ماجراجویی آخوند و کشوری ورشکسته بدون دستاوردی ۲۹

اداره سلیقه ای و استبدادی ایران

بارها گفته ایم که در عمل تفاوتی میان ولایت فقیه و پادشاهی صفوی نیست. دفتر و دیوان دکوری و مجلس و شورایش هم کشک است. هر چه بوده مراد و  اوامر ملوکانه بوده. اعراب حاشیه خلیج فارس بخوبی این رژیم اسلامی را شناخته اند و ایشان را “صفوی ” می نامند ؛ این بی  دلیل نیست و شباهتهای بسیاری بین سیاستهای دولت مذهبی شیعی صفوی و دولت امروزین ایران وجود دارد. اما تفاوت آن دوره کجا و امروز کجا. روزگاری که صفویه حاکم ایران شدند، شمشیر و زور حرف اول جهان را می زد و قدرت در برش شمشیر بود. اما امروزه در سده ۲۱ دیگر دیپلماسی و اقتصاد حرف اول را می زند  و حتی کشورهای ابر قدرتی مانند امریکا و چین  سعی دارند از روشهای دیپلماتیک و اقتصادی  بر جهان حکمفرمایی نمایند و می دانند که آگاهی بشر امروز راه را برای روشهای نظامی بسته است.

در واقع بدون دیپلماسی و اقتصاد، بزرگترین ارتش جهان را هم داشته باشی تضمینی برای موفقیت نخواهی داشت، چنانکه شوروی کمونسیت، نتوانست موفقیتی در عرصه جهانی بدست آورد و تجزیه شد.

این الماس 90 غیراتی که شوروی از آن تمبر زده است ، ضامن حکومت قاجار شد! ماجرا از آنجا بود که کنسول روسیه پس از قرارداد ترکمانچای کشته شد و شاه ایران نه توان مقابله با ارتش روس را داشت و نه توان کنترل آخوندهایی که باعث کشته شدن کنسول روسیه شده بودند. پس بناچار این الماس بسیار با ارزش را به همراه نوکرانش بابت عذرخواهی به روسیه فرستاد. ارزش این الماس را از قرار گرفتن روی تمبر کشور شوروی می توان دانست!

این الماس ۹۰ قیراطی که شوروی از آن تمبر زده است ، ضامن حکومت قاجار شد! ماجرا از آنجا بود که کنسول روسیه پس از قرارداد ترکمانچای کشته شد و شاه ایران نه توان مقابله با ارتش روس را داشت و نه توان کنترل آخوندهایی که باعث کشته شدن کنسول روسیه شده بودند. پس بناچار این الماس بسیار با ارزش را به همراه نوکرانش بابت عذرخواهی به روسیه فرستاد. ارزش این الماس را از قرار گرفتن روی تمبر کشور شوروی می توان دانست!

سران رژیم اسلامی هم در آرزو  و سودای مملکت شیعی صفوی هستند، غافل از اینکه دوران این تفکر گذشته است و جنگ و درگیری در منطقه ، بیش از هر جا ، به ضرر ایران فقیر و مفلوک است. ایرانی که نه ذخایر ارزی دارد و نه توان لجستیک یک درگیری نظامی.

بی سیاستی دول مستبد عرب در قبال یمن

اعراب حاشیه خلیج فارس هم بر خلاف گذشته، در برابر ایران تسامح به خرج ندادند و وارد بازی خطرناک نظامیی شدند که می تواند جغرافیای سیاسی عربستان را تغییر دهد. مناطق هم مرز عربستان با یمن عملاً در اختیار شورشیان یمنی است و کنترل مرز یمن با عربستان همواره ضعیف بوده است، چنان که در گذشته عربستان چند روستای مرزی خود را با یمن تخلیه کرده است.

دولتهای عرب منطقه هر چند از حمایت نسبی دولتهای خارجی برخوردارند و مجامع بین المللی در برابر دخالت ایشان در یمن سکوت نسبی کرده اند ولی در داخل این کشورها هستند افرادی که با این اعمال مخالفند و این می تواند زمینه را برای حملات احتمالی داخلی به امنیت این کشورها را فراهم آورد.

بر خلاف سرکوب مردم بحرین در سالهای گذشته ، باید دقت کرد که مردم غیر مسلح در کشور بحرین را نمی توان با نظامیان آموزش دیده و منظم حوثی یمن مقایسه کرد.همچنین برخلاف تبلیغات رسانه ها درباره  محدودیت شورشیان به حوثی های شیعه، به نظر می رسد گروههای دیگر یمنی هم با ایشان متحد شده اند و امیدی به ایجاد صلح در یمن با این دخالت اعراب نخواهد بود.

اعراب بجای مذاکره و ایجاد صلح در یمن بدنبال پاک کردن گروه پر قدرت حوثی مورد حمایت دولت شیعه ایرانند. بارها دیده ایم که سرمایه گذاری ایران بر روی گروههای عرب در لبنان و فلسطین و مانند آن چندان موفق نبوده است، چرا که رقیب آن عربستان بخوبی و بیش از ایران جیب این گروهها را پر کرده است و این گروهها به ایران پشت کرده اند. بنابر این شاید عربستان عجله به خرج داده است و به نوعی یک اشتباه خطرناک مرتکب شده است که می تواند یمن را برای سالها بمانند افغانستان درگیر جنگ و بی ثباتی نماید.

