همزمان با محدودیت مسافرت زنان در ایران، مریم میرزاخانی برنده جهانی انجمن ریاضی آمریکا شد! ۷

مریم میرزاخانی کیست؟

همانطور که در مقاله پیشین اشاره شد.مریم میرزاخانی از جمله بازماندگان سانحه غم‌ بار سقوط اتوبوس، حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه ۱۳۷۶ است. در این حادثه، اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکت‌ کننده در بیست و دومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی که از اهواز راهی تهران بود به دره سقوط کرد و طی آن شش تن از دانشجویان نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف شامل آرمان بهرامیان، رضا صادقی – برنده دو مدال طلای المپیاد جهانی – علیرضا سایه‌بان و علی حیدری، فرید کابلی، دکتر مجتبی مهرآبادی و مرتضی رضایی دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بین المللی ریاضی بودند، کشته شدند!. بانو میرزاخانی (زاده ۱۹۷۷) ریاضی دان،  که در گذشته استاد دانشگاه پرینستون بوده است، هم اکنون به سمت استادیار دانشگاه استنفوردمشغول کارا ست.

مریم میزاخانی،  ریاضی دان نابغه ایرانی که موجب افتخار همه ما، و خار چشمی است برای آخوندهای زن ستیز بیگانه پرست.

مریم میزاخانی، ریاضی دان نابغه ایرانی که موجب افتخار همه ما، و خار چشمی است برای آخوندهای زن ستیز بیگانه پرست.

تحصیلات مریم در ایران

مریم میرزاخانی طی تحصیل در دبیرستان فرزانگان تهران در سال‌های ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ (سال سوم و چهارم دبیرستان) موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی گرفت.

مریم در سال ۱۹۹۵ در المپیاد جهانی ریاضی کانادا با ۴۲ امتیاز از ۴۲، رتبهٔ اول طلای جهانی را به دست آورد. سپس کارشناسی ارشد خود را در رشته ریاضی از دانشگاه شریف گرفت و با دریافت بورسیه از طرف دانشگاه هاروارد به امریکا رفت و دورهٔ دکتری خود را در دانشگاه هاروارد پشت سرگذاشت. در سال ۲۰۰۵ از مریم به عنوان یکی از ده ذهن جوان برگزیده از سوی نشریه پاپیولار ساینس در آمریکا و همچنین ۱۰ ذهن برتر در رشته ریاضیات تجلیل شد.

مریم میزاخانی یکی از بازماندگان قربانی  جاده های مرگبار حکومت آخوند بر ایران

مریم میزاخانی یکی از بازماندگان قربانی جاده های مرگبار حکومت آخوند بر ایران. اینها دانشجویانی هستند که در جاده های مرگبار رژیم اخوندی جان سالم به در نبردند.

جایزه انجمن ریاضی آمریکا

در جدیترین افتخار جهانی کسب شده توسط مریم میرزاخانی، او به عنوان برنده‌ جایزه ستر (Satter Prize) انجمن ریاضی آمریکا در سال ۲۰۱۳ معرفی شد!. دلیل انتخاب این نخبه جوان، فعالیت های وی در زمینه محاسبه حجم‌های فضایی منحنی هندسی بود. جیمز کارلسون از انستیتو ریاضیات کلی (Clay Mathematics Institute) در توصیف او گفته بود: میرزاخانی در یافتن ارتباطات جدید، عالی است. وی می تواند به سرعت از یک مثال ساده به دلیل کاملی از یک نظریه ژرف و عمیق برسد.

مریم میرزاخانی موجب افتخار هر ایرانی

در اوج عربده مستانه حکومت اسلامی از جنون و جهل و زن ستیزی مذهبی بر ضد زنان ایرانی. “مریم” نابغه ایرانی جوان، چون الهه علم و دانش در مقابل خرافات جهل و مذهب در جهان به پاخواست. نگارنده این متن گرچه یک ناخدا باور است و مذاهب را ساخته دست انسان هایی در پی قدرت می داند. اما مردم عوامی که به مذاهب عقیده دارند و همواره به جای استفاده از عقل و خرد و قوانین حقوق بشری، در پی نشانه ای برای یافتن راه درست انسانی هستند، می دانند که حتی در تمامی داستان های مذهبی و تمامی مذاهب، زمانی فرشتگان یا پیام آورانی هستند که بر مردم ظاهر می شوند، و حقیقت هستی را بر آنان عریان می سازند و راه نجات انسانی را نشان می دهند. گذشته از این قصه ها و خرافات مذهبی، قصه مریم میرزاخانی یک حقیقت است و تنها یک قصه نیست.

