مدت هاست که هم میهنان ما از رسانه های ایران که در آن از پشم و شیشه حکایت می شود، ویا همواره از مطهرات، نجاسات، و صیغه های روزانه، شبانه، ماهانه، ثانیه ای ولحظه ای، ویا پرواز ولی وقیح با الاغ به آسمان ها، و آبگوشت خوردن وی با امام زمان، سخن به میان می آید، آزرده، ودل خسته شده، و به ناچار، به خانه قمر خانم (صدای آمریکا) روی آورده اند.
واما، خانه قمر خانم که در آن، قمرخانم خود را مانند امام دوازدهم در پس پرده و یا گودالی (اگر در آن جا گودالی باشد؟) پنهان کرده، مردم را به ظهورش امید و انتظاری نیست. ولی هنرپیشگان و دلقک های قدو نیم قد به ترتیب باآرایش ریش و ابرو آلش و جابجا می شوند، تا کسی از نوبت خود دور نماند، و به اصطلاح عدالت ذبح اسلامی این خانه بزرگ افسانه ای، در راستای دادگری ولایت وقیح، ثابت و برقرار بماند.
گویا خانه قمر خانم نیز با دولت آقای انگلی نژاد در مردم را سرکار گذاشتن، مسابقه گذاشته و در رقابت است.
حال، مدت هاست که چهره هایی دور از خواستارمردم ومنافع کشورمان، چون؛ پشمک امیر انگلی، بابا کرم سریشم، ملا کج وری به این خانه معرکه گیری دعوت می شوند، و در راستای اثبات و برقراری حکومت الله بر زمین، آسمان، دریا، و ستارگان فضله پراکنی می فرمایند، و شنوندگان و بینندگان خود را از دل خرابی، به تهوع و استفراغ وا می دارند.
ما درگذشته نیز بارها درمورد کارهای انقلابی این خانه مطالبی نوشتیم و انتقاداتی کردیم، که مورد توجه شماری از هم میهنانمان شد، ولی در گوش بسته و مهر وموم شده قمر خانم اثری نداشت.
به تازگی با بالارفتن شمار و میزان انتقادات، مسئولین این خانه بر آن شدند که سوای تعدادی از شاخ شکستگان، یک یاچند نفری از دوستداران، علاقمندان و دل سوختگان دیگر به سرنوشت کشورمان نیز دعوتی کرده باشند. سر انجام، قرعه فال به نام آقای مشیری، و آقای پهلوان خورد، که هردو آمدند، و سنگ بر یخ شده، افسرده و پشیمان، فرار را بر قرار ترجیح دادند.