لازمه رسیدن به آزادی، انقلابی فرهنگی و اخلاقی است ۱۱

به راستی اگر همین امروز مسئولین حکومت اسلامی، از سِمَت های خود استعفا داده و ولی فقیه نیز از مردم ایران عذرخواهی کرده و تمامی دست اندرکاران رژیم، قدرت را رها نموده و در زندان و به انتظار مجازات خود بنشینند، چه بر سر ایران و ایرانیان خواهد آمد؟ آیا در آن صورت ایران ما به آزادی رسیده و جامعه پتانسیل لازم برای تشکیل یه حکومت سکولار دموکرات را دارد؟

آیا ایرانیان خواهند توانست که با رعایت نظم و انظباط و همچنین با احترام به حقوق شهروندی یکدیگر و بدون ایجاد شوروش و آشوب، چند وقتی در خانه های شان نشسته تا دولت موقتی تشکیل شده و به خواسته های شان رسیدگی کرده و یک رفراندوم برای تعیین نوع حکومت آینده را زیر نظر سازمان های بین المللی، برنامه ریزی کند؟

به راستی مردمی خودخواه و بی گذشت همچون ایرانیانی که برای هر چه زودتر خارج شدن از یک سالن نمایش، چندین کودک خُردسال را زیر پاهای شان لِه کرده و کشته اند، شایستگی زندگی در جامعه ای آزاد را دارند که برای صف ایستادن نیز باید قانون رعایت شده و حق هیچ شهروندی ضایع نشود؟

فرتور سالن نمایش برنامه خاله شادونه در شهر خرمدره را نشان می دهد؛ به راستی در کجای دنیا، چند کودک در زمان خروج از سالن یک برنامه کودک، زیر دست و پای مردمان لِه شده و کشته می شوند؟ آیا به جز ایران زمین که مهد انسان های خودشیفته، خودخواه و بی گذشت است چنین جنایتی جای دیگری از این کره خاکی رخ می دهد؟

فرتور سالن نمایش برنامه خاله شادونه در شهر خرمدره را نشان می دهد؛ به راستی در کجای دنیا، چند کودک در زمان خروج از سالن یک برنامه کودک، زیر دست و پای مردمان لِه شده و کشته می شوند؟ آیا به جز ایران امروز که مهد انسان های خودشیفته، خودخواه و بی گذشت است چنین جنایتی جای دیگری از این کره خاکی رخ می دهد؟

مردمی که برای زودتر خلاص شدن ار شر ترافیک های سنگین دست به هر کار خطرناکی زده و حقوق دیگر هم میهنان خود را پایمال کرده و در صورتی که فردی به ایشان اجازه عبور ندهد و از حق خود برای ایستادن در جایگاهش دفاع کند، از ماشین خود پیاده می شوند و فرد بینوا را کتک زده و به وی دشنام می دهند، شایستگی لازم برای زندگی در جامعه ای را دارند که در آن سرعت غیر مجاز و حرکات نمایشی جُرم محسوب شده و قانون عدالت را علیه شان اجرا خواهد نمود؟

بسیاری از مردم ایران گمان می کنند که از سایر شهروندان ایرانی بهتر و شایسته ترند؛ بنابراین نباید همچون دیگران در صف نانوانی، صف بانک، صف اداره جات و یا حتی ترافیک ایستاده و وقت شان را تلف کنند؛ ایشان در ذهن کوچک شان با “زرنگ بازی” و در حقیقت با شارلاتان بازی، از هر راهی برای زودتر انجام دادن کارشان استفاده کرده و حق و حقوق دیگر شهروندان برای شان کمترین اهمیتی ندارد.

خلاف ها و قانون گریزی های ایرانیان را همه روزه می توان در گوشه و کنار مملکت مشاهده کرد، ایرانیان در هنگام رانندگی به هیچ تابلو و علائم راهنمایی و رانندگی توجهی ندارند؛ دور زدن و دنده عقب رفتن در لاین سوم اتوبان و استفاده از خیابان های ورود ممنوع و نبستن کمربند ایمنی و پارک اتوموبیل شان در مقابل درب منازل مسکونی، همه و همه قانون گریزی و بی اخلاقی است؛ اما در فرهنگ عقب افتاده مردم کوچه و بازار، این اعمال خجالت آور “تیز بازی” و “بچه زرنگ” بودن حساب شده و کمترین تلاشی برای تغییر اینگونه رفتارهای به دور از اخلاق و فرهنگ صورت نمی گیرد.

