ریشه ی اسلامی و قرآنی توهین مکرر به زنان
متاسفانه ملایان چندان هم مقصر نیستند چراکه آخوندهای عقب مانده و خشک مغز مجبورند آیات قرآن را توجیه کنند، حتی اگر بر اساس تبعیض غیر انسانی اعراب بدوی باشد. حتی اگر دستور به کتک زدن زن داده باشد:
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبِیلًا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیا کَبِیرًا(النساء/۳۴)
این آیه به صراحت می گوید که مرد جنس برتر است و همیشه حق با مرد است و اگر زنی با مرد مخالفتی کرد ابتدا او را تهدید کنید و بترسانید و اگر کافی نبود او را تنها بگذارید و اگر کافی نبود آنها را بزنید….
مایه ی خجالت عثمان و دختر عمر است زیرا آنگاه که قرآن های با روایات مختلفه را آتش زدند این آیه را از قرآن شوم حذف نکردند!البته این آیه در ژمانی فرود آمده است که اعراب در جامعه ای بدوی و بدور از انسانیت بوده اند و زنان را چنان بار می آوردند تا جز برده ی جنسی نباشند و الگوی زن عرب دختری بود که ۹ سالگی باکره نباشد و تا ۱۸ سالگی چند فرزند داشته باشد و اگر زنده می ماند تا ۳۰ سالگی دارای نوه هم می شد! در اینچنین جامعه ی عقب افتاده ای است که آیه ای بدین خفت و خشونت از طرف خدای رحمان و رحیم نازل می شود.
(قرآن به صراحت می گوید: اگر زن اطاعت نکرد او را بزنید.حال مهم نیست حتی اگر زنی خردمند زیر دست مردی بی خرد و عقب افتاده باشد.مهم آن است که مرد ،مرد است!)
آیات قرآن به کرّات مردان را خطاب قرار می دهد ولی به ندرت زنان را مستقیما خطاب قرار داده است و بنوعی مردان را بعنوان ولی ابدی زن دانسته است که وظایفش را به او یادآوری می کنند.
عدم استقلال وجودی زن در داستانهای قرآن
در داستانهای قرآن(و تورات) که همگی ریشه ی سامی دارند زنان مستقل و تنها نیستند و نقشی جانبی در داستانها دارند. در آدم و حوا آفرینش آدم را چنان گفته است که آفرینش حوا بعنوان یک ابزار بازی و برای تنها نبودن آدم است و گویی خدا یک عروسک برای آدم ساخته است!
در داستان موسی زنان مختلفی نقش جانبی دارند که همچون فیلم-فارسی سیاهی لشگرند و صحنه داستان را پر می کنند. در داستان یوسف نگاهی که به زن شده است کاملا ابزاری و در اختیار شهوات مرد است. گویی زنان در دوران یوسف مغز نداشته اند و فقط واژن بوده اند.در داستان مریم و عیسی ،مریم موجودی است در راستای پدید آمدن عیسی و گویی مریم جز یک ظرف برای پیدایش عیسی نیست.
داستانهای بسیاری در قرآن هست که با تمام خرافات و دروغهای غیرعلمی و خرافی اش یک چیز را نشان می دهد: از نظر قرآن زن اسباب بازی مرد است که می توان خرید و فروخت و خرابش کرد! زن مملوک مرد است و این مرد است که”آدم” است و زن فقط حوّاست!
(زنان ثابت کرده اند که می توانند خارج از امیال جنسی الله مدینه بسیار پیشرفت کنند و امروز دیگر نیازی هم به نگهداری از طرف مرد ندارند، اما باز هم طبق قرآن آدم نیستند!)
تعارض افکار جاهلی محمد و علی جنایتکار با دنیای امروز
طبق روایات محمد سه دختر داشت که دوتا را به عثمان داد و روایت است که اولی زیر کتک عثمان مُرد و دومی چند روز پس از کتک خوردن هم! پس محمد عثمان را نفرین کرد ولی بعدا آشتی نمودند چرا که محمد مرد سیاست بود و هرچه داشت را از سیاست بازی اش و رد و بدل کردن دختران اعراب با خود بدست آورده بود.
