با انتصابات شاهانه در شورای ملی و بازگشت به رستاخیز و دیکتاتوری آریامهری خوش آمدید ۱۳

پیش گفتار

تا چند ماه گذشته پیش از برگزاری تئاتر کمدی – فانتزی شاهزاده یکه سوار، چنین برداشت می شد که ایشان پس از ۳۵ سال غفلت، در پوست خود فررفتن، غلتیدن در دامان طرفداران بداندیش، نادان، فرصت طلب و دیکتاتور مآب، از تجربیات تلخ دوران آریامهری و اشتباهات رهبران خودکامه گذشته درس عبرت گرفته، و با مردم دربند و ساده دل ایران همگام و همراه شود. ولی افسوس، و صد افسوس که نه تنها چنین نشد، بلکه با این برنامه فانتزی شورای ملی که نه در آن شورایی وجود داشت، و نه رنگ ملی و مردمی، بر ما ثابت گردید که بی تردید، ما به جای امید به دموکراسی و آزادی در ایران، باید در انتظار بازگشت دیکتاتوری شاهنشاهی در ایران باشیم.

کمدی- فانتزی شورای ملی

سرانجام بخش نخست نمایشنامه کمدی- فانتزی شورای ملی در فضای بسته عاری ازمهری، و دور از چشم حیض انتقادگران، با شرکت بازیکن ستاره هفت ختم و معروف؛ رضاپهلوی هنرپیشه ۳۵ ساله اطراف کاخ سپید و چند دوجین از یال و کوپال و مستخدمین دربار مجازی او مانند رضا پیرزاده، نازیلا گلستان، فرخ پیرنیا، روی پرده آمد. انتصابات محلی زیر نظر و دیدگاه مبارک ایشان و بستگان هنرمندش و دوراز چشم اغیار (ملت ایران) انجام گرفت و برای بازی نمایشنامه بعدی و نشان دادن بیلاخ به ملت دربند و بخواب رفته کشورمان، کاندیداهایی را انتصاب فرمودند.

نمایشنامه فانتزی شورای ملی آقا رضا به شورای جمهوری اسلامی تفاوتی ندارد. زیرا هردو دیکتاتور، هردو تمامیت خواه، و هردو خردباخته و خرافاتی مذهبی اند. همانگونه که با یک بسیجی نمی شود گفتگو کرد و با ناسزا و دشنام و حمله او روبرو می شویم، هواداران رژیم گذشته نیز هرکدام همان بسیجی و یا شعبان بی مخی هستند که کارشان دشنام دادن و تهمت زدن است.

نمایشنامه فانتزی شورای ملی آقا رضا به شورای جمهوری اسلامی تفاوتی ندارد. زیرا هردو دیکتاتور، هردو تمامیت خواه، و هردو خردباخته و خرافاتی مذهبی اند. همانگونه که با یک بسیجی نمی شود گفتگو کرد و با ناسزا و دشنام و حمله او روبرو می شویم، هواداران رژیم گذشته نیز هرکدام همان بسیجی و یا شعبان بی مخی هستند که کارشان دشنام دادن و تهمت زدن است.

شماری از این هنرمندان از اینگونه اند:
اردلان مفید، رافی چاخان توریان، ابراهیم ویکتورهوگو، دخی عبدگی، امیر کفاش فقرآور. شماری هم سیاهی لشکر از سوی همایونی منصوب شدند که خوانندگان گرامی می توانند به لیست نام آنان مراجعه کنند. این چنین به نظر می رسد که تلویزیون و رسانه های زیر نفوذ شاهزاده یکه سوار  در تبلیغات خود برای بازگشت رژیم شاهنشاهی و گزینش افراد  سرسپرده رژیم پیشین، در کار تبلیغاتی خود موفق بوده اند.

