به گزارش سایت سخنِ ایرانیان؛ رییس کل دادگستری خراسان رضوی با بیان اینکه به هیچ وجه مسامحه ای با کسانی که امنیت مردم را سلب کنند، به خود راه نمی‌دهیم، افزود: امروزه کسانی که به صورت حرفه ای در استان مرتکب جرایم می‌شوند به خوبی می‌دانند که عزم راسخ و جدی در دادگستری استان برای شناسایی و رسیدگی به جرایم باندی و مرتکبین آنها وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه در جرایم مربوط به مشروبات الکلی نیز به هیچ وجه در تعقیب، محاکمه و مجازات ارفاق نمی‌کنیم و حتما مرتکبین این جرایم را به اشد مجازات محکوم خواهیم کرد، تصریح کرد: دو نفر که برای سومین بار مرتکب استفاده از مشروبات الکلی شده بودند و در دو مرتبه گذشته حد شرب خمر در مورد آنها اجرا شده بود، محکوم به اعدام شده اند به گونه ای که پس از تایید حکم در دیوان عالی کشور اکنون در حال فراهم کردن مقدمات اجرای حکم هستیم.
فرتور دختر هجده ساله افغان به نام عایشه را نشان می دهد که قربانی قوانین وحشیانه اسلام واقعی یا همان اسلام طالبانی گشت و قسمت هایی از بینی و گوش هایش به دست همسرش بریده شد.! اگر امروز بر نخیزیم و در برابر قوانین وحشیانه حکومت اسلامی اعتراض نکنیم، دیری نخواهد پایید که ایرانیان نیز دچار سرطان طالبان خواهند شد.
آیا در عقب افتاده ترین قوانین جوامع انسانی نیز فردی را به جُرم نوشیدن الکل اعدام کرده و از بین می برند؟ این بربریت و توحش دادگاه های به شدت اسلامی ایران و تشنگی سیری ناپذیر قاضی های بی شرف به خون مردمان ایران زمین از کجا سرچشمه می گیرد؟
قاتلین ندا ها و سهراب ها و محمد ها و صانع ها همچنان در خیابان ها حضور دارند و دزدان سرمایه ملی مردم ایران زمین بدون کمترین مزاحمتی همچون همیشه به دزدی و غارت و چپاول این آب و خاک ادامه می دهند و هیچ خبری از یک قاضی با شرف و یک دادگاه ملی، برای محاکمه آن جانیان و خیانت کاران نیست؛ اما دادگاه اسلامی با افتخار صدور حکم اعدام برای دو جوان که شراب نوشیده اند را در بوق و کرنا کرده و این حکم اعدام را نشانه اقتدار و عظمت قوه قضاییه ایران می داند.!
این توحش و بربریت از برکت وجود اسلام عزیز و قوانین قرون وسطایی اش در سیستم آموزشی، سیاسی و قضایی کشور نشأت می گیرد و تا زمانی که دست دین از قدرت و سطح اجتماع و زندگی اجتماعی مردم قطع نشود، شاهد صدور ده ها هزار حکم اعدام و سنگسار و دست و پا قطع کردن دیگر نیز خواهیم بود.
هم میهنِ تماشاچی من؛ سران رژیم نخست سراغ فعالین سیاسی رفتند و ایشان را گرفتند، شکنجه کردند، کشتند و یا در آن سر دنیا ترورشان نمودند و تو ساکت نشستی و دَم بر نیاوردی؛ بعد یقه جوانان روشنفکر و آزادی خواه را گرفتند و آنان را مرتد و کافر و محدور الدم خواندند و طناب دار به گردن شان انداختند و باز صدای فریاد و اعتراض تو را کسی نشنید.
امروز مردمانی که شادی کرده و باده گساری می کنند را شلاق زده و سپس اعدام می کنند؛ اگر امروز نیز ساکت نشینی و در مقابل این همه ظلم ناروا و ستم بی پایان لب به اعتراض نگشایی، بدان و آگاه باش که طناب دار، فردا انتظار گردن تو را خواهد کشید چرا ایران ما به سرعت در راه پیاده کردن قوانین اسلام واقعی گام بر می دارد و آنچه انتظارمان را می کشد نه بهشت برین، بلکه جهنمی طالبانی است.!
از فرط بی تفاوتی و سکوت مردم ایران زمین است که دادگاه اسلامی به خود جرأت می دهد تا جان دو انسان بیگناه را به جرم نوشیدن الکل بگیرد و به زندگی ایشان پایان بخشد، اگر ملت ایران کمی اتحاد داشتند و کمترین علاقه ای نسبت به یکدیگر در دلشان وجود داشت و برای جان و زندگی هم ارزش قائل بودند؛ محکم و استوار در برابر اجرای این قوانین هولناک اسلامی در ایران زمین می ایستادند و به مزدوران رژیم اجازه جولان دادن نمی دادند.
حکومت جنایتکار اسلامی در طی سه دهه گذشته جان صد ها هزار ایرانی را به بهانه های پوچ و واهی گرفته و طناب دار را به دور گردن تمامی بی دفاعان انداخته است. اما اگر مردم ایران در مقابل این همه اعدام و برادر کشی اعتراض می نمودند و ساعت ۵ صبح برای تماشای اعدام، از سر و کول یکدیگر بالا نمی رفتند، آیا رژیم باز هم می توانست به اعدام ایرانیان ادامه دهد؟
اما حیف و صد حیف که مردم ایران نه تنها برای جان هم میهنان خود کمترین ارزشی قائل نیستند؛ بلکه ایشان در طی این سه دهه ننگین بسیار خودخواه شده و فقط به خویش و وضعیت زندگی خودشان می اندیشند و نسبت به فقر و بدبختی سایر هم وطنان شان و یا شرایط اسفناک زندانیان عقیدنی – سیاسی بینوا کاملن بی تفاوت می باشند. آدمی به یاد آن یادواره مشهور پارسی می افتد که می گوید: “گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست…”
