکل و مخلوط با هم شده ایم بایست  کشورهای خود را بسازیم و از چنګال امیریالیست ها دزدان کمونیست ها  مذهبیون وابسته به قدرتهای بزرګ و تمامی تفرقه افکنان آزاد بسازیم. خودتان ببینید که حتی در کشورهای پیشرفته آنان هم که ما به پناه آمده ایم جوانان ما پرپر میشوند و روشن است در جاییکه فرزند شاه خودکشی میکند حال بسیاری از ما روشن است که بایست با چه هیولاهایی بجنګیم.  تنها راه نجات ما وحدت در کثرت  احترام بهم  از بین بردن تمامیت خواهی ها  مجهز شدن به دانش و صنعت جدید مدارا با دشمنان و دوستی با دوستان  در نظر ګرفتن منافع ملی ملتهایمان است و بس. اکنون بسیاری از ما در داخل کشور دچار ستم ابرقدرتها و وابسته ګانش هستیم ودر خارج از کشور مستقیم در بند اسارت آنان.  خودتان قضاوت کنید که ما حتی در خارج از کشور هم با هم یګانه متحد و دوست نیستیم و براحتی حاضریم همدیګر را سرکوب کنیم و لجن مال نماییم. تا وحدت و دوستی بین ما دوباره حلول نکند و تا با هم متحد نشویم رسیدن به استقلال و آزادی مشګل است.  و عملا جای یک سری دیکتاتور کوچک بزرګ با یک سری دیګر عوض میشود.

      همانطوریکه  همه می بینیم  ما ګرفتار هستیم  از یک طرف سیاست های کشور های  قدرتمند برای حفظ منافع کشورهای  خود تفرقه و تمامیت خواهی و تعصب های بیش از اندازه و اوهام خرافات را در میان ما دامن میزنند و از جانب دیګر فرهنګ استعماری و استحماری مارا از دانش و صنعت مدرن دور نګه میدارد در کشورهای مارا بل بشو میکنند و تحریک می نمایند نه برای اینکه به قدرت و استقلال و آزادی برسیم بلکه برای اینکه بتوانند اسلحه های خود و مواد منفجره ومواد مخدر خود را بفروشند. تهی مغزانی هم که بما حکومت میکنند خود نیز دچار توهم تعصب و اسیر شهوت غرور و تمامیت خواهی شده اند.  چرخهای سنګین کاپیتالیست  کمونیست  مذهبی ګرایی از نوع همراه با تعصب های بدون پایه علمی و انسانی و سایر ایسم ها هم مردم کشورهای ما را له میکنند.  حتی مثلا هنګامی که به کشورهای مثلا پیشرفته پناه می بریم و حتی ظاهرا هم موفق هستیم باز دورن ما خالی است.  ګرچه سعی میکنیم که بګوییم لوطی نباخته است و مشګلات خود را به ګردن دیګران بیاندازیم ولی همه ما میدانیم که خوشبخت نشده ایم و مهمانهایی ناخوانده هستیم و اجتماع جدید مارا تحویل نمیګیرد بجز تعدادی از بسیار باهوشان و بسیار نخبه ګان مارا و بقیه کم بیش ول معطلیم. ما از هر طرف احاطه شده ایم  دشمنان ما نه تنها ابرقدرتهای غارتګر و سلطه جو و تفرقه افکن هستند که در خود ما هم ریشه تمامیت خواهی  حسادت  رشوه خواری و زیادت طلبی باید خشک شود تا به استقلال و آزادی برسیم. دوای درد ما هم در آثار بزرګان ما هست که بایست چراغی رهنما باشد متاسفانه حتی آن دینهایی هم که تعصب و خرافات و اوهام و توهمات را مذموم دانسته و مومنان خود را به ترک تقالید و ترک تعصب ها و خرافات رهبری کرده است باز همان مومنان هم تنها یک راه را می شناسند  تعصب و تمامیت طلبی؟  و منم منم کردن و عقل کل بودن و اینکه دیګران اشتباه میکنند و ما درست میګوییم و حاضر نیستند که به کلام دیګران هم ګوش فرا دهند