در قرن بیست و یکم و عصر ارتباطات و دوره تکنولوژی که دانشمندان در حال کشف زندگی در کره مریخ می باشند، مردم ایران هنوز کوچک ترین اختلافات و مشکلات بین خود را توسط زور و دعوا و کتک کاری و دیگر اعمال تاریخ مصرف گذشته و خجالت آور، حل می کنند. در یک جمله می توان گفت در ایران نه آنکس که حق دارد، بلکه آنکس که زور بازوی بیشتر و دوست و رفیق های گردن کلفت تری دارد، برنده مجادله است.

کردار، گفتار و پندار مردم ایران در کوچه و بازار به حدی عقب افتاده و خجالت آور است که حتی اگر رژیم اسلامی همین امروز سرنگون شود، با پتانسیل موجود در اجتماع، نظام دیکتاتوری دیگری که شایسته مردمان کوچه و بازار است، بر سر کار خواهد آمد؛ چرا که این مردمان هستند که دولت ها را می سازند و این دولت ها هستند که از بطن جامعه و طرز فکر و رفتار مردمان تغذیه شده، قدرت گرفته و بر سر کار می مانند.

فرتور یک ایرانی را در حال عزاداری برای حسین ابن علی نشان می دهد. آن مرد ایرانی به تاریخ، تمدن، فرهنگ و هویت ملی خویش پشت پا زده و آنان را فراموش کرده و غرق در نیرنگ ها و دروغ های آخوندی گشته و خرافات و جهل فرمانروایان مغز وی هستند. آیا به راستی چنین شخصیتی که سمبل قشر عظیمی از جامعه ایرانی است، توانایی تشخیص بد از خوب را دارد؟ آیا وی آگاهی کافی برای انتخاب یک حکومت برای آینده ایران را دارد؟

فرتور یک ایرانی را در حال عزاداری برای حسین ابن علی نشان می دهد. آن مرد ایرانی به تاریخ، تمدن، فرهنگ و هویت ملی خویش پشت پا زده و آنان را فراموش کرده و غرق در نیرنگ ها و دروغ های آخوندی گشته و خرافات و جهل فرمانروایان مغز وی هستند. آیا به راستی چنین شخصیتی که سمبل قشر عظیمی از جامعه ایرانی است، توانایی تشخیص بد از خوب را دارد؟ آیا وی آگاهی کافی برای انتخاب یک حکومت برای آینده ایران را دارد؟

در ایران امروز کردارهای همچون نوع دوستی، کمک به یکدیگر، دست ناتوان و فقرا را گرفتن، احترام به سایر شهروندان، رعایت حقوق سالمندان و از کار افتادگان و معلولین، از خود گذشتگی و فداکاری، مهربانی و عشق ورزیدن به هم وطن، هم شهری و… فراموش شده و هر ایرانی دیکتاتور کوچکی است که تلاش دارد تا بر محیط و انسان های اطراف خود حکومت کند.

تا زمانی که مشکلات اخلاقی و معضلات عمیق فرهنگی مردمان ایران زمین رفع نشود و ایشان برخوردهای عقب افتاده و قرون وسطایی خویش در هر زمینه ای را کنار نگذاشته و به کردارهای انسانی و امروزی روی نیاورند، هیچگاه ایران به آزادی، دموکراسی و سکولاریسم نخواهد رسید و ملت ایران صد ها سال دیگر گرفتار دیکتاتوری و رژیم های خودکامه که درخور شعور و فهم مردمان آن سرزمین هستند، خواهد بود.

