اگر امروز بر نخیزیم و نظام استبدادی را سرنگون نکنیم، شاید هرگز فردایی وجود نداشته باشد ۵

امروز که سردمداران حکومت فاشیستی بر طبل جنگ می کوبند و با ایجاد وحشت و ترور، در سایر کشورهای خاورمیانه قصد دارند تا قدرت خود را به رخ کشورهای همسایه بکشانند و از طرفی دنیا را بر علیه ایران بشورانند تا سرانجام ماشه جنگ چکانده شده و بمب های چند ده تُنی از آسمان بر سر ایران و مردمانش ریخته شوند؛ یکی از حساس ترین شرایط تاریخ سیاسی ایران در طی چند دهه گذشته است. باید که مردم ایران زمین، اگر کمترین نگرانی درباره آینده خود و سرزمین شان دارند از خواب زمستانی برخاسته و پیش از اینکه نیروی بیگانه ای برای استعمار بیشتر کشور، وارد این آب و خاک شود، نظام اسلامی را به زیر کشیده و به حکومت ننگین آخوندی پایان دهند.

اکنون زمانی است که باید ستارخان ها و باقرخان ها از گوشه به گوشه این خاک به فنا رفته برخیزند و اسلحه به دست گرفته و مزدوران بیگناه پرستی را که بر جان و مال و هستی مردمان حکومت می کنند، به سزای اعمال خونبارشان برسانند و کاری کنند که بسیجیان و چماق به دستان و سگان ولی وقیح، جرأت بیرون آمدن از لانه های شان را نداشته باشند. امروز روز مبارزه است و اگر مردم ایران نتوانند این مزدوران پاپتی را بیرون کنند؛ پس از این ها دولت های غربی مهره هایی خودفروخته چون همین آخوند ها را بر گرده ملت سوار خواهند کرد و چند ده سالی دیگر، از ملت ایران سواری خواهند گرفت.

فرتور ستارخان و باقرخان، آن دو دلاور مرد خطه آزربایجان را در کنار مجاهدین تبریز نشان می دهد. ستارخان و باقرخان با رشادت و حس استبداد ستیزی برای دفاع از مام میهن به پا خاستند و حکومت دیکتاتوری آن زمان را به زیر کشیدند و خدمت ارزنده ای به جنبش مشروطه خواهی ایران نمودند. اکنون نیز زمان برخاستن ستارخان ها و باقرخان های ایران زمین است.

فرتور ستارخان و باقرخان، آن دو دلاور مرد خطه آزربایجان را در کنار مجاهدین تبریز نشان می دهد. ستارخان و باقرخان با رشادت و حس استبداد ستیزی برای دفاع از مام میهن به پا خاستند و حکومت دیکتاتوری آن زمان را به زیر کشیدند و خدمت ارزنده ای به جنبش مشروطه خواهی ایران نمودند. اکنون نیز زمان برخاستن ستارخان ها و باقرخان های ایران زمین است.

از قدیم گفته اند که “پاسخ سنگ، سنگ است و پاسخ کلوخ، کلوخ” ؛ این یادواره بدان معناست که در شرایطی چون اوضاع امروز ایران که مردم را به بهانه های واهی در خیابان می زنند، دستگیر و شکنجه می کنند و سرانجام بالای دار می کشانند تا ترس و وحشت را در دل و جان ملت ایران نهادینه کنند و برای همیشه ساکت و تو سری خور نگاه شان دارند؛ وظیفه جوانان با شرف و میهن دوست است که اسلحه به دست گرفته و با خشونت، پاسخ مزدوران حکومت اسلامی را دهند و نگذارند خون مبارزین راه آزادی، پایمال گردد.