پردیس ثابتی :  زیست شناس برجسته ایرانی-آمریکایی , سومین زنی در تاریخ است که با معدل ۱۰۰ و مدارج کامل (به لاتین: Summa Cum Laude) از مدرسه پزشکی دانشگاه هاروارد آمریکا فارغ التحصیل شده است. وی بعنوان یکی از سرشناس ترین محققان آمریکا در زمینه بررسی ژنوم مالاریا، از بنیاد بیل و ملیندا گیتس بالغ بر ۲ میلیون دلار بودجه تحقیقاتی دریافت کرده است.  آخوند فرومایه و تازی پرست باید این نمونه های بسیار بسیار از زنان فرهیخته و ارجمند را در جهان ببیند از وجود بی مصرف و زالو صفت خود شرم کند.

پردیس ثابتی : زیست شناس برجسته ایرانی-آمریکایی , سومین زنی در تاریخ است که با معدل ۱۰۰ و مدارج کامل (به لاتین: Summa Cum Laude) از مدرسه پزشکی دانشگاه هاروارد آمریکا فارغ التحصیل شده است. وی بعنوان یکی از سرشناس ترین محققان آمریکا در زمینه بررسی ژنوم مالاریا، از بنیاد بیل و ملیندا گیتس بالغ بر ۲ میلیون دلار بودجه تحقیقاتی دریافت کرده است. آخوند فرومایه و تازی پرست باید این نمونه های بسیار بسیار از زنان فرهیخته و ارجمند را در جهان ببیند از وجود بی مصرف و زالو صفت خود شرم کند.

مریم میرزاخانی یک ریاضی دان نخبه، در زمانه پر از جور و ظلم بر زنان ایران و یک حقیقت زنده و روشن است. او مریم مقدسیست که کودکی به دنیا هدیه کرده. کودکی که اثبات علم و دانش و استعداد فراگیر زنان ایران است. ظهور مریم از میان تصادف های خونین، هجوم گرگ های وحشی گشت ارشاد در خیابان ها و حکومتی زن ستیز، یک معجزه روشن است. یک معجزه حقیقی و علمی است!. او اثباتی بر پوشالی بودن قوانین خرافی همه هرزه گویان روانپریشی است که یا تکامل عقل زنان را در چهل سالگی می دانند.

از دریچه مغز گندیده آخوند، زن یعنی سکس، برخوابی، دستمالی، و مانند آن. وگرنه زن ارزش دیگری ندارد. در کشوری که ۷۵ میلیون جمعیت دارد و نیمی از آن را زنان تشکیل می دهند، زنها کمترین قدرت و اراده اجرایی و تصمیم گیری در کارها را ندارند. یک ضعیفه کلفت وابسته به آخوند هم که وزیر بود، او را از کار برکنار کردند. فقط آخوند مانده و حوضش.

از دریچه مغز گندیده آخوند، زن یعنی سکس، برخوابی، دستمالی، و مانند آن. وگرنه زن ارزش دیگری ندارد. در کشوری که ۷۵ میلیون جمعیت دارد و نیمی از آن را زنان تشکیل می دهند، زنها کمترین قدرت و اراده اجرایی و تصمیم گیری در کارها را ندارند. یک ضعیفه کلفت وابسته به آخوند هم که وزیر بود، او را از کار برکنار کردند. فقط آخوند مانده و حوضش.

هرزه گویان و بی خردانی که حتی حق و اجازه پوشش انتخابی و مسافرت به زنان و دختران را نمیدهند، و  برده داری زنان را به اسم چند همسری روا می دانند!. مریم نشانه ای از تباهی تفکر پوچ مذهبیون ایران بر ضد زنان است. باشد که بیخردان را به وجدان انسانی خود بیدار کند، که یک زن با یک مرد برابر است و هرگز از او کمتر نیست. بلکه می تواند از مردان و حتی در جهان از نظر دانش برتر باشد. گرچه در زن ستیز ترین کشور جهان متولد شود می تواند برنده جایزه جهانی ریاضی پیشرفته ترین کشور دنیا نیز باشد!.

