آیا از پلیس ایران راضی هستید؟ ۲

فداکاری برای به بهشت بردن مردم بازور!

کشته شدن دو مأمور «مثلا فداکار!» در تعقیب یک خودرو مظنون به فساد اخلاقی و رعایت نکردن شئون اسلامی در شب سیزده بدر، ما را بر آن داشت که کارکرد پلیس ایران را نقد نماییم.
پلیسی که مدیریتش را سران سپاه بدست دارند و اکثریت آن عضو بسیج هستند.
پلیسی که ترجیح می دهد تا بجای مجرمان خطرناک ، بدنبال جوراب نازک بانوان و جشنهای خانگی و عروسی برود! رشوه هم می دهند بدون خطر!
پلیسی که لامبورگینی آقازادگان را نمی بیند ولی پراید مردم عادی برایش امنیت اخلاقی است!

پلیسی که توانایی تبدیل کردن خرس به خرگوش آن جهانی شد!

کشته شدن دو مأمور «مثلا فداکار!» در تعقیب یک خودرو مظنون به فساد اخلاقی و رعایت نکردن شئون اسلامی در شب سیزده بدر، ما را بر آن داشت که کارکرد پلیس ایران را نقد نماییم.

کشته شدن دو مأمور «مثلا فداکار!» در تعقیب یک خودرو مظنون به فساد اخلاقی و رعایت نکردن شئون اسلامی در شب سیزده بدر، ما را بر آن داشت که کارکرد پلیس ایران را نقد نماییم.

پلیس کیست؟

اجرای قانون در کشور وظیفه همه است. البته نه در ایران!

نظارت بر اجرای قانون هم به عهده مجلس و دادگستری است. البته نه در ایران!

بازوی فیزیکی دادگستری در اجرای قوانین، مجازات مجرمان و ایجاد نظم و امنیت درون کشور بعنوان یک “خدمت” به شهروندان به عهده پلیس است. البته نه در ایران!

در کشورهای آزاد پلیس آنقدر مستقل است که می تواند خود اعضای دولت را نیز بازداشت نماید. بروز یک جرم از سوی مقامات بزرگ می تواند به بازداشت ایشان بیانجامد و همین بی آبرویی می تواند آینده یک سیاستمدار را نابود سازد. این استقلال پلیس اهرم بسیار خوبی برای جلوگیری از فساد در حکومت بوده است و مقامات حکومت در این کشورها حاشیه امنیت ندارند و بسیار باید مراقب اعمال خود باشند که گرفتار پلیس نشوند. اما ایران؟ البته که نه!

در کشورهای آزاد پلیس آنقدر مستقل است که می تواند خود اعضای دولت را نیز بازداشت نماید. بروز یک جرم از سوی مقامات بزرگ می تواند به بازداشت ایشان بیانجامد و همین بی آبرویی می تواند آینده یک سیاستمدار را نابود سازد. این استقلال پلیس اهرم بسیار خوبی برای جلوگیری از فساد در حکومت بوده است و مقامات حکومت در این کشورها حاشیه امنیت ندارند و بسیار باید مراقب اعمال خود باشند که گرفتار پلیس نشوند. اما ایران؟ البته که نه!

آیا از خدمات پلیس ایران راضی هستید؟

به گمان بسیاری از شهروندان ایرانی ، پلیس ایران فاسد است و خود یکی از دلایل عدم احساس امنیت در اجتماع بوده و هست! شاید نه در همه جا ولی می توان بطور روزانه اخلال پلیس را در امور شهروندان ایرانی دید. اخلالی که با مقاصد مختلفی انجام می شود.

در آغاز باید بگوییم که چند نمونه پلیس در ایران داریم که مهمترین آنها پلیس راهنمایی و رانندگی و پلیس انتظامی هستند. وظایف این دو پلیس کمابیش مشخص است. هرچند پلیس نیروی انتظامی معمولا ورای وظایفش هم عمل می کند و گاهی به بازوی حکومت برای ایجاد جو اختناق و ارعاب بدل می شود.

حال پرسشی ساده ، چه پلیس راهنمایی رانندگی و چه پلیس انتظامی ، آیا از این دو راضی هستید؟ آیا سطح رشوه گرفتن و فساد در میان پلیس ایران را طبیعی می دانید؟ آیا از احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی خود حین برخورد با پلیس راضی هستید؟ چه صفت پلیس ایران را خوب می دانید ؟ اصولا چرا باید از پلیس ایرانی انتظار داشته باشیم که ما را ببخشد و “شیرینی ” دریافت کند؟ آیا برای اجرای یک حکم بازرسی و یا بازداشت مجبور شده اید به مأمور کلانتری رشوه بدهید؟

چقدر از فضای کلانتریها ، دادگاه و دستگاههای مربوط به پلیس احساس رضایت دارید؟ آیا از میزان امنیت در ساعات دیر شب راضی هستید؟ چقدر پلیس ایران را دارای نظم و قدرت برخورد با مجرمان واقعی می دانید؟ آیا این درست است که پلیس ایران فقط مجرمان کوچک را بازداشت می کند و توان بازداشت مجرمان بزرگ و خطرناک را ندارد؟

چقدر از فضای کلانتریها ، دادگاه و دستگاههای مربوط به پلیس احساس رضایت دارید؟ آیا از میزان امنیت در ساعات دیر شب راضی هستید؟ چقدر پلیس ایران را دارای نظم و قدرت برخورد با مجرمان واقعی می دانید؟ آیا این درست است که پلیس ایران فقط مجرمان کوچک را بازداشت می کند و توان بازداشت مجرمان بزرگ و خطرناک را ندارد؟

