گزینش دیگر بار برک اوباما و پیامد تحریم هابر روی مردم ایران ۸

اوباما و همتای مبارزه انتخاباتی او میت رامنی

اوباما و همتای مبارزه انتخاباتی او میت رامنی

پیروزی اوباما از دید مردم آمریکا

مردم آمریکا با گزینش دیگر بار اوباما نشان دادند که نخست به دموکراسی و آزادی خواهی دلبسته و علاقمندند و مسأله سیاه و سپید و دگرگونی رنگ و نژاد برای آنان مطرح و قابل بحث نیست. دیگر این که مردم آمریکا از هرگونه جنگ، لشکر کشی، نیرو فرستادن به کشورهای دیگر خسته شده اند، و به صلح و دوستی پای بندند. نکته دیگر آن که با وجود وضعیت اقتصادی بسیار بد، مردم آمریکا، اوباما را به این دلیل آن که او به مردم نزدیک بوده، و فرد وارسته، صلح اندیش و مهربانی است، بیشتر به او رأی دادند.

مخالفین گزینش اوباما در آمریکا:

می توان گفت که جمهوری خواهان، شماری از صاحبان کارخانه جات، به ویژه صنایع نظامی، سرمایه داران، و بخشی از یهودیان آمریکا، و پیروان رژیم پیشین ایران در آمریکا، از گزینش اوباما چندان دلخوش نیستند.

پیروزی اوباما از دیدگاه کشورهای دیگر

۱- کشورهای خاورمیانه:

کشورهای خاورمیانه مانند کشورهای عربی کناره خلیج پارس، مصر، عربستان، و حتی ترکیه که از رژیم ایران خون دل می خورند، و نمی توانند بلند پروازی های او را تحمل کنند، بی تردید گزینش رامنی را بر اوباما ترجیح می دادند. به ویژه آشوب طلبی و به هم اندازی رژیم ایران در بحرین، دخالت های نظامی، جاسوسی، فرستادن اسلحه و نیروی مزدور کشتارگر به سوریه، همراه و همگام بشار اسد به کشتار مردم سوریه پرداختن، موجب بدبینی، نفرت و دشمنی نه تنها مردم ایران است، بلکه کشورهای خاورمیانه نیز در این دشمنی با رژیم، با مردم ایران شرکت دارند.

۲- رژیم ایران:

رژیم ایران گزینش اوباما را ترجیح می دهد. اوباما فردی ملایم، مهربان، و صلح اندیش است. رژیم اسلامی در این چهار سال گذشته از نرم بودن او حد اکثر سوء استفاده را در بلند پروازی خود در زمینه ساخت بمب هسته ای، فشار بیشتر بر مردم ایران، تنگ کردن حلقه آزادی و دموکراسی نموده است. اکنون هم فرصت دیگری به دست رژیم ایران آمده تا با نرم بودن اوباما همچنان کشورهای باختری را به بازی بگیرد، و حلقه فشار خود را بر مردم ستمدیده ایران هر لحظه تنگ تر کند.

در میان مردم ایران، بی تردید گروههایی مانند کردها، بلوچ ها، دیگر باورانی چون یهودیان و بهایی ها که ستم و ظلم بیشتری دیده اند، شاید بیشتر به گزینش رامنی علاقمند بودند، تا اوباما. ولی نبیاد فراموش کرد که جنگ طلبی رامنی می توانست  ایران و حتی خاورمیانه را به آتش و خون کشاند. به طوری که دهها سال به وقت، نیرو و سرمایه نیاز باشد تا کشور آش و لاش شده و به هم ریخته را روی پای خود قرار داده، و آرامش را بدان باز گرداند.

یکی از مهمترین دلیل گزینش دوباره اوباما انتظار سیاهان فقیر آمریکا از او است. انتظاری که نمی توانستند از میت رامنی داشته باشند.

یکی از مهمترین دلیل گزینش دوباره اوباما انتظار سیاهان فقیر آمریکا از او است. انتظاری که نمی توانستند از میت رامنی داشته باشند.

۳- واکنش دولت و مردم اسرائیل به پیروزی اوباما

در میان مردم و دولت اسرائیل اختلاف و دگر گونی زیاد است. تندروهای اسرائیل به ریاست ناتن یاهو از چند سال پیش طبل جنگ می زنند و رژیم ایران را فتنه انگیز، و غده سرطانی در منطقه می دانند. گروهی از سیاستمداران اسرائیل بر این باورند که هرگونه حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران، پیامد های گسترده ای از دخالت حزب اللهی ها و کشورهای منطقه به دنبال خواهد داشت.

از سوی دیگر، بسیاری از دولت مردان و مردم عادی اسرائیل به دلیل آن که با ایرانیان دلبستگی و ریشه عاطفی دارند و به پیوند تاریخی میان ایرانیان و قوم یهود می نگرند، مخالف هرگونه کاربرد نظامی اند.  و با توجه به آن که مردم اسرائیل در گذشته با مردم ایران همکاری و دوستی صمیمانه داشته اند، در فردای آزاد ایران می توان از همکاری و همبستگی دو ملت ایران و اسرائیل به سود هردو کشور بهره برداری زیادی نمود.