آخوند بی شرافت و فرومایه با هیکل گنده و بی خاصیت، زن را از دریچه سکس می شناسد و برای او  زن امتیازی دیگر ندارد.

سخن آخر اینکه؛

برتری انسان به میزان مذهبی بودن و مؤمن بودن او وابسته نیست. زیرا که مؤمن بودن، هرگز دلیل بر داشتن صفات شایسته انسانی نیست. بسیاری از مومنان همان افراد خشونت طلب و سنگدلی هستند که دست و پا قطع می کنند، شلاق می زنند، شکنجه می کنند، سنگسار می کنند و یا سرانسانی را جدا می کنند!. برتری یک انسان تنها به میزان کشفیات علمی یا کمک های انسانی او به جامعه جهانی و علمی برای آسایش بیشتر و زندگی بهتر مردم وابسته است. آنچنان که “هیپاتیا” نخستین زن ریاضیدان و فیلسوف مشهور که به دست مذهبیون تندرو مسیحی به فجیع ترین وجه به قتل رسید، گفته است؛” همه ادیان رسمی مغلطه آمیز هستند و هرگز نباید توسط افراد با عزت نفس به عنوان حقیقت نهایی پذیرفته شوند.

حقیقت نهایی این است که زنان ایران با وجود همه محدودیت های مذهبی و سنتی در جوامع جهانی حضور دارند و خواهند داشت. و چون رنگین کمانی زیبا بر تارک جهان، رسوا کننده جهل مذهبی سردم داران ایرانی هستند. کلام آخر اینکه؛ به یاد دارم، زمانی که با ناراحتی و تاسف به همسرم یادآور شدم اگر زمانی قصد خروج از ایران را داشته باشم به اجازه او نیاز دارم. شوهرم با خشم و نفرت از پنجره به خیابان های شلوغ تهران نگریست و گفت؛” فرم اجازه همسر را خودت بنویس و امضاء کن، و ناراحت نباش، که دور نیست زمانی که این فقر فرهنگی به پایان رسد!.

لیلا وزیری نیز بعد از پایان دبیرستان در کورال اسپرینگز در سال ۲۰۰۲ وارددانشگاه ایندیانا شد و بادریافت ۱۵ حکم قهرمانی شنای امریکا سابقه درخشانی از خود در تاریخ شنای دانشگاه‌های امریکا به جا گذاشت.

لیلا وزیری نیز بعد از پایان دبیرستان در کورال اسپرینگز در سال ۲۰۰۲ وارد دانشگاه ایندیانا شد و بادریافت ۱۵ حکم قهرمانی شنای امریکا سابقه درخشانی از خود در تاریخ شنای دانشگاه‌های امریکا به جا گذاشت.

این ویدیو عشق بازی و زنبارگی فرهاد دانشجو وزیر به اصطلاح آموزش عالی رژیم اسلامی را در آسانسور نشان می دهد. این مردک عیاش و تن پرور دائماً با دکمه آسانسور بازی می کند تا مدت زیادی بتواند به کثافتکاری خود بپردازد. این لودگی و زنبارگی کار همه رژیم است، تفاوت نمی کند که آخوند باشد، سپاهی، بسیجی، بازاری، با دستار، و بی دستار. همگی فاسد و حقه بازند.
  • Eylabomb

    ما در کشور زن ستیز زندگی نمی کنیم ما در کشوری زندگی می کنیم که عرب پرستان و زن ستیزان  آن را
    به زور از چنگ مردم ایران ستانده اند ولی ناامید مباشید که خورشید بر فراز البرز کوه برون خواهد آمد.

