آموزش رزم خیابانی برای به زانو در آوردن رژیم – تاکتیک جنگ ایذایی‎ ۱

خیزش و رستاخیز مردم در ۳۵ سال

مردم ایران در ۳۵ سال گذشته خیزش های فراوانی بر علیه رژیم آخوندی داشته اند و این گونه که برخی می گویند نبوده که ما مردم بی غیرتی بودیم و در این سال ها مقاومتی نکردیم. از همان اسپند ماه ۵۷ که زنان بر علیه حجاب اجباری راهپیمایی کردند گرفته، تا قیام دلاورمردان ارتشی در پایگاه شاهرخی (قیام یا کودتای نوژه) و رویدادهای خرداد ۶۰ و بسیاری جنبش های دیگر مانند قیام مردم اسلامشهر در دهه ۷۰ که رژیم با هلی کوپتر آن ها را به رگبار بست (مردم خشمگینی که در جلو راهشان همه ارگان های رژیم مانند کلانتری ها را نابود و تخلیه می کردند) ، تا جنبش دانشجویی ۱۸ تیر ۷۸ و جنبش اعتراضی سال ۸۸ و شماری دیگر… ولی پرسشی که مطرح می شود، این است که چرا این خیزش ها هیچ گاه به فرجامی نرس

در سال ۸۸ مردم با تظاهرات عظیم خود با مزدوران و آدم کشان رژیم در افتادند. زد و خورد مردم بی دفاع، با رژیم خون آشام مسلح یک مبارزه سخت و مرگ آوری بود. بسیاری از مردم در خیابان ها، به علت تیر اندازی بسیجی ها از پشت بامها، به دستور ابر جنایتکار مجتبی خامنه ای، به خاک و خون غلتیدند.

در سال ۸۸ مردم با تظاهرات عظیم خود با مزدوران و آدم کشان رژیم در افتادند. زد و خورد مردم بی دفاع، با رژیم خون آشام مسلح یک مبارزه سخت و مرگ آوری بود. بسیاری از مردم در خیابان ها، به علت تیر اندازی بسیجی ها از پشت بامها، به دستور ابر جنایتکار مجتبی خامنه ای، به خاک و خون غلتیدند.

چرا رستاخیز مردمی تا کنون به جایی نرسیده؟

گذشته از آفتاب پرست هایی به نام اصلاح طلب که هر روز رنگ عوض کرده و در لباس های گوناگون مردم را فریب داده و مایه به انحراف رفتن جنبش مردمی شدند، یک دلیل دیگر ناکامی، “عدم سازماندهی” بوده است. این یک حقیقت است که یک گروه اندک ولی سازماندهی شده می تواند به آسانی بر یک گروه بزرگ و پرشمار ولی سازماندهی نشده پیروز بشود.

نگاهی به سال ۸۸ بیاندازید، کل نیروهای سرکوبگر رژیم از بسیجی و سپاهی گرفته تا پلیس ضدشورش، شاید چیزی نزدیک به سد هزار تن یا نه می گوییم دویست هزار تن بودند، ولی مردم چه اندازه بودند؟. نزدیک به ۳ تا ۴ میلیون! تناسب و فزونی نیروهای مردمی را می بینید؟.  پس چرا حرکت مردم دستاوردی نداشت و رژیم توانست آن ها را مهار کند؟. پاسخ ساده است: چون که آن ها سازماندهی شده و ارگانیک بودند و در برابر، ما مردم پراکنده بودیم و سازماندهی نداشتیم، استراتژی و هدف نداشتیم.

شماری از مردم که می توانند رستاخیز را پیروز و موفق سازند

پس اگر ما هم به گونه ای سازماندهی شده و با طرح و برنامه باشیم، می توانیم به آسانی آن ها را به زانو در آوریم. برای سرنگونی رژیم غارتگر اسلامی نیازی به آن ۴ میلیون نبود، اونکه یک دهم آن یعنی ۴۰ هزار تن هم بسیار زیاد بود. شاید با ۱۰ هزار تن هم می شد این کار را کرد. به این شرط که این شمار مردم، سازماندهی شده باشند.
از بحث اصلی دور نشویم. در این جا می خواهیم برای سازماندهی کردن، تاکتیک هایی را با هم مرور کنیم. یکی از اون ها تاکتیکی به نام حمله ایذایی است.

این ویدیو گفتگو می کند از اقدامات فاشیستی رژیم علیه مردم در انتصابات ولایتی (انتخابات) که در خرداد ماه ۹۲ انجام گرفت. همه گونه پیش بینی شده بود تا جلو هرگونه تظاهرات و مخالفت مردم گرفته شود. به عنوان نمونه، حسن روحانی را به مردم میشناساند که در سال ۸۸ مأمور سرکوبی مردم بوده است.

