تا کی می خواهیم به بانوان بزرگوار کشورمان ستم و بدرفتاری شود؟ بیایید تا با هم به این خشونت پایان دهیم ۸

۲۵ نوامبر روزجهانی محو خشونت علیه زنان است. مطابق آمار، خشونت به هر شکل خود، همان اندازه از زنان در فاصله سنی ۱۵ تا ۴۴ سال قربانی می‌گیرد که سرطان آنها را از پای در می‌آورد.
در ایران، خشونت‌ علیه زنان به ‌طور عمده در قالب‌ قانون و تبعیض‌‌های اجتماعی شکل می‌گیرد و در مناسبات خانوادگی و فرهنگی جریان می‌یابد. شوربختانه یکی از عوامل اصلی شدت گرفتن خشونت علیه زنان در ایران، حکومت اسلامی و قوانین وضع شده در قرآن است که در ایران تا حدودی به اجرا در می آیند.

کتک زدن زنان و کودکان از پست ترین اعمال غیر انسانی است که متاسفانه در جامعه اسلام زده ما زیاد رخ می دهد. زنان فرشتگانی هستند که همواره حقوق انسانی شان زیر پای مردان له شده است. باید به خشونت علیه زنان پایان داد.

کتک زدن زنان و کودکان از پست ترین اعمال غیر انسانی است که متاسفانه در جامعه اسلام زده ما زیاد رخ می دهد. زنان فرشتگانی هستند که همواره حقوق انسانی شان زیر پای مردان اسلام زده همواره له شده است. باید به این خشونت هرچه زودتر پایان داد.

همانطور که در مقاله های پیشین بدان اشاره شده است، زن در اسلام از کم ترین ارزش و احترامی برخوردار نبوده و زنانگی اش خلاصه در آشپزخانه و رختخواب می شود و یک زن باید کلفت بی اختیار  و برده همسر و اربابش باشد.

افکار مردمان، به خصوص نسل های پیشین نیز بسیار ضد زن و عقب افتاده است و یکی از راههای درمان، دادن آگاهی به جامعه و فعالیت و اعتراض به اعمال ضد زن و خشونت آمیز مردان بر علیه زنان است. دیگر این که قوانین مدنی و اجتماعی به نفع بانوان و در حمایت و پشتیبانی آنان نوشته شود. نکته سوم آن که انجمن های محلی تشکیل شده،  آغاز زناشویی هر زوج را بادر نظرگرفتن افکار و اندیشه هر خانواده، چنین ازدواج هایی را ارزیابی کنند، و پس از آن نیز راهنما و مشکل گشای تداوم ازدواج و خانواده ها  باشند.

جامعه ما پس از حمله تازیان همواره زیر سایه دیکتاتوری و حکومت مرد سالار ی و ضد زن بوده است؛ همین امر سبب گشته که پندار مردمان از فرهنگ ارتجاعی مرد سالاری اثر گرفته و رنگ ضدیت به زنان به خود بگیرد.

در ایران باستان و فرهنگ اصیل ایرانی، برای ارج نهادن به زنان جشن هایی چون مهرگان را برگزار می کردند و در آن روز، مردان به زنان و همسران خویش، هدیه می دادند و ابراز علاقه می کردند.

تاریخچه فمنیسم در دنیا به بیش از ۱۵۰ سال نمی رسد، اما “پوران دخت”، پادشاه ایرانی دوره ساسانی ۱۴۰۰ سال پیش اولین سخن «فمنیستی» ایرانی را اینچنین بیان کرد: پادشاه چه زن باشد چه مرد باید سرزمینش را نگاه دارد و با عدل و انصاف رفتار کند.

“پوران دخت” در نامه ای که به سپاهیانش نوشته بود جمله فمنیستی خود را بیان کرد و خود را در لیست اولین پیروان تساوی حقوق زن و مرد قرار داد. پس از کشتن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه در سال ۶۲۸ م، شیرویه بیش از شش ماه حکومت نکرد و دختر بزرگ خسروپرویز پوراندخت به سلطنت نشست.