  • Monairanparast

    درود بر تک تک زنان ومردان ایرانی 

  • continental89

     دین اسلام یک دین زن ستیز است  و ایه ها و سورهای  قران  این رو اثبات کرده اند. زن در اسلام  بی هویت است و هویت او بوسیله مرد تعریف میشود.  این مرد هست که هویت به زن میدهد.برای مثال  دختر فلان اقا, خواهر فلان پسر  ویا زن فلان مردو ………..
     در اسلام  ناب محمدی پدوفیل  قارتگر و  قاتل , زن مالک مرد است   و  فاقد  حق و حقوق انسانی میباشد.  زن در  اسلام  برای نیازهای جیسی مرد میباشد . بهمین جهت هم در قران از هوریان بهشتی  برای مردان سخن  میگوید .  در رژیم فاشیست اسلامی  خواسته های  بحق زنان  گناه بزرگ منسوب میشود  ولی صیقه که روسپیگری  به فرم اسلامی  است , ترویج داده میشود  و  روسپیخانه های اسلامی در تمام شهرهای ایران ایجاد شده.   در فرهنگ اسلام ناب محمدی  وازه خانم  به خواهر  و ابجی تبدیل شده. متاسفانه باید گفت , خیلی از مردان , که مخالف  سیستم  اسلامی هستند واژه  خواهر و ابجی رو برای  کاربران زن در  سایتها  بکار میبرند, بدون انکه توجه داشته باشند , که این واژه ها  از فرهنگ زن ستیز اسلامی عقب مانده ۱۴۰۰ سال پیش است .  من فکر نمیکنم, بجز خواهران زینب صیقه ای , زنی در ایران موافق  بکار بردن  واژه  خواهر ویا ابجی از  اخوندهای فاشیست ضد زن باشه !!!!!!!  

  • Rahman

    ظاهراً این خانوم در زمانه جور و ستم بر علیه زنان درخشیده چرا در زمان که شما سنگشو به سینه میزنید(رژیم باستان پرست قبلی)یه نصفه نیمه اى هم سو سو هم نکرد چه رسد به درخشیدن؟ چرا در مورد حجاب این خانم خفه خون گرفتید؟

  • ناشناس

    ایشون استاد تمام هستند نه استادیار دوست گرامی . امیدوارم فرق ایندو را بدانید.

    • ایران

      اره با مقالات دزدی و بدون مدرک دکترا بطور جهشی شده استاد تمام

      البته لازم به ذکر است دختر ایشون به عنوان یک نابغه در دانشکده مکانیک علم و صنعت دارای معدل بالای ۱۹ بوده و مغز هوا فضای ایران است البته مدارج علمی مانند پدر دارند یک شبه پشت سر میگذارند

  • Sahameddinghiassi

    چگونه مردم کشورهای ما
    میتوانند از این مهلکه بیرون بیایند؟ 
    اتحاد  علم  دوستی محبت و تساهل است. وکنار زدن غرورهای بی
    پایه  تعصب های غیر علمی  زن ستیزی و آدمک شدن دستهای گنه کار و
    فاسد  تنها برای گرفتن روزی. انسانیت  که اسلامیت و قومیت بایست مردم را به طرف آن
    رهبری کنند نه نفاق و تفرقه و منم منم کردنها. تعصبهای بی دلیل هادم بنیان انسانی
    است .”  ای دوست در روضه قلب جز گل
    عشق مکار” اگر دوستی و محبت پایه گذاری شود بسیاری از مشگل ها حل خواهند شد.

     

     

    وافعا که جای تاسف
    است  من از نکوهش  دزدی غارتگری 
    فساد بی عدالتی  نوشته ام و مشگل ها
    را از جهل و خرافات دانسته ام ولی این دوست مرا در مقابله با دین مبین اسلام قرار
    میدهد آیا این انصاف است ؟ نتیجه این تنفر همین است که می بینیم بدون اینکه مطلب
    ها را بخوانند با نیروی دعوا و نبرد جلو میآیند 
    آنوقت ما توقع داریم که به صلح آرامش 
    پیشرفت  برسیم.  مشگل ما همان مشگل غرور های کاذب حمله های بی
    جهت است  درست مثل دویدنهای بی جهت
    بوفالوها که تمامی نیروی خود را عوض بکار بردن در راه درست در دویدن بی هدف بکار
    میبرند. مبنای کار ما هم مخالفت است باهرکس و بدون دلیل. آیا عالم بودن و اینکه
    اکثر مردم ما هم مثل مثلا آمریکایی ها دانشگاه رفته باشند ضد اسلام است؟  آیا خرد ضد اسلام است  آیا اتحاد ضد اسلام است  آیا دانش ضد اسلام است. آیا ما بایست تا ابد
    برسر درستی شیعه سنی و سایر فرقه ها باهم در جدل و کشت کشتار باشیم. متاسفانه تمامی
    دستورهای درست را کنار گذاشته ایم وبا سرسختی با فروع های دین بجان هم افتاده ایم
    و همدیگر را کافر مرتد و… میدانیم. آیا این تفرقه ها و این تعصبات بدون پایه
    علمی مارا بجایی خواهد رساند یا بیشتر در دام استحمار و استعمار فرو خواهیم رفت. بیش
    از پنجاه میلیون مسلمان تحصیکرده در غرب با بی هدفی زندگی میکند نه غرب آنان را
    میخواهد و نه به آنان همان کاری را میدهند که به همتایان غیر مسلمان میدهند. به غیر
    از عده معدودی بسیار تیزهوش بقیه که مدیران خوب و معلمان خوب و مهندسان خوب و حتی
    پزشگان خوب در کشورهای اسلامی بودند اینجا به کارهای سطح پایین مشغولند آیا پزشگی
    که در اینجا غرب زمین می شوید ولی با ثروتهای کشورهای اسلامی تحصیل کرده است باعث
    هدر رفتن نیروهای انسانی ما نیست؟