هنرمندی و روی هم اندازی گذشته آقا رضا

ما در مقاله پیش به کوتاه از هنر نمایی تازه شاهزاده گرامی در نمایش فانتزی “شورای ملی” سخن گفتیم و هنرمند همکار دیگر ایشان فرخ پیرنیا را که مظهر و آیینه تمام نمای دوران شکوهمند سرتاپا آزادی و دموکراسی گذشته است، به شما عزیزان معرفی نمودیم تا چهره زیبا و دوست داشتنی او را همواره به خاطر بسپارید. البته ایشان در حال حاضر سکوت فرمودند ولی در گفتار تهدید آمیزشان در پی منویات ملوکانه آقارضا آشکار است که پس از بازگشت فاتحانه به دوران شاهنشاهی که بنا به سنجش ایشان بیش از ۸۵٪ مردم از دریای خزر تا شاخاب پارس ثانیه شماری می کنند، ما را به دست ساواک می سپارند تا دهانمان را مانند فرخی یزدی  چکامه سرای آزادی خواه بدوزند، و یا همانند دستور اشرف خانم همزاد شاه، همانگونه که روی کریم پور شیرازی نفت ریختند و او را  آتش زدند، ما را نیز به سزای گستاخی نسبت به دستگاه قدرقدرت رضاخان ثانی برسانند.

این آقا که نشان می دهد از کهنه کاران رژیم شاهنشاهی است و حتی نام شورا را رستاخیز نامیده که یادآور خاطره ایشان از حزب کذایی رستاخیز می باشد، در این ویدیو به خوبی نشان می دهد که شورای ملی در حقیقت بازگشت به دوران دیکتاتوری شاهنشاهی است. او با گستاخی هرکس راکه مخالف گروه آنان باشد، ضد ملی و از رژیم اسلامی می داند. همان گونه که شاه گفت مخالفین گذرنامه خود را بگیرند و از کشور بیرون روند و خامنه ای در سخرانی روز عید گفت هرکس در انتخابات شرکت نکند مخالف رژیم و ضد ملی است. نکته دیگر این که این خردباخته می گوید طبق آمار گرفته شده از همه ایران، ۸۵٪ مردم خواهان بازگشت رژیم شاهنشاهی اند (نه مشروطیت). این ادعای نادرست و سرتاپا دروغ است . ادعایی که همه دیکتاتورها مانند صدام، قذافی، شاه داشتند و خامنه ای هم همان ادعا رادارد در حالی که به جرأت می توان گفت طرفدار نظام مشروطیت (نه شاهنشاهی) از ۱۵٪ تجاوز نمی کند.

و اما، برای شناسایی آقارضا هنرمند معروف و بستگان سراپا مهر و آزادی خواهشان، از شما خوانندگان دعوت می شود تا به مقاله های بخش نخست، بخش دوم، بخش سوم، بخش چهارم، و بخش پنجم ما که به استناد مدارک و گفتار انکارناپذیر نوشته شده اند، مراجعه فرمایند و پیش از آن که پیش داوری کنند و اظهار فضل و دانش نمایند بهتر است بخش های الحاقی آنها را نیز بخوانند.

چند چشمه از هنرنمایی آقا رضا

آقا رضا در این ۳۵ سال که برای آزادی مردم در بند ایران و برگرداندن آنان به دوران باشکوه و دموکراسی رستاخیز و آریامهری شب و روز خواب و آرام نداشتند، هنرنمایی هایی از خود نشان دادند که چند چشمه آن از دید شما گرامیان می گذرد:

۱- چشمه اول-  کودتایی همانند ۲۸ مرداد ۳۲

نخستین شیرین کاری شاهزاده گرامی و بستگان محترمشان در همکاری با پرزیدنت ریگان رئیس جمهور ضد ایرانی آمریکا و ویلیام کیسی William J. Casey رئیس سی آی ای CIA، برای براندازی رژیم خمینی، بازگردان آقارضا به تخت سلطنت و تکرار کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود. ولی وزارت برون مرزی آمریکا و کارمندان بلند پایه سی آی ای با این برنامه ریزی مخالفت نمودند.

۲- چشمه دوم- در خالی بندی شاهزاده

در تاریخ ۶ ژون ۲۰۱۲ شاهزاده یکه سوار ما گفتگویی با مجله هفتگی فوکوس آلمان داشتند که پس از سی و چند سال گرد و خاک خوردن در انتظار پست و مقامی بادآورده آه کشیدن، سفره دل را بگشودند و آنچه در دل داشتند بی پرده بیان داشتند. در این گفتمان که کمترین راستی و درستی به چشم نمی خورد و گویای حقیقت تلخی از خواب های خیالی شاهزاده در بازگشت به دوران دیکتاتوری آریامهری بود، موجبات خشم فراوان شماری از نویسندگان و کسانی که دست بر آتش دارند مانند محمد علی مهرآسا، محمد امینی، بهرام مشیری، نگارنده برانگیخت. گرچه آفتاب پرستان و هواخواهان شاهزاده تلاش کردند گفتار شاهزاده را ماله کشی کنند و با آب و رنگی به بتونه کاری آن پردازند، ولی از دید روشنگران، اینگونه تفسیرها با تفسیر قرآن و ماله کشی آخوندها تفاوتی ندارد.