  • نسل سوخته

    متاسفانه ایران بعد از آخوندهای کثیف دچار آشوب و غارت و تجزیه و حتی جنگ داخلی خواهد شد.ایران به مدت چندین سال سفره پربرکتی برای آمریکا و چین و انگلیس و روسیه و فرانسه و آلمان و….. خواهد شد.
    البته این در صورتی است که حکومت ایران بوسیله کشور خارجی تغییر کند و یا انقلابی اتفاق بیفتد مانند سال ۵۷٫
    ای کاش ای کاش میشد کشور ایران بدون جنگ و خونریزی و بوسیله رفراندوم عمومی حکومت آینده خود را تعیین کند و انتقال قدرت بوسیله خود سردمداران اتفاق میفتاد اما افسوس که این خیالی بیش نیست و این جماعت گرگ و کفتار به هیچ وجه از مقام و قدرت خود کنار نمیروند.
    واقعا چه روزگاری در انتظار ایران است اگر این حکومت بماند ایران روز به روز ویران تر میشود و هیچ چیز از آن نمیماند اگر این حکومت بوسیله جنگ و یا قیام مردم عوض شود معلوم نیست به مدت چندین سال چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
    ای کاش میشد به کودتا فکر کرد اما دیگر ارتشی وجود ندارد.
    افسوس که سرزمین خودمان به دست خودمان نابود میشود و این بخاطر بیگانه پرستی و سودجویی و نادانی عده ای از ایرانیان خائن و اکثریت خاموش است.

  • SHAHIN

     
    اصولا فتوا دادن مال دو سه قرن پیش است. مال آن دوره‌ای است که مردم سواد
    نداشتند. وسایل ارتباط جمعی نداشتند. قانون و نظم و نظام نبود. شعور جمعی
    انقدر پایین بود که عوام مصلحت خودشان را تشخیص نمیدادند و عقلشان را
    میدادند دست یک ملایی که مثلا راه و چاه را از هم تشخیص میداد. نه مال
    الان.

    الان یک دوره‌ای شده که شما حتی به بچه‌ات هم نمیتوانی رهنمود بدهی. نسل
    امروز ذهن پرسشگر و پویایی دارد. نمیشود همینطوری یک نفر از روی باد معده
    یک جفنگیاتی را بگوید و بقیه هم قبول کنند.

    بنظر من توی این عصر و زمانه باید علما دفتر و دستک‌شان را جمع کنند و دکان فتوا دادن را برای همیشه ببندند و درش را گل بگیرند.

    فرض کنید همین فردا حکومت جمهوری اسلامی سقوط کند و یک نظام مردمی و متکی
    بر آرای اکثریت در کشور مستقر شود. در چنین سیستمی تصمیمات و قانون‌گذاریها
    باید بر اساس منطق علمی و تجارب جهانی و کار کارشناسی ندوین شود و پس از
    گذراندن مراحل قانونی بعنوان یک اصل پذیرفته شده اکثریت به ممرحله اجرا
    درآید.

    حالا فرض کنید یک گوشکوبی توی حوزه علمیه قم نشسته و شب قبلش لوبیا خورده و
    بخارات معده‌اش زده بالا و هوس میکند یک فتوای مشدی بدهد و بگوزد به همه
    ان کار کارشناسی!

    خب. با آن وضعیت سنگ روی سنگ بند نمیشود. بخاطر این است که اصولا فتوا دادن
    مغایر دمکراسی و حتی مغایر یک حکومت معمولی است که میخواهد کارهایش روی
    حساب و کتاب باشد.

    خدا بیامرزد رضا شاه را. چنان این آخوندها را سرجای‌شان نشاند که جرات
    نمیکردند بیشتر از کوپن‌شان زر زیادی بزنند. متاسفانه پسرش آمد و دوباره
    این راه فاضلاب را به جامعه باز کرد که فعلا تا خرخره توی این فاضلاب
    روحانیت گیر کرده‌ایم.

  • نریمان

    در جایی کار میکردم و شخصی که کارگر روزمزد ساختمان بود ( و اگه یک روز کار نمیکرد از گرسنگی میمرد ) خطاب به من گفت :
    بخدا اینجا ( ایران )   از امریکا بهتره !!!!!! اونجا مردم دین و ایمان ندارند !!!! باس حداقل اینجا دین و ایمان و عاطفه هست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    و من در ان هنگام لحظاتی سکوت کردم و به فکر فرو رفتم و در درون با خود گفتم : ما با چه گوسفندانی ادامه حیات میکنیم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

     از چنین افرادی و افکاری  که تعدادشان در اجتماع بسیار بسیار زیاد است چه انتظاری میتوان داشت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

     
    نریمان از نژاد صد در صد اریایی ………………..