     

    این آتش فتنه بین
    بادینان  بی دینان  و دشمنی بین دینها و غرورهای بدون دلیل و بدون
    پایه و تعصب های غیر علمی و خرافات و جهل همه ساخته دست استعمار بین المللی است که
    چون خوره به جان مردم ما افتاده است.  عقده
    های جنسی  بیکاری هم به آنان اضافه گردیده
    اند. عوض یک تساهل و یک همراهی یک حسادت ویک عقده در میان مردم ما پرورش یافته
    است.

     

     

    درست یادم هست که در گذشته
    میگفتند  که انسانیت  اسلامیت 
    ایرانیت قومیت یعنی در درجه اول همه ما انسانیم و اسلام و ایرانی بودن
    بایست مارا بسمت انسان بهتر شدن هدایت کند. ولی شرایطی که پیش آمده موضوع را عوض
    کرده است.

     

    مشگل اصلی ما تفرقه و جهل
    است و در مرحله بعدی تعصب های غیر علمی و غیرواقعی همراه با غرورهای بدون پایه
    علمی مثل کسی که به بیسوادی و بی هنری خود مغرور باشد و در رفع آن نکوشد یا بیماری
    که بیماری خود را حتی از خودش هم پنهان کند و عوض دوا و درمان بفکر پوشش آن باشد.

     

    یک دختر آلمانی چندین سال
    پیش میگفت که غیرت شما شرقی ها منفی است شما زنان را مثلا محدود میکنید درصورتیکه
    آنان هم کار خودشان را در خفا و سری انجام میدهند. از قدیم هم حتی درکتابهایی مثل
    چهل طوطی از مکر زنان داستانهایی گفته اند. اولین کتابهایی که من خواندم مثل چهل
    طوطی و اسکندرنامه و یا حسین کرد شبستری و امیرارسلان دیدی منفی نسبت به زنان داشت
    یا هزار ویک شب.

     

    سکس و قدرت جنسی موضوعی
    نیست که بشود آنرا پنهان کرد این در تن جوانان هست و میتواند مخرب باشد. جوانی که
    نتواند تحصیل کند کار کند  فعال باشد ورزش
    کند کارهای هنری کند چگونه می تواند وقت خود را پر کند و از دست این نیروی عظیم
    خلاص شود. خشونت   آزار پدر مادر و
    دیگران  حمله جنسی به دیگران  اعتیاد و… خود ارضایی و یا تجاوز به محارم یا
    کودکان. بچه بازی  حتی تجاوز به حیوانان.
    پس جدا کردن زن مرد  پسر ودختر عملی غیر
    طبیعی است وبازدهی بسیار منفی دارد. زنان ودختران معمولا میخواهند با دلبری و
    طنازی خود شوهران خوب ثروتمند برای خودشان دست پا کنند با محدود کردن آنان بایست
    کس دیگری برای آنان همسریابی کند آیا این کار درست است؟ این است که بسیار زنان
    ازدواجهای خود را بد دانسته و تقصیر را بگردن اعضای خانواده ای می اندازند که
    برایشان همسریابی کرده است.