همچنین روایات بسیاری درباره ی کتک کاری علی با فاطمه و قهر کردن او موجود است که نگارنده قصد ندارد این روایات را در این جا یادآور شود ( و آقایان مسلمان اگر علم دارند که هیچ و اگر از روایات اطلاعی ندارند افاضه ی فضل نفرمایند) اما مقصود من آن که متن قرآنی که به کتک زدن زن مستقیما و بدون هیچ درجه بندی اشاره می کند، برای اثبات وجود خشونت در محمد و یاران جنایتکارش کافیست و هیچ تفسیر و ماله کشی هم نمی تواند بگوید که “روایت است اگر می زنید با مسواک بزنید”.
یکی نیست بگوید آخر آیت الله بسیار با شعور از کجای متن قرآن فهمیدی که خدا گفته است زنان را با مسواک بزنید؟ و این روایات دست چندم نمی تواند واژه ی اضربوهنّ را معنا کند. علی در نهج البلاغه سخنرانیهای هجو آمیز و شرم آوری درباره ی زنان دارد که حتی ایمان زن مسلمان را هم ناقص دانسته است( و چه بهتر!) من همه ی بانوان ایرانی را به مطالعه و شناخت چهره ی واقعی علی امام اول پیشنهاد می دهم.
(در یک کشور اسلامی مردان به اسلام عمل می کنند و زن (نافرمان) را مانند سیرک حیوانات می زنند تا به گفته ی آیه ی ۳۴ نسا او را مطیع سازند)
قوانین زشت و مسخره در رژیم اسلامی
موارد متعدد از تضییع حقوق زن در قرآن به رساله ی توضیح الفساد مراجع شیعه رسید و پس از انفجار گهربار انقلاب اسلامی این قوانین به دادگاهها و قوانین مدنی کشیده شد. گاهی گمان می کنم که زنان نا آگاه ما در چه خواب خرگوشیی فرورفته اند و خبر از قوانین ضد بشری رژیم اسلامی ندارند.نداشتن حق گواهی برابر،نداشتن اجازه ی تحصیل مگر از مرد و حتی خروج از منزل، نداشتن حق ازدواج مستقل، نداشتن حق طلاق و حق ولایت بر فرزند.داشتن نصف سهم ارثیه. امکان ازدواج با ۴ زن همزمان برای مرد که می تواند باعث بیماری همسر شود. داشتن دیه ای کمتر از نصف مرد. نداشتن حق کسب وکار بدون اجازه ی مرد و…
همه ی موارد بالا از این آیه ی سخیف و موهن و بربری تفسیر شده است:
(بقره آیه ۲۲۸) زنان را بر شوهران حقوق مشروعی است چنانکه شوهران را بر زنان .لیکن مردان را بر زنان فزونی و برتری است.
بقولی قرآن می گوید: زن و مرد برابرند! اما مردها برابرترند! درواقع قلعه ی حیوانات در برابر قرآن کم می آورد و الله مدینه قلعه ی حیواناتی را نوشته که ۲۶ جلد المیزان ماله کش بزرگ علامه! طباطبایی هم نتوانست آن را حل کند!
(ماله کشی آخوند درباره ی احکام ضد زن اسلام)
از آنچه گذشت
زنان ایران امروز زیر بار سالها تبعیض و ستم آخوند و قرآن شوم خم شده اند و هویت خود را فراموش کرده اند. آخوندهای نجس و جنایتکاری چون علی دوزاری و تمساح یزدی سعی دارند به بانوان ما این را القاء کنند که زن بودن با انسان بودن متفاوت است و حقوق بشر اسلامی برای مردان است!
امروز استعدادهای علمی دختران ایران در دانشگاهها ، رژیم را ترسانیده است،چرا که با شمار بزرگی از دختران بیدار و فهمیده روبروست.این آمار بزرگ دانشگاهیان دختر در ایران خود سندی است بر اشتباهات قرآن و ملایان که از لو رفتن اشتباهات قرآن می ترسند،سعی دارند بزور هم شده عقل زن را ناقص جلوه دهند و طبق سخنان علی در نهج البلاغه زن را یک شیطان و کم هوش نشان دهند. بنا بر آنچه گذشت، وظیفه همه ی زنان کشورمان است که نگذاریم جایگاه علمی ما را این گروه زورمداران از ما بگیرند.
