ششم ماه اوت: بیست و چهارمین سالگرد ترور مرغ توفان ۱

– اعلامیه نهضت مقاومت ملی ایران:

دعوت به مراسم ششم اوت ۲۰۱۵

به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد قتل شاپور بختیار و سروش کتیبه

دکتر شاپور بختیار، برای نجات ایران و ایرانی، خود را به آب و آتش زده و برای مام میهن، همواره سربازی جان بر کف بود.  یادش گرامی، راهش جاودان

دکتر شاپور بختیار، برای نجات ایران و ایرانی، خود را به آب و آتش زده و برای مام میهن، همواره سربازی جان بر کف بود.
یادش گرامی، راهش جاودان

● پنجشنبه، ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، یاد آور روزی است که فرستادگان دستگاه رهبری جنایت پیشه و تبهکار جمهوری اسلامی دکتر شاپور بختیار و سروش کتیبه را کشتند.

امسال نیز در این روز، پنجشنبه ششم اوت ۲۰۱۵، مراسم گرامیداشت شاپور بختیار، ادامه دهنده ی واقعی راه مصدق، بنیانگذار و رهبر نهضت مقاومت ملی ایران، و دستیار باوفای او سروش کتیبه، مانند سالیان گذشته همچنان دور از وطن برگذار خواهد شد.

بدینوسیله از کلیه ی هموطنان گرامی خواهان آزادی و استقلال ایران برای حضور در گورستان مونپارناس- پاریس دعوت می شود.

شروع مراسم: ساعت چهار (۴) بعد از ظهر.

سخنرانان:

خانم مهشید امیرشاهی

آقای پرویز دستمالچی

در خاتمه، آقای حسن نقیبی مطالبی به سمع حضار خواهند رساند.

ایران هرگز نخواهد مرد

نهضت مقاومت ملی ایران

– شاپور بختیار که بود؟

شاپور بختیار بی تردید، شریف ترین چهره سیاسی ایران معاصر است. او نه عشق به قدرت داشت و نه به دنبال استبداد بود، او آمد تا ایران را آزاد کند، آمد تا تمرین دموکراسی کند با مردمانی که از سیاست فقط شعار دادن با مشت های گره کرده را یاد گرفته بودند. بختیار در برابر هیچ کس و هیچ قدرتی سر فرود نیاورد، آزاد به دنیا آمد، آزادانه زیست و برای پاسداشت آزادی، کشته شد.

او آمد تا به ما یاد بدهد که در زندگی چیزهای با ارزش تری نیز وجود دارند که شایسته است آدمی جان خود را نیز فدای شان کند، چیزهایی همانند وطن و آزادی…او آمد تا بگوید که در برابر استبداد سر تعظیم فرود نیاوریم، برای آزادی بجنگیم هرچند که سخت باشد، هرچند که نشدنی باشد، هرچند که دور از ذهن باشد…

امروز عده ای فریبکار که سابقه خیانت به میهن را در کارنامه خویش دارند، حتی از نام شاپور بختیار نیز در هراس بوده و همه روزه در تلاشند تا با انتشار دروغ، چهره این ستاره تابناک ازخوگذشتگی و آزادی خواهی را در نزد اذهان عمومی، خدشه دار کنند غافل از اینکه حنای این دروغ گویان در نزد آنانکه اهل مطالعه اند، رنگی ندارد و وصله خیانت و سرسپردگی، به مردی که برای آزادی جان داد، هیچگاه نمی چسبد.

بدون شرح...

بدون شرح…

طرفداران استبداد سابق و سینه چاکان استبداد خمینی از دشمنان شاپور بختیارند؛ آنان از اینکه بختیار همانند ایشان سرسپرده نبود و خواسته اش فقط و فقط آزادی ملتش بود و در کارنامه سیاسی اش جز مبارزه برای آزادی هیچ چیزی نیست، دلخورند چرا که در کارنامه خودشان هم سر سپردگی هست، هم دستبوسی استبداد و هم خیانت به ایران و مردمانش!

– چند سخن زرین از مرغ توفان:

❊ من برای نجات مملکتم وارد مبارزه شدم. شما خودتان خوب می دانید، که اگر اوضاع عادی بود کسی مرا نخست وزیر نمی کرد، خواستند یک آدمی در این موقعیت نخست وزیر باشد که چند خاصیت داشته باشد، از جمله اینکه غیر قابل نفوذ باشد و نمی توانم جز قولی که داده ام، جز راهی که رفته ام، جز عملی که کرده ام کار دیگری بکنم.