جوانان باید به گروه های پنج تا ده نفری تقسیم شوند و شبانه، با مخفی کردن صورت های خویش بسیجیان، پاسداران، آخوند ها و دیگر خودفروختگانی که نوکر حلقه به گوش ولی وقیح هستند را حسابی گوشمالی دهند و یا آنان را گروگان گرفته و در جایی مخفی کنند تا درس عبرتی برای سایر مزدوران شود و چماق داران سید علی خامنه ای بدانند که در صورت خیانت به مردم و ضرب و شتم ایرانیان، به سختی مجازات خواهند شد. اگر جوانان چنین مبارزات خشونت آمیزی را شروع کنند، در مدت بسیار کوتاهی در قلب یکایک ایرانیانی که از ظلم و ستم آخوندها به ستوه آمده اند، جایگاهی والایی خواهند داشت و از پشتیبانی مردمی برخوردار خواهند گشت.

می توان جوانانی را که گام در این راه پر افتخار گذاشته و شروع به انتقام گرفتن از مزدوران ولایت فقیه می کنند را سربازان راستین میهن نامید و تمامی آنان را زیر پرچمی به نام “ارتش آزادی خواه ایران” جمع کرد. بدون شک نام “ارتش آزادی خواه ایران” لرزه بر اندام هر مزدور و خائنی خواهد انداخت و وقتی بسیجیان و پاسداران و آخوند ها، از چگونگی مجازات شدن هم پیاله هایشان با خبر شوند، جرأت نخواهند کرد که دست از پا خطا کنند و بی خانمان خواهند شد چرا که هر چند وقت یکبار باید محل زندگی شان را تغییر داده تا ناشناس باقی بمانند.

در این ویدیو مشاهده می کنید که چگونه یک پلیس ضد شورش، ایرانی معترضی را وحشیانه کتک می زند و کسی نیست که آن جوان بینوا را نجات دهد. حال اگر جوانان آزادی خواه دست به مبارزات خیابانی زده و آن پلیس ضد شورش را مجازات می کردند و گوشمالی اش می دادند، درس عبرتی برای تمامی سربازان خودفروخته سید علی خامنه ای می شد.

چنانچه این جنبش آزادی خواهی که جوانان مبارز و آزادی خواه آن را رهبری می نمایند، شکل گیرد و “ارتش آزادی خواه ایران” جای خود را در دل یکایک ایرانیان باز نماید، بسیاری از ارتشی هایی که از وضعیت موجود به ستوه آمده اند نیز به “ارتش آزادی خواه ایران” خواهند پیوست و مردم نیز با آغوش باز، فرزندان میهن را در جمع خود خواهند پذیرفت. پس از شکل گیری و به جریان افتادن این خیزش آزادی خواهی خشمگین که هیچ گناهکاری را نخواهد بخشید؛ پایگاه های بسیج و پاسگاه ها و خانه های تیمی بسیجیان و مفت خوران و همچنین خانه های آخوندهای ضد مردمی لحظه ای نیز در امان نخواهند بود و همچون قیام جانانه بابک خرمدین آن ابرمرد میهن دوست بر علیه تازیان، ترس بر دل و جان تمامی وطن فروشان بیگانه پرست خواهد انداخت.

حال چنانچه مردم ایران بخواهند به اینگونه زندگی خفت بار زیر سایه ولایت فقیه ادامه دهند و با این همه فشار و مصیبتی که بر ایشان وارد شده تکانی به خود ندهند و اعتراضی نکنند؛ باید منتظر حضور نظامیان خارجی برای دست کم چندین سال در مملکت خود باشند و به پست و بی ارزش خوانده شدن و نادیده گرفتن شدن و کاپیتولاسیون نیز عادت نمایند. آیا این سرنوشت شوم فرجامی است که مردم ایران برای فرزندان و آیندگان خویش می خواهند؟!.

  • Carsten Hahn

    دوست داشتم این مقاله —، با این حال، من برای پیدا کردن یک چیز اساسا با آن اشتباه است.و این بخش در مورد کشورهای دیگر حمله به ایران است – برای خلاص شدن از جریان های سیاسی که در دفتر هستند، و به خصوص حاکم خدا است.

