آیا ما، ملت مَسئولیت پذیری هستیم؟ ۷

– مسئولیت ناپذیری ایرانیان:

ملت شریف ایران که پَس اَفکندِ هزاران سال مظلومیت و ستمدیدگی و استبداد زدگی است، هیچگاه در طولِ تاریخش آزاد نبوده و طعم آزادی را نچشیده است! این مردمان استبداد پرور و مستبد دوست، از مسئولیت آزاد زیستن فرار کرده و ترجیح می دهند که مسئولیت هدایت و پیشبرد ملت بر دوش یک نفر باشد.

آن یک نفر زمانی شاه، هنگامی نخست وزیر، موقعی پیشوا، لحظه ای رهبر و گاهی ولایت فقیه است؛ اصولن این القاب و تکالیف که قدرت نامحدود دارند را تَنها و تَنها در ممالک استبداد زنده و دیکتاتور دوست می توان یافت! ملتی که از مسئولیت آزاد بودن فرار کند، همواره خودش را در دامان دیکتاتورها رها خواهد کرد.

ما آزادیم تا هرآنچه می خواهیم باشیم! این جمله بدان معناست که تقدیر و سرنوشت از پیش تعیین شده ای در کار نیست! فقط باید مسئولیت پذیر بود و شجاعت تصمیم گیری و زندگی با فرجام تصمیماتی که می گیریم را داشت!

ما آزادیم تا هرآنچه می خواهیم باشیم! این جمله بدان معناست که تقدیر و سرنوشت از پیش تعیین شده ای در کار نیست! فقط باید مسئولیت پذیر بود و شجاعت تصمیم گیری و زندگی با فرجام تصمیماتی که می گیریم را داشت!

مسئولیت آزادی چیست؟ مسئولیت آزاد زیستن و آزادانه روزگار به سر آوردن همانا اختیار و اراده حقیقی آدمی است، یعنی اینکه فرد در برابر تصمیمی که آزادانه می گیرد و پیامدهای تصمیم اَش، مسئول است، فَرد در پیشگاه جامعه، خانواده و شخص خود در برابر پیامدهای تَصمیم هایش باید پاسخگو باشد و این پدیده ترسناکی برای مردمانی مسئولیت گریز می باشد.

– عَوارض جانبی مسئولیت ناپذیری:

– فَرد مسئولیت ناپذیر، همواره دیگران را مسئول شرایط زندگی اش می داند، خواه زندگی خوب باشد و خواه بد، وی در شکل گرفتنش نَقشی نداشته و این فَرد با دو حالت رو به رو می شود: یا مشغول سپاس گزاری از مجموعه ای می شود که زندگی خوب را برایش تشکیل داده اند و یا انگشت اتهام به سویِ عالم و آدم دراز کرده و همگان را مسبب نگون بَختی خویش می داند.

– فَرد مسئولیت ناپذیر، عوامل تیره روزی اش را نه در خود، پندار و کردارش بلکه در عوامل خارجی و بیگانه جستجو می کند، بَرای مثال می توان به حمله اعراب مسلمان به ایران در چهارده قرنِ پیش اشاره داشت که به طور شگفت انگیزی همچنان به عنوانِ بزرگ ترین دلیل سیاه روزی ایرانیان، در نَزد عَوام به شُمار می آید.

یَعنی مردمان ما به جای کنکاش در کارنامه رفتاری خودشان تَرجیح می دهند که یک عامل خارجی را پیدا کرده، درباره اش به طور اغراق آمیز افسانه سرایی نموده و بَرای هزاران سال عدم مسئولیت پذیری و نابخردانه رفتار نمودن خویش را ناشی از آن عامل خارجی ببینند که هزاران سال پیش رُخ داده است.

– جامعه مسئولیت ناپذیر هیچگاه به واقع آزاد نخواهد بود، جامعه ای که از آزاد اندیشیدن و آزادانه تصمیم گرفتن و تکیه بر اراده و اختیار خویش سَر باز می زند و از پیامدهای ناشی از رَفتارهای آزادانه اش هَراس دارد، هَمواره در طول تاریخ یک سیستم تمامیت خواه را برگزیده تا بَرایش تٌصمیم بگیرد، به جایش فکر کند و جامعه را در چگونگی تَصمیم گیری های خود، شریک ننماید.