 اعراب بجای مذاکره و ایجاد صلح در یمن بدنبال پاک کردن گروه پر قدرت حوثی مورد حمایت دولت شیعه ایرانند. بارها دیده ایم که سرمایه گذاری ایران بر روی گروههای عرب در لبنان و فلسطین و مانند آن چندان موفق نبوده است، چرا که رقیب آن عربستان بخوبی و بیش از ایران جیب این گروهها را پر کرده است و این گروهها به ایران پشت کرده اند. بنابر این شاید عربستان عجله به خرج داده است و به نوعی یک اشتباه خطرناک مرتکب شده است که می تواند یمن را برای سالها بمانند افغانستان درگیر جنگ و بی ثباتی نماید.

اعراب بجای مذاکره و ایجاد صلح در یمن بدنبال پاک کردن گروه پر قدرت حوثی مورد حمایت دولت شیعه ایرانند. بارها دیده ایم که سرمایه گذاری ایران بر روی گروههای عرب در لبنان و فلسطین و مانند آن چندان موفق نبوده است، چرا که رقیب آن عربستان بخوبی و بیش از ایران جیب این گروهها را پر کرده است و این گروهها به ایران پشت کرده اند. بنابر این شاید عربستان عجله به خرج داده است و به نوعی یک اشتباه خطرناک مرتکب شده است که می تواند یمن را برای سالها بمانند افغانستان درگیر جنگ و بی ثباتی نماید.

ملت ایران همواره قربانی ماجراجویی آخوند

ماجراجویی آخوند بود که در دوران قاجار آران (کشور آذربایجان)  و نخجوان را از ایران جدا کرد. ایران و روسیه پس از جدا شدن گرجستان و ارمنستان در صلح بودند که ناگهان ملایان از پای منقل تریاک ،ملت را به جهاد فرا خواندند. ایران ناخواسته وارد جنگی شد که نتیجه اش عهدنامه ترکمانچای و جدایی تمامی ولایات شمال ارس بود.

ماجراجویی آخوند خمینی در صدور انقلاب اسلامی  و تحریک شیعیان عراق به انقلاب علیه صدام بود که به صدام تا دندان مسلح بهانه داد و او را وارد جنگ با ایران کرد. اما صدام بزودی پشیمان شد و می خواست غرامت بالایی هم بدهد ولی باز خمینی نادان بود که شش سال دیگر هم جنگ را ادامه داد و نیم میلیون کشته و مجروح روی دست مردم ایران گذاشت. خمینی با ماجراجویی و حماقت همیشگی اش اعلام کرد که باید پس از فتح عراق، قدس را نیز فتح نمایند. همین سخن  بی خردانه کافی بود که همه ی مجامع جهانی بر علیه ایران بسیج شوند و ملت ایران در سکوت بین المللی  دچار دردها و آلامی چون حملات شیمیایی شود.

ماجراجویی آخوند خمینی در صدور انقلاب اسلامی  و تحریک شیعیان عراق به انقلاب علیه صدام بود که به صدام تا دندان مسلح بهانه داد و او را وارد جنگ با ایران کرد. اما صدام بزودی پشیمان شد و می خواست غرامت بالایی هم بدهد ولی باز خمینی نادان بود که شش سال دیگر هم جنگ را ادامه داد و نیم میلیون کشته و مجروح روی دست مردم ایران گذاشت. خمینی با ماجراجویی و حماقت همیشگی اش اعلام کرد که باید پس از فتح عراق، قدس را نیز فتح نمایند. همین سخن  بی خردانه کافی بود که همه ی مجامع جهانی بر علیه ایران بسیج شوند و ملت ایران در سکوت بین المللی  دچار دردها و آلامی چون حملات شیمیایی شود

ماجراجویی  خمینی در صدور انقلاب اسلامی و تحریک شیعیان عراق به انقلاب علیه صدام بود که به صدام تا دندان مسلح بهانه داد و او را وارد جنگ با ایران کرد. اما صدام بزودی پشیمان شد و می خواست غرامت بالایی هم بدهد ولی باز خمینی نادان بود که شش سال دیگر هم جنگ را ادامه داد و نیم میلیون کشته و مجروح روی دست مردم ایران گذاشت. خمینی با ماجراجویی و حماقت همیشگی اش اعلام کرد که باید پس از فتح عراق، قدس را نیز فتح نمایند. همین سخن بی خردانه کافی بود که همه ی مجامع جهانی بر علیه ایران بسیج شوند و ملت ایران در سکوت بین المللی دچار دردها و آلامی چون حملات شیمیایی شود.

ماجراجویی هسته ای خامنه ای هم که بیست سال است ملت ایران را بجای را پیشرفت و سعادت، در فقر و تحریم و نیستی انداخته است. براستی چه کسی در ۱۵ سال گذشته از سیاستهای هسته ای رژیم ایران متضرر شد؟ اسرائیل؟، یا مردم ایران؟. عقب نشینی شدید و یکطرفه ایران از دو سوم عملیات هسته ایش نشانه چیست؟. آیا غیر از این است که ایران با این عقب نشینی میلیاردها دلار هزینه بیجا را هدر داده است؟. اگر این کار را ۱۲ سال پیش کرده بودند و این ۱۲ سال را تلف نمی کردند، آیا این همه مشکلات بزرگ اقتصادی و فقر فزاینده در اثر تحریم و انزوای ایران پیش می آمد؟. چه بر سر صنایع و  توریسم ایران آمده؟.  این همه جوان متولد دهه ۶۰ که بزودی پیر می شوند، هنوز بیکارند!