در این ویدیو مهرداد حیدرپور فعال سیاسی و زندانی پیشین، پرده از روی خودکامگی و انحصارطلبی رضا پهلوی بر می دارد و با شهرام همایون که از جیره خواران و بلندگوههای شاهزاده است، وارد گفتگو می شود. هرشنونده خردمند و عاقلی به آسانی در می یابد که چگونه شهرام همایون با موذی گری و دغل بازی، از حقیقت و مطلب فرار کرده، و مهرداد حیدرپور را از راه و هدف اصلی به جاده خاکی برده، و  وارد مسائل و بحث هایی می شود که از موضوع گفتگو کاملن بیرون است.
این ویدیویی است که از سوی تارنمای رسمی رضا پهلوی منتشر شده و همانطور که مشاهده می کنید رضا پهلوی را به دروغ، در حال سخنرانی در دادگاه لاهه نشان می دهد. اینهم چشمه دیگری از شعبده بازی و چشم بندی شاهزاده و یاران او است. کارهای خلاف و تظاهر به چیزهایی که تنها در رهبران رژیم اسلامی دیده می شود. زیرا شاهزاده در آن تاریخ در دادگاه لاهه حضور به هم نرسانده است.

۳- چشمه سوم- در سیاست های زیرکانه شاهانه-

از دیگر شاهکارهای شاهزاده یکه سوار گماردن چند حراف دهن پاره در تلویزیون های لوس آنجلسی، و استخدام چند تاریخ نویس و وقایع نگار برای نوشتن مطالب و کتاب هایی بر مدح و ثنای سلطان صاحب قران شاهنشاه آریامهر و از بام تا شام در تخریب هرچه بیشتر مصدق خائن، و یادآوری انقلاب شکوهمند و مردمی ۲۸ مرداد، و همچنین به کارگرفتن جوانانی بیکار و مقام گرا در خدمت های تبلیغاتی و دشنام دادن به مخالفان.

۴- چشمه چهارم- در اثبات طرفداری شاهزاده در ایران

یال و کوپال شاهزاده که از بازمانده های ارتش شکست خورده و برگل نشسته و یا ساواکیان و سرمایه داران فراری، و فرصت طلبان تشکیل می شود، برای ایجاد هماهنگی و گردآوری سلطنت طلبان برون مرزی که تا کنون به برنامه های کمدی روحوضی ایشان لبخند نزدند، دست به یک هنرنمایی و آرتیست بازی زدند که همه آفتاب پرستان و شاهپرگها انگشت شگرفی و تعجب خود را به دندان گزیدند. و آن این که با فتو شاپ جای تصویر منصور اصانلو را روی اتوبوس شرکت واحد که کارمندان آن سازمان نصب و به دور شهر گردانده بودند، آرتیست وار، با فرتور زیبای شاهزاده یکه سوار جابه جا نمودند. همین اقدام انقلابی و بی نظیر، موجب گردید که فرخ پیرنیا یکی از بلند گوههای شاهزاده، طرفداران ایشان در ایران را بایک آمار رسمی، یعنی حساب انگشتی، ۸۵٪ بدانند.

طرفداران منصور اصانلو در شرکت واحد تهران برای حمایت و پشتیبانی او، عکس وی را پشت اتوبوس چسباندند و در خیابان های تهران به نمایش درآوردند. مزدوران و نوکران شاهزاده هم برای تبلیغ و دلگرم نمودن طرفداران رژیم گذشته در خارج کشور، با فوتو شاپ کردن، به جای عکس اصانلو، با حقه بازی عکس شاهزاده را چسباندند تا به بازماندگان رژیم گذشته وانمود کنند که در ایران مردم حامی و پشتیبان شاهزاده اند. گویا روش تبلیغاتی شاهزاده با رژیم اسلامی تفاوتی ندارد. بر این اساس، فرخ پیرنیا می گوید طبق آمار گرفته شده از همه ایران، ۸۵٪ مردم خواهان بازگشت رژیم شاهنشاهی اند (نه مشروطیت)، که این ادعای گستاخانه سرتاپا دروغ است .