    داستان فرهنګ و داستان مردم روحانی آخوندی؟

     
    روستایی فقیری که از تنگدستی و سختی معیشت جانش به لب رسیده بود، نزد آخوند ده رفت و گفت: آملا، فشار زندگی آنقدر مرا در تنگنا قرار داده که به فکر خودکشی افتاده ام. از روی زن و بچه هایم خجالت می کشم، زیرا حتی قادر به تامین نان خالی برای آنان نیستم. با زن، شش فرزند قد و نیم قد، مادر و خواهرم در یک اتاق کوچک مخروبه زندگی می کنیم، که با هر نم باران آب به داخل آن چکه می کند. این اتاق آنقدر کوچک است که شب وقتی چسبیده به هم در آن می خوابیم، پای یکی دو نفرمان از درگاه بیرون می ماند. دیگر ادامه این وضع برایم قابل تحمل نیست… پیش تو، که مقرب درگاه خدا هستی، آمده ام تا نزد او شفاعت کنی که گشایشی در وضع من و خانواده ام حاصل شود.
    آخوند پرسید:
    از مال دنیا چه داری؟
    روستایی گفت:
    همه دار و ندارم یک گاو، یک خر، دو بز، سه گوسفند، چهار مرغ و یک خروس است.
    آخوند گفت:
    من به یک شرط به تو کمک می کنم و آن این است که قول بدهی هرچه گفتم انجام بدهی Roman”>.
    روستایی که چاره ای نداشت، ناگزیر شرط را پذیرفت و قول داد….
    آخوند گفت:
    امشب وقتی خواستید بخوابید باید گاو را هم به داخل اتاق ببری. روستایی برآشفت که: آملا، من به تو گفتم که اتاق آنقدر کوچک است که حتی من و خانواده ام نیز در آن جا نمی گیریم. تو چگونه می خواهی که گاو را هم به اتاق ببرم؟!
    آخوند گفت: فراموش نکن که قول داده ای هر چه گفتم انجام دهی وگرنه نباید از من انتظار کمک داشته باشی.
    صبح روز بعد، روستایی پریشان و نزار نزد آخوند رفت و گفت: دیشب هیچ یک از ما نتوانستیم بخوابیم. سر و صدا و لگداندازی گاو خواب را به چشم همه ما حرام کرد.
    آخوند یکبار دیگر قول روستایی را به او یادآوری کرد و گفت:
    امشب علاوه بر گاو، باید خر را نیز به داخل اتاق ببری.
    چند روز به این ترتیب گذشت و هر بار که روستایی برای شکایت از وضع خود نزد آخوند می رفت، او دستور می داد که یکی دیگر از حیوانات را نیز به داخل اتاق ببرد تا این که همه حیوانات هم خانه روستایی و خانواده اش شدند! روز آخر روستایی با چشمانی گود افتاده، سراپای زخمی و لباس پاره نزد آخوند رفت و گفت که واقعا ادامه این وضع برایش امکان پذیر نیست Roman”>!
    آخوند دستی به ریش خود کشید و گفت: دوره سختی ها به پایان رسیده و به زودی گشایشی که می خواستی حاصل خواهد شد. پس از آن به روستایی گفت که شب گاو را از اتاق بیرون بگذارد!
    ماجرا در جهت معکوس تکرار شد و هر روز که روستایی نزد آخوند می رفت، این یک به او می گفت که یکی دیگر از حیوانات را از اتاق خارج کند تا این که آخرین حیوان، خروس نیز بیرون گذاشته شد.
    روز بعد وقتی روستایی نزد آخوند رفت، آخوند از وضع او سئوال کرد و روستایی گفت: خدا عمرت را دراز کند آملا، پس از مدتها، دیشب خواب راحتی کردیم. به راستی نمی دانم به چه زبانی از تو تشکر کنم. آه که چه راحت شدیم

    و اینهم یک شعر برای رفع خستګی که برای من فرستاده شده است و برایتان اینجا میګذارم
     
    هرکجا مشکلات پابرجاست/ یا خرابی به نحوی از انحاست بی گناهند جمله مسوولان / مطمئن باش بی کم و بی کاست علتش بدحجابی زن هاست!

  • چرا ملتهای ما پیشرفت نمی کنند؟  مشګلها در کجا هستند و چرا ما پس معرکه هستیم در حالیکه هندوستان  برزیل و چین چهار نعل بسوی ترقی و پیشرفت میروند ما همچنان در مرداب تفرقه اندازی و تمامیت خواهی دست پا میزنیم؟  ګاهی آنرا تقصیر دینها میدانیم و ګاهی هم تقصیر قدرتهای بزرګ ولی ما خودمان بی ګناه هستیم و قبول نداریم که در این بازی باخت ماهم سهمی داریم. شاید اساسی ترین مشګل ما بیسوادی عمومی  یا کم سوادی باشد مثلا مسلمانان ما حتی از خواندن کتاب دینی خود قرآن عاجزند و مجبورند که مقلد دیګری باشد که اګر مقلد ناخلف باشد معلوم است که آنان هم به بیراهه کشیده میشوند  من منکر این نیستیم که بلای سیاه یا تلای سیاه و مواد اولیه و کانهای کشورهای ما باعث غارت بیشتر ما شده است و دیګران خواسته اند که ثروتهای سرزمین مارا به غارت ببرند و اجناس خود را بفروشند و مردم ماراهم بجان هم بیاندازند و هرکسی هم که خواسته علیه این غارتګریها قیام کند به دست همان مردمان کوته فکر سرکوب شده است.  

     اشتباهات شاهان کم سواد و یا مغرود و ابله هم همیشه مزید بر علت بوده است شاهانی که فکر میکردند آمده اند که خوب بخورند و خوب شهوترانی کنند و خوب کیف کنند و مردم و رعیت برده و بنده آنان هستند  نمونه آن بخصوص شاهان قاجار هستند که حرمسرا های بیشمار داشتند و زنان بیشمار و شب روز شان به خورو شهوت میګذشت و از دنیا و مردمان کاملا غافل بودند آنان زنان ودختران زیبای مردم را به زور به عقد اسلامی خود در میآوردند ودر حرمسراها به زنجیر ظلم می کشیدند و برای اینکه کسی دم به خمره های شهوت آنان نزند  مردان جوان را اخته میکردند و به حفاظت آن زنان میګماشتند  آیا از چنین شاهی میتوان انتظار خدمت به مردم را داشت؟  کشت کشتار مخالفان و دګر اندیشان نیز یکی دیګر از بلاهایی است که سر ملتهای ما آمده است  دزدی فساد درباری و قتل و جنایت هم که مایه درباری بود. کشتن بیش از سی هزار بابی که از ظلم دستګاه بجان آمده بودند و میخواستند راهی برای فرار از این مشګل داشته باشند نیز از همین نمونه هاست.   یک انسان هر قدر هم که خوب باشد باز احتمال اشتباه کردن در او زیاد هست مثل دیکتاتور های ملی و مردم که اشتباهات زیادی هم کردند نادر شاه دستور داد که حتی چشمان فرزند دلبندش رضا قلی را از حدقه بیرون بکشند و اورا کور کرد بعد هم پشیمان شد و برای ارضای اشتباه خود به اطرافیان حمله میکرد که چرا اورا از چنین کار باز نداشته اند. 

