حجت الاسلام ملا میرحسین موسمی که برای جابجائی نام، وریش وپشم مبارکشان یک قطارویا دست کم یک تریلی لازم است، برای سادگی وتکرارنکردن دراین جا به اختصار، فقط به ملاحسین نام برده می شود:
ملاحسین، درشهریور١٣٢٠ درخامنه آذربایجان درمیان خانواده بزرگوارخود با سلام وصلوات ودرفضای پراکنده ازدود اسفند وبوی گلاب، واذان حاج اصغربیک همسایه سمت چپ خانواده اشان، و دنیائی آغشته وپرازنا به سامانی ها، باکمک وبه دست مبارک حاجیه نه نه بیگم پای به جهان نهادند. ازآغازتولد، نورروحانیت، ایمان وبزرگی ازصورت مبارکشان آن چنان تلالوبود که سقف اطاق را روشن می کرد (همان گونه که حلقه های نورگرداگرد سرمبارک رئیس جمهورمحبوبمان حضرت حجت الاسلام ممبول انگوری نژاد به محض ورود مبارکشان به سازمان دول متحد در نیویورک ظاهرگردید، وتا چندی پیش این تشعشع ونور افشانی هم چنان ادامه داشت وبدبختانه به تدریج به خاموشی گرائید. البته ناگفته نماند که آقای انگوری نژاد بیکارننشستند، بلکه اخیرا از کارخانه های لامپ سازی وفشارقوی کشوردوستشان ونزوئلا درخواست کمک کرده اند که در نور افشانی مجد د این حلقه نوربه ایشان کمک کنند).
نکته دیگرکه دانستن آن برای خوانندگان این نوشتاربسیاربا اهمیت است، این که گویا خامنه سرزمین پاک ومقدسی است. زیرا حضرت نان خامنه ای امام چهاردهم نیز درآن جا دنیا را به نورخود روشن ومنورفرمودند. دیگراین که دین مبارک اسلام با نورونورانی بودن همیشه همراه، همزاد، وهم پیکر بوده است. چنان که ما به حکم وظایف دینی دستورداریم برای زایش ویا سالروزهرجنبده ای چون، حاجی، کربلائی، مشهدی، قمی، شاه چراغی، ملا، ثقط، حجت، آیت الاسلام وووو شمع وچراغ روشن کنیم وفضا را منور نمائیم. یقینا ملاحسین نیزدردوران صدارت خود که ازسوی حضرت امام نان خامه ای ازهم اکنون بدان برگزیده شده اند، همانند آن چه آقای انگورنژاد انجام داده اند، تصمیم خواهند گرفت که شماری جسد مقدس ازلبنان، سوریه، وشاید هم ازروسیه خریداری، وبه نام امامزاده، درخامنه به خاک بسپارند.
بهرحال، بحث برقدیسیت وپاکی سرزمین خامنه است. برهمین اساس، حضرت امام دوازدهم که بدوا تصمیم داشتند ازیکی ازچاههای نزدیک نجف ظهوربفرمایند وسواربراسب با شمشیرخود ۶ میلیارد کافرواراذل واوباش را ازپای درآورند، پس ازظهورامام سیزدهم امام خمینی وهجرت ایشان به شهرقم ، تصمیم برآن گرفتند تا ازچاه جمکران ظهورنمایند. حال ازآن جا که حضرت امام خامنه ای امام چهاردهم وهم چنین سردار بزرگ اسلام آقای مهندس حاج ملاحسین موسمی نیزدرآن بلاد زاده شده اند، طبعا چنین شهرودیاری مقدس ومبارک می باشد، وچندان بعید نیست که حضرت امام دوازدهم اگرفراغت یابند، بزودی تصمیم خود را عوض کنند وازیکی از چاههای خامنه ظهور، وازهمان جا باشمشیر خود، اقدام به ازمیان برداشتن کافران ومنافقین نمایند.
بدبختانه حضرت امام زمان (ع) هم اکنون سخت گرفتارند. زیرا روزانه صدها نامه سفارشی وغیرسفارشی ازسوی امت کذب الله به درون چاه ریخته می شود وایشان درته چاه با نداشتن یک سکرتروکمک کار، ناچارند نامه ها را شخصا باز، وبررسی نمایند.