طرفداران منصور اصانلو در شرکت واحد تهران برای حمایت و پشتیبانی او، عکس وی را پشت اتوبوس چسباندند و در خیابان های تهران به نمایش درآوردند. مزدوران و نوکران شاهزاده هم برای تبلیغ و دلگرم نمودن طرفداران رژیم گذشته در خارج کشور، با فوتو شاپ کردن، به جای عکس اصانلو، با حقه بازی عکس شاهزاده را چسباندند تا به بازماندگان رژیم گذشته وانمود کنند که در ایران مردم حامی و پشتیبان شاهزاده اند. گویا روش تبلیغاتی شاهزاده با رژیم اسلامی تفاوتی ندارد. بر این اساس، فرخ پیرنیا می گوید طبق آمار گرفته شده از همه ایران، ۸۵٪ مردم خواهان بازگشت رژیم شاهنشاهی اند (نه مشروطیت)، که این ادعای گستاخانه سرتاپا دروغ است .

از آنچه گذشت

با این پیش آمدها و در چنین شرایطی، باید “شورای ملی ایران” آقای پهلوی را با “شورای مقاومت ملی” مسعود رجوی یکسان دانست. این دوگروه، هردو، دیکتاتور و خودکامه، تمامیت خواه و غیر مردمی، پیام آور خرافات مذهبی هستند و هرکدام می توانند حکومت هایی در راستای حکومت ولایت فقیه در ایران برپا کنند. تنها تفاوتی که در این دو گروه دیده می شود، ایرانیان ساده دل و میهن پرست مجاهدین خلق است که بنا به باورهای خودشان، تا بالای چوب دار رفتند و از هیچگونه تلاشی (بدبختانه به دستور مسعود رجوی) کوتاهی نکردند. اینان در برخورد و گفتگو از ادب و انسانیت خارج نشده، و تا اندازه زیادی صبر و تحمل دارند. در جایی که برخورد و گفتگو با طرفداران رضا پهلوی، روبرو شدن با شعبان بی مخ های این زمان است.

شورای مقاومت ملی رجوی با شورای ملی رضاپهلوی چندان تفاوتی ندارد. هرود تمامیت خواه و خودکامه، هردو در گیر و یا سوء استفاده کننده مذهبی در راه تحمیر مردم ناآگاه، و هردو بازگشت به رژیم شبیه ولایت فقیهند. تنها تفاوت در اینست که جوانان مجاهد افرادی ساده دل و پاکباخته اند، ولی طرفداران آقارضا ناسازگار، خودبزرگ بین، دیکتاتور، بلند پروز، و غیر قابل معاشرت و گفتگواند. نکته پایانی

شورای مقاومت ملی رجوی با شورای ملی رضاپهلوی چندان تفاوتی ندارد. هرود تمامیت خواه و خودکامه، هردو در گیر و یا سوء استفاده کننده مذهبی در راه تحمیر مردم ناآگاه، و هردو بازگشت به رژیم شبیه ولایت فقیهند. تنها تفاوت در اینست که جوانان مجاهد افرادی ساده دل و پاکباخته اند، ولی طرفداران آقارضا ناسازگار، خودبزرگ بین، دیکتاتور، بلند پروز، و غیر قابل معاشرت و گفتگواند. 

نکته پایانی

دیده می شود که خانم دکتر رؤیا عراقی معاون و پیشکار آیت الله کاظمینی بروجردی تحت تأثیر این شورای دیکتاتوری قرار گرفته و بدان پیوسته است. گروه فضول محله تا کنون روش و خط مشی آیت الله بروجردی زندانی در بند دیوان را  مبارزه در راه آزادی و دموکراسی می دانست و در چند مقاله گوناگون خود به شدت از نامبرده در کنار چند مبارز دیگر انقلابی به خوانندگان خود معرفی نموده است ولی از آنجا که راه شاهزاده و خیمه شب بازی “شورای ملی ایران” چیزی جز تلاش در راه بازگشت به دیکتاتوری گذشته و رژیم شاهنشاهی نیست، چنانچه خانم دکتر عراقی در موضع خود بماند، باید در افکار خود نسبت به آیت الله کاظمینی بروجردی تجدید نظر نمود.

