فاجعه افزایش تولد نوزادان معتاد در ایران ۰

فاجعه افزایش تولد نوزادان معتاد در ایران

از دردی می‌نویسم که حرف تازه‌ا‌ی نیست، هرروزه سخت رنجمان می‌دهد اما هیچ وقت نباید برایمان عادی شود. اعتیاد در ایران بیداد می‌کند، شیشه به دومین مواد پر مصرف در ایران تبدیل شده است. هرچه که قیمت‌ها گرانتر شد، به لطف دولتمردانِ جوان دوست و وطن پرست، شیشه به وفور و ارزانی رسید. در چند ساله گذشته فزونی بیش از حد شیشه و قیمت ارزان آن، سیاست غیرمستقیمی‌ ‌ست که افراد جامعه ی محروم از هر آزادی و تفریح سالمی را به سوی دنیای امن توهم سوق می دهد.

افزایش مصرف شیشه به عنوان اعتیاد آورترین ماده ی مخدر زنگ خطری است که جای یک لحظه تامل را می‌طلبد. زنان و کودکان زیادتری هر روزه به این آمار‌ها اضافه می‌شوند، مکانِ مصرف از منزل دوستان و خانه‌ها، به کوچه‌ و خیابان‌ و پارک‌ها کشیده شده است و دیگر برای مردم شهر‌ها صحنه‌های خرید و فروش و تزریق مواد مخدر عادی تر از گپ‌های دوستانه شده است. در این میان دردناک تر از همه، افزایش تولد نوزادانی‌ است که در ایران معتاد به دنیا می‌آیند.

baby-crying-in-iran

نوزادانی که از افراد معتاد پای به جهان می گذارند، با دشواری های فیزیکی دچارند.

آمار‌های سیاه چه می‌‌گویند

پیش از این ۸۵ درصد از معتادان، مرد و ۱۵ درصد زن بودند، اما اکنون آمار اعتیاد زنان در حال افزایش است و میزان اعتیاد زنان به ۳۵ درصد رسیده است. نکته قابل توجه در اعتیاد زنان، شیوع آن از طریق شیشه است و پیرو آن اعتیاد نوزادان یکی از تبعات اعتیاد خانواده ها و مادران باردار است؛ نوزادانی‌ که بسیاری از آنها به دلیل مشکلات مالی خانوادهایشان بعد از زایمان در بیمارستان رها می‌شوند.

اعتیاد در ایران از مردها به خانواده، و حتی  به کودکان سرایت کرده، همه جا و همه گیر شده است.  باید با آموزش درست حتی به  کودکان و در سطح دبستان، زیان های اعتیاد را یاد آور شد و معتادان نوجوان را درمان نمود. ولی باید پذیرفت در کشوری که آزادی وجود ندارد و حاکمان آن مسئولیت پذیر نیستند نمی توان ازآموزش حرف زد

اعتیاد در ایران از مردها به خانواده، و حتی به کودکان سرایت کرده، همه جا و همه گیر شده است. باید با آموزش درست حتی به کودکان و در سطح دبستان، زیان های اعتیاد را یاد آور شد و معتادان نوجوان را درمان نمود. ولی باید پذیرفت در کشوری که آزادی وجود ندارد و حاکمان آن مسئولیت پذیر نیستند نمی توان ازآموزش حرف زد

این آمار‌ها که همیشه دروغ بوده و کمتر از میزان واقعی‌ را نشان می‌دهد، در این میان باید از خطوط قرمزی سخن گفت که خیلی‌ پیش تر ازاین‌ها شکسته شده و از آن هیچ باقی‌ نمانده است، خطوط قرمزی که هنوز بسیاری سعی در مخفی نگه داشتن و انکار آن دارند اما متاسفانه در جامعه ایران بیش از پیش دیده می شود.