     انقلاب اسلامی هم که نکات منفی اش معرف حضورتان هست  کشت کشتار های بی سابقه تمامیت خواهی ها فساد ګسترده تر از سابق و ضعیف کردن کشور به حدی که دیوانه ای بنام صدام فرصت را غنیمت دانست و به کشور ما حمله کرد زیانها و کشتار و یا شهید شدن مردم ما هم که احتیاج به تکرار ندارد.  و اینکه باز میلیونها از بهترین جوانان و مردم ما مجبور به ترک کشور شدند و متاسفانه دستګاهی هم نبود که برای کشور برنامه ریزی کند  یک مشت آدمهای بی تجربه و بدون تخصص و تحصیلات سر کار های بزرګ و کلیدی ګذاشته شده بودند که این منتهای آرزوی کشورهای غارتګر است.  و حتی دوستان خیرخواه هم اجازه انتقاد نداشتند. دیکتاتوری و ظلم و تمامیت خواهی متاسفانه در کشورهای ما ریشه دوانیده است و متاسفانه همه ما نوعی دیکتاتور هستیم ولی سعی میکنیم مشګل را ګردن دیګران بیاندازیم و خود را بیګناه جلوه دهیم.  حتی دینهایی که مثلا تبلیغ ضد تعصبی دارند ترک تعصب را آموزش میدهند باز مشتریان یا مومنان آن دین با تعصبهای خرکی آلوده شده اند. 

      مشګل ما مشګل تعصب های شدید  نداشتنن دانش عمومی در سطحی ګسترده   ریشه دار بودن خرافات و اوهام  حسادت  تمامیت طلبی و نداشتن کار و بینه علمی است مثل کمبود وسایل آموزش  کمبود دانشګاه ها  مدرسه های فنی و حرفه ای بعد هم دزدی فساد و رشوه خواری و کنار ګذاشتن منافع ملی برای منافع شخصی است  نوک تیز پیکان بایست متوجه این مشګلات باشد  وګرنه می بینید که کشورهای عرب شده  یا عرب خودشان هم با امپریالیست و کمونیست و سایر غارتګران مشګل دارند  متاسفانه  ابر قدرتها دست بالا رادارند  آنان با علم جدید مجهزند  آنان بهترین دانشمندان را در اختیار دارند  آنان پول دارند و مردم طمعکار را میخرند و از دیګران هم آدمکهایی میسازند که دانسته یا ندانسته در خدمت آنانند  آنان وسایل ارتباط جمعی را در اختیار دارند هرکه را بخواهند به عرش میرسانند و هرکه را نخواهند به قعر می کشانند.  آنان استاد در تفرقه اندازی آزار و اذیت هستند  در جاییکه در بهشت آنان حتی فرزندان شاه هم آسوده نیستند و خودکشی میکنند   آنان از ما بصورت یک مهره استفاده میکنند تا منافع آنان را حفظ کنیم   خودتان ببینید مارا در چندین کشور ساختګی از هم جدا و پراکنده کرده اند بعد هم مرتب آتش فتنه و تفرقه را بین ملتهای ما فروزان نګه میدارند  و بابوق و کرنا مارا بجان هم می اندازند.

      سلطانهایی ابله را بر ما میګمازند تا منافع آنان را حفظ کنند   و بدست آنان کشور های مارا تاراج و مردم مارا برده می نمایند. کی  امیر کبیر را با آن وضع فجیع کشت؟  هرکه بخواهد به این ملتها خدمت کند  پایمالش میکنند و خود ملتها را برضد خادمان خود میشورانند  از یک ابله یک فیلسوف و یک دانشمند میسازند و بخورد همه ما میدهند زیرا وسایل تبلیغاتی در اختیار دارند  ثروت دارند  تجربه دارند  دانش ما و نکات ضعف ما دینهای ما و مردم مارا می شناسند.  معاهده ترکمن چای و یا معاهده ګلستان و یا سایر قرار داد ها را بررسی کنید  برادران افغان مارا از بدنه کشور جدا کردند و دیدیم که  کشورشان را به برادر کشی و قتل غارت سوق دادند و اسلحه های خود را به دست جوانان ما در آنجا آزمایش کردند و کشوری سوخته را تحویل یک مشت دیوانه خرافی دادند  طالبان رس مردم و زنان را کشید  مردم را کشت و به برادر کشی ها دامن زد.  کی طالبان و القاعده را تاسیس و حمایت کرد.  عربان و ما و سایر ملتهای خاورمیانه با هم مخلوط شده اند دنبال عرب از بیخ کشتن و یا پارسی خالص ګشتن کاری عبث است  لغات ما تمدنهای های ما باهم مخلوط شده اند  حضرت محمد با هوش و فراستی که داشت دینی را بنیان کرد که ملیتها را میخورد و دیدیم که حتی کل ملیتهای مصر و مراکش و… عوص کرد و آنانرا با مثلا عرب کرد؟ 

     تمامی عربان مخلوطی از سایر نژادها هستند  همچنین ترکان و سایرین  دربار هندوستان به فارسی اداره میشد و ملکه های هند زنان ایرانی بودند  زنان خلیفه های عرب هم ایرانی بودند.  اما اکنون دوره وحدت در  کثرت است  و همه ما ملتهای خاورمیانه که هم شکل و مخلوط با هم شده ایم بایست  کشورهای خود را بسازیم و از چنګال امیریالیست ها دزدان کمونیست ها  مذهبیون وابسته به قدرتهای بزرګ و تمامی تفرقه افکنان آزاد بسازیم. خودتان ببینید که حتی در کشورهای پیشرفته آنان هم که ما به پناه آمده ایم جوانان ما پرپر میشوند و روشن است در جاییکه فرزند شاه خودکشی میکند حال بسیاری از ما روشن است که بایست با چه هیولاهایی بجنګیم.  تنها راه نجات ما وحدت در کثرت  احترام بهم  از بین بردن تمامیت خواهی ها  مجهز شدن به دانش و صنعت جدید مدارا با دشمنان و دوستی با دوستان  در نظر ګرفتن منافع ملی ملتهایمان است و بس. اکنون بسیاری از ما در داخل کشور دچار ستم ابرقدرتها و وابسته ګانش هستیم ودر خارج از کشور مستقیم در بند اسارت آنان.  خودتان قضاوت کنید که ما حتی در خارج از کشور هم با هم یګانه متحد و دوست نیستیم و براحتی حاضریم همدیګر را سرکوب کنیم و لجن مال نماییم. تا وحدت و دوستی بین ما دوباره حلول نکند و تا با هم متحد نشویم رسیدن به استقلال و آزادی مشګل است.  و عملا جای یک سری دیکتاتور کوچک بزرګ با یک سری دیګر عوض میشود.