  • آریو

    عباس فخرآور همان کسی است که ستار بهشتی را بخاطر دو مطلب انتقادی به وزارت اطلاعات فروخت …
    http://bineghab2012.blogspot.com/2012/11/blog-post_12.html
    بجز دوست دخترهایش چند دختر افسرده را با هزار وعده و وعید برای تبلیغات و کامنت گذاری نگه داشته که حتی نام یکی از آنها به نام ” ناهید”را که تا کنون قادر به نوشتن یک مطلب به قلم خودش نبوده و تنها فعالیت او در مدت هفت سال پیست کردن لینک های فخرآور و ساختن پروفایلهای مختلف با اسامی مستعار برای حمله به فعالین و مبارزین واقعی بوده را در این شورای ملی عضو کرده در اینجا بیشتر بخوانید http://bineghab2012.blogspot.com/2012/11/blog-post_2.html

  • رضا پهلوی می خواهد با فریب مردم، توسل به قدرتهای خارجی و حمله نظامی به قدرت برسد:
    ۱- ناگفته هایی از «روابط محرمانه رضا پهلوی با سیا (C.I.A)» در زمان «جنگ ایران و عراق» (سند)

    http://nagoftehayeiran.blogspot.com/2013/02/cia-reza-pahlavi-nytimes.html
    2- رضا پهلوی: ما همان تمهیداتی را که در باره قذافی دنبال شد را برگزیدیم!

    http://www.lefigaro.fr/international/2011/12/14/01003-20111214ARTFIG00560-reza-pahlavi-il-faut-juger-les-crimes-du-regime-iranien.php
    3- رضا پهلوی: بسیاری از ایرانی ها حتی برای خلاصی از حکومت طرف مهاجمان خارجی را خواهند گرفت.

    http://www.irandarjahan.net/سیاست/اینکه-آیا-من-تاج.html
    4- آرزوهای محمدعلی شاهی

    http://news.gooya.com/politics/archives/2012/06/142507.php
    5-دروغهای سلطنتی رضا پهلوی

    http://mahmood-delkhasteh.blogspot.com/2013/02/blog-post_14.html

  • پیروز

    شما و شما هائیکه از رضا پهلوی ، مسعود و مریم رجوی مینالید چرا بجای چوب لای چرخ گذاردن و منفی بافی و ایرادگیری که تنها سودش را رژیم آخوندی برای ماندگاریش میبرد حزب ، و فرد یا افراد مورد پسند و تائیدتان را اعلام نمیکنید تا آنهائیکه هنوز راه اشتباهی را دنبال میکنند را از خواب نادانی بیدار کنید و مشعل و سکان رهائی از بیخردی و بیشعوری و بی نزاکتی و بی همه کسی و بی وطنی و بی اصالتی را بدست نمیکیرید تا مردم نا آگاه بستوه آمده از استبداد ، فاشیزم و مردمفریبی را بساحل نجات هدایت کنید؟
    .شاید هم وظیفه شما و شماها همان تفرقه اندانتن برای تداوم حکومت آخوندی و استبداد به نوعی که میپسندید است….ا

    • برنامه ها انتقاد سازنده از کارهای خوب و یا خرده گیری از عملکرد نادرست افراد سیاسی است. ما به فرد و افراد کار نداریم چون از حزب و گروه و دسته خاصی پیروی و یا حمایت نمی کنیم. نگاه ما به نوشتار، رفتار، و گفتار مدعیان سیاست ایران است. بنابراین، ابرخورد ما با همه یکسان است. به گفته ای؛ ” ما طرفدار آوازیم، نه آوازهخوان”. امیدوارم به روش کار ما پی برده باشید- سهراب ارژنگ

  • پاسخی به مقاله سهراب ارژنگ، در نشریه فضول محله و انتقاد از شورای ملی:

    یکی از نویسندگان مجله فضول مجله، در مقاله ای به تشکیل شورای ملی پرداخته بود و انتقاداتی را مطرح کرده اند که پاسخ به آنها، در زیر، آورده می شود:

    یک- ایشان شورای ملی را انتصاب شاهانه خوانده اند.