❊ حالا به جوانان ایران می گویم که می خواهند مملکت شان به یک جایی برسد، و من اطمینان دارم که مابین شان هستند افرادی که این آتش را در دل دارند و بیش از آنچه من و شما خیال می کنیم هستند، به آنها مخصوصن می خواهم بگویم که هر کس شما را دلسرد کند و بگوید که “با این اوضاع و جریانات اخیر، با جنگ ها، با دگرگونی هایی که در اطراف مملکت ما می بینید، آینده همین است که هست” این ها کسانی هستند که اگر نمایندگان دشمنان ایران نباشند، مسلما ناآگاهانه به ایران ضرر می زنند.

هیچ ملتی در هیچ برهه ای از زمان به جایی نرسیده جز با امید و پشتکار. از این جهت من امیدوار هستم که با وجود تلقینات آن رژیم مکتبی، با وجود تلاشی که از هرسو می شود تا شما را از وطن، از ملی گرایی، از دموکراسی ماٌیوس و دور کنند، شما زنده باشید، امیدوار باشید و نگذارید آن آتش دلتان خاموش شود. من تا زنده ام این مبارزه را ادامه می دهم و بعد می خواهم پیش از مرگ ده ها نفر را ببینم که این کار را ادامه می دهند. خالی از حجت نمی ماند جهان…این پیام بنده بود برای سال ۱۳۷۰.

❊ بحث بر سر شاه نیست، بر سر آیت الله خمینی نیست، بر سر هیچ حزب سیاسی هم نیست. موضوعِ سرنوشت ایران و وحدت ایران و استقلال ایران مطرح است. هدف من، حفظ این مبانی است. به گمان من دولت حاضر، آخرین بخت ایران برای پیشروی به سوی یک دمکراسی ملی گرا است.

❊ شاید یک مقداری ملت ما، با تمام گرفتاریهایی که دارد، مستحق بود که یک خمینی را هم ببیند و بیدار بشود.
یواش یواش بفهمد که حرمت قانون و آزادی خود و دیگران بایستی در مملکت یک روزی بنیانگذاری بشود.

❊ آنهایی که دیروز به آزادی خیانت کردند امروز حق ندارند صحبت از دموکراسی و حکومت مردم بر مردم کنند. آنهایی که ملی گرایی را نفی کردند، نمی توانند مدعی رهبری جنبش نجات بخش ایران باشند.

❊ آزادی و دموکراسی با وجود دخالت آخوند در حکومت خیالی بیش نیست، بعضی از کشورهای خارجی که چشم طمع به ثروت ایران دوخته اند، صحبت از وجود و حضور آخوندهای معتدل _ یعنی نوکران خود _ می کنند باید به آنها پاسخ بدهید: دیکتاتوری انواع مختلف دارد ولی دموکراسی یک نوع بیشتر نیست و با وجود آخوند محال است. من به عنوان یک ایرانی، از شما دو توقع بیشتر ندارم:

نخست آنکه همت کنید که مشعل ملی گرایی روشن بماند و یأس و نا امیدی آن را خاموش نکند. دوم آنکه نجات ایران را در استقرار دموکراسی و فقط دموکراسی بدانید و سرنوشت کشور را فقط به کسانی بسپارید که با گذشت زمان امتحان پای بندی به آزادی را داده باشند.

به تاربرگ رسمی دوستداران اندیشه های دکتر بختیار که زیر نظر نهضت مقاومت ملی ایران اداره می شود، بپیوندید.
  • نجاتی

    جناب اقای سیروس پارسا از اینکه باروشنفکرانی چون شما آشنا میشوم بی نهایت خوشحالم. ایران زمانی از چنگال اهریمنان آزاد میشود که امثال ما با یکدیگر آشنا شده و با همفکری با هم کار را جلو ببریم .لذا در صورت تمایل با اینجانب ارتباط برقرار کنید. از مدیریت سایت خواهش میکنم اقای پارسا و هر شخص ملی که قدرشناس رهبرانمان نظیر مصدق و بویژه بختیار هستند را به این حقیر و به خودشان معرفی نمایند. تا زمانیکه جزیره وار دور ازهم باشیم از پس شکست رژیم بر نخواهیم آمد. ضمنا” ایمیل من : fnajati2010@yahoo.com
    خواهشا” از درج این مطلب بدلایل امنیتی اجتناب فرمایید. نجاتی از ایران