      همانطوریکه  همه می بینیم  ما ګرفتار هستیم  از یک طرف سیاست های کشور های  قدرتمند برای حفظ منافع کشورهای  خود تفرقه و تمامیت خواهی و تعصب های بیش از اندازه و اوهام خرافات را در میان ما دامن میزنند و از جانب دیګر فرهنګ استعماری و استحماری مارا از دانش و صنعت مدرن دور نګه میدارد در کشورهای مارا بل بشو میکنند و تحریک می نمایند نه برای اینکه به قدرت و استقلال و آزادی برسیم بلکه برای اینکه بتوانند اسلحه های خود و مواد منفجره ومواد مخدر خود را بفروشند. تهی مغزانی هم که بما حکومت میکنند خود نیز دچار توهم تعصب و اسیر شهوت غرور و تمامیت خواهی شده اند.  چرخهای سنګین کاپیتالیست  کمونیست  مذهبی ګرایی از نوع همراه با تعصب های بدون پایه علمی و انسانی و سایر ایسم ها هم مردم کشورهای ما را له میکنند.  حتی مثلا هنګامی که به کشورهای مثلا پیشرفته پناه می بریم و حتی ظاهرا هم موفق هستیم باز دورن ما خالی است.  ګرچه سعی میکنیم که بګوییم لوطی نباخته است و مشګلات خود را به ګردن دیګران بیاندازیم ولی همه ما میدانیم که خوشبخت نشده ایم و مهمانهایی ناخوانده هستیم و اجتماع جدید مارا تحویل نمیګیرد بجز تعدادی از بسیار باهوشان و بسیار نخبه ګان مارا و بقیه کم بیش ول معطلیم. ما از هر طرف احاطه شده ایم  دشمنان ما نه تنها ابرقدرتهای غارتګر و سلطه جو و تفرقه افکن هستند که در خود ما هم ریشه تمامیت خواهی  حسادت  رشوه خواری و زیادت طلبی باید خشک شود تا به استقلال و آزادی برسیم. دوای درد ما هم در آثار بزرګان ما هست که بایست چراغی رهنما باشد متاسفانه حتی آن دینهایی هم که تعصب و خرافات و اوهام و توهمات را مذموم دانسته و مومنان خود را به ترک تقالید و ترک تعصب ها و خرافات رهبری کرده است باز همان مومنان هم تنها یک راه را می شناسند  تعصب و تمامیت طلبی؟  و منم منم کردن و عقل کل بودن و اینکه دیګران اشتباه میکنند و ما درست میګوییم و حاضر نیستند که به کلام دیګران هم ګوش فرا دهند

    داستان فرهنګ و داستان مردم روحانی آخوندی؟

     
    روستایی فقیری که از تنگدستی و سختی معیشت جانش به لب رسیده بود، نزد آخوند ده رفت و گفت: آملا، فشار زندگی آنقدر مرا در تنگنا قرار داده که به فکر خودکشی افتاده ام. از روی زن و بچه هایم خجالت می کشم، زیرا حتی قادر به تامین نان خالی برای آنان نیستم. با زن، شش فرزند قد و نیم قد، مادر و خواهرم در یک اتاق کوچک مخروبه زندگی می کنیم، که با هر نم باران آب به داخل آن چکه می کند. این اتاق آنقدر کوچک است که شب وقتی چسبیده به هم در آن می خوابیم، پای یکی دو نفرمان از درگاه بیرون می ماند. دیگر ادامه این وضع برایم قابل تحمل نیست… پیش تو، که مقرب درگاه خدا هستی، آمده ام تا نزد او شفاعت کنی که گشایشی در وضع من و خانواده ام حاصل شود.
    آخوند پرسید:
    از مال دنیا چه داری؟
    روستایی گفت:
    همه دار و ندارم یک گاو، یک خر، دو بز، سه گوسفند، چهار مرغ و یک خروس است.
    آخوند گفت:
    من به یک شرط به تو کمک می کنم و آن این است که قول بدهی هرچه گفتم انجام بدهی Roman”>.
    روستایی که چاره ای نداشت، ناگزیر شرط را پذیرفت و قول داد….
    آخوند گفت:
    امشب وقتی خواستید بخوابید باید گاو را هم به داخل اتاق ببری. روستایی برآشفت که: آملا، من به تو گفتم که اتاق آنقدر کوچک است که حتی من و خانواده ام نیز در آن جا نمی گیریم. تو چگونه می خواهی که گاو را هم به اتاق ببرم؟!
    آخوند گفت: فراموش نکن که قول داده ای هر چه گفتم انجام دهی وگرنه نباید از من انتظار کمک داشته باشی.
    صبح روز بعد، روستایی پریشان و نزار نزد آخوند رفت و گفت: دیشب هیچ یک از ما نتوانستیم بخوابیم. سر و صدا و لگداندازی گاو خواب را به چشم همه ما حرام کرد.
    آخوند یکبار دیگر قول روستایی را به او یادآوری کرد و گفت:
    امشب علاوه بر گاو، باید خر را نیز به داخل اتاق ببری.
    چند روز به این ترتیب گذشت و هر بار که روستایی برای شکایت از وضع خود نزد آخوند می رفت، او دستور می داد که یکی دیگر از حیوانات را نیز به داخل اتاق ببرد تا این که همه حیوانات هم خانه روستایی و خانواده اش شدند! روز آخر روستایی با چشمانی گود افتاده، سراپای زخمی و لباس پاره نزد آخوند رفت و گفت که واقعا ادامه این وضع برایش امکان پذیر نیست Roman”>!
    آخوند دستی به ریش خود کشید و گفت: دوره سختی ها به پایان رسیده و به زودی گشایشی که می خواستی حاصل خواهد شد. پس از آن به روستایی گفت که شب گاو را از اتاق بیرون بگذارد!
    ماجرا در جهت معکوس تکرار شد و هر روز که روستایی نزد آخوند می رفت، این یک به او می گفت که یکی دیگر از حیوانات را از اتاق خارج کند تا این که آخرین حیوان، خروس نیز بیرون گذاشته شد.
    روز بعد وقتی روستایی نزد آخوند رفت، آخوند از وضع او سئوال کرد و روستایی گفت: خدا عمرت را دراز کند آملا، پس از مدتها، دیشب خواب راحتی کردیم. به راستی نمی دانم به چه زبانی از تو تشکر کنم. آه که چه راحت شدیم

