بایگانی دسته: زندانی سیاسی

خنجری که روحانی و اصلاح طلبان از پشت به ملت زدند۱۰

در واقع آن فعالیت سیاسی و حزبی که روزگاری به بحث هگل و جبر تاریخ و یا تاریخ شاهنشاهی ایران تا مشروطه می انجامید ، دیگر به بحث درباره چند سانتی متر روسری و جوراب و یا کنسرت تبدیل شده است. البته نگارنده نقدی به جوانان امروز ایران در این باره ندارد چرا که محیط ایشان را وادار نموده است و گرنه در فضای باز و آزاد این چنین نمی شد. از سوی دیگر درخواستهایی مانند آزادی حجاب و کنسرت ، جنین ناقص خواهد بود چرا که با آقایی ولی فقیه ، سلیقه او و امامان جمعه است که در کشور اجرا می شود و نه خواست مدنی مردم!

حکم احمد منتظری، بیانگر چیست؟ آیا حکومت به جنایتش معترف است؟۱

علت چنين حكم سنگيني آن هم براي فرزند آيت الله منتظري را «اقدام عليه امنيت ملی!» ،«انتشار فايل صوتی دارای طبقه بندی سری!» و «تبليغ عليه نظام!» بيان شده است . بفرض که اتهامات گفته شده درست باشد؛ این خود حکم تاییدی است بر جنایات رژیم در سال 67.

تجزیه طلبی یعنی کمک به دوام و مشروعیت رژیم اسلامی۳

رژیم اسلامی با استفاده از تجزیه طلبان به مردم اینگونه القا نموده است که با سقوط این رژیم ، کشور تجزیه خواهد شد. چه تجزیه طلبانی که در تلویزیونهای مشکوک به بهانه دموکراسی می آیند و از تجزیه شدن ایران با افتخار دفاع می کنند ، چه بسا آنها مأموران اطلاعات رژیم باشند که سعی در ارعاب مردم داشته و توسل از ناچاری به رژیم دزد اسلامی را بیافرینند. در واقع مردم می بینند که بهتر است با رژیم جهل و فساد و خون بسازند تا اینکه به سرنوشت عراق و سوریه دچار شوند. براحتی می توان حس کرد که نفوذ اطلاعات رژیم اسلامی در بسیاری از تلویزیونهای مثلاً آزادیخواه خارج از کشور تا جایی است که این تلویزیونها از مهمانان تجزیه طلب دعوت می کنند! این چیزی جز کمک به دوام رژیم و آب در آسیابش ریختن است؟

مجرمان به کربلا روند و نخبگان هم به اوین!۲

مگر نمی گویید که حسین برای آنکه یزید فاسد بود قیام کرده است؟ یک جو از آن داستان آزادگی در تن کدامیک از شماست؟ آیا در برابر کشتار و زندانی شدن هموطنانتان قیام کردید؟ آیا در برابر دزدی شیخی چون صادق لاریجانی شورش کردید؟ آیا اگر حسین قصه شما زنده بود علیه امثال خامنه ای و لاریجانی ساکت می ماند؟ این چه مذهب جعلی و دروغین است که برای خود ساخته اید که حتی حاضر نیستید به دستورات و پیامهای امام خودتان عمل نمایید؟

زینب جلالیان و زندانیان گمنام را فراموش نکنیم.۱

بسیاری از زندانیان برانداز حتی مورد بی مهری اصلاح طلبانند و همچنین به مبارزان کرد انگ ارتباط با داعش زده می شود درحالیکه کردها دشمن درجه یک داعش هستند و بسیاری از این محکومان کرد پیش از تشکیل داعش در زندانهای رژیم گرفتار بوده اند؛ پس چگونه می توانستند با داعشی که هنوز تشکیل نشده در رابطه باشند؟ و همچنین گروه زیادی از ما تنها به موضوعات داغی چون سعید طوسی علاقه داریم و بدنبال حقیقت طلبی یا مطالب کمتر جنجالی نیستیم. مطالب جنجالی را بیشتر دوست داریم.... اینگونه است یک یا چند خبر، بسیاری از جنایات رژیم را پنهان می کند.

آیت الله برقعی مرجعی که از تشیّع برگشت و آخوند را اختراع شیّادان نامید۱۵

برقعی پیش از انقلاب از منبر و مسجد محروم شد ، چون تشیع خرافی را تقبیح می کرد. او اعلام کرد که اسلام چیزی بنام آخوند ندارد و تمامی خرافات شیعه از امامزاده و شفاعت تا خمس وعزاداری، همگی ساخته ملایان شیّاد است. صراحت او در نقد تشیع باعث شد که حتی ساواک او را بازداشت کند. پس از انقلاب هم بارها به زندان افتاد و یکبار وسیله سپاه ترور و بشدت مجروح شد. او جمله مشهوری دارد که می گوید : صد رحمت به زندان ساواک! آنها اقلاً قرآن و سجاده بما دادند ولی این سپاهی ها نه شرم دارند و نه انسانیت !

گلرخ وآرش در بیدادگاه عدل اسلامی۲

مادرش را کشتند و اکنون نیز او و همسرش را به زندان 21 سال زندان در مجموع محکوم کرده اند...دفتر حقوق‌ بشر سازمان ملل‌ متحد و دیگر نهاد های حقوق‌بشری برای مدتهای طولانی از مقامهای رژیم ایران، خواسته‌ اند که آرش صادقي را آزاد کنند، اما هیچکدام موثرواقع نشده است . محکومیت او بیانگر این است که در ایران بطور فزاینده تحمل دفاع از حقوق‌ بشر پایین آمده است. ما از مقامهای رژیم ایران، مصرانه می‌ خواهیم فوراً اين حكم را لغو كند وبجاي زندان انداختن اين دو زوج جوان زندگي را به آنها هديه دهد.

مصاحبه احسان فتاحی (فعال حقوق بشر) با امید فاتحی زندانی سیاسی کرد۱

بزرگترین آرزوی هر ایرانی البته آزادی بیان و عقیده است. این همان چیزی است که باعث می شود ما با وجود اختلاف عقیده با بسیاری از فعالان کرد ، باز هم حاضر باشیم پای درد دلشان بنشینیم و از رنجها و مشکلات ایشان در سیستم دیکتاتوری ولایت فقیه بشنویم. مصاحبه ای که می خوانید بیان کننده نظرات سایت فضول محله نیست ولی می توان عمق فجایع و نابرابری دینی و قومی را در این حکومت خونخوار آشکارا دید. آقای فاتحی کارش را با مبارزه برای برابری زن و مرد و آزادی مذهب آغاز کرد ولی بسته بودن سیستم حکومتی این هموطن کرد ما را به شکنجه و زندان و سپس مهاجرت از ایران کشید.