آقای رئیس جمهور،آیا وقت آن نرسیده که ملت تحت شکنجه مارا همراهی کنید؟ ۰

بادرود فراوان به شما وملت بزرگ و راستین آمریکا، پیرو نوشتارهای پیشین، باردیگر توجه شما را به این نکته جلب می کنم که بیش از ۶۰ میلیون از مردم ماهرساعت و هرلحظه زندگی خود را باترس و دلهره و در زیرفشارو شکنجه شدید این حکومت جنایتکار بسر می برند. شمار هم میهنان دربند در صدها زندان های ناشناخته و مخفی در سراسر ایران، شاید به آسانی به بیش از صد هزار می رسد. زندانی ها را عموما روزانه شکنجه می دهند، وکمتر به درمان بیمار های تیرخورده ویا زخم برداشته، پرداخته می شود.

درجریان خیزش واعتراض مردم ایران درماه گذشته، گروه بیشماری دستگیرشدند. روزها و هفته های بعد جسد های زخمی، شکنجه و سوخته شده شماری از آنان، در بیابان، کوهها، و باتلاق ها بدست آمد.

آقای رئیس جمهور، کشور شما سالهاست که درمیان کشورهای جهان سوم به عنوان پیک صلح و دوستی و پرچمداردموکراسی نام گرفته، چنانکه، نزد بیشترین هم میهنان ما نیز به همین عنوان یاد می شود.

موضوع دیگراین که رژیم کنونی ایران، از بافت و ازگروه مردم ما نیست. این رژیم ازهر سوی با فرهنگ، آئین، زبان، ودیگرویژگی های ما کینه ورزی ودشمنی دارد. از آن چه رژیم ادعا می کند اختلاف و دعوای مردم و رژیم یک اختلاف و دعوای خانودگی است و شما نباید در کارهای درون کشور ما دخالت کنید، کاملا نادرست و بی جا است. در حقیقت اختلاف ما و رژیم، دعوا و برخورد بین گرگ ومیش است. این رژیم، بر خلاف میل و خواسته مردم ایران، بادیکتاتوری، باخونریزی، و باوحشت آفرینی به طورغیر قانونی بر آنان مسلط شده، واز هیچ جنایتی روی گردان نیست.

آقای رئیس جمهور، ما از شما درخواست می کنیم که فقط با مردم ما، یعنی صاحبان درستی و مالکان حقیقی ایران در ارتباط باشید و فقط روی آن ها حساب کنید نه با رژیم نامشروع و غیر قانونی که در آینده نه چندان دور، به زباله دان تاریخ انداخته خواهد شد.

نکته دیگر؛ همان گونه که می دانید، در گذشته، در سال ۱۹۵۳، دولت آمریکا با کودتائی دولت دموکراسی ایران را سرنگون کرد. از آن تاریخ تاکنون مردم ما روی آزادی به خود ندیدند، و همواره با حکومت ها و فرمانروایان خودکامه و دیکتاتور سروکار داشته اند.

در سال های پیش از انقلاب ۱۹۷۹، آن چنان که منابع گوناگون گفته اند، نزدیک به ۷۰۰ روحانی از سازمان سیا ماهانه حقوق دریافت می کردند. در حقیقت آخوندهای ایرانی که بوسیله کشورشما و دولت انگلیس تغدیه و حمایت می شدند، بیشتر برای شماها شناخته شده بودند، تامردم ما.

زیرا ما همیشه چنین می پنداشتیم که روحانیون مردمانی شکیبا، صبور، و قناعت پیشه اند که بااندک کمک دریافتی از مردم، با سادگی زندگی می کنند.

نهایتاً این که، این رژیم ناشناخته برای مردم ایران، و شناخته شده برای دولت شما و انگستان، با چراغ سبز دو دولت شما بر مردم نا آگاه ایران تحمیل شد.

از سال ۱۹۷۹ تاکنون، کشورهای اروپائی، چین، و روسیه، و احتمالا با کشور شما، همه گونه وسائل شکنجه، دوربین های مخفی، وسائل کنترل کننده، دستگاههای جاسوسی، گازهای اشک آور، ودیگر امکانات سرکوب همگانی در اختیار این رژیم گذاشته اند، و نتیجه آن که ملتی اکنون، ناتوان، خسته و فرسوده، اسیر و در بند این آدم کشان است و راه گریزی را برای خود نمی یابد.

حال، این شما، این ملت ستم کشیده ما، آیا آماده اید که به جبران گذشته با این رژیم غاصب بر خوردی سخت و تند داشته باشید، یا هم چنان در شک و تردید خواهید ماند.؟ ویا درپی آنید که با آنان در کنار یک میز نشینید، و دستان آلوده به خون آن ها را با دست خود بفشارید.؟ این راهم فراموش نکنید که با از میان رفتن این رژیم، مشکل تروریست در منطقه وشاید هم درجهان ازمیان خواهد رفت.