“محمد باقر وثوقی”، استاد تاریخ باستان دانشگاه تهران درباره پوران دخت می گوید: “بر خلاف دوره حکومت هخامنشیان که جنسیت اهمیت زیادی نداشت، دوره حکومت ساسانیان دوره تفوق و برتری مرد بر زن بود. در دوران هخامنشیان، سرپرست کارگاه های تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عده ای از زنان دو برابر مردان حقوق می گرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند که بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید آفریدند. حتی زنان در این دوره جیره زایمان می گرفتند. دوره ساسانی کاملا متفاوت از دوره هخامنشیان بود.

زنان در ایران باستان دارای جایگاه والا و حقوق اجتماعی برابر با مردان بودند و همواره مورد ستایش و احترام جامعه قرار می گرفتند. مردان، زنان را چون زمین گرانبها و سبز و زاینده می دانستند و همواره با ایشان با مهر و محبت برخورد می کردند، حال به راستی آن همه اخلاق نیکو به کجا رفته است که میهن پر از پلیدی و پلشتی است؟

زنان در ایران باستان دارای جایگاه والا و حقوق اجتماعی برابر با مردان بودند و همواره مورد ستایش و احترام جامعه قرار می گرفتند. مردان، زنان را چون زمین گرانبها و سبز و زاینده می دانستند و همواره با ایشان با مهر و محبت برخورد می کردند، حال به راستی آن همه اخلاق نیکو به کجا رفته است که میهن پر از پلیدی و پلشتی است؟.

با وجود این تاریخ درخشان و جامعه ای پر از حضور زنان در مقام ها و پست های والا در ایران باستان و داشتن چنان پیشینه فرهنگی در زمینه تساوی حقوق زن و مرد، چه بر سر مردمان ایران زمین آمده است که اینچنین در مقابل زنان خشن و بی رحم هستند؟.  آیا زمان آن نرسیده که ما نیز به پندارها و کردار های نیاکان خود باز گردیم و اخلاق و ادب و احترام را سر لوحه برخورد های مان با زنان جامعه قرار دهیم؟.

زنان هم وطن ما که به اندازه کافی بر اثر ظلم و ستم هایی که حکومت اسلامی بدان ها روا می دارد، خسته و پژمرده هستند، چرا باید رفتار مردان ایرانی با زنان زیر شکنجه هم وطن شان چون نمکی بر روی زخم باشد و بیشتر آن فرشتگان را عذاب دهد؟.  آیا حجاب اجباری و گشت های ارشاد و کتک زدن شان توسط پلیس و نیروی انتظامی به اندازه کافی درد آور نیست که جامعه نیز شمشیر ها را بر علیه زنان از رو بسته و با آنان به خشونت و تندی برخورد می کند؟

هر هفته چندین مورد اسیدپاشی اتفاق می افتد، هر هفته چند زن و دختر زیبایی و سلامت و حتی جان خویش را برای "نه" گفتن به درخواست مردی از دست می دهد. زنان در ایران از کمترین حد امنیت اجتماعی برخوردار نیستند.

هر هفته چندین مورد اسیدپاشی اتفاق می افتد، هر هفته چند زن و دختر زیبایی و سلامت و حتی جان خویش را برای "نه" گفتن به درخواست مردی از دست می دهند. زنان در ایران از کمترین حد امنیت اجتماعی برخوردار نیستند.

تا به امروز چند زن و دختر به خاطر اینکه به خواستگارشان جواب رد داده اند، قربانی اسید پاشی گشته اند و زیبایی و سلامت شان را از دست داده اند؟ تا به امروز چند بانوی ایرانی در خیابان ها، زمانی که از سر کار و یا تحصیل به سمت خانه می رفتند، ربوده شده و مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار گرفته اند؟.

تا به امروز چندین دختر بیگناه ایرانی، توسط پدر و مادر معتادش به شخص دیگری فروخته شده اند و چند هزار دختر از خانه و زندگی فراری شده و آواره کوچه و خیابان گشته اند؟. تا هم اکنون، چند هزار زن و دختر ایرانی، قربانی قتل های ناموسی شده اند؟. چند پدر و برادر و همسر و عمو و دایی، چه تعداد دختر و خواهر و برادر زاده و خواهر زاده را فقط به علت داشتن رابطه عشقی به یک فرد، کشته و روانه گورستان کرده اند؟.