 

ملت ایران باید مراقب باشد قاجار تکرار نشود

ماجراجویی آخوند در قاجاریه و حمایت مردم از ایشان به بریده شدن سر ایران انجامید و قسمت بزرگی از بهترین و آباد ترین  نقاط کشور  از ایران جدا شدند. امروز هم دخالت آخوند در بحرین و عراق، در لبنان و سوریه و اخیراً یمن ، می تواند به پایانی غم انگیز  بیانجامد که جدایی و تجزیه بد ترین حالت آن است. آخوند پول دارد، قدرت دارد ولی شجاعت ندارد. جوانان میهن هستند که همواره از مرزها دفاع کرده اند ولی یک اشتباه و بی سیاستی رژیم اسلامی و دخالت بیجا در منطقه می تواند اژدهای امریکا را با  حمایت اعراب بسوی ایران بازگرداند.  نا رضایتی و چانه زنی اعراب و اسرائیل با امریکا نشان می دهد که ایشان به امریکا برای حمله به ایران فشار آورده بوده اند ولی شخص اوباما صلح را بر جنگ ترجیح داده است. این ظاهر ماجراست ولی همه می دانند که سیاستهای امریکا در حمایت از منافع خویش است و اگر امریکا ببیند که منافعش توسط رژیم نادان ایران به خطر افتاده است، در حمله و تلافی درنگی نخواهد کردو بمانند خلع سلاح قذافی و سرنگونی وی که در یک برنامه ۵ ساله برگزار شد!

ملت ایران باید مراقب باشند که این ملایان شیعه  بمانند قاجار بی کفایتند و ظلم و بی عدالتی شان میتواند به تجزیه کشور کمک نماید.  تبعیض و ظلم ایشان در همهجا هست چه در تهران و چه در مرزها ولی این ما هستیم که با اتحاد بر علیه این ظالمان و دزدان ، رژیم دموکرات با تساوی همگی اقوام را خواستاریم تا اتفاقات قاجار دوباره تکرار نگردد.

ملت ایران باید مراقب باشند که این ملایان شیعه بمانند قاجار بی کفایتند و ظلم و بی عدالتی شان میتواند به تجزیه کشور کمک نماید. تبعیض و ظلم ایشان در همه جا هست چه در تهران و چه در مرزها ولی این ما هستیم که با اتحاد بر علیه این ظالمان و دزدان ، رژیم دموکرات با تساوی همگی اقوام را خواستاریم تا اتفاقات قاجار دوباره تکرار نگردد.

ملت ایران باید بیدار باشد و فریب شعارهای تجزیه طلبی را نخورد. این رژیم ممکن است برای حفظ خود ، تجزیه طلبان را علم نماید تا بهانه حضورش را پیوسته کردن ایران معرفی نماید. دستاوردی که برای این رژیم نیست. نه مانند صفویه کشور ساختند و نه مانند پهلوی مدرنش کردند. بیشتر به قاجار می برند این دزدان، می برند و می فروشند و اگر هم ایران تجزیه شد، فرار می کنند!  بزرگترین عامل برخاستن گروههای تجزیه طلب بی عدالتی و استبداد است. سخنم با این هموطنان است : دوستان ، تبعیض هست ، استبداد هست ولی گمان نبرید که تنها برای شماست! گمان نبرید که در تهران فقر و تبعیض و فساد نیست. بیشترین تبعیض و فقر را شاید بتوان در تهران دید! پس اگر ریشه استبداد و تبعیض بخشکد ، شما به خواسته ات خواهی رسید. درسایه آزادی و برابری همه ، خواسته های شما برآورده خواهد شد.

  • faghat kherad

    وقتی قطع نامه با اکثریت ارا بر ضد جمهوری اسلامی در سازمان ملل تصویب میشود بیانگر یک مطلب است و ان اینکه در طی ۳۷ سال حیات این رژیم هرگز دنیا فریب ظاهر سازیش را نخورده و تمام شعارهایش برای گمراهی عده ای در داخل ایران است. تنها حامیان جمهوری اسلامی حکومتهای روس و چین کومونیستی هستند که تاریخ بارها نشان داده که سلامشان بی طمع نیست.در طی ۳۷ سال گذشته پول نفت ایران بجای اینکه صرف ابادانی و رفاه زندگی اجتماعی مردم این مرز و بوم شود برای پرورش تروریست و ترویج شیعه گری افراطی در خاور میانه و افریقا شده است.
    و این شرارت ها در این نواحی شاید در این مدت با مدارا ی کشورهای همسایه و سیاستی کج دار و مریز در قبال رژیم فاشیست مذهبی جمهوری اسلامی بقولی زیر سبیلی رد شده باشد ولی اکنون دیگر انها نیز از این دخالتهای بیجا و ایجاد هرج ومرج در کشورهایشان به ستوه امده و با ضربه شصتی نظامی در واقع التیماتومی به ایران داده اند. این یک حقیقتی تلخ ولی انکار ناپذیر است که در صورت نبردی نظامی ایران حتی یک حامی در هیچ یک از مرزهایش ندارد و از هر سو بالقوه امکان درگیری برایش وجود دارد. هر گونه تجاوز نظامی به ایران زمین هر چند از نظر من و تمام ایرانیان میهن دوست بشدت محکوم است ولی مسیر حرکت جمهوری اسلامی بدبختانه بسوی این پرتگاه است.و تنها راه جلوگیری از این سناریوی وحشتناک تغییر رژیم از درون ایران است که این نیز نیاز به اتحاد تمام اقوام و مذاهب و کلا همگی مردم ایران دارد که رسیدن به این اتحاد خود داستانی دیگر است…………..