ما در برابر هرآنچه پیرامون مان رخ می دهد مسئولیم! چرا عادت کرده ایم که همه چیز و همه کس را مقصر بدانیم، به جز خودمان؟ آیا ما مسئولیت ناپذیر نیستیم؟

ما در برابر هرآنچه پیرامون مان رخ می دهد مسئولیم! چرا عادت کرده ایم که همه چیز و همه کس را مقصر بدانیم، به جز خودمان؟ آیا ما مسئولیت ناپذیر نیستیم؟

این سیستم زَمانی در قالب یک شاهِ میهن دوست ظاهر می گردد که یک تَنه تَصمیم می گیرد که مملکت باید تَک حزبی شود و زَمانی در کالبدِ یک رهبر مقدس پدیدار می گردد که به تَنهایی تَصمیم می گیرد که مخالفینِ حکومتش باید در میدان های شهر و در پیشگاه شهروندانِ جامعه اش اعدام شوند.

آنچه مُبرهن است عدم دخالت جامعه مسئولیت ناپذیر در تَصمیم هایی است که بَرایش گرفته می شود، بَرای جامعه مسئولیت ناپذیر مهم نیست که چه کسی، چه تَصمیمی را برای شان می گیرد، آنچه حائز اهمیت است فَرار از پیامد آزادانه تصمیم گرفتن و امکان پروژه متهم سازی است! جامعه بَدوی مسئولیت ناپذیر از متهم سازی و اعتراض بچه گانه لذت می برد!

– حکومتِ وَقت درخور بزرگیِ پندار جامعه ایرانی است:

مردم ما یاد گرفته اند که همواره دنبال مقصر بگردند، یعنی این ملت شریف و همواره “حَق به جانب” هیچگاه و تحت هیچ شرایطی خودش را مسئول مصیبت هایش نمی داند و همواره انگشت اشاره اش را به سمت عوامل بیگانه نشانه می رود و فریاد مظلومیت و ستمدیدگی سر می دهد!

توده ما درد را نمی شناسد و درمان را نیز دوست ندارد، این جامعه خود بزرگ بین و از خود راضی و مغرور حاضر نیست تا بپذیرد که تمامی بیچارگی و درماندگی اش از فقر فرهنگی – فکری خودش سرچشمه می گیرد و اگر هزار بار دیگر انقلاب شود و هزار بار دیگر حکومت تغییر کند، این جامعه هیچگاه آزاد و آسوده نخواهد بود چرا که مشکل اصلی با حکومت وقت نیست بلکه پندار اکثریت شهروندان جامعه ای است که از هر نوع حکومتی، یک دیکتاتوری به معنای واقعی کلمه خواهند ساخت.

وَقنی سرانه مطالعه مردمان کشورمان دو دقیقه است، انتظار دارید مثلن دولت وقت سوئد بر مردم ایران حکومت کند؟ داشته های هر ملتی به اندازه بزرگی افکار مردمان شان است! هیج جامعه واپسگرا و خردباخته و خرافه پرستی نمی تواند حکومتی بهتر و شایسته تر از نظام های توتالیتر ایران، عربستان سعودی، سوریه و…داشته باشد.

مسئولیت: هیچ قطره آبی گمان نمی کند که باعث و بانی سیل است!

مسئولیت: هیچ قطره آبی گمان نمی کند که باعث و بانی سیل است!

این سخن که ایرانِ امروز پذیرایِ دموکراسی، سکولاریسم و عدالت اجتماعی است، جز از یک ذهن متوهم و نا آگاه نسبت به آنچه در جامعه مان می گذرد، بر نمی آید و یک انسانِ واقع بین به نیکی می داند که ایران ما پیش از هرگونه انقلاب سیاسی، بایستی که پیش نیاز های یک جامعه آزاد و سکولار را پاس کند و آن پیش نیاز، بدون کمترین تردیدی، یک انقلاب فکری – فرهنگی است.

در غیر اینصورت تمامی جنبش های سیاسی و آزادی خواهانه، همچون تمامی ۱۵۰ سالِ گذشته شکست خورده و نافرجام خواهند ماند. بهتر است که بجای صرف هزینه های هنگفت و سرمایه گذاری رویِ جنبش های سیاسی ابن الوقتی که یک شبه سَر از تُخم درآورده و انحصار طلبانه ادعای مالکیت تمامی ایران زمین را نیز دارند، از جنبش خردگرایی ایران زمین حمایت کرد تا بلکه این درد مشترک، برای همیشه از میان برود.