ما تا کی می خواهیم بنشینیم و ادامه خشونت علیه زنان را تماشا کنیم و لام تا کام، سخن نگوییم؟.
هم میهن، امروز روزی است که مردان ایرانی، باید در خط مقدم جبهه جنگ زنان ایرانی بر علیه قوانین زن ستیزانه حاکم بر مملکت بایستند و سینه هایشان را سپر بلای زنان کرده و تا زمانی که زنان حقوق انسانی و اجتماعی شان را به دست نیاورند، از دفاع از زنان و همراهی و همدلی با آنان لحظه ای غافل نشوند.

مردان جامعه زن ستیز ایران، یک معذرت خواهی به عمق تاریخ جنایات بشریت بر علیه زنان، به بانوان ایرانی بدهکارند. بیایید تا به خشونت بر علیه زنان پایان دهیم.

این ویدیو جنایت و مصیبت هایی که جامعه مردسالار به ویژه اسلام زن ستیز و انتقام کش بر سر بانوان کشورمان آورده، مورد کنکاش و بر رسی قرار می دهد. اینجاست که به یک اتحاد و همبستگی ملی نیاز است تا بتوانیم از دخالت اسلام را که مانند بختکی بر سر و جان مردم کشورمان به ویژه بانوان گرامی سایه افکنده،جلوگیری کنیم.
  • بابک موجرلو

    دوست من …قانون منطق و احساس  می گه در کارها بهتره هر دو را لحاذ کنیم …احساس مطلق و منطق مطلق انسانی نیست ……..اما شما فقط از مردهای ظالم می گوئید ….اما اگه حاضر هستید با هم بحث کنیم که زنهای ایران نسبت به سایر زنهای دنیا خیلی فرق دارند …حرفهای شما در مورد خشونت به درد تاریخ می خوره …و من ادعا می کنم زنهای ما مثل شتر مرغ شدند …وقت بار بردن مرغ می شن …وقت تخم شتر …زنهای جوان ایران پر توقع ترین زنهای دنیا هستند ..من حتی اگه می خواهی ازمایش کنیم و نتیجه علمی سرمایه گذاری می کنم …در مورد خواسته های زنان دنیا ….وقت مهریه و کار نکردن در خانه و زنهای ایرانی  … مسلمان و طبق دین هستند .در مورد لباش پوشیدن ائیتیست می شن و دموکرات و حقوق زنان ….اما اگه شوهرشان با زن دیگری مثلا همکار قهوه بخوره و در مورد کار صحبت کنه باز دینی هستند …اصلا زنان ایران چه کاره هستند ….مادر و خانه دار …زن بسیار فعال در اجتماع … .حالا مثال اگه یک زن ایرانی مثلا خانم مهندس باشه شوهرش سوم دبیرستان و شرکت ساختمانی داشته باشه و ….و پسره بچه را نگه داره و خانم غروب بیاید خانه و .و……..ایا خانه اش را به اسم شوهر …ماشینش را به اسم شوهر و یا نه نصف دارائی را به اسم ایشان می کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه ایا اقا را بابت خستگی نگهداری بچه با دوستانش دبی می فرسته ….من در مورد زن ایرانی حرف می زنم …زنهای خارجی فرق دارند …هر کسی ادعا داره حتی هزینه در هتل رامسر با من هماهنگ کنه بیاید …هر کسی با تائید چند داور انتخابی برنده مبازه شد هزینه بدهد و از ملت معذرت خواهی کنه ..دوستان نتیجه حرف با تفکر و بحث مشخص می شه این نظر من شاید درست نیست …البته حرفها برای گفتن بسیاره من در خدمتم ابته نگید حرفها بچه گانه است  فقط گشودن بابی بر خلاف ادعا بود …حرفهای درست و علمی را در صورت مناظره می زنیم ………فقط هرکسی خواست شرکت کنه به فیس بوک من ایمیل بده و سایت شما هماهنگ کنه …در خدمتیم ..می دانم شما خارج هستید …ایرانیهای مدعی ..بفرمائید