  • Mani 13

    اگر؟ تمام بدبختی ما ایرانیان از این اسلامِ کثیف نیست که  سر چشمهِ جهل و جنایت است، پس! از چه می تواند باشد؟؟؟
    مانی ۱۳

  • amir

    لطفن به این نوشته که امروز صبحپشت شیشه عقب یک مینیبوس خط نوبنیاد–میدان امام در اصل توپخانه دیدمتوجه فرمائید تا ببینیم ملت ایران به ازادی کی میرسد       حادثه شرم کن من بیمه باسم

  • Abazarghafary

    اندر حکایت انتخابات مسجد (مجلس) شوربای اسلامی و رسیدن دزدان جدید ……..:یک مسجد ( مجلس) پر ز دزدان ، دزدان نو رسیدند ….این کشنگان تازه کونها ز خود دریدند .//قبل از انتخابات ، بس  وعده ها دادند   ……بعد از انتخابات بر قول خود ، شاشیدند .//هنگام رای خواستن ،موبایل و لپ تاب دادند ….وقتی  وکیل گشتند ، تخم رهبر مالیدند .//این جاکشان  وکیلند ، یا خایه مال رهبر ؟ ….بسکه برای آن دزد فقط هورا کشیدند .//هرچه که سید علی گفت، به به بهش گفتند … پولهای نفت خوردند ، باغ شمال خریدند .//با یک ریش ساده ، تسبیح و دستمال یزدی …. بس رانت ها خوردند ، بس صیغه ها خریدند .//این است دین دزدان ، اسلام جاکشان است …کس خل در انتظار فرج ، اینها به ثروت و مال در کانادا رسیدند.//

  • Amir_sahameddin_von_ghiassi

     

    بعد از اجرای موفقیت آمیز طرح تفکیک جنسیتی در سراسر اماکن خصوصی و
    عمومی کشور، به بررسی روند رشد و نمو یک کودک (پسر) از مهد کودک تا پیری میپردازیم
    ؛

    اسم کودک را جواد در نظر میگیریم که همراه با همکلاسی خود به نام رضا در حال برگشت
    از مهد کودک است.

    ۱) در مسیر برگشت از مهد کودک؛

    لضا لضا (همان رضا) من مامانم میخواد لنج (گنج) طلا بیاره ها!

    رضا : مامان چیه؟!

    ۲) سه سال بعد ؛ در مسیر رفت به مدرسه داخل سرویس مدرسه

    راننده رو به بچه های داخل سرویس : همه زود چشاشونو ببندن داریم از کنار یه مدرسه
    دخترانه رد میشیم!

    جواد : رضا رضا ، دختر چیه؟

     

     

     

     

     

     

     

     

    ۳) پنج سال
    بعد از سه سال ؛ زنگ تفریح مدرسه راهنمایی

     

     

     

     

     

     

     

    رضا : جواد من دیشب از بالای پشت بوم یه چیزی تو حیاط خونه همسایه دیدم.
    جواد : چی؟
    رضا : دختر! دختر! بالاخره دیدم
    جواد : جون مادرت ؟! یالا بگو چه شکلی هستن اینا!

    ۴) چهار سال بعد از قبلی! سرکوچه جواد اینا
    رضا : جواد چیکار داشتی گفتی زود بیا؟
    جواد : رضا دیشب یکی به گوشیم زنگ زد. صداش خیلی عجیب غریب بود. یواشکی حرف میزد و
    میگفت یه دختره و از من میپرسید آیا پسرم؟!
    رضا : تو چی گفتی؟
    جواد : گفتم آره پسرم و بعدش دختره غش کرد!

