بایگانی

جمهوری خواهی ایرانی و سوداگری با تاریخ۳۳

درباره محمدرضا شاه بسیاری نوشته و گفته اند، عده ای از سر بغض و کینه و دسته ای از سر عشق و محبت زیاد و به نگاشته های هیچ یک از دو گروه یاد شده نمی توان استناد کرد؛ اصولن هر وقت احساسات شخصی وارد تحلیل های سیاسی می شوند، نتیجه جستاری بی ارزش و به دور از حقیقت است.

روضه خوان ۵ تومانی با بیشرمی، معاشرت با پیروان بهائی و انتقاد از جنایتکاران رژیم را ممنوع اعلام کرد۲

تجربه نشان می دهد هرزمانی که ملت به پاخاست و رژیم ضد انسانی ولایت فقیه را در تنگنا قرار داد، آخوند عقب نشینی نمود، ولی هرگاه مردم کوتاه آمدند، و یا ناآگاهانه به ساز رژیم رقصیدند، سردمداران رژیم، مانند سگ هار، پرخاش کنان، روز روشن را بر همگان چون شب تار سیاه و تیره و تار ساختند.

تفاوت دو نگرش ضد دین و پَسادین (پَسا خداباوری) به زَبانی ساده!۱

پساخداباوران با وجود دین مشکلی ندارند و با آن به مقابله نمی پردازند، اما وجود سکولاریسم و جدایی دین از سیاست و کنترل دیدگاه های تندروی دینی را لازمه ی یک جامعه سالم می دانند. بنا به این دیدگاه دین و دینداری متعادل تا زمانی که به سکولاریسم پایبند باشد قابل تحمل است.

کَنکاشی بَر مَسیحیت؛ بَخش نُخست: مَغلطه “مَسیحیت، دین نیست”!۳

مَسیحیت یک دین است و آنچه نوکیشانِ مسلمان زاده مَسیحی طوطی وار تکرار می کنند، کمترین پایه و اساسی ندارد و صرفن یک مغلطه و بازی با کلمات به منظور گمراه نمودنِ انسان خردگرایِ شکاک می باشد، در بخش های بَعدی مقاله، دین مَسیحیت از جنبه های مختلف، به چالش کشیده خواهد شد.

تَحریمِ فَعال انتصاباتِ رژیم؛ مَرزی میانِ آزادی خواهی و جامعه گوسفَندی!۲

تا زمانی که کشور ایران را شخص ولی فقیه با قدرت های نا محدودش اداره می کند و تمامی گردانندگان مملکت، از کاسه لیسان و درباریان و چاپلوسان وی می باشند، امکان ندارد که هیچگاه، انتخاباتی که حتی شرایطی نزدیک به یک انتخابات آزاد و عادلانه داشته باشد، در آن مرز و بوم شکل بگیرد.

با انتقاد و آدابِ نَقدِ دُرست، بیشتر آشنا شوید۱

انتقاد یکی از مهم ترین مسائل زندگی روزمره ماست که کمک می کند تا ما عیب ها و مشکلات خود را شناخته و برای رفع شان به دنبال چاره بگردیم و این مجموعه از فعالیت ها یعنی انتقاد، درکِ نَقد، تلاش برای رفع مشکل و نهایتن از میان رفتن نَقص ها، موجب پیشرفت ما می شوند.

بخش دوم، آزادی چیست، و جای آن کجاست؟۰

در یک رژیم دموکراسی، همه مردم از زن یا مرد، با هر باور دینی، و از هرقومیت و گروهی، در سیاست گذاری و برنامه ریزی کشور خود سهم خواهند داشت. در این رژیم، دین و مذهب نه تنها در سیاست نقشی نخواهد داشت، بلکه در جامعه و جایگاههای عمومی هیچگونه تظاهر و خودنمایی نخواهد داشت.

آیا می توان دیوار سیاه دیکتاتوری و زورگویی را شکست و به دموکراسی رسید؟۵

دیکتاتوری ویا زورگویی، نادیده گرفتن دیگران، روی آنان خط کشیدن، و بر روی حرف خود ایستادن و پافشاری کردن است. یک زورگو دیگران را به حساب نیاورده، و گوشش به گفتار دیگران نیست. از آن چه گفته شد، زورگویی و دیکتاتوری هنگامی پدید می آید که در فرد زورگو منطق و دلیل علمی پسندیده وجود نداشته باشد.