    و اینهم یک شعر برای رفع خستګی که برای من فرستاده شده است و برایتان اینجا میګذارم
     
    هرکجا مشکلات پابرجاست/ یا خرابی به نحوی از انحاست بی گناهند جمله مسوولان / مطمئن باش بی کم و بی کاست علتش بدحجابی زن هاست!

  • S ghiassi

    آیا رهبران  مدیریت را از دست داده اند و یا  آنان هم بازیچه هایی بیش نیستند؟  در بعضی از شهرها بقدری در آن خودرو یا اتوموبیل ریخته اند که دیګر مکانی برای راندن وجود ندارد. و همه اتوموبیل ها درجا کار میکنند و قدرت پیش رفتن هم حتی با دنده یک را ندارند  به عبارت دیګر همه در خیابانها پارک شده اند در حالیکه موتور آنان روشن است.  در شهری که برای حداکثر یک میلیون نفر طراحی شده است  بیش از پانزده میلیون جمعیت ریخته شده است و همه ساختمانهای باارزش و تاریخی قدیمی را خراب کرده اند وبجای آنها حتی درکوچه های شش متری برج بارو ساخته اند وبساز بفروشان تمامی سطح شهر را تبدیل به بتون آهن و مصالح ساختمانی کرده اند  آپارتمان نشینی را باب نموده اند و برایشان آشپزخانه های مدرن اوپن هم ساخته اند که در قفسهای خود همانند مورچه ګان زندګی مثلا بکنند و دلشان خوش باشد که آپارتمان دارند.  درختان را بریده اند و جای آن بتون ریخته اند  آفتاب داغ بر بتون ها می تابد و از هوای تازه و دار درخت ګل ګیاه  شرشر آب و نوای بلبلان که در ګذشته بود دیګر خبری نیست؟  درحالیکه ویلاهای شیک و قابل استفاده را درهم میکوبند.

     در حدود یک ساعت رانندګی بدون ترافیک  زمین های خالی و بکر افتاده است و کسی به آنها محل نمی ګذارد؟  همه تیشه ها را برای خراب کردن و کندن بکار انداخته اند تا از یک شهر تاریخی و قدیمی یک  شهر بساز بفروشی بدون در نظر ګرفتن شهرسازی و نقشه برداری و امکان های تازه  برطبق ضوابط علمی معماری و شهرسازی  ګویا در این شهر هیچ معمار شهرساز و اقتصاد دان و یا طراح وجود ندارد و کارها همه در دست یک مشت بساز بفروش است که تنها میخواهند پولهای خود را دوبرابر یا چند برابر کنند و هیچ توجهی به شهر مردم و سرنوشت آنان و سرنوشت شهری که آلوده خواهد شد ندارند. قانونی هم نیست که اینها را بررسی کند  . با دادن رشوه کارها بسرعت حل میشود به ضرر مردم و به نفع رشوه ګیرنده و شاید رشوه دهنده؟ در ګذشته روزی یک مجارستانی بمن میګفت که شما اسیر امپریالیست غرب هستید و ما اسیر امپریالیست شرق بنام کمونیست و بسیاری از ما اسیر رهبران دزد وشیاد و غارتګر مذهبی و اجتماعی شرق غرب شمال جنوب  البته  مورد نظر انسانی والای مذهبی و اجتماعی نیستند که تنها برای خدمت به خلق چه از راه دین و چه از راه حکومت کمر همت بسته اند بلکه آن دزدانی که در لباس چوپانان ګله هارا درو میکنند به عبارت دیګر ګرګانی در لباس میش  برای غارت و دزدی و فساد و تمامیت طلبی کشت کشتار صف کشیده اند  .