پیامد تحریم ها بر مردم و رژیم ایران

اثر تحریم ها بر مردم ایران فراوان است. با این تحریم ها ارزش و بهای خوراک روزانه مردم، سوخت، رفت و آمد، مسافرت، و به ویژه دارو و درمان روز افزون است. با کاهش ارزش ریال و در حقیقت به پوچی رسیدن بهای آن، زندگی بر بیشترین مردم ایران که در گذشته طبقه متوسط جامعه را تشکیل می دادند، و اکنون در زمره طبقه محروم و ضعیف جامعه به شمار می آیند، سخت تر و حلقه ها تنگ تر می گردد.  در شرایطی که مردم ایران به دلیل تحریم ها با شرایط سخت روز افزون زندگی برابرند،

تظاهرات اوباشان رژیم جلو سفارت آمریکا

رژیم ضد مردمی ایران، به جای آن که در راه خدمت به مردم و آشتی و صلح جهانی گام برداشته با اوباما که انسانی با شرافت، نیک نفس و مردمی است در راه سازندگی کشورمان همکاری کند، نه تنها با تبلیغات زهر آگین خود، همواره برای مردم ایران وانمود می کند که این تحریم ها بر اقتصاد کشور بی اثر است، بلکه از سوی دیگر با فرستادن مزدوران و چاقو کشان بسیجی و سپاهی خود جلو سفارت آمریکا و فریاد ننگ آور مرک بر آمریکا و اسرائیل کشیدن، بیشتر موجب کینه توزی و دشمنی کشورهای باختری، و انزوای بیشتر ایران می شود.

در این ویدیو شهرام همایون به استناد به گفته های سید محمود کاشانی وکیل دولت ایران در جریان گروگان گیری، از این خیانت بزرگ ملی گزارش می دهد. شنیدن و توجه به این وی دی یو بسیار مهم و ضروری است.

۴ نوامبر ۱۹۷۹، لات و مزدور خمینی از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و با گروگان گیری نمایندگان آمریکا نهایت وحشی گری و حیوان بودن ما را به جهانیان نشان دادند. اثر این کار زشت و ننگین آور قرار داد یک طرفه الجزیره و دادن امتیازات بسیار زیادی به آمریکا بود. پیامد زیان های این کار در تاریخ به ثبت رسیده، و برای همیشه لکه ننگی برای کشور ما خواهد بود.

از آنچه گذشت

از آن چه گذشت می بینیم که رژیم ضد انسانی سوار بر سرنوشت کشورمان، به جای کارهای سازندگی و رسیدگی به اقتصاد ورشکسته ایران، هر روز و هرساعت به فاجعه آفرینی و زیان وارد آوردن بر پیکر رنجدیده و بیمار کشورمان می پردازد. آیا بر این نکبت و مصیبت جانگداز و خانمان برافکن پایانی هست، و تا کی می تواند ادامه یابد؟.

  • Nasrin

    یه کوروش دارم قلقلی سرخو  سفیدو آبی میزنم زمین صداش در نمیاد من این کوروشو نداشتم کتیبه‌ها مو خوب نوشتم یهود بهم عید داد یه کوروش قلقلی داد

  • Mehman

    Zane saran va terafdarane jombori islami khar ba on mamele bozorgrsh gaid

  • Sahameddinghiassi

    اتحاد همه مردم دنیا بر علیه ظلم و
    غارت. ایالات متحده شرق ما به رهبران مردمی و دلسوز احتیاج نداریم نه دزدان
    سرگردنه

     

    همه این ایسم ها و مکتبها مثل
    کمونیست  کاپیتالیست و مذهب های ساخته شده
    به دست بشر تنها انسان ها را گروه بندی و طبقه فقیر یا متوسط را برعلیه هم صف
    آرایی کرده اند در صورتیکه طبقه فقیر و یا متوسط جز کار کردن و زحمت کشیدن و عرق
    ریختن و سر در گریبان خویش داشتن کاری دیگر نداشته است. مثلا یک کارگر چینی با یک
    کارگر مسلمان یا اروپایی چه برخورد منافعی دارد که بایست برضد یکدیگر آموزش داده
    شوند.  همین طور هم یک معلم روسی با یک
    معلم ترک چه خصومتی میتوانند داشته باشند. هر دوی آنان بایست به فرزندان کشورشان
    بهترین تعلیم و تربیت را ارایه دهند. رهبران بایست دلسوز مردم و در ضمن دارای تخصص
    باشند تا به نفع مردم کار کنند. نداشتن هر کدام از موردهای بالا به ضرر مردم هستند.
    کسی که تخصص ندارد کارها را درهم و مبابع مالی را نابود میسازد و کسی هم که دلسوز
    نیست اهمیتی به مردم و رفاه و گرفتاریهایشان نمی دهد. پس ما به رهبران متخصص و
    دلسوز و مردمی نیازمندیم. دیوانه گان دیکتاتوری که بر ملتهای ما حکومت میکنند جز
    فساد و خرابی چیزی برای ما به ارمغان نخواهند آورد. شاید دیکتاتور ملی ومردمی
    بتوانند با بازور کاری مثبت انجام دهندولی چون مردم آنان را به دیکتاتوری می
    شناسند کارشان بیهوده و لااقل کم اهمیت جلوه خواهد کرد.