     

    در غرب دوست پسر بازی و
    دختراست که دختران با پسران با دقت یا عشق باهم آشنا میشوند و بعد هم بسیاری از
    آنان باهم ازدواج میکنند معمولا در این بازی سرزنان کلاه نمیرود زیرا آنان دانسته
    همسر یا دوست پسر خود را انتخاب میکنند. مردان غرب هم هم خوابگی با یک زن را کثیف
    نمی دانند بلکه آنرا با عشق وابسته کردند اگر معمولا مرد شرقی بعد از عمل جنسی نوعی
    نفرت بخود و زن پیدا میکند معمولا  در غرب
    چون سکس با عشق توام است مرد بعد از عمل جنسی از شریک خود راضی است و حتی اورا
    بیشتر دوست دارد  مثل  اینکه مرد میگوید ضعیفه مرا نجس کردی برو گمشو
    نیز از همین جا در آمده است که بعضی از مردان شرقی زن را تنها بصورت یک شی می
    بینند نه یک رفیق دوست و معشوقه ؟ این درست شاید در ردیف همان صیغه باشد که دونفر
    همدیگر را دوست دارند ولی با شرایطی که هست فعلا نمی توانند با هم ازدواج دایمی
    بکنند پس صیغه میشوند تا هم باهم باشند وهم حکومت به آنان کاری نداشته باشد. اگر زن
    و مرد دختر پسر با دوستی و محبت وعشق با هم برخورد نمایند مشگلی پیش نخواهد آمد.

     

    این عقده های جنسی بدین
    ترتیب از بین میروند. مشگل بعدی این است که کشورهای قدرتمند از یکی شدن ما وحشت
    دارند و فکر میکنند ما شاید یک رقیبی برایشان بشویم. فرض کنید اگر تمامی کشورهای
    مسلمان خاورمیانه شمال آفریقا و آسیا باهم متحد شوند یک قدرت بین المللی خواهند
    شد. ولی دو مساله اساسی وجود دارد یکی انسانهای طماع و مغرور هستند که با وابستگی
    هایشان و با داشتن قدرت درکشورهای کوچک کنونی صاحب میلیاردها دلار ثروت از راه
    دزدی و دغلی و غارت شده اند و اتحاد همه مردم مارا به صلاح خود نمی بینند. و در
    این کار کارشکنی میکنند و از حربه دین 
    تفرقه های بین مذهب ها و تفرقه بین قومیت های ما سو استفاده کرده مارا
    برعلیه هم بسیج میکنند تا خودشان بتوانند راحت غارت کنند البته در این راه از
    حمایت بی دریغ ابر قدرتهای غارتگر هم سو استفاده میکنند.

     

    آنان که از این اختلافها
    به ثروتهای کلان میلیارد دلاری رسیده اند حاضر نیستند که مردم گروه متوسط و فقیر
    باهم متحد باشند و حقشان را بگیرند. بیسوادی و جهل همراه با خود خواهی و نداشتن
    تربیت اجتماعی نیز به این آتش دامن میزند. پس ما مردم طبقه متوسط و فقیر که
    استخدام غارتگران نیستیم دو مشگل در روبرو داریم یکی دزدی و غارت و رشوه خواری و
    عقب ماندگی علمی ماست و دیگری نخواستن قدرتهای بزرگ که مارا در جهل و بیسوادی
    وتعصب و تفرقه میخواهند تا منافع آنان حفظ شود.

     

    مشگل نداشتن تعداد کافی
    تحصیکرده و مدیران مجرب و کمبود تحصیلات عالی عمومی و نیز در دست داشتن شغلهای
    کلیدی به رهبری کسانی که دلسوز نیستند مردم مارا در فقر فلاکت تفرقه  بیماری 
    بیسوادی نگاه داشته است.  میلیونها
    جوان ما برای فرار از این مشگل به دامان اعتیاد پناه میبرند یا خودکشی میکنند ویا
    به خارج مثلا پیشرفته پناه میبرند که همه در راهی اشتباه گام برمیدارند و این کار
    مشگل مارا حل نخواهد کرد.

     

    اگر ما بتوانیم ریشه بی سوادی و تعصب های کور را از
    بین ببریم یک گام مهم برداشته ایم. مرحله بعدی حس انسان دوستی همکاری و تولید و
    داشتن علم و صنعت انسانی است که با پشتوانه غنی فرهنگی که ما داریم و متاسفانه به
    علت کم سوادی از آن بی بهره هستیم  مانند
    بکار بستن کلام مولانا   سعدی  حافظ 
    فردوسی عطار و هزاران دانشمند دیگر اسلامی. اگر فرهنگ دوستی همکاری و محبت
    جا بیفتد بسیاری از مشگلات دیگر هم حل خواهد شد.