هر روز می خوانیم و می شنویم که فلان فرمانده ی فلان پایگاه بسیج گفت ما منتظر بهانه برای حمله به اسرائیل هستیم.
هر روز آن کوتوله ی کوته فکر بر طبل جنگ می کوبد و عدّه ای نیز کیف می کنند که به به چه قدرت نظامی دارد ایران و الخ…
پشت این پرده ی سینمایی بزرگ که یک دنیا مشغول تماشایش هستند چه می گذرد؟ هیچ به عواقب خانمان سوز جنگ فکر کرده اید؟
در یک کلام می توان گفت که دیگر جز خاک از ایران چیزی باقی نمی ماند و دهها سال زمان، پول، و انرژی نیاز دارد تا بازسازی شود و به شرایط پیش از جنگ برگردد. آن گاه، این دهها سال، کشورمان از روند سیاسی و اقتصادی دیگر کشورهای جهان باز می ماند.
وانگهی، پاسخ هزاران بی خانمان و آواره ی جنگی را چه گونه و چسان می توان داد ؟. پاسخ زنان شوهر مرده و کودکان یتیم و آواره، و زنان بی پناه و مصیبت زده با چه کسی است؟. مادرانی که هم مادرند، و هم به ناچار وظیفه پدر را اجراء می کنند؟
در باره معلولین و مصدومین چه برنامه ای در پیش است؟ آیا می توان همانند جمهوری اسلامی همه این ها را به باد فراموشی سپرد، و بدون هیچگونه تامینی به حال خود واگذار کرد؟.
عزیزان، به نفع این رژیم است که کشور را به جنگ کشاند. با این روش، برای خود وقت بیشتری می خرد و به عمر بقای خود می افزاید.
براستی جای بسی شگفتی است که چگونه رژیمی که وظیفه دارد خدمتگذار و حافظ منافع و بهزیستی مردم خود باشد، این چنین ظلم و ستمی را در حقّ شهروندان کشور خود روا داشته، و به جز به قدرت رسیدن و مال اندوزی به چیز دیگری نمی اندیشد.
بنا به گفته سعدی؛ چشم تنگ دنیا دار را، یا قناعت پر کند یا خاک گور. اینان نه تنها با قناعت آشنایی ندارند، بلکه از کشتن و از پای درآورن گروه بیشماری از مردم بی گناه نیز اباء و امتناعی ندارند.
جنگ یعنی مرگ جنبش سبز، جنگ یعنی ویرانی ایران، جنگ یعنی پایمال شدن خون تمامی شهیدان راه آزادی و سرانجام این که جنگ یعنی بقای این رژیم دیکتاتوری تا دهها سال دیگر.
چنانچه آتش جنگی شعله ور شود، نه تنها فاجعه ای بزرگ آن چنان که رفت برای هم میهنان درون کشور است، بلکه این مصیبت دامنگیر ما ایرانیانی که به ناچار و نا خواسته ایران را ترک نمودیم، خواهد شد و ما به ناچار به حالت تبعید و فراغ ازدیدار سرزمین و هم میهنان خود باقی خواهیم ماند.
این جاست که تا پایان عمر از کشورمان دور مانده و باید گفت: خداحافظ ای ایران، خدا حافظ ای هم میهن، و خداحافظ ای آزادی…
در چنین وضعیتی، سران رژیم مانند خامنه ای باخانواده ش، سردمداران سپاه و بسیجی، احمدی نژاد و یارانش، و نمایندگان مجلس فرمایشی، با شماری از دزدان بازاری همدست رژیم، و….. با آسودگی خاطر و با غارتگری های خود، کشور را ترک می کنند، و در گوشه امنی از جهان، دور از دید هر ایرانی، با آرامش و سکوت و در دنیایی سرشار از پول و امکانات که به یغما برده اند، به زندگی خود ادامه خواهند داد.
در پایان، ضمن آرزوی این که چنین بلایی دامنگیر کشور و مردم ما نشود، از هم میهنان ارجمند و خردمند خود درخواست می کنم که به هرشکل و به هر روش، با رژیم جنگ افروز و کشتارگر به مبارزه و چالش پردازند تا کشورمان در خطر سقوط و ورشکستگی قرار نگیرد.