– سُخن پایانی:

قضاوت با خود شما خواننده گرامی است، آیا شما فکر می کنید جامعه ما مسئولیت پذیر است؟ آیا شما علت شکست و ناکامی ایرانیان را در حمله چهارده قرن پیش اعراب مسلمان به ایران می یابید؟ فکر می کنید عوامل نگون بختی و درماندگی ملت ما در چه نهفته است؟

آزادانه اندیشیدن و آزادانه انتخاب کردن و آزادانه رفتار نمودن مسئولیت به همراه می آورد، یعنی شما مسئول هرآنچه هستید که برای تان رُخ می دهد! آیا گمان می کنید که جامعه ما حاضر است تا با کاستی ها و مشکلات و فقر فرهنگی اش رو به رو شده و برای یک بار هم که شده، خودش را مسئول تیره روزی های خویش بداند؟

  • پرچم شیر و خورشید

    تمام بدبختی ها و سیاه روزی های این کشور تنها عاملش رژیم کثیف و جنایتکار آخوندیه که سرمایه های کشور ایران رو رو صرف پرورش و صدور تروریست و فرستادن موشک و اسلحه به سوریه و عراق و یمن و لبنان میکنه و فقر و بدبختی و بیکاری و گرونی داخل ایران درست کرده.
    تنها راه نجات این کشور سرنگون کردن رژیم کثیف و جنایتکار آخوندی به دست ارتش آزادیبخش ایرانه.

    • دموکلس

      بدبخت عقب مانده شیر خول چل سعی کن یه تحلیل ولو الکی ارائه بدی مثل سایر کسخولهای این سایت که فکر میکنند قهرمان ملی اند نه اینکه هی چاک دهنتو وا کنی بر این و اون مرگ بفرستی یعنی تو منکر بیشعوری خودت و دارو دسته ات در این وضع موجود هستی؟؟؟ شیر خول چل هستی اما نه تا این حد

      • پرچم شیر و خورشید

        دموکلس نفهم بیشعور به تو چه که من چه تفکری دارم.عقب اقتاده تویی که سرت تو آخور رژیم قرون وسطاییه که همش میمکه.کسخل هم جد و آبادته مرتیکه لاشخور اختلاص زن دزد که ثروت این مملکتو میچاپین.پس خفه شو و زرت و پرت زیادی نکن مرتیکه آشغال.وضع موجود؟عاملاش تو و رژیم عقب افتادته که تو دزدو تو دامن خودش پرورش داده که جز زرت و پرت زیادی زدن چیزی بارشون نیست.پس خفه بسیجی مزدوز

  • faghat kherad

    انسان در مقابل انچه که بدان احساس تعلق بکند مسولیت می پذیرد.
    تعلق به وطن.تعلق به خانواده.تعلق به کره زمین. تعلق به طبیعت و ………….
    حس مسئولیت پذیری بوسیله اموزش از دوران کودکی باید صورت بگیرد اما متاسفانه بجای تعلقات درست از اموزه های دینی و تعلقات واهی مانند مذهب و دین و نژاد برای سر در گم کردن مردم استفاده میشود.برای مثال نابودی دریاچه ها در ایران کمترین واکنش ها را در مردم ایجاد میکند ولی انتقاد از فلان شخصیت مذهبی بیشترین و وحشتناکترین اعمال را بین پیروان دینی در پی دارد.
    انچه در ایران اموزش داده میشود یک نوع فاشیست مذهبی است و در اخر کودکان و نوجوانان و جوانانی از این کارخانه اموزشی بیرون می ایند که هیچگونه استدلال منطقی در باره زمین و جایگاهشان در ان ندارند بلکه خود را برترین موجودات میپندارند و با این فکر که هر چیز برای خدمت به انان است هرگز مسئولیتی احساس نخواهند کرد که نتیجه اش ایرانی درگیر فقر بی آبی خشونت دزدی بحران اقتصادی و بی اخلاقی است……….

    • karim

      با حرف های شما موافقم اما منظورتون را از تعلقات درست از آموزه های دینی نمیفهمم مگر غیر از این است که دین و مذهب با علم و رافت منافات دارند؟

      • faghat kherad

        درود بر شما
        بین دو کلمه درست و از باید یک (،) قرار میدادم فراموش کردم ممنون از یاد اوری شما

  • انسانیت

    این فرهنگ بمن چه و بتوچه باید محو شد تا نسبت بخود دیگران اجتماع و کشور احساس مسولیت کنیم نه فقط من شکمم سیر باشد نسبت به گشنه های اطراف بی احساس باشم