     

     

    کسانی که از مقام ثروت و موقعیت
    برخوردار هستند باید آستین ها را بالا بزنند و برای مردم خدمت کنند نه به دزدی و
    جمع مال منال بپردازند. مثلا کسانی مثل بن لادن ادعا داشتند که برای عظمت مسلمانان
    کار میکنند؟ ولی عملا آنان برای ذلت مسلمانها کار کردند. آیا کشتن مردم بیگناه
    توسط طالبان کاری به نفع مسلمانان است؟ آیا بمب گذاران عراقی ویا افغانی طالبان
    برای ملت درمانده خود خدمت میکنند؟ بن لادنها اگر واقعا میخواستند مسلمانان دارای
    ارج قربی شوند بایست کمر همت می بستند وبرای مردم و جوانان کار تولید میکردند  یا دانشگاه پوهنتونونه می ساختند  بایست بین مسلمان اتحاد ایجاد میکردند نه فرقه
    گرایی درست کنند و مردم را به گروه هایی تقسیم بندی کرده هر گروه را برعلیه گروه
    دیگر آموزش دهند.

     

    سنی های مسلمان شیعه ها را رافضی و
    غیر مسلمان میخوانند و همین طور برادران شیعه آنان سنی ها را کج راه می پندارند.
    در صورتیکه همان حضرت محمد تنها یک دین آورده بود. اگر بن لادن عوض تحریک و کشت
    کشتار مردم بیگناه برای مسلمانان آبرو 
    مدرسه  کار و رفاه تهیه میکرد بهتر
    بود یا اینکه عملا بازاریاب فروشندگان 
    اسلحه آنهم به مبالغ تریلیون دلاری شده است؟

    تا مادامیکه رهبران ما فاسد دزد
    رشوه خوار طمعکار  حریص پول پرست شهوت پرست
    و با مردم خود بیگانه اند وضع ما مردم بهتر نخواهد شد. و مارا توسط آنان بجان هم
    می اندازند و عملا پادوی قدرتهای بزرگ هستند. و همه ما قربانیان آنان می
    باشیم.  کسانی مانند صدام  قذافی دیوانه گان قدرت و شهوت هستند نه رهبران
    مسلمان دلسوز مردم خویش؟ میلیونها مغزهای متفکر کشورهای ما در خارج بیگاری میکنند
    ولی در کشورهای خودمان میتوانستند فردی مفید و خدمتگذار باشند ولی انحصاری طلبی
    دیوانه قدرت و شهرت و شهوت آنان را از کشورهایشان فراری داده است. بن لادنها هم
    بجای نشان دادن فرهنگ عظیم اسلامی و هنر و ادبیات و صنایع و تمدن بزرگ اسلامی
    اسلام و مسلمانان را یک مشت عوضی ترهگر 
    دهشت افکن یا تروریست نمایاندند. و مردم غرب و شرق را با کشورهای ما به
    ضدیت وا داشتند؟ این خدمت این آقایان به مسلمانان بود.  آوارگی مسلمانان و بعد هم تف تف شدن آنان توسط
    غرب وشرق؟

     

    نمایشگاهها عظیم تمدن اسلامی و شرق
    نمونه مردمی بودن و فرهنگ والای کشورهای ماست ولی امثال بن لادنها مارا بد معرفی
    کردند. یک مشت دیوانه متعصب بی فرهنگ و بی دانش که حتی از آموزه های دینی و فرهنگ
    خودشان هم اطلاعی ندارند؟ مردمی جاهل بیسواد متعصب خرکی و ابله؟ این خدمت بن
    لادنهای بوده است. که یک مشت خود فروخته دیگر را هم برای غلیان احساسات مردم ساده
    دل ما اجیر کردند تا با توهین و ساختن فیلمهای توهین کننده ثابت کنند که مردم ما
    وحشی و بی شعور هستند. و برای یک توهین حاضر به کشته شدن و کشتن هستند؟ در صورتیکه
    خود حضرت محمد با حلم و صبر و بردباری مسایل را حل می فرمودند. حتما داستان یهودی
    که بر سر مبارک کثافت میریخت را میدانید آیا حضرت محمد شمشیر کشید و اورا کشت؟

     