  • پرچم شیر و خورشید

    مرگ بر جمهوری کثیف و جنایتکار عسلامی
    مرگ بر خامنه ای مزدور
    زنده باد حکومت باشکوه و پرافتخار شاهنشاهی
    جاوید شاه.

    • کوپرنیک 2007

      ای کاش بجای اینهمه نفرت و توهین تحلیل هایی ارائه دهیم تا راهگشایمان در این وضع فلاکت بار باشد
      در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه ای برون آ ای کوکب هدایت

  • آریابد

    با درود به نویسنده ,و اعضای محترم سایت وکاربران با شخصیت, با خواندن اینگونه مقالات ارزشمند و دیدن برخی از کامنتها همیشه یاد آن مثل معروف میافتم که می گوید:مه فشاند نور و سگ عوعو کند. پایدار باشید.

    • نوید

      بلاخره نتونستی خودت رو کنترل کنی و باطن رکیک خودت رو ریختی روی دایره معمولا تیپهایی مثل تو نمیتونند در عالم منطق و ادب دوام بیاورند اینست که میکوشند با گل آلود کردن فضای سایت با فحشهای رکیک قدری عقده گشایی کنند این بر مسولان سایت است تا با برخوردی منطقی امثال تو را ادب کنند در غیر اینصورت با سکوتشان مهر تاییدی بر روش زننده ات خواهند زد و آنوقت نیز با بمباران کامنتهای رکیک و اختلال در عملکرد طبیعی سایت مواجه خواهند شد.

      • آریابد

        باز هم یاد آن مثال معروف و عامیانه افتادم که میگوید چوب رو که ورداری گربه دزده درمیره.من قبل از تو کامنت نوشته بودم،چرا به خودت گرفتی؟إإ

        • کوپرنیک

          چون تنها کسی که مقابل رویه زشت شما ایستاده منم و سایرین می آیند و چهار تا فحش ناموسی میدهند و میروند اما من علی رغم آنکه در هدفم با شما اشتراک دارم اما بشدت با این رویه زشتتان مخالفم و هر طوری شده تلاش خودم را خواهم کرد

          • آریابد

            جناب نوید-کوپرنیک ویاهر نامی که دارید,من هیچ هدف مشترکی با کسی که همسویی با حکومت داعشی آخوندها دارد،ندارم،به امید آزادی کشور و هم میهنانم.

          • کوپرنیک 2007

            منظور من از شما کسانی است که حقیقتا بدنبال دموکراسی .آزادی بیان و سکولاریزم اند و نه شخص شما و در ضمن شما چگونه وطن پرستانی هستید که به بهانه مبارزه با سلطه آخوند راهی را انتخاب نموده اید که ریسک آن بالا بوده و احتمال سقوط کشور در ورطه جنگ داخلی در آن بسیار بالاست.
            آیا مخالفت با سرنگونی یک نظام منحط به جهت هراس از افتادن کشور در غرقاب جنگ داخلی نامش همسویی با رژیم داعشی است؟
            آیا بواقع همین است آخر منطق و استدلال و انصاف شما؟؟؟

          • Baran Bahari

            اصلاح زمانی ممکن است که اصول درست باشد. قانون اساسیی که بر اساس حاکمیت الله! باشد نتیجه اش استبداد است که دیدیم. قانون اساسی که بر اساس دین و رسمیت یک مذهب باشد… نتیجه اش را که دیدیم…. خانه از پای بست ویران است. قانون اساسی مشروطه بسیار بهتر از این دست گل بهشتی و ابراهیم یزدی است.
            اسلام استریل و تصفیه شده نتیجه اش طالقانی و مجاهدین خلق شد!
            اصلاح طلبی نتیجه اش قتلهای زنجیره ای و وامها و دزدیهای میلیاردی پس از ۱۸ تیر شد!
            ما اصلاً اسلام نخواهیم… آخوند نخواهیم.. امام ته چاه نخواهیم…. امام و مولای قاتل ۷۰۰ اسیر نخواهیم…. ما اگر دین نخواهیم… تکلیف شما … حکومت مورد نظر شما… آن دموکراسی دینی شما با ما چیست؟ ما اگر نخواهیم مطابق دین و خرافات شما عمل کنیم و مطابق عقل بخواهیم پیش برویم تکلیف قوانین و احکام دین شما با ما چیست؟ ما اگر در کوچه و خیابان از پیامبرتان و جنایاتش بگوییم تکلیف شخص شما و امثال شما با ما چیست؟
            آیا جرأت داری که اعتراف کنی هر مسلمانی یک داعش پنهان است و فقط چاشنی انفجارش متفاوت است؟