ببخشید به حاشیه پرداختیم و ازمطلب اصلی که زندگی پرافتخارحاج مهندس ملا حسین موسمی بود، دورماندیم.
ملاحسین، دوران کودکی را درزیرعبا وردای پدر، جد بزرگوار، وآخوند های محل خود بزرگ شدند وطریقت طهارت گفتن، تف انداختن به روش ذبح اسلامی ، وورد ودعای نطفه خواندن، روی کتاب بازکردن، فال نخود زدن، وکمی هم سرکتاب بازکردن وجن گرفتن را آموختند، وبه تبحرواستادی رسیدند. آن گاه به طورنیمه وقت به حوزه های علمیه درآذربایجان رفتند وبا عملکرد استادان ودانشمندان فقه شیعه آشنا شدند. کمی هم دربازارتبریززیردست دائی گرامی خود حاج آقا حیدربیک به رنگرزی ورنگ کردن مردم پرداختند.
بعدها به دلیلی خدمت آیت الله بهشتی رسیدند، وپس ازهجرت ایشان به بهشت موعود، دردانشگاه نامبرده دررشته هنراسلامی به تحصیل ورزیدند.
پس ازپایان تحصیل واخذ مهندسی دررشته هنرهای ذبح اسلامی، درمساجد وموقوفات به هنرساختن توالت های ذبح اسلامی درراستای خلاف مکه وقبله مسلمین ، وبراساس صرفه جوئی جا، به ساختن قبرهای چند طبقه پرداختند.
آن گاه، پس ازشکوفائی حکومت الله برزمین، به نخست وزیری برگزیده شدند. درطی سال های ١٣۶٠ تا ١٣۶٩، یک سره با شرکت ومسئولیت درشورای موقت دولت انقلاب، ستاد انقلاب فرهنگی با کمک دانشمند کم نظیرروی کره زمین ، پروفسورکریم آقاخان سروش، به اعدام وبرانداختن ضد انقلاب ها واراذل واوباش، وبیرون راندن ونابودکردن استادان طاغوتی وغیرذبح اسلامی وجایگزینی آنان با برادران ذبح اسلامی فارغ التحصیل منطقه چاله میدان، وحوزه های علمی، کمربه همت گماشتند، ودراین تلاش و کوشش بی نظیر، ازرقیب انقلابی واستاد خود، امام سیزدهم حضرت امام خمینی نیز پیشی گرفتند.
دریک شب خاص، خواب نما شدند، وبا روح مرحوم استالین درتماس بودند، وازایشان راهنمائی هائی برای استالینیزه کردن ایران، همکاری با جانشینان استالین، مونتاژ موشک های ساخت شوروی، وبالاخره ساخت وکاربرد بمب های خوشه ای ونهایتا بمب اتمی بدست آوردند.
ملاحسین، با خستگی زیاد ازفعالیت هشت ساله خود، بازنشسته شدند ودرمدت بیست سال گذشته زمستان ها درزیرکرسی وتابستان ها درکنارحوض خانه خود، بادریافت کمک های بیکران ازرهبر وخدای خود درزمین ، حضرت امام نان خامه ای، به چرت زدن، تریاک وقلیان کشیدن، ومعاشقه ولاس زدن با سوگلی های خود پرداختند.
اخیرا درحالی که چرت می زدند، حضرت امام نان خامه ای با لگدی ایشان را ازخواب خوش، بیرون آوردند وگفتند:” اسلام درخطراست وما بین ۶٠ میلیون ازاذل واوباش گرفتارشده ایم، ومیان ده میلیون امت حزب اللهی یک نفرنیست که بتواند مانند گذشته درخشان شما درقلع وقمع ضد انقلاب ، دشمنان واستکبارجهانی کوششی داشته باشد.”
آملا حسین به فرمان رهبرسمعا وطاعتا گفتند وتصمیم گرفتند درهنگام چرت زدن ازشاه گلی حرم خود بنام حاجیه گشنیز بیگم که درملا گری دردانشگاه الزرداب سابقه وپیشینه زیادی دارند، وسال ها درمکتب آخوند عملا آموزش دیده اند، وبه ارج نهادن اسلام وآخوند به زنان به خوبی آگاهند، کمک بگیرند.