    ۵) شش سال بعد ؛ دانشگاه
    جواد : رضا راسته میگن پشت این دیواره پر از دختره؟
    رضا : آره منم شنیدم. میشنوی دارن میخندن! مگه اونا هم میخندن؟

    ۶) چند سال بعد ؛ شب خواستگاری
    جواد : ببخشید یعنی الان شما واقعا یه دخترید؟!

    ۷) چند ماه بعد ؛ شب ازدواج
    جواد : خوب الان باید چیکار کنیم؟!
    خانم : هیچی دیگه خسته ایم باید بخوابیم. شما هم برو تو اتاق خودت بخواب!

    ۸) خیلی سال بعد ؛ دوران پیری
    جواد : دیشب مادر خدا بیامرزم به خوابم اومد گفت نمیخواهید بچه بیارید؟
    خانم : از کجا بیاریم؟! تو جهیزیه من که بچه نبود! تو چرا نخریدی یه دونه؟

    ۹) خیلی سال بعد
    نسل ایرانی منقرض شد …

  • Amir_sahameddin_von_ghiassi

    دوستان
    ګرامی با زدن حرفهای زشت و بعضا رکیک بهم و با خرد کردن هم و ایجاد تفرقه دشمنی
    ضدیت بیشتر ما به هیچ جا نخواهیم رسید. مشګل ما دیندار  بی دین و.. نیست مشګل ما تفرقه سهمګینی است که
    میان ما متاسفانه نهادینه کرده اند.  اسلام
    یک دین با پشتوانه عظیم علمی و فرهنګی است  در دامان اسلام پورسینا ها  مولوی بلخی ها رشد کرده و تولد یافته اند که
    دنیا به عظمت فکری علمی  اجتماعی آنان
    احترام میګذارد و در برابر آنان کمر خم میکنند. هیچ کتابی به عظمت زیبایی و پر
    باری مثنوی مولوی نیست. مارا اکنون ګروه ګروه کرده و برعلیه هم تحریک میکنند و
    تمامی این تفرقه ها و این دشمنی ها آبی است که به آسیابان دشمنان واقعی ما ریخته
    میشود. با ګفتن دین ندار کافر مرتد و با مسلمان ابله و بی شعور دردهای ما دوا
    نخواهد شد. دین اسلام دین حکمت و علم است.

     

     اینرا حتی اروپاییان هم قبول دارند متاسفانه اکنون دین را آغشته به فساد 
    دورویی تظاهر  تعصب های غیرعلمی
    بیسوادی جهل تمامیت خواهی کرده اند . بیایید منصفانه مشګل ها را حل کنیم دشمن
    شماره یک ما جهل است مسلمانی که توانانی خواندن قرآن کریم را ندارد و خود را
    مسلمان می خواند در راه اشتباه افتاده است . اول بایست وی قران را با ترجمه کامل
    بخواند وبفهمد بعد ادعای دینداری کند که در غیر آن صورت یک مغرور بیسواد و یا یک
    جاهل آدمک است و بس که با فحش ناسزا میخواهد نادانی های خود را پنهان کند و چون
    منطق دلیل و سواد ندارد میخواهد با زور شمشیر و کشت کشتار دیګران را آماج حمله های
    خود کند که عملا به نفع غارتګران بین المللی و پادوهای محلی ملی آنان است.  پس راه اول ریشه کن کردن جهل خرافه و دانستن
    قرآن با ترجمه و درک کامل است. ما وقتی با کسی توافق فکری
    نداریم و یا اختلاف فکری داریم فورا خواهر و مادر او را وسط کشیده بارشان فحشها و
    ناسزاهای جنسی میکنیم. و آیا بدین ترتیب تمدن و علم خود را نشان داده ایم؟  رهبران فاسد کمونیست  کاپیتالیست وشیادان مذهبی خود فروخته به
    استعمار و استحمار بین المللی از همین اختلاف ها و نداشتن
    وحدت در کثرت ما سو  استفاده های کلان کرده
    و میکنند. خودتان ببینید که کی کشور زیبای مارا سوخته و مخروبه کرده است؟  خودما که با ګرفتن تفنګ و کلاشینګف و بمب و
    انتحاریګری  هم برادران و خواهران خود را
    کشتیم و هم کشورمان را ویرانه کردیم  تا
    دیګران بیایند و بسازند؟  فساد اداری رشوه
    خواری  خود سوزی خودکشی  تمامیت خواهی دزدی میلیارد دلاریها و کودکان
    خیابانی زنان بی سرپناه  نداشتن مکتب و
    پوهنتون شفا خانه و روغتون همه همراه با تعصب های کور و بی دانشی و جهل خمیرمایه
    مشګلهای ماست. باید با هم متحد بشویم وحدت در کثرت  نه وحدت در دیکتاتوری و بردګی؟  احترام به باورها  قومیت ها و زبانهای هم  ما اګر مذهبی هم هستید که همه فرزندان حضرت آدم
    و حوا هستیم که بچشم بیګانګی بهم ننګرید 
    که سراپرده وحدت عالم انسان در کثرت بلند شده  همه شما بار یک دارید و برګهای یک شاخسار و
    ګلبنهای یک ګل؟ عشق دوستی محبت برادری برابری و دانش و عدل بایست مد نظر همه ما
    باشد. سعدی حافظ  عطار و سایرین راهها را
    نشان داده اند. از خواب غفلت بیدار شویم. 