    آموزه های اسلامی میتوانند خوب
    مورد استفاده قرار گیرند اسلام به علم و دانش زن و مرد مسلمان بسیار تاکید کرده
    است. ولی متاسفانه قسمتهایی از دین که به نفع مردم و اکثریت است خاموش کنار گذارده
    میشوند.  توزیع عادلانه ثروت و کار ولی ما
    می دانیم که شیوخ عرب در ماشین های ساخته شده از تلا رانندگی می فرمایند که شیخی
    دیگر میگفت که حتی انگشتری تلا یا حلقه تلا برای مرد مسلمان حرام است؟ تجمل گرایی
    بیش از حد و غارت و دزدی و جمع آوری زنان در یک حرام سرا با بسیاری از نصایح
    اسلامی هم خوانی ندارند. مردم ما بجای خواندن آثار مهم ادبی و هنری و علمی ما با
    یک مشت اراجیف مغرهایشان پر شده است که عملا توسط استعمار و استحمار بین المللی
    پایه گذاری میشود و توسط پادوهای محلی وملی آنان پیاده میشود تا مردم ما در جهل
    برخبری و تعصب باقی بمانند تا نسبت بهم بی تفاوت وحتی دشمن هم شوند و راه را برای
    غارتگران بین المللی و سرسپرده گانشان هموار سازند کشورهایی که از مولوی ها  سعدی ها 
    پورسینا ها و… هزاران دانشمند مثل رازی و خیام برخاسته اند اکنون
    جولانگاه یک مشت بی خرد متعصب خرافی مسلک شده است که نخهایشان مثل عروسکهای خیمه
    شب بازی به دست اربابان تریلیونی قدرتمند و صاحبان شرکتهای عظیم تولید مواد
    مخدر  مواد منفجره و … هستند و شرکتهای
    بیمه هایشان میلیارد میلیارد سرمایه های ملی مارا بغارت می برند.  زیرا اینطور به دیگران القا کردند که ما وحشی  بی فرهنگ 
    دزد آدمکش  رشوه خوار و بی تمدن
    هستیم و آنان بایست حق توحش بگیرند و ما دریوزگی نماییم  چه در کشورهای خودمان و چه در کشورهای آنان که
    مثلا به آزادیهای تبلیغ شده آنان پناه آورده ایم. امیر

    • alireza

      didgahe koli at ghabele tahsin ast.vali risheye hameye inha az la be laye GHORAN biron amade v gariban gire hameye donya shode ast

  • Sahameddinghiassi

    تا مادامیکه معیارهای ما عوض نشود
    وضع همین است که هست.

     

    متاسفانه عیب از خود ماست ولی ما
    نمی خواهیم باور کنیم. معیارهای ما مادی و ثروت و پول است اگر کسی پولدار باشد
    قابل احترام است و به او زرنگ  میگوییم.
    حتی اگر ثروتش را از راه رشوه خواری دزدی و قاچاق بدست آورده باشد. مردم ما در
    درجه اول بایست معیار های خود را عوض کنند. مردی که ماشین گرانقیمت و خانه ای
    اشرافی دارد مورد توجه و احترام است.

     

    حتی جوانان مثلا تحصیکرده ما تا
    دستشان به دم گاوی بند میشود و مثلا در شهرداری شغلی میگیرند و عنوان مهندسی را
    یدک میکشند باز دستهایشان دراز برای دریافت رشوه است. حتی برای کارهای قانونی رشوه
    میخواهند اگرنه لشگر شهرداری را بسیج میکنند.

    در زمان شاه اگر کسی میگفت که من
    هم کارمند دولت هستم از او توقع رشوه ستودن نبود. ولی اکنون حتی به یک پیرمرد
    بازنشسته هم رحم نمیکنند.  همه ما میدانیم
    که اشخاصی از طبقه کارگر و حتی فقیر براثر دری به تخته خوردنهایی به شغلهای دست
    اول و کلیدی رسیدند ولی آنان حتی از همتایان گذشته خود بی رحم تر و دزد تر بودند.

     

    مشگل ما دزدی و هدر دادن ثروتهای
    ملی است حتی در سطحهای پایین. شما به کسی اطمینان میکنید و مثلا کارخانه خود را به
    دست او میسپارید و او زیر رو را می دزدد و کارگران را بیکار میکند و سرمایه شما را
    یا خودش غارت میکند و یا میگذارد که دیگران غارت کنند.

     

    بعد هم تفرقه های بیگانگان در میان
    ماست که میخواهند ما همیشه بیسواد ومحتاج به آنان باشیم تا سواری بگیرند. برنامه
    ها طوری درست شده است که ما را از هم بپاشانند. اعتماد دوستی و امانت داری را از
    برنامه های ما و از سیستم کاری ما بیرون بکشند و بجایش بی تفاوتی بمن چه و مال من
    که نیست جهنم را جای نشین سازند.

     

    همه آنانی که نعره آزادی و برابری
    و برادری میزدند بعد از اینکه به قدرت و ثروت رسیدند تبدیل به هیولاهایی قهار و
    ظالم گشتند. با وجود اینکه خودشان از خانواده کارگری بودند ولی برق طلا و ثروت
    دیده هایشان را دیگر کور کرده بود.