          • کوپرنیک 2007

            آنچه که امروز در ایران اتفاق می افتد ثمره انقلابی است که در سال ۵۷ اسلاف شما آنرا ببار آوردند و اکنون میوه های تلختر از زهر آن در کام ملت زجر کشیده است.
            آخر چه زمانی من از حکومت دینی دفاع کرده ام که اینگونه بی محابا تهمت میزنید؟
            آیا مخالفت من با طرح براندازی از تزس افتادن کشور در بحران جنگ داخلی معنایش طرفداری از نظام حکومت دینی است؟
            و آیا مخالفت من با توهین به عقاید توده مردم بمنظور جلوگیری از تحریک عوام بر علیه فرایند سکولاریزم از سوی صاحبان قدرت نامش اسلام داعشی است؟؟؟
            من نیز علی رغم اعتقاد شخصی ام به گوهر دین ( و نه لزوما دین اسلام) بشدت به مدیریت علمی جامعه توسط سیستمی سکولار معتقدم
            اما دشمن این تفکر در وهله اول خود نظام دینی است که سایر مدیریتها از جمله مدیریت علمی را مردود می داند.
            و در وهله دوم امثال شما هستید که آرمانتان برپایی حکومتی ضد دینی است که در صورت موفقیت. چنین حکومتی بویی از سکولاریزم و تکثر گرایی نبرده و مانند نظام فعلی دگر اندیشان را قلع و قمع خواهد کرد.و نوع دیگری از سلطه و دیکتاتوری را براه خواهد انداخت
            دیکتاتوری دینی و دیکتاتوری ضد دینی هردو از آبشخور فاشیسم سیراب خواهند شد.
            اینست که من تفاوتی نوعی میان شما و هیات حاکمه ایران نمی بینم تنها اختلاف شما در جهت گیری عقیدتی تان میباشد و نه در اصول و آرمانها
            در ضمن منظور من از اصلاح نه آنچیزی است که شما نیز بحق بدان اشاره و آنرا بدرستی رد کردید.چرا که آن اصلاح طلبی فقط نوعی قدرت طلبی در داخل هیات حاکمه ایران بود که تا حدودی به حاشیه رفت و اکنون نیز میکوشد به صحنه برگردد بلکه اصلاح حقیقی تنها در پرتو دانش و تجربه و آگاهی صورت میگیرد
            هرگاه ملتی به این حقیقت نائل شود که نظام حکومتی میبایست تنها بر اساس اصول علمی ( و نه دینی ) و عدالت فرگیر بر مبنای قانون شکل بگیرد آن ملت راهی به سعادت خواهد یافت. و لاغیر باید مبنای تمام روابط متقابل اجتماعی و … تنها و تنها بر اساس قانون باشد و بس و آنهم نه قانونی که از حوزه شریعت گذشته باشد. بلکه قانونی که بر اساس خرد جمعی و سکولاریزم تدوین شده باشد

          • سرافراز پارسی‌

            جناب آقای فیلسوف الله (ع) شما بهتر است که نگرانی خودتان را با مقام معظم رهبری مطرح نمایید که با نادانی هر چه تمام تر ایران به را به فلاکت اندخته. اوست که در این پرونده فاجعه اسلامی از متهمین درجه یک تشریف دارد. اوست که بیلیون‌ها دلار ثروت مردم و نسل‌های آینده را هزینه توهمات و کینه‌های شخصی خودش کرده است. اوست که تا روزی چند نفر را اعدام نکند شب آرامش ندارد. اوست که آینده کشور نازنین ما را تیره و تار کرده است. اوست که از شادی و سعادت مردم ایران رنج میکشد و حرص می‌خورد. اوست که……

            آن چه من و دیگر مخالفان رژیم آخوندی میگوییم بیان حقیقت است.

          • کوپرنیک 2007

            مگر ما منکر واقعیاتی که گفتید هستیم؟؟؟
            اینها واقعیاتی است هرچند تلخ ولی بهر صورت چیزهایی است که اتفاق افتاده و هیچ وجدان بیداری قادر به انکار آن نیست
            و من نگرانی ام را در وهله اول با خدای خویش در میان میگذارم و سپس با کسانی چون شما که بواقع و نادانسته پوینده راهی بی فرجام و خطرناک برای خود و ملتتان هستید.
            و درود بر آنکس که پوینده راه راستی است

          • ahhhhhhh

            راهی که در پیش گرفتی درست نیست

          • آرش آریانی تنها

            بقول ارنست یونگر متفکر شهیر آلمانی در کتاب ارزشمند و عمیق عبور از خط که پیرامون نهیلیزم اروپایی نگارش یافته عنوان میکند راهی که ما در بستر نهیلیزم در آن طی طریق میکنیم راهی است که نه از درون به آن اطمینان کامل داریم و نه از برون و من بی آنکه ادعایی داشته باشم تنها بر اساس یک سیر منطقی در تجربه و تفکرات و مطالعاتم دست به تحلیل میزنم تحلیلی که ممکن است هر لحظه عکس آن به خودم ثابت گردد بنابراین چه کسی میتواند ادعای دستیابی به حقیقت را بگونه ای مطلق مطرح نماید؟؟؟

          • آریابد

            جناب نوید-کوپرنیک ویاهر نامی که دارید وقتی میگویی اسلاف شما انقلاب ۵۷ را ببار آوردند،بنابراین اسلاف شما جناب نوید-کوپرنیک در ایران نبودند،پس کجا بودند. گوهر دینت هم مال خودت ،بهشت هم مال خودت راستی با کلمات زیاد بازی کرده ای نمونه آن: (ترس افتادن کشور در بحران جنگ)اگر فرض محال رابر این بگیریم آنچه که ادعا میکنی هستی بجای ترسیدن ،یا ترساندن(نترسیدن الزامأ جنگیدن مستقیم نیست)همدلی کن،زیرا روشی که داری راه و روش حزب اللهی های مدرن است.