    مونږ باید
    کوالای شی مخالفین تحمل کوو یا دویی ته همکاری کوو

  • Malamud_455

    با گوشه ای از  ( افتخار ) آفرینیهای ایرانیان بعنوان مشتی نمونه خروار بیشتر آشنا میشویم :
    چندین سال پیش از این ماهاراجه هندوستان بعنوان هدیه دیدارحاکم دبی شیخ محمد بن راشد آل مکتوم ( جفظه الله ورعا ء ) چندین پرنده طاووس بسیار زیبا را که زیباءیشان هر بیننده ای را مجذوب خود مینمود به ایشان اهداء نمود ..در بازگشت از این سفر وبه دستور شیخ محمد بن راشد آل مکتوم حاکم دبی این چندین طاووس زیبا را در باغ حاءل کاخ محل سکونتشان رها مینمایند تا باز دید کنندگان بتوانند بدیع ترین تصاویر از حرکات موزون و کرشمه های این پرندگان زیبا را به ثبت و ضبط خود در آورند .هنگامیکه این پرندگان بالهای خودرا بطور کامل باز مینمایند بدیع ترن صحنه های خلقت در برابر چشمان همگان بوجود ماید..بدین لحاظ اکثر تورهای دسته جمعی سیاحتی در شهر دبی بازدید از این مکان یعنی بازدید از باغ حاءل به اطراف کاخ محل سکونت شیخ محمد بن راشد آل مکتوم را در صدر برنامه های روزانه تورهای خود قرار داده اند . هر روز مینی بوسهای مملو از توریستهای کشورهای مختلف منجمله کشور ایران اسلامی نیز جزو این توریستها میباشند به این محل سرازیرند . .صحنه های عکس برداری و فیلم برداری هزاران توریست از شیرینکاریهای این پرندگان خود صحنه ای بی اندازه زیباست ..در خالیکه اکثر بازدید کنندگان در حال ثبت این صحنه های بدع طبیعت جاندار هستند .افتخار آفرینان ایرانی به محض خروج از مینیبوسهای خود به ناگهان همانند حیواناتی وحشی واز بند رها شده به سوی این پرندگان زبان بسته هجوم آورده بال و پر زیبای طاووسها را از بیخ میکنند .. در اثر این تهاجم ایرانیان افتخار آفرین چندین طائئس در دم نفله شده اند ومابقی طاووسها نیز حال و روزی چندان مناسبی ندارند و همانند مرغان بی بال و پر سرگردانند .و بعد هم همین ایرانیان شریف پس از آنکه خیالشان از بابت طاووسها آسوده شد پتوهایی را که با خود بهمراه آورده ان  پهن کرده وبه عرق خوری  بد مستی و نعره کشی میپردازند (مثل اینکه اینجا خانه خاله است ).پس از مشاهده اینهمه افتضاح آفرینی از سوی ایرانیان وبه دستو اکید شیخ محمدبن راشد آل مکتوم ( حفظه الله ورعاء ) هیچیک از تورهاییکه برای بازدید از محل میایند اجازه پیاده کردن ایرانیان را ندارند وچون این بازدید یکی از چند مرحله از بازدید های دیگر روزانه است پس از آنکه اکثر توریستها از مینی بوسهای خود خارج شدند به محظ اینکه به ایرانیان شریف رسیدند دربهای مینیبوسها را قفل میکنند و پس از سر شماری آماری از ایرانیان  ( چون ایرانیان خدای زیر آبی رفتن هستند ) دو نفر ماءمور در دو طرف هر خودرو قرار میدهند تا اینکه ایرانیا خودرا از پنجره به بیرون پرتاب نکنند .