     

    داشتن شغلهای مهم و کلیدی و بقول
    قدیمی ها نان آبدار بایست به افراد دلسوز و ملی واگذار شود و حتی آنان نیز بایست
    مرتب کنترل و عوض شوند که مبادا روزی جنون ثروت و دیکتاتوری گریبانشان را بگیرد.
    از بین بردن بیکاری  بیسوادی و رفاه و
    ساختن جاده و آبادانی های علمی و ساخت ساز هایی با توجه به موارد علمی بایست مورد
    توجه باشد و همه چیز بخوبی کنترل شود. درآمدهای کسانی که شغلهای کلیدی دارند نیز
    بایست کنترل شود که یک وقت شیطان گولشان نزند. نماینده گان مردم بایست نماینده
    گانی واقعی باشند نه انتصابی و بله قربان گو ها. روزنامه ها بایست مرتب به عنوان
    قوه چهارم مردم را زیر نظر داشته باشند و حقایق را به مردم گوشزد کنند. تا
    مادامیکه ما به این درجه از تعاون  همکاری
    و مهرورزی عمومی و اجتماعی و سطح بالاتری از سواد نرسیده باشیم  دمکراسی و آزادی خواهی نمیتواند جایگزین شود.
    احترام به عقیده های مخالفان و همدردی با دیگران از معیارهایی است که بایست مورد
    توجه قرار بگیرد. تا زمانی که خور خواب ثروت وشهوت  دزدی و فساد در فکر ماست نمی توانیم کشورهایی
    آزاد و خوب داشته باشیم. ما بایست عادت کنیم هر کاری را که بما می سپارند با امانت
    دقت و تخصص انجام دهیم و اگر توانایی انجام آنکار را نداریم براحتی بگوییم که دانش
    آن کار را نداریم. نه اینکه برای دریافت مزایایی بیشتر نا دانسته و بدون علم کاری
    را قبول کنیم که از عهده آن بر نمی آییم. 

  • Sahameddinghiassi

    غرب و شرق در آغوش
    فتنه دزدی فساد  و غارتگری چرا؟

     

    تنها به تیترهای
    روزنامه ها توجه کنید  بانک آف آمریکا
    محکوم به پرداخت یک میلیارد دلار شد زیرا تقلب کرده بود.  کشیش ها به بچه های خردسال تجاوز جنسی میکردند.  بانکهای اروپایی و آمریکایی کارهای غیر قانونی
    میکردند و یا  رشوه میگرفتند؟ مردانی چندین
    نفر را با اسلحه کشتند. در سطح بالا و عمومی در لایه های پایین تر. شهرداری فلان
    شهر برای خاطر اشتباهاتی که کرده بود چندین شرکت کوچک را ازبین برد و سرمایه های
    آنها از بین رفتند. هیچ وکیلی حاضر نیست که از ارگانهای دولتی شکایت بنویسد؟
    شرکتهای بیمه مبالغی نجومی میگیرند ولی در هنگام دادن خسارت  بهانه میآورند وبایست به وکیل مراجعه کرد؟  مردم چک میدهند وبعد هم محل کار و زندگی خود را
    عوض میکنند تا از پرداخت چک در امان باشند. 
    مامورین پلیس و حتی دادگاهها بی حاصل و بیهوده هستند و تنها کسانی را که
    مثلا آبرودار هستند میتوانند جریمه کنند. دستگاههای دولتی محلی و ایالتی آمریک حتی
    به نامه های یک وکیل پارلمان هم چندین سال است که جواب نمی دهند. مردم عادی هم که
    به اداره های دولتی محلی و یا ایالتی مراجعه میکنند با جوابهای سربالا مواجه هستند
    و به اتاقهای دیگری آنان را حواله میدهند و برای اینکه کارت انجام بشود برای هر
    کاری جزیی هم بایست وکیل داشته باشی.

     

    شهرداری اشتباه
    میکند و همه خسارتها به گردن قربانی ها می افتند. حتی اعتبار آنان هم از بین میرود
    و نمی توانند جایی استخدام شوند. شاید تمامی سیستم دولتی در آمریک هم اگر آشنا و
    وکیل خوبی نداشته باشی بیهوده و بی حاصل است. گرچه ظاهرا رشوت خواری نیست ولی تا
    وکیل نداشته باشی هم کاری انجام نمی دهند و یا ترا اشتباهی راهنمایی میکنند. چرا
    برای اینکه انسانیت ها از بین رفته و مردم همه تنها فکر بقای خود و منافع خود
    هستند.

    درکشورهای دنیای
    سوم هم که وضع مشخص است  هرکسی که دستش به
    دم گاوی بند شود ( البته استثناهایی هم هست) میخواهد هرچه میتواند آینده خود را
    تامین کند. مردم هم که اکثرا انحصار طلب هستند و این دیکتاتورهای در وجود خود ما
    هست. تا مادامی که احتیاج داریم و قدرتی نداریم حرفهای خوب میزنیم همچنانکه دستمان
    بند شد ویک شغل نان آبدار کلیدی گرفتیم دیگر خدا را بنده نیستیم.