    • دوست گرامی و ارجمندم ممکن است فرمایش شما کاملاً درست باشذ ولی اگر زنهای ما با زنهای دیگر کشورها تفاوت دارند، تنها به دلیل آنست که زنهای ما در زیر سرپوش اسلام و مردان اسلامی بوده، و نتوانستنه اند از شعور، خرد، و اندیشه خود بهره بگیرند. موقعیت شغلی من  در گذشته طوری بوده که با دختران و زنان جوان بسیاری سر و کار داشته ام. من آنان را بسیار فرزانه، نیک اندیش، مهربان، فداکار،  نمک شناس، و میهن دوست دیدم. من در این مورد سالیان سال تجربه دارم.
      زنان کشورهای دیگر مانند کشورهای اروپایی، عرب و آمریکا را هم دیده ام و روی آن ها کمی مطالعه دارم. حال، اگر شما نظر ودیدگاه تازه ای دارید خوشحال می شوم که از تجربه اتان آگاهی یابم. با سپاس از توجه شما، سهراب ارژنگ

    • PARVANEH

      BABAK JON LOTFAN IN CHARNDIATO NAGO VA KHAFEH SHO LIYAGHAT ZAN IRANI RO NADARI AGAR ZANI RO DIDI KA BAD KARDEH BEBIN CHE BALI BESAERSH AVARDAN KA IN KARHARO BA SHOMA MARDAN NADAN KA HAGH ZAN RO PAYMAL MEKONID MEKONAND, AGAR BARI ZAN AEZESH GHAEL BASHID ZAN EMKAN IN BADI HARO BA SHOMA NEMIKONAND, IN SHOMA MARDAN BE VEJDAN HASTID KA ZAN RO VADAR BE IN AMAL BADI KA DAR MORDESH GOFI MEKONAND PAS AVAL BORO KHODETO DOROST KON BAD AS ZAN ENTEGHAD KON,

      • Laleh Esfandiari

        vaghan doroste

  • Irani

    با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما و آرزوی موفقیت روز افزون و آزادی ایران از چنگال تازیان
    لطفا در مورد ترور “رافق تقی” نویسنده و پزشک آذربایجانی توسط نیروهای جمهوری اسلامی اطلاع رسانی کنید.

    http://www.iran-emrooz.net/index.php?/news1/33205

    با تشکر

  • حکومت ابله ها یا جمهوری فدرال احمق ها.

    نمیدانم آیا میدانید که در آلمان در یک روز مثلا در مدارس همه چیز را وارنه
    میکنند. در آن روز کسی که کلاسها را تمیز میکند به جای ریاست مدرسه قرار میگیرد و
    بچه ها هم میتوانند که در آن روز هر لباسی که میخواهند بپوشند و خوش باشند. آنروز
    معلمها درس نمیدهند و شاگردان کلاس را اداره میکنند و فقط جوک میگویند. آن روز همه
    کارهای جدی به شوخی برگزار میشود و از درس دادن و جدی بودن خبری نیست. نظیر اینهم
    هم در آمریکا هست که بچه ها با هر لباسی که بخواهند به مدرسه میروند و هرکفشی که
    بخواهند می پوشند و باصطلاح خیلی شل گرفته میشود. چیزی شبیه کارناوال است که در
    مدرسه ها اتفاق می افتد. هنگامیکه زن تمیز کن را بر مسند ریاست مدرسه میگذارند و
    همه چیز وارونه عمل میکند. ولی بعضی وقت ها اینکار برای یک کشور فدرال هم اتفاق
    میافتد. ویک نادان کامل و یا یک احمق افراطی و کم شعور یا کاملا بی شعور را سمت
    ریاست جمهوری میدهند و اورا بر مسند قدرت می نشانند تا هر کاری که میخواهد بکند.
    همان طوریکه در مدرسه تنها یک روز را به این کار واگذار میکنند ولی بعضی وقت ها
    برای احمق بازی مدتی قایل نیستند و احمق سعی میکند که کار ها را برای همیشه حفظ
    نماید. که در اینصورت کار از شوخی میگذرد و بصورت کاملا جدی در میآید.

    شاید سیستمی که دنیا را هدایت میکند میخواهد که ابله ها و احمق ها به قدرت برسند
    تا همه چیز را ویران کنندو جلوی ترقی و تعالی را بگیرند تا آنان بتوانند بیشتر و
    بهتر از مردم سو استفاده نموده و مواد مخدر و مواد منفجره خود و سایراقلام را بهتر
    وبیشتر بفروش برسانند و از این جهت با بودن احمق ها در راس قدرت در کشورها مخالفتی
    ندارند.