    این نهایت بی انصافی است، انتخابات آزاد بوده و همه می توانسته اند کاندید شوند، چند حقوق دان مستقل از فرانسه نیز بر انتخابات، نظارت می کرده اند.

    سوال اینجاست، چرا نویسنده خود در این انتخابات نامزد نشده است؟!

    نمی شود گوشه ای نشست و تنها به دیگران خرده گرفت، وقتی راه برای مشارکت باز است و از همه نیز دعوت شده است، مشارکت نکردن ایشان و یا دیگران، کم لطفی آنان به مام وطن است.

    دو- نوشته اند این انتخابات، انتصاب بوده و دور از چشم دیگران انجام گرفته است…!

    این سخن نیز، دور از انصاف است. انتخاباتی آزاد بوده، در همه جا گفته شده است که چنین انتخاباتی در جریان است و از همه برای حضور در آن دعوت شده است.

    سه- ایشان لیستی از اشخاص انتخاب شده را معرفی کرده و به انتقاد از آنها پرداخته اند.

    نباید فراموش کرد که شورا، تنها یک کمپین برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران است. قرار نیست اعضای این کمپین، بر کشور ایران حکومت کنند.

    باز سوال قبلی تکرار می شود، این انتخابات، انتخاباتی آزاد بوده است، هر کسی می توانسته کاندید شود (به شرط نداشتن سو یشنیه در دادگاه).
    حال باید از منتقدین پرسید، چرا خود حاضر به مشارکت نشده اند؟!

    نکته اینجاست، من نمی توانم بگویم چون با آقای فلان مشکل دارم، با روش و اندیشه او موافق نیستم، پس او حق ندارد در آینده کشورش مشارکت کند، این اولین گام به سمت دیکتاتوری است.

    اجازه بدهید مثالی بزنم، مثلا فلان نامزد، که مورد انتقاد نویسنده قرار گرفته است، اگر حذف می شد و اجازه مشارکت به او داده نمی شد، خود این نویسنده، می گفت این انتخابات فرمایشی است و فیلتر بر آن وجود دارد…!

    کدام دادگاه مستقل، نامزد مورد انتقاد ارژنگ را محکوم کرده است؟ تا زمانی که دادگاهی او را محکوم نکرده، کسی حق ندارد که بر اساس نظر شخصی ، حقوق انسانی او را زیر پا گذشته و مانع نامزدی او شود.

    سپس ارژنگ گرامی، در قیاسی عجیب، به مقایسه شورای ملی با شورای مجاهدین پرداخته است.

    گویا ایشان فراموش کرده که تفاوت عظیمی در این دو تشکل وجود دارد، که رئوس آن به شرح ذیل است:

    الف) شورای ملی ایران، منشور کاملا مشخصی دارد، که در آن به صراحت، دمکراسی و حقوق بشر، اولین و اساسی ترین بند محسوب می شوند، اما تشکل مجاهدین، بر اساس اندیشه های مارکسیسم و اسلامی بنا شده است.

    ب) در شورای ملی، یک انتخابات آزاد وجود داشته، هر ایرانی، به صرت ارایه کارت شناسایی، می توانسته هم نامزد شود و هم رای بدهد. اما تشکل مجاهدین، بدون انتخابات آزاد صورت پذیرفته است، و اصولی انتخابی در کار نبوده است.

    ج) برای اجلاس شورای ملی، هر نامزدی، باید هزینه حضور خودش را بدهد، یعنی پول هتل و هواپیما بدهد و برای آینده کشورش، حداقل کمی خرج کند. اما در تشکل مجاهدین، مجاهدین با استخدام پناهندگان دیگر کشورها، سالن را پر کرده اند…!

    سوال ساده ای را باید از ایشان پرسید:
    آیا ایشان هیچگاه توانسته اند در تشکل مجاهدین شرکت کنند و آیا انتخاباتی بوده که ایشان در آن نامزد شوند؟! در حالی که ایشان می توانسته اند در انتخابات شورای ملی، براحتی نامزد شوند.

    ایشان، سپاس به بددهنی برخی اشاره می کنند که خود را طرفدار رضا پهلوی می دانند و تلاش می کنند که به استناد آن، به این شورا حمله کنند.