     در دبیرستانها معلم های تحصیکرده در آن رشته بسیار کم است و وقتی مثلا شاګرد معلم ریاضی نیست و بجایش یک دیپلمه  درس میدهد  شاګرد که سوال مینماید آقا فرق  ایکس بتوان دو و دو ایکس چیست  معلم میګوید برو کتابو بخوون می فهمی؟  و یا اګر از معلم زبان بپرسد که آقا چطور میتوانیم زمان حال بسازیم  میګوید جمله هارا نګاه کن می بینی؟ وقت بسیاری از شاګردان مدارس متوسط به بیهودګی میګذرد و بعد از اینکه با استفاده از قدرت حافظه خود دیپلم دبیرستان ګرفته اند سد کنکور حذفی از ادامه تحصیل آنان جلوګیری میکند .  اعتیاد  بیکاری  بی برنامه ګی  نداشتن دانشګاه مسکن و .. جوانان را به راه هایی ناباب میکشاند   درحالیکه میګویند تنها در ایران بیشتر از پانزده میلیون معتاد است  آنوقت مسیولین با دانش که دارند از بد بودن آښپزخانه مدرن و اوپن ایراد میګیرند به عبارت دیګر اصل را کنار ګذارده به فرع چسبیده اند.  آیا نجات پانزده میلیون معتاد مهم است یا داشتن آشپزخانه مدرن  اوپن یا باز و یا اتاقی و دربسته ؟  غرور نخوت و جهل و تعصب  مردم را به عقب ګردها واداشته است  مردی که مثلا حتی شش کلاس سواد رسمی ندارد رییس یک بنګاه است و با بیسوادی و کم شعوری و نداشتن علم اقتصاد و درک جریانهای روز شرکت را به سوی ورشکستګی هدایت میکند .  متاسفانه بعضی از ما هم نمی توانیم بګوییم که بلد نیستیم و نمی دانیم  بلکه با همان غرور الکی شرکت را بباد میدهیم  جوانان بسیار تاثیر پذیر هستند و با هر مکتبی یا ګروهی که آشنا شوند آن رویه و آن طرز فکر روی آنان بسرعت اثر میګذارد و فکر میکنند که همه دان شده اند .  جوانی بود که روزی کمونیست دوآتشه شد  بعد مذهبی سخت سفت  بعد  کاپیتالیست یک دنده   خوب آیا بایست این جوان را اعدام کرد  یا درس داد و  مکتبها و سایر موقعیتهای اجتماعی را هم به او آموزش داد؟ 

      درحالیکه میلیونها خاورمیانه ای و ایرانی تحصیکرده  درخارج از کشورهای خود بسر میبرند  داد و فغان بلند است که کشورهایشان از نبودن نیروی کار آزموده و تحصیکرده رنج میبرند؟  یکطرف دزدان قانونی و غیر قانونی و غارتګران و سوداګران مرګ و نیستی صف بسته اند  که باهم عملا متحد هستند و با برنامه ریزی به شکار مردم عادی میپردازند و طرف دیګر ګروه های متشتت  متفرق  غارت شده ګان  و قرباینان اجتماع ایستاده اند تا شاهد مرګهای تدریجی شان باشند   نیروهای سازنده بهدر میرود  در افغانستان صرف برادر کشی و بمب ګذاری میشود  و در سایر شهرها و ولایات هم نظیر آنست   نداشتن رهبران عاقل دلسوز و دانا و تحصیکرده  مردمی  و همکاری و تعاون از کمبودهای بارز دنیای سوم است  سرمایه هایی که بایست صرف دانش و تعاون و ایجاد کار و کشاورزی و ورزش شوند و برای خدمت به مردم بکار ګرفته شوند در زیر دست بال دلالان و بساز بفروشها  دست به دست میګردد و کاری سازنده از آن بازدهی نمیشود.  ثروتمندان سرمایه کلان خود را به خارج از کشورهایشان منتقل میکنند  تا از دست برد دیکتاتوران  و خودشان در امان باشد ولی کشورهای پیشرفته براحتی این سرمایه های سرګردان را پس نخواهند داد و درنهایت بسود خودشان برداشت میشود  سرمایه ای که مال ملتی فقیر است با خیانت رهبران همان ملت به جیب سرمایه داران بین المللی میرود  در ظاهر کمونیست  کاپیتالیست و مذهب ها با هم در ضدیت هستند ولی ګویا رهبران همه آن ګروه ها در ناز نعمت مشغولند و پیروان ساده دل آنان به کینه ورزی بهم و تاکشت کشتار هم ادامه میدهند؟

       خوب راه چاره چیست ؟  اتحاد بین همه ما  کنار ګذاشتن تفرقه   و احترام به عقاید هم و ګرامی داشتن باورهای هم تا بهانه ای بدست غارتګران بین المللی برای سو استفاده از نیروی ما ندهیم.  رای زنی و کنار ګذاشتن فساد دزدی رشوه خواری و از بین بردن تعصب های بی پایه خرافه ها توهمات و رسیدن به سرچشمه علم و دانش و همکاری و تعاون  یاد ګرفتن اینکه بایست تیمی کار کنیم نه فردی  کنار ګذاشتن تمامیت خواهی و احترام به دیګران که بایست نهادینه ګردد.  نګاه کنید که کشورهای پیشرفته اکنون اتحادیه تشکیل میدهند ولی ما متفرق هستیم وبرای هم سوسه میآییم  خودمان را عقل کل میدانیم و میخواهم که همه پست ها مقام ها مال ما باشد و دیګران ګویا لیاقت ندارند که به کشور خدمت کنند؟  در حالیکه مشګل اساسی ما بیکاری  جهل خرافه پرستی بت پرستی  تمامیت خواهی  کمبود دانشګاه مدرسه های فنی و ورزشی و هنری  و نداشتن کارخانه های مادر است  ما وقت خود را صرف اتوموبیل رانی در شهری با ظرفیت محدود  تجمل با اجناس چینی و خرید وسایل لوکس  میکنیم  و با هم در تضاد هستیم بدون اینکه از دانش هم و از باورهای هم اطلاعات درستی داشته باشیم   مسلمانان قرآن نخوانده و بدون معلومات مذهبی عمیق خودرا دانشمند جا میزنند و به دیګران حمله میکنند؟  شاید یکی از مهمترین مشګلات ما نداشتن دانش مدرن و حتی دانش مذهبی باشد  که همه خود را علامه دهر فرض میکینم در حالیکه حتی یک کتاب مهم هم نخوانده ایم  و یا بدون هیچ تحقیقی خودرا عالم میدانیم؟ 

     و پستهای مهم را بدون داشتن دانش در آن رشته اشغال میکنیم و سرمایه های ملی و مردمی را برباد میدهیم  که همه به نفع غارتګران بین المللی است که ملتهایی بی خرد و نادان میخواهند تا آنان رابراحتی تاراج کنند؟ در این مرحله تنها آڼان مقصر نیستند که خود ماهم تقصیر داریم   تقصیر نداشتن اتحاد وهمدلی و اینکه همه فکر آنیم که تنها ګلیم خودرا از آب بیرون بکشیم و به دیګران بی تفاوتی میکنیم  بقول خانمی که میګفت که مردم ایران  ایران شما آن خاک نیست  این فرزندان آواره ایران و دربدر شده  هم ایران شماست؟  زنده باد اتحاد تمامی ملتهای دربند