    احمق ها که بدون داشتن هیچ تخصصی و داشتن هیچگونه فکری و اندیشه ای صاحب قدرتهای
    کلان میشوند با داشتن غرور و اینکه فکر میکنند واقعا لایق آن پست و مقام هستند شروع
    به تخریب میکنند وهمه چیر را ویران می نمایند. سیستم بین المللی هم که میخواهد
    افراد ظالم بی شعور و مخرب باشند و با از بین بردن دانش و دانشگاه ها مردم را بسوی
    حماقت و بی شعوری سوق دهند تا آنان بهتر بتوانند بر آن ها سوار شوند مرتب با حکومت
    احمق ها جنگ زرگری میکنند. مثلا در حالیکه آنانرا افرادی دزد و متقلب و بی شعور
    معرفی میکنند در همان حال با آنان می نشینندو معامله های کلان میکنند و چون آن
    افراد شعور علمی ندارند براحتی سرشان کلاه میگذارند بعد هم با دسته بندی کردن
    مردمان آن کشور را علیه هم شست شوی مغزی میدهند. ادیان مختلفه الهی و یاشاید هم غیر
    الهی را بر علیه هم تحریک میکنند و مومنان آن ادیان را بجان هم می اندازند تا
    همدیگر را بکشند و از بین ببرند و سرشان مشغول اینکارها باشد. کارخانه ها و دانشگاه
    ها را می بندند تا ملت بیکاره شود و گدایی کند و یا برای گدایی و کار به سایر کشور
    ها بروند.

    معلوم است که مردمی که تحصیکرده یک کشور هستند و به خصوصیات آن کشور وارد هستند
    و زبان و تمدن آن کشور را می فهمند در کشور دیگر که بعنوان مهمان رفته اند هیچکاره
    میشوند و نمی توانند در آن کشورها مفید باشند و بدین ترتیب تخصص و علم آنها ضایع
    میشود و به بازی گرفته نمی شوند و مجبورند کارگران فیزیکی شوند. سیستم با داشتن
    قدرت مالی بی نهایت و با در اخیتار داشتن وسایل ارتباط جمعی هر کاری که دلش بخواهد
    انجام میدهد یک خدمتگذار یک ملت را صورت سگ میکند و یا شیاد و شارلاتان را به اوج
    محبوبیت میرساند. مردم را که در زیر فشار اقتصادی دارند له میشوند را بجان هم
    میاندازد تا با دزدی و فساد اجتماع را از بین ببرند. همه بایست بدانند که رشوه
    خواری حلال است و رشوه گیرنده هیچ هراس و باکی ندارد.

    در اثر حکومت احمق ها همه چیر به همه چیر گره میخورد ویک گره کور تشکیل میدهد که
    باز شدنی نیست. مردم را بنامهای مختلف دسته بندی میکنند و به آنان تعلیم میدهند که
    با گروه های دیگر بد باشند و آنان را مسخره کنند ودست بیاندازند. برای مردم یک
    منطقه جوکهای ناب ناموسی و فانوسی میسازند و توسط منابع خبری خود آنها را اشاعه
    میدهند. در حکومت احمق ها دادگستری تنها یک نام بی مسما است و چیزی که در آن نیست
    همان داد است. یک وزارتخانه بی مصرف وگران که هیچ کار مثتبی نمیکند جز حمایت از زور
    احمق ها و فشار بیشتر بر روی مردم عادی. همین طور بیمه تنها یک شرکت است که از مردم
    پولهای گزاف میگیرد ولی در موقعی که مردم احیتاج دارد نم پس نمیدهد و با انواع و
    اقسام بهانه ها از دادن خسارت طفره میروند. بانکها دو نوع عمل میکنند با تورم
    سرمایه کوچک را به نفع سرمایه داران بزرگ از بین میبرند. و یا با ضدتورم مردم را می
    چاپند و بهره های سنگین میگیرند در حالیکه تورمی وجود ندارد. با این ترتیب کسی که
    از بانک وام گرفته و بکار انداخته با ضد تورم سرمایه اش که از بانک گرفته بسیار کم
    میشود ولی در عین حال بایست به بانک هم بهره های سنگین بدهد. این است که براحتی
    ورشکست میشود.