    اینکه افرادی بی ادب، خود را طرفدار رضا پهلوی معرفی می کنند نیز، هیچ ربطی به این شورا ندارد. بماند که اصولا، از نظر من ربطی به خود رضا پهلوی هم ندارد!! چون رضا پهلوی به صراحت چنین رفتاری را محکوم کرده است.

    ایشان سپاس تصاویری جعلی را که گویا یک نفر به عنوان طرفدار رضا پهلوی، بر روی فیسبوک گذاشته، نقل کرده اند و بر اساس آن، می خواهند این شورا را محکوم کنند…! باید یادآور شد که اگر این تصاویر، بر روی فیسبوک رضا پهلوی و یا سایت او قرار داشت، صحبت ایشان، قابل بررسی بود و می توانست گفت اعضای این شورآ، به جعل دسته زده اند. اما از کجا معلوم که خود رژیم، به چنین کاری دست نمی زند؟! بماند که بعدا، صدا و سیمای رژیم، از همین تصاویر استفاده کرده و در تلوزیون رژیم، انرا نقل کرده است.

    در انتها، درخواست ایشان از خانم دکتر عراقی، مبنی بر این بود که ایشان باید از شورای ملی خارج شوند…! جدای از اینکه خانم دکتر عراقی، خود از اعضای کمیته موقت بوده اند، ترغیب اینچنین دیگران، به جدا شدن از یک تشکل سیاسی که هدفش، انتخابات آزاد در ایران است، کمی مرا شگفت زده کرد.

    • در پاسخ نوشتار گمنامیان باید گفت که؛ انتقاد ما انتقاد شخصی نیست و ما با شاهزاده، بستگان، و هوادرانشان کمترین کینه توزی و دشمنی نداریم. با آن که انتقاد سیاسی ما از رژیم گذشته به جااست و در مقاله های ۱-۵ گذشته به استناد مدارک تاریخی در اختیار خوانندگان خود گذاشتیم، ولی نسبت به شخص شاهزاده امیدوار بودیم که بتواند پرده ها را بدرد و از جلد آریایی و وابستگی به پوشال های کهنه کار رژیم گذشته بیرون آید و مردمی باشد.
      بر این اساس و بر این فرضیه، تا چندی پیش گروه ما با خوشبینی تلاش داشت که با ایشان همکاری کند. ولی گروه خودکامه ایشان آنچنان که رفت، راهها را بر آزادیخواهان، دوستان، ودلسوزان ایران بستند و روش خودکامگی و انحصار طلبی را در گزینش همکاران به اجراء در آوردند.

      آنچه را ما در مقاله نوشتیم مستند و درست است. شاهزاده بر همه جریانات و خیمه شب بازی هایی که برای گول زدن مردم ایران به کار می رود آگاهی کامل دارد. وگرنه باید بی درنگ در سایت های گوناگون از جمله سایت ما اینگونه عملکردها را تقبیح کند.
      تجربه و برداشت ما نشان می دهد که راهی را که شاهزاده بر گزیده، پایان کار سیاسی ایشان است. بنابراین، تکیه شما و عده ای دیگر به نامبرده، اشتباه بزرگ است و باید گفت که؛ “شاهزاده اسب لنگی است که با این روش هیچگاه به مقصد نمی رسد”. سهراب ارژنگ

    • در پاسخ نوشتار گمنامیان باید گفت که؛ انتقاد ما انتقاد شخصی نیست و ما با شاهزاده، بستگان، و هوادرانشان کمترین کینه توزی و دشمنی نداریم. با آن که انتقاد سیاسی ما از رژیم گذشته به جااست و در مقاله های ۱-۵ گذشته به استناد مدارک تاریخی در اختیار خوانندگان خود گذاشتیم، ولی نسبت به شخص شاهزاده امیدوار بودیم که بتواند پرده ها را بدرد و از جلد آریایی و وابستگی به پوشال های کهنه کار رژیم گذشته بیرون آید و مردمی باشد.

      بر این اساس و بر این فرضیه، تا چندی پیش گروه ما با خوشبینی تلاش داشت که با ایشان همکاری کند. ولی گروه خودکامه ایشان آنچنان که رفت، راهها را بر آزادیخواهان، دوستان، ودلسوزان ایران بستند و روش خودکامگی و انحصار طلبی را در گزینش همکاران به اجراء در آوردند.