چقدر از فضای کلانتریها ، دادگاه و دستگاههای مربوط به پلیس احساس رضایت دارید؟ آیا از میزان امنیت در ساعات دیر شب راضی هستید؟ چقدر پلیس ایران را دارای نظم و قدرت برخورد با مجرمان واقعی می دانید؟ آیا این درست است که پلیس ایران فقط مجرمان کوچک را بازداشت می کند و توان بازداشت مجرمان بزرگ و خطرناک را ندارد؟

پلیس را خادم به ملت بدانیم و یا خادم به حکومت؟

در کشورهای آزاد پلیس آنقدر مستقل است که می تواند خود اعضای دولت را نیز بازداشت نماید. بروز یک جرم از سوی مقامات بزرگ می تواند به بازداشت ایشان بیانجامد و همین بی آبرویی می تواند آینده یک سیاستمدار را نابود سازد. این استقلال پلیس اهرم بسیار خوبی برای جلوگیری از فساد در حکومت بوده است و مقامات حکومت در این کشورها حاشیه امنیت ندارند و بسیار باید مراقب اعمال خود باشند که گرفتار پلیس نشوند. اما ایران؟ البته که نه!

در ایران پلیس نه تنها استقلال ندارد ، بلکه بعنوان اهرمی از سوی حکومت برای فشار به مردم استفاده شده است. علاوه بر اینکه حکومت ابایی ندارد که پلیس را در خدمت خود بگیرد، پلیس ایران هم بدست افرادی فاسد و نالایق اداره می شود که عمدتا سپاهی هستند و بصورت مأمور به خدمت وارد نیروی انتظامی شده اند.

همچنین تقریبا همگی کادر پلیس ایران بصورت اجباری عضو بسیج هستند، گروه زیادی از اعضای «فعّال» بسیج در نیروی انتظامی و سپاه بعنوان کادر هستند. مفهوم این چیست؟ یعنی اینکه ایدئولژی خدمت به رهبر در اولویت برای این افراد است  و خدمت به مردم وظیفه آنها نیست! برعکس ، کنترل ، ارعاب و خفه کردن مردم وظیفه آنهاست!

تقریبا همگی کادر پلیس ایران بصورت اجباری عضو بسیج هستند، گروه زیادی از اعضای «فعّال» بسیج در نیروی انتظامی و سپاه بعنوان کادر هستند. مفهوم این چیست؟ یعنی اینکه ایدئولژی خدمت به رهبر در اولویت برای این افراد است و خدمت به مردم وظیفه آنها نیست! برعکس ، کنترل ، ارعاب و خفه کردن مردم وظیفه آنهاست!

تقریبا همگی کادر پلیس ایران بصورت اجباری عضو بسیج هستند، گروه زیادی از اعضای «فعّال» بسیج در نیروی انتظامی و سپاه بعنوان کادر هستند. مفهوم این چیست؟ یعنی اینکه ایدئولژی خدمت به رهبر در اولویت برای این افراد است و خدمت به مردم وظیفه آنها نیست! برعکس ، کنترل ، ارعاب و خفه کردن مردم وظیفه آنهاست!

آیا میزان دستمزد نیروی پلیس کافی است؟

نه تنها میزان دستمزد نیروی پلیس ایران ناچیز است ، بلکه نیروی پلیس ایران بسیار نابلد و آموزش ندیده است.

نبود دستمزد کافی طبیعتا پلیس ایران را به فساد و رشوه گیری کشانیده. چیزی که آشکارا در هر جا پلیسی باشد می توان حس کرد. بسیاری از شهروندان طاقت دادن رشوه را ندارند و به همین دلیل حتی از شکایت خود منصرف می شوند.

داستان خرس و خرگوش!

اشتباهات فاحش پلیس ایران همواره شهروندان را دچار مشکل نموده است، بطوریکه پرونده های دادخواهی را برای سالها به مسیر نادرست برده و حتی باعث اعدام شدن بی گناهان شده است. پلیس ایران عادت به مطالعه و تحقیق ندارد ، یک انگشت نگاری ساده ، یک بررسی صحنه جرم براحتی می تواند مجرم را به تله بیاندازد ولی پلیس ایران معمولا بجای یافتن مجرم واقعی ، مجرم سازی می کند! یعنی چند مظنون را دستگیر و با کتک و شکنجه از آنها اعتراف می گیرد!

حتما داستان خرس و خرگوش را شنیده اید. پلیس ایران با افتخار می تواند خرس را وادار نماید که اعتراف نماید که او خرگوش است!

اعتراف گیری از یک سوی و هزاران پرونده ی بی سرانجام از سوی دیگر نشان می دهد که با وجود سر و صدای زیاد، پلیس ایران بی عرضه تر از چیزی است که ادعا می کند! در واقع زور پلیس ایران بیشتر به مردم عادی و جوانان میرسد. گشت ارشاد و گیر دادن به روسری زنان. طبیعی هم است! گیر دادن به حجاب زنان و موسیقی کار راحتی است و دردسری برای پلیس ندارد؛ اما دستگیری یک مجرم خطرناک نه تنها مشکل و طاقت فرسا است ، بلکه معمولا بسیار خطرناک می تواند باشد.

پس چه بهتر که آقای پلیس شبها را بخوابد و روزها بدنبال جوراب نازک و نوع موسیقی درون ماشینها و یا پارتی مختلط باشد! تازه رشوه هم می دهند ، خطر جانی هم برای آقای پلیس ندارد!

  • زور هیچوقت نتیجه داده بعد از این هم نتیجه نخواهد داد. اگر روش های بکار گرفته تو این ۴۰ سال قرار بود جواب بده تا حالا جواب گرفته بودن
    باربری

  • سپهر

    تحلیلتان عالی ست.
    مثل همیشه از خواندن مقالاتتان لذت میبرم و البته به حال جامعه مان گریه میکنم.