نه شخصییت . نه غرور نه آداب نه رسوم نه ملاحظه دیگران .جالبترین صحنه ها اینک دیگر ثبت و ضبط تصاویر از طاووسهاس بخت بر گشه نیست بلکه اینک اکثر تورستها به دور مینیبوسهایح حامل ایرانیان محبوس جمع میشوند و به تصویر برداری از بدیع ترین صحنه های آبرو ریزی یک ملت با فرهنگ مثلاء سه هزار ساله میپردازند .قیافه ایرانیان محبوس که با چشمان دریده و دهان باز  که هیچ بوویی از خصیصهای ذاتی هر فرد مانند کرامت نفس غرورو افتخار باشد در این افراد مشاهده نمی کنید .هر چه می بینید زبونی پسشی چشم دریدگی زرنگ بازی بی شخصییتی
    تمام و کمال هست .وقتی به توریستها گغته میشود وقت تمام است باید به خودرو های خود برگردید بیشر آنها در حال شکلک در آوردن برای ایرانیان زبون و خوار هستند و وقتی میپرسی چرا از طرووسها تصویر برداری نمیکنید اکثر قریب به اتفاق میگویند این صحنه هارا ما در هیچ کجای دیگر دنیا ندیده ایم وباید آنها را ثبت کنیم و به مردم کشورهایمان نشان بدهیم .خاک بر سر تون بدبختهای لءیم و پست فطرت که هیچ بویی از انسانییت و شرافت وکرامت نفس در شما نیست بدبختها بعد بیاید اینحا وهی مدام گوش فلک رو کر کنید که فلان هستید و بحمان هستید بیچاره های خاک بر سر در ترمینال فرودگاه دبی کارگران بنگلادشی و هندی گوجاراتی با تحقیر . زبونی سر تاپایتان را مینگرند شرطه فرودگاه مثل سگ با ایرانیان با فرهنگ سه هزار ساله برخورد میکند مثل  سگ . بعد هم همینطور پشت سر هم همراه با یک عده آخوند مادر جنده شعار ایرانیم ایرانیم شجاعم شجاعم سر بدید خاک بر سرتون بعد از انتخابات ۸۸ مردم دنیا دیدند چطور به محظ اینکه قافیه رو باختید صحنه روترک کردید تا یکمشت زبون بسته گیر آخوندهای مادر جنده بیفتند خاک بر سرتون با اون فرهنگ نداشتهتون بزدلهای ترسو  

  • عالی بود. سایتتون داره روز به روز بهتر میشه. 

  • محمد

    دین رو نه آخوند و غیر آخوند میتونه بیاره نه آخوند و غیر آخوند میتونه ببره دین رو خدا آورده خودش هم نگه میداره این اخوندایی که شما میگید مثل بقیه حکومتها میان حکومت میکنن و میرن، امام حسین علیه السلام زمان رضا شاه بود زمان قبل از رضا شاه هم بوده و تا قیامت هم خواهد بود. تو تاریخ از این جور مسائل پره هر کسی روی کار میاد برای اینکه بمونه و حکومت کنه از یه حقه ای استفاده میکنه اینا از راه دین وارد شدن یه عده به خاطر منفعت دنبال اینا راه افتادن یه عده از روی نفهمی، امیر المومنین علیه السلام فرمود: مومن زیرکه، یعنی نه گول دشمن رو میخوره نه گول دشمن دوست نما.