      آنچه را ما در مقاله نوشتیم مستند و درست است. شاهزاده بر همه جریانات و خیمه شب بازی هایی که برای گول زدن مردم ایران به کار می رود آگاهی کامل دارد. وگرنه باید بی درنگ در سایت های گوناگون از جمله سایت ما اینگونه عملکردها را تقبیح کند.

      تجربه و برداشت ما نشان می دهد که راهی را که شاهزاده بر گزیده، پایان کار سیاسی ایشان است. بنابراین، تکیه شما و عده ای دیگر به نامبرده، اشتباه بزرگ شماست و باید گفت که؛ “شاهزاده اسب لنگی است که هیچگاه به مقصد نمی رسد”. سهراب ارژنگ

  • آلفرد

    سپاس از شما آقای ارژنگ.
    متاسفانه گروههای مختلف از واژه “ملی” سوء استفاده بسیار کرده اند. مجاهدین خلق ۳ دهه پیش و حالا سلطنت طلبان. اینها هیچ کدام ملی نیستند. برای این شورا، نام “شورای سلطنت طلبان” بسیار بامسماتر است زیرا تقریبا تمامی شرکت کنندگان در آن از افراد، گروههای وابسته یا حامیان رژیم سابق هستند.
    با حضور فردی مثل فخرآور هم آینده این شورا مشخص است که به کجا کشیده خواهد شد!

  • wefghi

    man yek soali daram , shoma chera agar ba kesi mokhalef hastin az rahe tohin vared mishin? ishon khob ya na khob yek faale siasi hastan mesle baghiyeh, age mardom bekhan be ishon raay bedan che eshkali dare? shoma inja be aghayede tarafdarane ishon tohin mikonin va in yani kari ke jomhori eslami ba hame anjam mideh, ejazeh bedin har kasi aghidasho bege va faaliyatesho bekone va ghezavat ro ham bezarim be ohdeh mardom, omidvaram birah nagofteh basham

    • با درود به شما، ما مقاله هایمان را به صورت طنز می نویسیم و توهینی در کار نیست. چنانکه ایشان را شاهزاده می نامیم- با سپاس از یادآوری اتان -سهراب ارژنگ

  • wefghi

    inja hame be ham tohin mikonan

  • سیاوش

    آقای ارژنگ نمی گویم که شماهم عضو سپاه پاسداران هستید، بهتر است که از این مقالات نفاق افکنانه کوتاه بیائید بگذارید شخصی که با سراحت عقاید حودش را می گو ید و در راه سرنگونی رژیم اسلامی پیش قدم شده کارش را بکند. بجای منفی بافی در این راه بخصوص و چوب لای چرخ گذاشتن بروید و عقاید خوتانرا مطرح کنید بدون شک گوش شنوا خواهید یافت.
    با احترام
    سیاوش

  • Russian agents in Fozoul mahal

    This man is a Russian poppet. He attacks Reza Pahlavi, Bani Sadr, Rajavi, and any other real opposition of Islamic Republic of Russia in Iran. here is why:

    Pro-Russian Marxists are against any Liberal government or figure. There is a proof in history that supports the fact that Pro-Russian Marxists have always been hostile to Liberals more than Dictators and even Imperialists. In Iran they went against Mosadegh, Bazargan, and Bnai Sadr but became Mullahs ally and let USSR, England and USA arrange a coup against Mosadegh government, Khomeini kicks Bazragan and Bani Sadr out. In Turkey they are against Erdugan as long as he has a good relation with USA and Israel. In France they are against Macron. In Ukraine they were and are against Ukraine legitimate government and support Russian poppet Yakunovic. They are sympathetic to Saddam, Assad, Qaddafi, Castro, Maduro, and even North Korean tug but they were against former south Korean President and are against Ange sung Suki. Add to this good Putin’s relation and connections inside ISIS, Taliban , and Alqaeda along with Mullahs, Hamas, and Hizballh. More than half of ISIS are from former Saddam army and central Asian countries which are under full control of Russia. FSB has penetrated inside ISIS and directed it towards America and Western countries. That is why they do not attack Russia their 300 years traditional enemy and are against soft Liberal targets in France and Canada. Think about it. America saved Muslims from USSR oppression in Afghanistan and Bosnia. They supported Chechnya freedom fighters in central Asia why central Asian fighters in ISIS are not against Russians and fight against France, Canada, and USA? Is it not fishy