          • کوپرنیک 2007

            تعصب دینی و اباحه گری در تفکر هر دو روی یک سکه اند.سکه فاشیزم را میگویم.
            اگر نظام ایران با چماق دین به تحمیل اتوریته دینی بر جامعه مشغول است. تفکر ضد دینی شما نیز در صورت توفیق خود به اتوریته دیگری تبدیل خواهد شد و مانند نظام فعلی از لوازم سلطه فاشیستی بر جامعه سود خواهد جست. پس چگونه میتوانم با جریان شما همراهی کنم زیرا بوضوح می بینم که این سایت با شعار سکولاریزم آزادی بیان و تکثرگرایی به جنگ سلطه سکاندران دینی رفته اما در عمل از همان اهرمهایی بهره می برد که نظام فعلی برای سرکوب مخالفانش تکفیر. توهین. افترا و تهمت. بایکوت و … فقط قادر به حذف فیزیکی مخالفانش نیست.
            من یک دیندارم اما بشدت معتقد به ایجاد نظامی دموکراتیک و سکولار مانند نظامهای حکومتی کشورهای حوزه یورو و امریکای شمالی ام.
            من به حجاب اعنقاد کاملی دارم اما در عین حال معتقدم حجاب مسئله ای شخصی است و میبایست در جامعه آزاد باشد.
            اگر زنان و مردان در انتخاب پوشش آزاد باشند بسیاری از معضلات فعلی درمان خواهد شد( این مطلب را از زاویه روانشناسی اجتماعی میگویم)
            هر انسانی در انتخاب عقیده و روش زندگی اش آزاد است.جمهوری اسلامی همواره درصدد تحمیل نوع خاصی از جهان بینی و روش زندگی بر جامعه بوده شما نیز چنین می اندیشید بنا براین هم شما و هم سلاطین فعلی دشمن آزادی و کرامت انسانید و من نیز دشمن هر نوع اتوریته ام اینست موضع تغییر ناپذیر من

          • اردشیر

            اقای محترم،

            من آن چه را فرمودید به دقت خواندم. زیاد دور از حقیقت نگفتید. این تعصبی که برخی‌‌ها در مخالفت با اسلام ابراز میکنند خود باعث نگرانی است. ولی‌ لازم دیدم چند نکته را خدمت شما عرض کنم:

            ۱-این تعصب در مخالفت با اسلام خود به خود و یک شبه به وجود نیامده است. این روحیه ضدّ اسلامی که در جامعه ما رو به گسترش است نتیجه عملکرد فاجعه بار آخوند‌ها و در صدر آنان خود خمینی و خامنه‌ای است. شما گریبان کسانی‌ را گرفته اید که از دست آخوند و مغازه دین فروشی او زیان‌های هنگفتی کرده‌اند. روش شما نیز در بحث و گفتگو و این که مرتب نام خود را عوض می‌کنید نیز نفت بر آتش خشم میپاشد.

            ۲-با شخص دیگری که در همین سایت به شما توصیه کرده که “نگرانی خود را با خامنه‌ای مطرح کنید” کاملاً هم عقیده هستم. شما هم بهتر است که روش بحث خود را عوض کنید و هم اینکه صدای خود را برای آخوند و نوکرش بلند کنید.

            ۳-از این که به عبدل کریم سروش استناد کردید بسیار دل سرد شدم. من خودم یکی‌ از قربانیان فاجعه انقلاب فرهنگی‌ این آقا هستم. شما نبودید تا ببینید که وقتی‌ یک مشت جوان ریشو و متعصب و بیسواد به دفتر کار شما بریزند و حاصل یک عمر تحقیق و مطالعه شما و رسله پایان نامه دانشجویان و خلاصه هر چه که دم دستشان است را از پنجره به بیرون پرتاب کنند یعنی‌ چه. اضافه بر این که فحش‌های رکیک هم بدهند. شما نمی‌‌دانید شاید هیچ وقت هم ندانید که وقتی‌ به حکم یک طلبه بیسواد شما خانه نشین میشوید یعنی‌ چه.

            من هیچ وقت عبدل کریم سروش را نمی‌‌بخشم نه‌ به خاطر خودم بلکه به خاطر دانشجویانم که سرمایه‌های این آب و خاک بودند و هر کدام به گوشه خزیدند و پر پر شدند. من قدر و منزلت تحصیل دانشگاهی را بسیار ارج میگذارم و از این فاجعه اسلامی و بانی‌ و مجری آن بسیار دل شکسته شدم. من از شهر کوچکی در جنوب ایران برخاستم. شما اصلا میدانید جهرم کجا است؟ بله از آن شهر کوچک پای به دانشگاهی گذاشتم که رژیم پهلوی ساخته بود. چون دانشجوی ممتاز بودم من را به فرانسه و پس از آن به سوئیس فرستادند. وقتی‌ با درجه دکترا به ایران باز گشتم من را به شغل مناسبی در دانشگاه گماشتند. و تا زمانی‌ که این آقای سروش و همکاران ریشدارش به دانشگاه ریختند در آن منصب بودم.

            بله بر خلاف بازرگان، سنجابی، سحابی و شایگان و تعدادی دیگر من سپاسگزار رژیم پهلوی بودم و هستم که امکان رشد و ترقی‌ برای من و امثال فراهم کرد. شما نیز قدری انصاف داشته باشید.