    “پلیس جهان” – بسیاری از ما هر روز، آمریکاییها، اروپاییها و دیگران هستند و نه از بودن خسته ام. فقط این واقعیت است که – – “وقتی و یا” کجا “، پایان می یابد نه این که به ما فرصتی برای تغییر چیز در ایران را کاهش نه؟

    منظورم این است – اگر مردم مصر، لیبی، و در حال حاضر آن را مانند سوریه به نظر می رسد می توانید آن را با دخالت خارج از اسمی – پس چرا می تواند توده های مردم که با نظام سیاسی فعلی در ایران ناراضی نیستند – به پا می خیزند، و کاری درباره وضعیت خود را؟

    یا من چیزی از دست رفته از معادله در اینجا؟

  • Kashany

    http://www.youtube.com/watch?v=uxwDK3FPHeM&feature=share

    آقای فضول محله آن چنان هم به آقای بحرام مشیری اعتماد نکنید، ایشان لباس خود را
    خیلی‌ صریح عوض می‌کند، میگویید نه به این کلیپ خودش نگاه کنید

  • Kashany

    آقای فضول محله آن چنان هم به آقای بحرام مشیری اعتماد نکنید، ایشان لباس خود را
    خیلی‌ صریح عوض می‌کند، میگویید نه به این کلیپ خودش نگاه
    کنید
    .http://www.youtube.com/watch?v=uxwDK3FPHeM&feature=share

  • Liberamen

    by A.H.L. Irani
    21-Feb-2012

     
    ز ادیان دور و ز اهل کتاب

    همه مردمان در پی یک جواب

    کجا رفت خورشید ، چرا ماهتاب

    چرا رعد و برق و چه بود آن شهاب
    یکی بت پرستید ، یک آفتاب

    دگر از خدایی نهان کرد خطاب

    یکی زد به دریا، عصا با شتاب

    و دریا به پا شد ز هر دو جناب
    دگر راه رفت روی دریا ی ناب

    و یا آب را کرده هر دم شراب

    یکی وعده ها داد پر التهاب

    برابر سیاه و سفید ، پیر و شاب
    دگر گفت من رفتم و در غیاب

    دعا کن، دعایت شود مستجاب

    چو دینی کنی این میان انتخاب

    دگر داندت ، مجرم از ارتکاب
    ز هر دین بس شاخه و انشعاب

    به نام خدا، جان و دلها کباب

    گذشت قرنها ظلم و رنج و حراب

    دل مردمان پر شد از اضطراب
    ز دانش غنی شد جهان بی حساب

    به هر سوی دنیا توان دست یاب

    ولی دین به ما گفت ، بینی سراب

    فریب جهان است و همچون حباب
    در ایران به پا شد یکی انقلاب

    و میهن دمی مست رویا و خواب

    چو بیدار شد در دل منجلاب

    که سرها به دار، بر گلو ها طناب
    چو پر شد ز ظالم دلان انتساب

    به جان هم افتاده مار و عقاب

    یکایک چو دیدی ز پشت نقاب

    همه فاسدند ، بیخ و بن ها خراب
    پر از وعده ها و پر از آب و تاب

    کلاه رفت سرها ، و آمد حجاب

    و امروز پرسیم ز خاک و تراب

    کجا رفت انصاف ، کو نان و آب
    نبود پول و بی آن ایاب و ذهاب

    همه گشته بی کار و در اعتصاب

    چو شد جان و دل همچو سنگی مذاب

    بس از این ستمها بس از این عذاب
    اگر دین برای کسی شد گلاب

    چه خوش زندگی بهر او شد صواب

    ولی به که دین در کتاب یا که قاب

    حکومت جدا باشد از این کتاب
    ا.ه.ل ایرانی (اهلی)
    اردیبهشت ۱۳۸۹

     

  • melateh iran

    Mameleh aghaye moshirie to dahane khamenehi va  daro dastash