تاوان تولد برای فرشتگان معتاد

معتاد مادرزادی نامی ست نو برای نوزادانی که مادرانشان در دوران بارداری مواد مخدر مصرف می‌کردند. مواد مخدر از جفت رد ‌شده و در واقع جنین با مواد مخدر تماس پیدا می‌کند و اگر شانس بیاورد و دچار زایمان زود رس یا تولد نوزاد نارس نشود نوزادی‌ به دنیا خواهد آمد که دچار سندروم محرومیت خواهد بود و از همان ابتدای زیستنشان دارای علائم ترک‌ چون گریه غیر طبیعی، خواب زیاد، لرزش، تشنج، تحریک پذیری، تعریق و تب، دمای پایین بدن، خمیازه‌های زیاد، گرفتگی بینی، نفس‌های تند و اسهال و استفراغ هستند.

بانویی دیگر، در جایی دیگر، در طلسم اعتیاد گرفتار شده و سرانجامی جز بیماری و مرگ و یاافتادن به دست سوداگران و شهوترانان زن ستیز ندارد. آیا تاوان این جنایت های عمدی وراده بر اجمتاعمان را چه کسی پس خواهد داد؟، آخوند که حکوم می کند؟، و یا پاسدار که مواد مخدر را به کشور وارد می سازد، و یا هردو.

بانویی دیگر، در جایی دیگر، در طلسم اعتیاد گرفتار شده و سرانجامی جز بیماری و مرگ و یاافتادن به دست سوداگران و شهوترانان زن ستیز ندارد. آیا تاوان این جنایت های عمدی واده بر اجتماعمان را چه کسی پس خواهد داد؟، آخوند که حکومت می کند؟، و یا پاسدار که مواد مخدر را به کشور وارد می سازد، و یا هردو؟.

براستی این را اگر جنایت نخوانیم چه نام محترمانه دیگر می‌توانیم برایش در نظر بگیریم. این اگر برای آنها یک تیتر است برای مردم سرزمین من ‌یک درد است. برای نوزادانی‌ که قطره‌ قطره‌ خونشان پیش از تولد به خماریِ یک سرنوشت شُوم، سیاه شده است. نوزادانی‌ که درد می‌کشند، تب دارند و التماس نشعه گی‌‌ می‌‌کنند برای یک ذره زندگی؛ ‌بله زندگی‌ به لطف قانون، به لطف عدالت، به لطف سرزمین اسلامی پر برکت.

سرزمین پاک از شراب و شادی و شعف، سرزمین پر از آرامش و رهایی وهدف و حال که دیگر قطع شده است آن رگِ مادری که افسرده بود و خسته، مادری که درمان فراموشی اش شده بود سرنگ‌های اهدایی حکومتی مهربان و بخشنده!
شدت این فاجعه به حدی است که بیمارستان خمینی تهران به طور مشخص و تقریبا ویژه به ترک اعتیاد نوزادان پرداخته است.

baby maternal instinct

نوزادی از خانواده معتاد دچار لرزش و تشنج و دردهای گوناگون دیگر است.

بازگشت به زندگی‌ با تَرک اعتیاد

۶۰ درصد از این نوزادان با مراقبت‌های ویژه ترک داده می شوند. نور را کم می‌کنند، پارچه‌ای دورشان می‌پیچیند و قنداقشان می‌کنند. در واقع سعی می شود آرامش آنها بیشتر شود. اما ۴۰ درصد بقیه که علایم شدید تری دارند، نیاز به دارو دارند. مورفین خوراکی که به میزان خاصی به نوزاد داده می‌شود و به تدریج میزان آن کم می شود. داروی دیگر فنوباربیتال است که برای درمان تشنج به کار می‌رود و در مواردی خاص از آن استفاده می شود ‌.
اما بعد از مرخص شدن نوزاد از بیمارستان و ترک، باآغاز دوران شیردهی دوباره در معرض خطر قرار دارد به خصوص اگر همچنان مادر، مصرف کننده مواد باشد و شروع به شیردهی کند، باز نوزاد معتاد خواهد شد، چرا که خانواده های آنها معمولا ازمشکلات اقتصادی رنج می برند و قدرت مالی برای تهیه شیر خشک را ندارند.

هنگامی که مرد خانواده بیکار، بدون درآمد و خانه نشین شود، به اعتاید پناه می برد و همسرش نیز دیر یازود راه نادرست او را دنبال می کند و معتاد می شود. درد اجتماع ما درد بی درمانی است زیرا مملکت بی صاحب شده و به دست راهزنان و از خدا بی خبران افتاده است.