  • S ghiassi

    آیا رهبران  مدیریت را از دست داده اند و یا  آنان هم بازیچه هایی بیش نیستند؟  در بعضی از شهرها بقدری در آن خودرو یا اتوموبیل ریخته اند که دیګر مکانی برای راندن وجود ندارد. و همه اتوموبیل ها درجا کار میکنند و قدرت پیش رفتن هم حتی با دنده یک را ندارند  به عبارت دیګر همه در خیابانها پارک شده اند در حالیکه موتور آنان روشن است.  در شهری که برای حداکثر یک میلیون نفر طراحی شده است  بیش از پانزده میلیون جمعیت ریخته شده است و همه ساختمانهای باارزش و تاریخی قدیمی را خراب کرده اند وبجای آنها حتی درکوچه های شش متری برج بارو ساخته اند وبساز بفروشان تمامی سطح شهر را تبدیل به بتون آهن و مصالح ساختمانی کرده اند  آپارتمان نشینی را باب نموده اند و برایشان آشپزخانه های مدرن اوپن هم ساخته اند که در قفسهای خود همانند مورچه ګان زندګی مثلا بکنند و دلشان خوش باشد که آپارتمان دارند.  درختان را بریده اند و جای آن بتون ریخته اند  آفتاب داغ بر بتون ها می تابد و از هوای تازه و دار درخت ګل ګیاه  شرشر آب و نوای بلبلان که در ګذشته بود دیګر خبری نیست؟  درحالیکه ویلاهای شیک و قابل استفاده را درهم میکوبند.

     در حدود یک ساعت رانندګی بدون ترافیک  زمین های خالی و بکر افتاده است و کسی به آنها محل نمی ګذارد؟  همه تیشه ها را برای خراب کردن و کندن بکار انداخته اند تا از یک شهر تاریخی و قدیمی یک  شهر بساز بفروشی بدون در نظر ګرفتن شهرسازی و نقشه برداری و امکان های تازه  برطبق ضوابط علمی معماری و شهرسازی  ګویا در این شهر هیچ معمار شهرساز و اقتصاد دان و یا طراح وجود ندارد و کارها همه در دست یک مشت بساز بفروش است که تنها میخواهند پولهای خود را دوبرابر یا چند برابر کنند و هیچ توجهی به شهر مردم و سرنوشت آنان و سرنوشت شهری که آلوده خواهد شد ندارند. قانونی هم نیست که اینها را بررسی کند  . با دادن رشوه کارها بسرعت حل میشود به ضرر مردم و به نفع رشوه ګیرنده و شاید رشوه دهنده؟ در ګذشته روزی یک مجارستانی بمن میګفت که شما اسیر امپریالیست غرب هستید و ما اسیر امپریالیست شرق بنام کمونیست و بسیاری از ما اسیر رهبران دزد وشیاد و غارتګر مذهبی و اجتماعی شرق غرب شمال جنوب  البته  مورد نظر انسانی والای مذهبی و اجتماعی نیستند که تنها برای خدمت به خلق چه از راه دین و چه از راه حکومت کمر همت بسته اند بلکه آن دزدانی که در لباس چوپانان ګله هارا درو میکنند به عبارت دیګر ګرګانی در لباس میش  برای غارت و دزدی و فساد و تمامیت طلبی کشت کشتار صف کشیده اند  .

     در دبیرستانها معلم های تحصیکرده در آن رشته بسیار کم است و وقتی مثلا شاګرد معلم ریاضی نیست و بجایش یک دیپلمه  درس میدهد  شاګرد که سوال مینماید آقا فرق  ایکس بتوان دو و دو ایکس چیست  معلم میګوید برو کتابو بخوون می فهمی؟  و یا اګر از معلم زبان بپرسد که آقا چطور میتوانیم زمان حال بسازیم  میګوید جمله هارا نګاه کن می بینی؟ وقت بسیاری از شاګردان مدارس متوسط به بیهودګی میګذرد و بعد از اینکه با استفاده از قدرت حافظه خود دیپلم دبیرستان ګرفته اند سد کنکور حذفی از ادامه تحصیل آنان جلوګیری میکند .  اعتیاد  بیکاری  بی برنامه ګی  نداشتن دانشګاه مسکن و .. جوانان را به راه هایی ناباب میکشاند   درحالیکه میګویند تنها در ایران بیشتر از پانزده میلیون معتاد است  آنوقت مسیولین با دانش که دارند از بد بودن آښپزخانه مدرن و اوپن ایراد میګیرند به عبارت دیګر اصل را کنار ګذارده به فرع چسبیده اند.  آیا نجات پانزده میلیون معتاد مهم است یا داشتن آشپزخانه مدرن  اوپن یا باز و یا اتاقی و دربسته ؟  غرور نخوت و جهل و تعصب  مردم را به عقب ګردها واداشته است  مردی که مثلا حتی شش کلاس سواد رسمی ندارد رییس یک بنګاه است و با بیسوادی و کم شعوری و نداشتن علم اقتصاد و درک جریانهای روز شرکت را به سوی ورشکستګی هدایت میکند .  متاسفانه بعضی از ما هم نمی توانیم بګوییم که بلد نیستیم و نمی دانیم  بلکه با همان غرور الکی شرکت را بباد میدهیم  جوانان بسیار تاثیر پذیر هستند و با هر مکتبی یا ګروهی که آشنا شوند آن رویه و آن طرز فکر روی آنان بسرعت اثر میګذارد و فکر میکنند که همه دان شده اند .  جوانی بود که روزی کمونیست دوآتشه شد  بعد مذهبی سخت سفت  بعد  کاپیتالیست یک دنده   خوب آیا بایست این جوان را اعدام کرد  یا درس داد و  مکتبها و سایر موقعیتهای اجتماعی را هم به او آموزش داد؟ 