    نوک تیز پیکان به طرف مردم طبقه متوسط نشانه رفته است تا آنان را از صحنه خارج
    کنند و آنان را تبدیل به انسانهایی فقیر و بیکاره نمایند. حکومت ابله ها در خدمت
    ثروتمندان میلیارد هستند که دارند دنیا را می چاپند و هیچ کس هم نمی تواند
    جلودارشان باشد زیرا آنان قبلا همه چیز را تخریب کرده اند ومردم را نسبت بهم بی
    اعتنا نموده اند. در حکومت احمق ها فساد بی حرمتی و دزدی و اختلاف و کشمکش های
    نژادی مذهبی و ملی از ارکان هدایت شونده است که عملا میخواهند مردم را بصورت برده
    های مدرن در بیاورند که تا دم مرگ احیتاج داشته باشند کار کنند و زحمت بکشند و
    نتوانند سرمایه داشته باشند. در عوض دزدان و رشوه بگیران کلان ثروتهای نجومی دارند.
    اختلاف طبقاتی بسیار شدید است و کسی را یارای اینکه بتواند در برابر این سیستم
    مقاومت کند نیست هرکس که نخواهد با این سیستم کار کند خانواده و کار و شاید زندگی
    خودرا هم از دست بدهد یا اگر زنده بتواند باقی بماند تبدیل به یک انسان بسیار فقیر
    و منزوی خواهد شد. سیستمی که دنیا را می چرخاند میخواهد که احمق ها همه کاره باشند
    و در تمامی دنیا به مقامهای شامخ برسند.

    حتی اسکندر مقدونی هم اینرا گفت که اگر میخواهی کشوری را در اختیار داشته باشی
    کارهای بزرگ را به اشخاص پست واگذار کن تا هم مردم با آنان بد باشند و همکاری نکنند
    و هم براحتی بتوانی آنان را عوض کنی. و کارهای پست را به اشخاص بزرگ بسپار که
    آنان هم نتوانند کاری بر ضد تو انجام دهند. حکومت احمق ها چون مورد حمایت سیستم
    غارتگر بین المللی است این است که مشگل میتواند آنرا با یک حکومت خوب عوض کرد.
    البته اینکار نشدنی نیست بلکه احتیاج به این دارد که مردم درک کنند و با هم متحد
    بشوند و از زیر زنجیر ها استعمار خود را بیرون بکشند و از تبلیغات کوبنده آنان
    بتوانند در امان باشند. شاید تنها راه مبارزه با این غول بی شاخ دم همان دانش عمومی
    مردم بالا رفتن سطح سواد و تساهل و احترام بهم و قبول کردن دیگران باشد. و نیز
    همکاری و همراهی و اینکه منافع عامه را بر منافع شخصی ارجهیت بدهیم و تنها فکر
    منافع سریع خصوصی نباشیم. در حکومت احمق ها هیچ کس در امان نیست حتی خود شخص ظالم
    حاکم کل؟

  • Esi_1749

    lanat be har chi zane iranye ke abar femeniste ahmagh shode va nemidone chikar bayad bekone che dar dakhele keshvar va ch dar khareje keshvar

  • Kouroshariyannezhad

    این تنها چهارچوب ها ی آخوندی نیست که زنان وبانوان ایرانی را می آزرد .نبود فرهنگ در میان مردم که (بیشتراین شهروندان کهدر شمار چارپایان هم نمی گنجند) بر این  حصار کشی بر گرد زنان ایرانی دامن میزند.
    نمونه:
    یک دختر خانمی را میدیدم که با همسرش داشت دو چرخه سواری می کرد چشم ملت یهویی به سوی آنان چرخید گویی که مهبانگی رخ داده است.
    یا این که می بینی هیچ یک از زنان ودختران در ایران نمی توانند با اسودگی از این سوی خیابان به آن سوی خیابان بروند.چه بسا که سخنانی رکیک ویا شرم آور از سوی پسران ومردان به آنان زده شود ویا حتی کسانی هم هستند که با بی شرمی به این بسنده نکرده و به صورت فیزیکی این آزردگی را برای بانوان پدید می آورند.
    آری  نباید تک سویه به این موضوع بنگریم ولازمه ی آن دگرگونی جهانی در نگرش به زن می باشد.
    با آرزوی جهانی سرشار از پاکی وبی آلایش  ر