هنگامی که مرد خانواده بیکار، بدون درآمد و خانه نشین شود، به اعتیاد پناه می برد و همسرش نیز دیر یازود راه نادرست او را دنبال می کند و معتاد می شود. درد اجتماع ما درد بی درمانی است زیرا مملکت بی صاحب شده و به دست راهزنان و از خدا بی خبران افتاده است.

این پایان راه نیست

ولی این پایان راه نیست، به گفته متخصصین بیمارستان خمینی این نوزادان در آینده نیز معمولا دچار تاخیر تکاملی می‌شوند و از لحاظ نورولوژی مشکلاتی پیدا می‌کنند. اختلالات ذهنی، مشکلاتی در زمینه برقراری ارتباط اجتماعی و ناتوانی در حل مسئله ، در زندگی آینده این نوزادان دیده می‌شود.در واقع نوزادانی پرخطر هستند اگر روند اعتیادشان ادامه پیدا کند، ممکن است اعصاب آنها نیزآسیب های جبران ناپذیری ببیند.

در کشور ما، در حال حاضر هیچ‌گونه خدمات اختصاصی برای ترک اعتیاد زنان وجود ندارد و حتی برخی از خدمات و مراکز با نواقص بسیاری که دارد فقط به مردان اختصاص دارند. ازسوی دیگر با توجه به این‌که مصرف مواد در زنان ناهنجارتر از مردان تلقی می‌شود، زنان معمولاً ازمراجعه به مراکز درمانی معتادان که بیشترین مراجعه‌کنندگان آنها مردان هستند خودداری می کنند.
بی‌ توجهی مسئولین در کمبود مرکز ترک اعتیاد و باز پروری زنان، نبود خدمات اجتماعی و حمایتی از نوزادان این چنینی و مادرانشان ؛ افزایش فشار‌های اقتصادی – اجتماعی و… به خصوص در استان‌های مختلف کشور همه از عواملی است که راههای‌ پیشگیری و درمان را در خوشبینانه‌ترین حالت هم تیره نشان می دهد.

بیکاری، بی برنامگی، نداشتن سرگرمی درست و انسانی که همه اینها از برکت ذات آخوند در ایران فراوان شده، خانواده ها را به سمت اعتاید می کشاند. شخص معتاد نیاز به درآمد دارد تا به اعتیاد خود سرانجام بخشد و چون درآمدی نیست، به ناچار همسر او و دخترانش به فحشاء کشیده می شوند. اینها همگی از فرآورده های جمهوری اسلامی است.

بیکاری، بی برنامگی، نداشتن سرگرمی درست و انسانی که همه اینها از برکت ذات آخوند در ایران فراوان شده، خانواده ها را به سمت اعتیاد می کشاند. شخص معتاد نیاز به درآمد دارد تا به اعتیاد خود سرانجام بخشد و چون درآمدی نیست، به ناچار همسر او و دخترانش به فحشاء کشیده می شوند. اینها همگی از فرآورده های جمهوری اسلامی است.

گاهی باید از اول ترک کرد

حال نوبت ماست؛ بعد از این یادمان باشد که نوزادان را باید به تخت بست، پس به تخت می‌بندیم و می‌گذاریم که فریاد بزنند، عرق کنند، خماری بکشند و اسهال بگیرند، اسهال پشتِ اسهال.
اسهال به هرچه که حقش بود و خورده شد، اسهال به هرچه که ازآنِ او بود و سوخته شد. لرز می‌‌کنند، تشنج می‌‌گیرند اما ترک کردن را هم خوب یاد می‌‌گیرند، که گاهی باید از اول ترک کرد.
زندگی دیگر سخت است تازه باید شاکر هم باشند ؛
شاکر از اینکه مثل دوستانشان به دنیا نیامده، اوردوز نکرده و نمردند؛
شاکر از آب و نان و خاکی که هست، حتی اگر آلوده شیشه و کراک و تریاکند.