          • کوپرنیک 2007

            سخنانی بحقی که گفتید از سر صدق و راستی بود و واقعا باعث تاثرم شد.
            خدا را گواه میگیرم من نیز ارادتی به سروش ندارم لیکن هرگاه سخن درستی بشنوم ( بنا به روحیه پژوهشی ام)دیگر به گوینده آن کاری ندارم.
            تغییر نام نیز چیزی بود که اعضای سایت نیز دائما بدان مبادرت می ورزند. من نیز بنا به شیطنت و جنگ روانی دست به این کار میزدم.
            لحن مودبانه و فرهیخته تان اجازه مخالفت به من نمیدهد به روی چشم . از این پس من با نام آرش آریانی ظاهر خواهم شد نام یکی از دوستانم که در عنفوان جوانی به قهقرا رفت استعدادی خدایی که نابود شد. (گرچه نام حقیقی من کوروش است)
            برایتان بهترینهای نظام هستی را خواهانم

          • آریابد

            جناب نوید-کوپرنیک ویاهر نامی که دارید فکر نمیکنم مشکل بینایی داشته باشید پس سوالم راتکرار میکنم: وقتی میگویی اسلاف شما انقلاب ۵۷ را ببار آوردند،بنابراین اسلاف شما جناب نوید-کوپرنیک در ایران نبودند،پس کجا بودند؟ راستی تنها با کلمات و جملات بازی نمی کنید بلکه مرتب از این شاخه به آن شاخه می پرید،نمونه آن: من یک دیندارم اما بشدت معتقد به ایجاد نظامی دموکراتیک و سکولار مانند نظامهای حکومتی کشورهای حوزه یورو و امریکای شمالی ام؟إإجناب نوید-کوپرنیک ویاهر نامی که دارید،از کامنتهای شما میشود میزان تنفرتان به کشورهای فوق را میشود فهمید پس محبت کرده هرآنچه فکر می کنید نخست مرور کرده،بعد بنویسید زیرا اینگونه فرار کردن و بجای جواب دادن به سوال اصلی موضوع دیگری را مطرح کردن را همه بلد هستند. وقتی جواب این سوال مهم را گرفتم به موضوعات دیگرتان (تعصب دینی و اباحه گری-اتوریته دینی)خاهیم پرداخت.

          • آرش آریانی تنها

            جناب آریابد وقتی میگویم اسلاف شما منظورم میراث تفکر براندازانه است که متاسفانه هنوز دست از سر ملتهای جهان سوم برنداشته و همچنان قربانی میگیرد اما جهت اطلاع تان عرض میکنم در آن زمان ما در قالب سفری زیارتی_ سیاحتی مشغول گشتن در کشورهای ترکیه سوریه عراق اردن هاشمی و عربستان سعودی بودیم و اتفاقا روح اله خمینی را نیز در نجف و قبل از رفتن به نوفل شاتو دیدیم وقتی به بغداد رسیدیم موسم تازه قدرت در عر اق بود با نگاهی به اوضاع عراق کاملا معلوم بود که این کشور در حال تدارک جنگی بزرگ است

            شما نیز بهتر است دست از روانشناسی بازی برداشته و عمق تنفر مرا از کشورهای اروپایی از نوشته هایم استخراج نکنید
            شخصیت انسانها پیچیده تر از آنست که بتوان بوسیله این روانشاسی بازیها آنرا با چند واژه تحلیل کرد.

          • آریابد

            جناب نوید-کوپرنیک سابق وکربلایی یاحاجی آرش آریانی تنهای فعلی(هر چند گفتی این بابا هم مرده رفته پی کارش) من نخواستم بقول شما روانشناسی بازی در بیاورم و البته شخصیت شما خیلی پیچیده تر از آنستکه افراد عادی مثل من با شما وارد گفتگو شوند و چون شخصیت پیچیده ای دارید(به کامنتهایتان دقت کنید) بهتر است با افرادی که مدارک دانشگاهی در رشته روانشناسی دارند گفتگو کنید.

          • Baran Bahari

            اصولن چیزی بنام حکومت ضد دینی نداریم مگر اینکه بر پایه یک ایدئولژی مشابه دین باشد و این خلاف سکولاریسم است. همچنین هیچ حکومت دینی سکولار هم نداربم مگر این که دینی نباشد!

  • motahed

    In nefrate omumie az Arabestan neshon dad ke ta konemon nazarand ma iraniha motahed nemeyshavim

  • سرافراز پارسی‌

    با توجه به کامنت هایی که این آقای فیلسوف به نام‌های گوناگون می‌گذارد و با توجه به روش نگارش و انشأ او و همچنین با توجه به عمکرد جمهوری آخوندی من به این نتیجه رسیده‌ام که این آقا هم یکی‌ از عمله‌های خامنه‌ای ایست. هم اوست که برای بد نام کردن مخالفان رژیم آخوندی خودش واژه‌های زشت و فحش‌های رکیک حواله آخوند و اسلام می‌کند و بعد در نقش فیلسوف ظاهر میشود و یک سری مطلب بی‌ سرو ته را به عنوان نصیحت تحویل ما می‌دهد.

    این کار بخشی از جنگ روانی‌ است که آخوند‌ها علیه مخالفانشان راه انداخته اند و بخش دیگرش در سینمای جمهوری هم اجرا میشود. به این معنی‌ که دزدان و قاچاقچیان همه نام‌های ایرانی‌ دارند در حالیکه آدم‌های درستکار و فداکار نام‌های عربی‌.