جنگ ایذایی

در جنگ ها تاکتیکی به نام “جنگ ایذایی” وجود دارد و هنگامی به کار برده می شود که یک نیروی در حال جنگ نسبت به نیروی دیگر توان یا شمار کمتری دارد. واژه ایذایی به چم “اذیت کردن” می باشد. بدین گونه که یک نیرویی به گونه ناگهانی و با سرعت به دشمن یورش می برد و آن ها را غافلگیر می کند، سپس با ضربه زدن ناگهانی و هرچند کوچک به سرعت باز می گردد و اجازه نمی دهد که دشمن آرایش مناسبی بگیرد و از آن ها ضربه چندانی بخورد. خوبی این تاکتیک چیست؟

۱- دشمن  از یورش ما بی خبر است

این روش و تاکتیک دشمن را غافل گیر می سازد و بدانان اجازه دریافت هیچگونه خبری نمی دهد.

۲- ناآگاهی از شمار حمله کنندگان

دشمن نمی داند که حمله کنندگان ۱۰ تن یا ۱۰ هزار تن هستند. یعنی هر وقت که ما حمله کردیم آن ها مجبور هستند که آماده باش کامل به خود بدهند و نیروهای بسیاری را به کار بگیرند که با تکرار شدن این یورش های ایذایی، نیروهای آن ها خسته و فرسوده می شوند.

۳- تلفات کمی برای ما به همراه دارد. چون ناگهانی حمله کرده و سریع پراکنده می شویم.

این ویدیو  تلاش های بیکران آقای منصور اسانلو را در مبارزه با استبداد و رسیدن به آزادی نشان می دهد.

در شرایط کنونی یکی از راه های خوبی که برای مقابله با رژیم می توان به کار برد همین جنگ ایذایی است. فکرش را بکنید با دانستن این تاکتیک چه ضربه هایی که نمی شود به رژیم زد. بایستی که مبارزین تشکیل گروه های ۲،۳،۴، یا ۱۰ تن یا هتا بیشتر بدهند. با دوستان و کسانی که مانند شما می اندیشند و به اندیشه برون رفت از این شرایط نکبت بار میهن مان هستند، تشکیل گروه بدهید. آن گاه در روزهای متفاوتی به خیابان آمده و اقدام به هر گونه اختلال از کم خطرترینش که می تواند به آتش کشیدن سطل های زباله تا خلع سلاح کردن پاسدارها، بسیجی ها و آخوندها و گوشمالی دادن به اون ها باشد، بزنید.

با همین به آتش کشیدن سطل های زباله که خطر چندانی ندارد، رژیم باید چندین ارگان مانند، بسیج یا گارد ضد شورش و آتش نشانی و… را به محل بفرستد. آن هم برای یک حرکتی که دو سه نفر آن را به راه انداخته اند. حال اگر همین حرکت ها در چندین نقطه شهر (فرض کنید تهران) انجام گیرد و در شب ها و روزهای دیگر هم استمرار پیدا کند، ببینید چگونه نیروی های رژیم آشفته و فرسوده می شوند.

پس از گذشت مدتی، دیگر آن ها خسته می شوند و شاید اعتنای چندانی دیگر نکنند، و تازه آن گاه است که حرکت اصلی ما می تواند آغاز شود. به این صورت که در یک بزنگاه تاریخی به صورت غافلگیر کننده ای یکی از این حرکت هایی که آن ها گمان می کنند حرکت کوچک و بی خطری است را به قیام فراگیر و بزرگی تبدیل می کنیم. این باعث برهم خوردن نظم سرکوبگران می شود. به این تاکتیک “جنگ ایذایی”، نام دارد.

این ویدیو همبستگی مردم را در روبرویی با مزدوران رژیم که به عده ای هجوم می برند، نشان می دهد. کاری که وظیفه فرد فرد ایرانی در انجام آنست.

البته به این اندیشه نباشید که بگویید شما اکنون این را به همه گفتید و بسیجی ها و سپاهی های رژیم از آن آگاه شدند، پس دیگر فریب آن را نمی خورند. در پاسخ باید گفت که این چیزی نیست که آن ها ندانند. همان جوری که در آغاز نوشتار گفته شد، آن ها سازماندهی شده هستند، بنابراین از روزی که وارد بسیج یا سپاه شده اند، دوره ها و آموزش های ویژه رژیم را فراگرفته اند، و همه این مسایل را به آن ها گفته اند و خود همه چیز را می دانند. ولی چیزی که هست، این ها در آن روز موعود آنقدر آشفته و خسته شده اند که ناخودآگاه این گونه ای که گفته شد واکنش نشان خواهند داد.

رژیم همیشه در برابر انبوه مردم به وحشت می افتد و عقب نشینی می کند.

رژیم همیشه در برابر انبوه مردم به وحشت می افتد و عقب نشینی می کند.

  • شبگرد تنها

    شما ترسوها خودتون فرار کردید اونور آب و دارید حالتونو میکنید اونوقت میخوایید با جون جوانانی مثل من و امثال من بازی کنید البته من نگران جون خودم نیستم نگران اینم که با مردن امثال من شما از خون اونا سو استفاده میکنی و چهارتا چرت و پرت دربارش مینویسی. اگه راست میگی خوت بیا اینکارو بکن ما هم پشت سرت میاییم.
    اینا که تونستند ریگی رو دستگیر کنند، پهباد فوق پیشرفته ی امریکایی رو بنشونند نمیخوان بتونند من و امثال منو شناسایی و دستگیر کنند.
    شاید شما فکر کردید گوشای ما درازن و پشت گوشامون مخملیه