     

    البته در این راه
    همه ما مقصر هستیم زیرا به کسی که شغلی و پولی دارد احترام میگذاریم و همان شخص
    اگر روزی کار و ثروت خود را از دست داد کنارش میگذاریم.  فرض کنید فردا کسی که قدرت دارد و یا مسول یک
    دستگاه مهم اداری است گفت که مثلا حجاب اجباری نیست   همه آقایان آیت الله ها اورا تکفیر خواهند کرد
    یا؟  اگر کسی گفت بایست جلوی دزدی را گرفت
    و بودجه های دولتی کشورهایمان بایست صرف آبادانی و رفاه و دانش و پیشرفت مردم
    شود.  مسلم است که عده ای غارتگر او را
    خواهند کشت یا؟ یا مثلا انتخابات بایست آزاد باشد و یا همه مذهب ها و حربها تا
    مادامیکه دست به اسلحه نبرند آزاد هستند. فکر میکنید انحصارطلبان و دولتهای
    قدرتمند غربی و شرقی خواهند گذاشت که کشورهای ما ترقی علمی فرهنگی  انسانی کنند؟ آنان کسانی نظیر صدام و دیوانه
    دیگری نظیر قذافی را میخواهند که بر گرده مردم عادی سوار شده و رس آنان را بکشد تا
    آنان در خرافات دست پا بزنند. 

     

    از قدیم گفته اند
    که چراغی که به خانه روا است به مسجد بردن آن حرام است و یا مولوی گفته که ای بی
    خبران کجایید کجایید     محبوب در همین
    جاست بیایید بیایید که خطاب به حاجیان بوده است. محبوب تو همسایه دیوار به دیوار    و تو در بیابان مکه حیران چرایی. خوب چرا این
    آقایان یا خانم های کشور زیبای ما افغانستان این پول را که خرج سفر از نظر مولوی
    بیهوده میکنند چرا خرج مردم فقیر و تولید کار نمی کنند؟ چرا مدرسه نمی سازند  چرا کودکان بیگناه را به گلوله می بندند؟ ویا
    همتایان دیگر آنان شیوخ عرب در نهایت رفاه غیر عادی هستند در ماشین های ساخته شده
    از تلا سفر میکنند و حمامهایی از دندان فیل عاج ساخته اند و غسل جنابت میکنند ولی
    کودک عرب آب خوردنی ندارد ویا کودک مسلمان دیگری گرسنه است و آشغال میخورد  در یمن؟ حرص دزدی  فساد از در دیوار بالا میرود. و همه سکوت کرده
    اند. مگر اسلام نفرموده که طلب علم برهر مرد و زن مسلمانی واجب است پس چرا ثروتهای
    ملی ما توسط آقایان غارت میشوند و به کار مردم نمی پردازند. 

     

    کسانی مثل قذافی
    بنام مبارزه با استعماربر مسند قدرت قرار گرفتند و خودشان هیولاهایی شدند که از
    استعمار خارجی دست کمی نداشت؟

     

    حتی رییس های
    جمهور مثلا آمریکا دست نشانده شرکتهای بزرگ هستند که مخارج تبلیغاتی آنان را تامین
    میکنند و بعد آقای رییس مسلم است که حساب کار آنان را دارد. طبقه متوسط بایست غارت
    شود تا ثروتمندان میلیاردی گنده تر شوند. وقتی که کشورهای بزرگ و قوی حتی به مردم
    طبقه متوسط خود ظلم میکنند آنوقت مردم کشورهای دنیای سوم نشسته اند که آنان به کمک
    دمکراسی و آزادی بیایند؟

     

    ازقدیم هم گفته
    اند همسایه من هرچه چل تر به نفع من. اگر کشورهای ما هم رهبران ملی مردمی  دلسوز داشته باشد که مردم ما هم بزودی در همان
    ردیف مردمان کشورهای پیشرفته در میآیند 
    خرافات از بین برود و بجای آن علم دانش بیاید که آنوقت رقیب آنان شده ایم.
    یا؟ تامادامی که ما پرپاچه هم را میگیریم و باهم اختلاف داریم و انحصار طلب می
    باشیم و تنها فکر منافع آنی خودمان هستیم 
    مسلم است که کشورهای بزرگ راضی تر هستند. چرا مواد صنعتی و نظامی خود را با
    قیمت تریلیون دلار به ما می فروشند و مواد مخدر را بین مردم پخش میکنند   از داشتن علم محروم میشویم تا جوانان ما به
    دریوزگی به غرب بروند  وبعد هم طبق همان
    زمینه بازهم به پرپاچه هم میپرند وو وحدت ندارند. 
    فعلا که سیستم تفرقه بیانداز و حکومت کن 
    غارت کن در دنیای ما حاکم است. ومتاسفانه مردم ما نمی توانند و یا نمی
    خواهند باهم متحد و دوستدار هم شوند وبا کمک هم کشوریمان را دوباره بسازیم.  متاسفانه باز حتی دینها هم که برای وحدت و
    انسانیت آمده اند توسط یک مشت غارتگر به بیراهه هدایت میشوند.  نمونه آن همین جنگ و دعوای بین مومنان ادیان
    الهی و نیز نفرت و کینه بین بی دینان و با دینان است.  خدا آخر عاقبت مارا بخیر کند.  فعلا که ظلم و فساد و حرص و طمع  دزدی و امانت خواری حتی به داخل خانواده ها و
    بین مومنان و بی دینان هم نفوذ کرده است.  