    آقای آرش آریانی، یا همان ساسان و نوید و دمکلس و کپرنیک و… برو به ارباب عمامه به سرت از قول من بگو: خودتی

    • کوپرنیک 2007

      خدا را شاکرم که اینگونه تهمتهای ناروایی از شما به من میرسد در حالیکه همه تلاشم کشور عزیزم و نیز سربلندی هموطنانم ( همانان که در این سایت بارها آنها را با عناوینی چون فرصت طلب خودفروخته نادان مسخ شده و …خوانده اید)
      من مخالف هرگونه براندازی از جمله حماقت ۵۷ ام چرا که جبران خرابیهای پس از آن امری است بی نهایت دشوار
      و نیز مخالف توهین به عقاید توده مردمم ولو از نظر ما غلط باشند
      من نیز مانند شما به کوتاه شدن دست دین از قدرت معتقدم اما این راهی که شما انتخاب کرده اید انتهایش سوریه ای دیگر لیبی دیگر عراقی دیگر و یمنی دیگر و …خواهد بود و نفرین بر آنانکه خواهان چنین سرنوشت هولناکی برای کشورشان باشند و چنین کسانی تنها شایسته خوابیدن در گورند و بس.

  • آرش آریانی

    منبع: وی او ای ۹۴/۰۲/۰۴ | ۲۳:۰۳

    کمیته «آزادی قلم» مؤسسه پِن نیوانگلند اعلام کرد که جایزه امسال «واسیل استوس» برای آزادی در نوشتن، به ستار بهشتی وبلاگ نویس فقید ایرانی اهدا شده است.

    ستار بهشتی در سال ۱۳۹۱ به دلیل انتقاد از حکومت ایران توسط پلیس امنیت سایبری بازداشت شد و بر اثر جراحت های ناشی از شکنجه در طول بازداشت، جان خود را از دست داد.

    او کارگری جوان بود که وبلاگ نویسی را با هدف حمایت از حقوق کارگران و دیگر حقوق اساسی بشر و متحد کردن صدای فعالان در ایران و جهان آغاز کرد.

    مراسم اهدای این جایزه روز پنجشنبه ۳۰ آوریل (دهم اردیبهشت ماه) در دانشگاه ام.آی.تی در شهر بوستون ایالت ماساچوست برگزار خواهد شد.

    قرار است سخنرانان در این مراسم، درباره میراث و اهمیت ستار بهشتی، حقوق بشر و آزادی بیان در ایران، صحبت کنند. همچنین برنامه فرهنگی خواندن اشعار ایرانی و آمریکایی، همراه این مراسم خواهد بود.

    شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۳ از طریق ویدئو از بریتانیا به ستار بهشتی و دیگر نویسندگان و ناراضیان پیام و درود خواهد فرستاد. خانم عبادی، حقوقدان و فعال حقوق بشری، نخستین ایرانی برنده جایزه نوبل است.

    دیگر شرکت‌کنندگان دراین برنامه جباری عاصم، لیلا فرجامی، جورج گاربوویتس، ریچارد هافمن، فنی هاو، علا خاکی، شهریار مندنی‌پور، مجید نفیسی و جین آنرو هستند.

    جایزه واسیل استوس به نویسندگانی داده می شود که به دلیل بیان صلح آمیز نظرها و آرای خود، مورد تعقیب و آزار قرار گرفته و در برابر سانسور و فشار مقاومت کرده‌اند.

    این جایزه به احترام واسیل استوس، شاعر پیشرو اوکراینی و یکی از آخرین شاعران اوکراین که در گولاگ شوروی سابق درگذشت، به نام او نامگذاری شده است.

    • آریابد

      جناب نوید-کوپرنیک سابق وکربلایی یاحاجی آرش آریانی فعلی(هر چند گفتی این بابا هم مرده رفته پی کارش) همه این خبرهایی که در بالا نوشتی درست، نه تنها شما بلکه ما هم خبر داریم،چون دیدن وشنیدن اخبار صدای امریکا ودیگر رسانه ها تنها کار شما نیست، ولی منظورتان از این کار چی بود؟!
      جناب نوید-کوپرنیک سابق وکربلایی یاحاجی آرش آریانی فعلی(هر چند گفتی این بابا هم مرده رفته پی کارش) به این کار میگن ماله کشی! آخه گوهر دینتو باور کنم یااینگونه خبر رسانیت رو؟! گفتم که شخصیت شما خیلی پیچیده است(به کامنتهایتان دقت کنید) بهتر است با افرادی که مدارک دانشگاهی در رشته روانشناسی و روانپزشکی دارند گفتگو کنید.

      • آرش آریانی

        دوست عزیز شخصیت من پیچیده نیست این تفکر شماست که قدری قالبی و یکسونگرانه است چرا فکر میکنید اعتقاد به متافیزیک با التزام به آزادی بیان و دموکراسی ناهمخوانی دارد؟؟؟
        مگر بسیاری از اصحاب دائرالمعارف و جنبش روشنگری فرانسه و آلمان در عین ضدیت با کلیسای کاتولیک خالصانه به آیین مسیحیت اعتقاد نداشتند و در دنیای کنونی و در کشورهای پیشرفته بسیاری از مردم در عین اعتقاد به دموکراسی و ارزشهای سکولار ملتزم به آیین مسیحیت و یهودیت نیستند؟؟؟
        مشکل شما اینست که دایره تفکرتان را آنقدر تنگ نموده اید که جز اعضای سایت فضول محله دیگران اجازه نفس کشیدن هم ندارند؟؟/
        سکولاریزم و آزادی بیانتان به درد توتالیتاریانیزم دچار گشته و چاره دردتان نیز غور در تاریخ فلسفه است و بس