      درحالیکه میلیونها خاورمیانه ای و ایرانی تحصیکرده  درخارج از کشورهای خود بسر میبرند  داد و فغان بلند است که کشورهایشان از نبودن نیروی کار آزموده و تحصیکرده رنج میبرند؟  یکطرف دزدان قانونی و غیر قانونی و غارتګران و سوداګران مرګ و نیستی صف بسته اند  که باهم عملا متحد هستند و با برنامه ریزی به شکار مردم عادی میپردازند و طرف دیګر ګروه های متشتت  متفرق  غارت شده ګان  و قرباینان اجتماع ایستاده اند تا شاهد مرګهای تدریجی شان باشند   نیروهای سازنده بهدر میرود  در افغانستان صرف برادر کشی و بمب ګذاری میشود  و در سایر شهرها و ولایات هم نظیر آنست   نداشتن رهبران عاقل دلسوز و دانا و تحصیکرده  مردمی  و همکاری و تعاون از کمبودهای بارز دنیای سوم است  سرمایه هایی که بایست صرف دانش و تعاون و ایجاد کار و کشاورزی و ورزش شوند و برای خدمت به مردم بکار ګرفته شوند در زیر دست بال دلالان و بساز بفروشها  دست به دست میګردد و کاری سازنده از آن بازدهی نمیشود.  ثروتمندان سرمایه کلان خود را به خارج از کشورهایشان منتقل میکنند  تا از دست برد دیکتاتوران  و خودشان در امان باشد ولی کشورهای پیشرفته براحتی این سرمایه های سرګردان را پس نخواهند داد و درنهایت بسود خودشان برداشت میشود  سرمایه ای که مال ملتی فقیر است با خیانت رهبران همان ملت به جیب سرمایه داران بین المللی میرود  در ظاهر کمونیست  کاپیتالیست و مذهب ها با هم در ضدیت هستند ولی ګویا رهبران همه آن ګروه ها در ناز نعمت مشغولند و پیروان ساده دل آنان به کینه ورزی بهم و تاکشت کشتار هم ادامه میدهند؟

       خوب راه چاره چیست ؟  اتحاد بین همه ما  کنار ګذاشتن تفرقه   و احترام به عقاید هم و ګرامی داشتن باورهای هم تا بهانه ای بدست غارتګران بین المللی برای سو استفاده از نیروی ما ندهیم.  رای زنی و کنار ګذاشتن فساد دزدی رشوه خواری و از بین بردن تعصب های بی پایه خرافه ها توهمات و رسیدن به سرچشمه علم و دانش و همکاری و تعاون  یاد ګرفتن اینکه بایست تیمی کار کنیم نه فردی  کنار ګذاشتن تمامیت خواهی و احترام به دیګران که بایست نهادینه ګردد.  نګاه کنید که کشورهای پیشرفته اکنون اتحادیه تشکیل میدهند ولی ما متفرق هستیم وبرای هم سوسه میآییم  خودمان را عقل کل میدانیم و میخواهم که همه پست ها مقام ها مال ما باشد و دیګران ګویا لیاقت ندارند که به کشور خدمت کنند؟  در حالیکه مشګل اساسی ما بیکاری  جهل خرافه پرستی بت پرستی  تمامیت خواهی  کمبود دانشګاه مدرسه های فنی و ورزشی و هنری  و نداشتن کارخانه های مادر است  ما وقت خود را صرف اتوموبیل رانی در شهری با ظرفیت محدود  تجمل با اجناس چینی و خرید وسایل لوکس  میکنیم  و با هم در تضاد هستیم بدون اینکه از دانش هم و از باورهای هم اطلاعات درستی داشته باشیم   مسلمانان قرآن نخوانده و بدون معلومات مذهبی عمیق خودرا دانشمند جا میزنند و به دیګران حمله میکنند؟  شاید یکی از مهمترین مشګلات ما نداشتن دانش مدرن و حتی دانش مذهبی باشد  که همه خود را علامه دهر فرض میکینم در حالیکه حتی یک کتاب مهم هم نخوانده ایم  و یا بدون هیچ تحقیقی خودرا عالم میدانیم؟ 

     و پستهای مهم را بدون داشتن دانش در آن رشته اشغال میکنیم و سرمایه های ملی و مردمی را برباد میدهیم  که همه به نفع غارتګران بین المللی است که ملتهایی بی خرد و نادان میخواهند تا آنان رابراحتی تاراج کنند؟ در این مرحله تنها آڼان مقصر نیستند که خود ماهم تقصیر داریم   تقصیر نداشتن اتحاد وهمدلی و اینکه همه فکر آنیم که تنها ګلیم خودرا از آب بیرون بکشیم و به دیګران بی تفاوتی میکنیم  بقول خانمی که میګفت که مردم ایران  ایران شما آن خاک نیست  این فرزندان آواره ایران و دربدر شده  هم ایران شماست؟  زنده باد اتحاد تمامی ملتهای دربند

  • Arash

    اینها همکاران شیطان هستند که از طرف الله مدینه آفریده شدند برای گمراه کردن و دروغگویی و حرامزاده بازی و دزدی و چپاول!وای بر مردمی که از اینها پیروی میکنند!خدا یکیست و آن اهورامزدا است که پندار و گفتار و کردار نیک را به جهانیان آموخت!الله و شیطان سگه کی هستند!؟شیطان کس نیست بلکه همان رفتار و کردار و پندار زشت است که ملایان آن را در این جامعه حاکم کردند!من خدا را در خود دیده ام با رفتار و کردار و پندار نیک!به امید اهور امزدای نیک سیرت ما این شیاطین را از این خانه بیرون میکنیم!به امید پیروزی حق عیله باطل!