  • Sahameddinghiassi

    قربانیان کمونیست  کاپیتالیست مذهب های مختلف  دینها مکتبهای اجتماعی نژادی  ملی و حتی بومی وقومی. توضیح واضحات است که همه
    شما هم میدانید که رهبران و اشخاص درجه یک و دحتی دوی این گروه ها همه در ناز و
    نعمت خرامانند و در بهترین زندگی ها بسر می برند. تنها گاه گاهی به دست متعرضان به
    تیغ سپرده میشوند ولی بقیه آنان همانطور با بی تفاوتی به غارت مردم مشغولند تا
    روزی که مردم خدمت آنان هم برسند. میلیارها سرمایه های ملی را این رهبران ناشایست
    تلف میکنند و عملا در خدمت اربابان پولسازشان هستند که میخواهند چرخ بگردد و آنان
    ثروتهای مردمرا درو کنند. شخیان عرب از صدقه سر حضرت محمد در کاخهای باشکوه در
    کنار دلبران بلوند زرد  سفید و سیاه به
    خوشگذرانی مشغولند و در اتوموبیلها گرانقیمت ساخته شده از تلا و ضد گلوله سفر
    میکنند با هواپیمانان ساخته شده از تلای زرد مسافرت میفرمایند و در حمامهای ساخته
    شده از عاج فیل غسل مثلا جنابت میکنند. دست دزد بینوایی که نانی دزدیده است با
    کمال شقاوت قطع میکنند ولی خودشان ثروتهای میلیاردی ملی را غارت میکنند در امان
    هستند ولی تاکی؟ اربابان آنان با انتشار تنفر بین مردم ساده دل و حتی طبقه متوسط
    توسط خبرگان آنان انجام میگردد. آب گل آلوده مورد نظرشان است تا ماهی گیری کنند؟

     

    متاسفانه مردم کشورهای ما اکثر
    ساده هستند و براحتی گول میخورند و تحریک میشوند تا در جهت منافع آنان مستقیم و یا
    غیر مستقیم بسیج شوند.  سیاست کلی تفرقه
    بیانداز و حکومت کن و غارت فرما همراه با شلوغی وبل بشو و آب گل آلوده کردن است.
    آنان حتی به طبقه فقیر و متوسط خود هم رحم ندارند و چطور ما از آنان توقع داریم که
    فکر ماباشند؟ آنان ثروتهای عظیم میلیارد میلیارد تریلیونی میخواهند و برای همین
    کار هم برنامه ریزی کرده و میکنند. 
    یک-  بی تفاوت کردن و یا ظالم نمودن
    اکثریت مردم  با روش بیسوادی  جهل تعصب 
    نادانی و نداشتن تساهل و تفکر واقع بینانه؟ دو- تحریک آنان اینکه به مقدسات
    و ناموس شما تجاوز شده است. و شاید با دادن پول به کسانی که برای اینکار اجیرشده
    اند تا با ساختن جوک ها ویا فیلم نامه ها ویا کشیدن تصاویر مسخره مردم را تا دم
    گلوله توپ تحریک نمایند ولاجرم فکرهای از کل به جز متوجه شوند. مثلا درحالیکه مردم
    ما بیمارستان  رفاه  کار 
    خانه  مدرسه دانشگاه ندارند آنان را
    برای مثلا یک توهین شاید بوسیله خودشان تحریک شده را بخیابان ها می کشانند. در
    صورتیکه همین مردم از ظلم و غارت کشورشان به خیابانها نمی آیند.

     

    درهم کوبیدن تمامی احساسات انسانی
    و عاقلانه و از بین بردن قوه تشخیص و  تعین
    منصفانه بطوریکه انقلابهای کور وضع مردم را از آنچه قبلاهم بوده بدتر میکند. سه –
    حضرت محمد با آن مقام شامخ که گفتارهایش مردم را بدوشان جمع میکرد  با آن نبوغ خیره کننده نظامی  که در بیشتر جنگها پیروز شدند. و هم اکنون هم
    میلیونها انسان تحصیکرده پیرو وی هستند و بیش از یک میلیارد نیم هم اسما مسلمان
    هستند مورد تعرض یک مشت انسانهای ناآگاه قرار میگیرند هر شخصی میتواند بداند که
    حضرت محمد یا حضرت مسیح دارای نفود فکری برانسان بوده اند و تمسخر کردن آنان به
    نفع تنها دزدان و غارتگران بین المللی هست. آنان که خوشه چینان خشم مردم عادی اند
    تا کسانی مثل بن لادنها برایشان بازار یابی اسلحه کند. میدانید که تنها ارتش
    آمریکا تریلیونها دلار اسلحه برای دو جنگ عراق و افغانستان خریداری کرده است. با
    این ثروتهای عظیم که مالیات دهنده گان متوسط آمریکایی می پردازند میتوانستند
    بیسوادی را از کل دنیا ریشه کن کنند یا حتی گرسنگی را از بین ببرند. ولی آنان در
    صددند که اسلحه بمب  موشک و مواد منفجره و
    مواد مخدر خود را که در انبارها ذخیره کرده اند بفروشند. دزدان عظیم شان محلی و
    ملی هم همراه با دزدان بین المللی مشغول غارت و ذخیره کردن اموال ملی کشورهایمان
    هستند. 

     

    اگر اطلاعاتی که در روی اینترنت
    است درست باشد تمامی ثروتهای کشورهای دنیای سوم توسط رهبران و عوامل آنان دزدیده
    شده به کشورهای قدرتمند برگردانیده میشوند تا در حسابهای شخصی آنان واریز گردد. که
    در صورت انقلاب و حذف این نوع رهبران مسلم است که کل سرمایه های غارت شده ملی توسط
    دزدان اصلی و شرکتهای عظیم برداشت میشوند. همانطوریکه رییسان جمهور در کشورهای
    مثلا دمکراسی از طرف ثروتمندان تایید و حمایت میشود در کشورهای دیگر هم این نوع
    انتصابات در جریان است. بهرحال این ما طبقه متوسط و فقیر هستیم که قربانیان واقعی
    می باشیم  ما باهم در نبرد هستیم در
    صورتیکه رهبران مشغول دزدی و غارت هستند. اگر همه رهبران کشورهای دنیا دلسوز و
    مهربان بودند مسلم است که اینهمه شکاف فقیر وغنی و این همه ظلم  خودکشی ها و کشتار ها و عصبانیت ها وجود نداشت.
    ولی از آنجاییکه تقریبا تمامی سیستمهای حکومتی دنیا بی خاصیت هستند ظلم و جور در
    جریان است و کسانی که از این ظلم ها خسته شده اند هم کم نیستند سالانه هزاران هزار
    که نه میلیونها انسان بی گناه خودکشی میکنند زیرا در زیر بار گران زندگی خمیده شده
    اند.  و درنهای شکسته میشوند. 

     

    اکثر رهبران سیاسی  حزبی 
    ملی  مذهبی دنیا در شکوه و ثروتهای
    خیره کننده زندگی میکنند ولی در کنار همانها مردم عادی حتی نان و زندگی معمولی هم
    نمی توانند داشته باشند. این بی تفاوتی باعث میشود که گروهی آنان را به زیر بکشند
    و خودشان جاهای آنان را تصاحب کنند ولی آنان که روی کار آمده اند هم  بزودی زود کذشته دردناک خود را فراموش کرده
    خودشان ضحاکهای مار دوش جدیدی میشوند. که مردم بگویند بابا خدا پدر کفن دزد قبلی
    را بیامرزد.  انقلابیون تازه نفس عوض ایجاد
    داد گری و رفاه خودشان همچنان گرسنه گان به سفره تازه حمله کرده زیر رو را می
    دزدند.  حربه ملیت گرایی  دین 
    قوم گرایی و… در دست آنان است و با همین حربه است که دیگران را لخت و
    غارت میکنند.

     

    رهبران باید بدانند که آنان
    خدمتگذار مردمند نه آقا بالا سر آنان 
    مردم  کار  مسکن 
    بیمارستان  مدرسه رفاه مادی و معنوی
    میخواهند.  جوانان میخواهند کار کنند
    دانشگاه بروند  ورزش کنند هنر آموزی
    نمایند  ازدواج کنند و از زندگی دوروزه شان
    لذت ببرند نه اینکه مدام در مشگلات غوطه ور باشند.

     

    به امید روزی که کشورهای ما هم
    دوباره باهم متحد شوند و در تحت وحدت در کثرت باهم زندگی خوبی داشته باشیم. احترام
    مقابل و آزادی و برابری داشته باشیم و به پیشرفتهای علمی  ادبی 
    سیاسی  ورزشی برسیم و همه ما در
    برابر قانون یکسان بوده و حقوق مساوی داشته باشیم. این یک مدینه فاضله نیست بلکه
    چیزی شبیه  آمریک برای آمریکاییان و اروپا
    برای اروپاییان است که ماهم در خاورمیانه برای خودمان زندگی کنیم نه اینکه برای فرار
    از مشگلات به کشورهای آنان برویم و شهروندان درجه چندمشان باشیم؟ به امید داشتن
    افغانستان  یا آریانا یا خراسان آزاد و
    پرتوان یا ایالات متحده خاورمیانه و یا هر نامی دیگر که پر محتوی باشد.  

  • fozool

    سهراب ارژنگ یک ناشناس که اراجیفی مینویسد و خیال میکند مردم خر هستند.
    اگر به مزخرفاتش در تاریخهای قبل نگاه کنید، یک روز طرفدار شاه میشود روز دیگر رجوی و آقای اوباما را ملا اوبا میگویدد و بعد از انتخابش از آو تمجید میکند،دین مسیح را بهترین میداند و از صهیونیستها طرفداری میکند.بقول خودش در لندن نشسته و روز دیگر میگوید در مشهد است و به شهر دیگری گریخته استت!