به میمنت و مبارکی نوری همدانی مرجع تقلید هفتاد ساله ی رژیم با دختری هیجده ساله پیوند زناشویی بست. به نظر شما چه رابطه ی عاطفی می تواند بین یک پیرمرد زوار دررفته فکسنی، و یک دخترک جوان وجود داشته باشد؟
چه چیزی مهم تر وبالاتر از ؛ النکاه سنّتی و من یقرب الی سنّتی الیث منّی؟.
این قوانینی که محمّد جاهل وضع کرده است، نتیجه ای بهتر از این دربرنمی تواند داشت. کسی که واژه ی نکاه را که به رابطه ی جنسی دو شتر به کار می برند، برای پیوندی عاطفی برمیگزیند، بیشتر از این هم از او انتظار نمی رود.
محمّد که به کمک سلمان فارسی خائن، تصمیم به پیغمبری گرفت، راه و روش آن را به درستی نیاموخت، و نتوانست تمامی دروسی را که سلمان از تورات و انجیل و اوستا به او خورانده بود، در ذهن مخدوش خود نگاه دارد.
پس به روشی که درخور شأن و شخصیتش بود، قوانین زیادی را در رابطه با روابط جنسی ابداع کرد.
از رابطه ی جنسی با بز ها گرفته تا دختران شش ساله همه را مو به مو تشریح کرد و مردم بی نوا را در معرض امواج علم و دانش خویش قرار داد.
حال، نماینده ی اسلام و مرجع مسلمین، دختر هجده ساله را به بستر کثیف خود می کشاند تا پیامبرش از او در امور زیر شکمی راضی باشد.
نوری همدانی که آفتاب لب بام است و صدای کلنگ قبرش به گوش می رسد، چه گونه به خود اجازه ی چنین جنایتی را می دهد که جوانی را به خاک سیاه می نشاند؟. آینده ی آن دخترک چه می تواند باشد؟
دختری هجده ساله که سرشار از شور و عشق و تحرک است، باید در خانه بنشیند و ختم قرآن و سفره ی ابوالفضل عباس و زیارت عاشورا راه بیاندازد؟. جوانی اش را بسوزاند پای پیری و خرفتی یک خونخوار؟
این دختر جوان نیز خانواده دارد. پدری، مادری، برادری که غیرتش جریحه دار شده، من که نمی توانم خودم را جای برادرش بگذارم.
زناشویی، وهمسری، شرکت دونفر در زندگی باشرایط برابر است. دونفر هنگامی می توانند در زناشویی خود خوشبخت باشند، و پا به پای هم جلو بروند، فرزندانی شایسته و خوب تربیت کنند، که از نظر جسمی، روحی، تحصیلات، و مادی هم وزن و هم سطح باشند. سوای آن این زناشویی تجارت و خرید وفروش، و در حقیقت یک نوع روسپی گری است.
ازدواج یک پیرمرد با دختر جوان، و یا یک جوان با زن سال دار و پیر هم از این استثناء بیرون نیست. که سرانجام آن یا خرید و فروش، و یا روسپیگری است. یک مرد چند زنه نیز یک روسپی است که هرشب بایکی می خوابد.
ازدواج محمد نوجوان با خدیجه پیر و ازکار افتاده یک نوع تجارت، و ازدواج محمد پیر مثلاً ۵۴ ساله بادختر ۸-۹ ساله، یک تجاوز جنسی به شمار می رود.
در دنیای کثیف و حیوانی اسلام پیامبرشان سمبل کار و عملکرد مسلمانان امروز جهان است، ازدواج یک مرد (باهرسنی) را بچه یک ساله نیز جایز و قانونی می داند.
دختر ۱۸ ساله ای که حاضر می شود با پیر مرد۷۰ ساله ای هم بستر شود، اگر برای پول و کسب معروفیت باشد، این یک هرجایی گری دوجانبه، و اگر با زور و فشار خانواده تن به این کار زشت داده است، تجاوز به یک زن جوان به شمار می آید.
از سوی دیگر، از آن جا که آخوندها در زندگی کار بدنی نمی کنند، زحمت نکشیده، تن پرور و مفتخور، و سربار جامعه بوده اند، در سن بالا بسیار شکسته، افتاده، چاق، و ناتوان می شوند. در نتیجه پیامد زندگی آنان در چنین شرایطی با زنی جوان ، سوای فساد و گمراهی خانواده و فرزندان ، چیز دیگری نخواهد بود.
این ها اصل انسانیت و قانون بشری است که هرجامعه پیشرفته آن را می پذیرد، و بدان ارج می نهد. قوانین موجود در کشورهای اسلامی، همگی قانون برگرفته از شریعت، و از اسلام زن ستیز، و انسان ستیز است که درجامعه انسانی مردود شناخته می شود.
و تا این رژیم اسلامی پلید پا بر جاست، ظلم و ستم به زنان و دختران نیز ادامه خواهد داشت. چرا که رهبران این حکومت نیز همچون امامان و بزرگان دینشان زنان را فقط موجوداتی شناخته اند که خداوند آن ها را برای ارضای جنسی مردان خلق کرده و دیگر هیچ. به راستی، ننگ بر این طرز فکر، و لعنت بر آن امامان و معصومانی که آن را باب کردند.
درد از کجا سرچشمه می گیرد؟ این جور ناتمام تا چه زمان ، بر زنان و خواهران و ناموسمان روا خواهد شد؟
همین آقای نوری همدانی عالم تر خمینی کسی را نمی شناسد، خمینی که کام گرفتن از نوزاد شیرخواره ی دختر را نیز روا اعلام کرده است. با چه بی شرمی آن چرند یات را نوشته من نمی دانم.
ولی در مغز پوک تمامی این آخوند ها و تازی پرست ها یک چیز انکار نشدنی است، و آن هویت زن است که چون از نیروی جسمانی ضعیف تری برخوردارند، باید نادیده گرفته شوند. چه بسا آن مردانی که همچین طرز فکری دارند، و انسانیت و جود آدمی را درنیرو ی جسمانی می دانند.
البته مسأله سکس برای یک آخوند از وضو گرفتن، و نماز جمعه هم واجب تر است. به جای وضو می توان تیمم کرد، نماز جمعه هم اگر نرفتی، بهانه زیاد داری، ولی خدانکند که بازار سکس و شهوت رانی آخوند تعطیل شود.
تنها جایی که تعطیل بردار نیست، و باید شبانه روز در حال اجراء و انجام باشد، شهوت رانی و سکس آخوند است. به راستی اگر زن در دنیا نبود، بی تردید، آخوندها به حیوانات پناه می بردند، و به جای چهار زن عقدی، چهار الاغ، بز، اسب، و بچه شتر، در اطاق خواب آخوند نگهداری می شد.
من می گویم زن که نباشد، عشق بی معنا می شود، شیرین و فرهاد، لیلی و مجنون بی هویت می شوند،.
مردان موفقی که زنانی در پس آن ها قرار دارند، بی مفهوم می شوند و ادامه ی حیات و بقاء برای انسان ها مختل می شود.
این جاست که محمد تبصره می زند و به خود می قبولاند که اگر زنی در اطرافم نبود تا به او تجاوز کنم، برای رضای الله،بزغاله ای، شتری، گربه ای چیزی گیر می آورم و خود را خلاص می کنم.
شرم بر این پیغمبر دروغین، با این افکار پلیدش. در آخر هم این پیوند مبارک را به جامعه ی مسلمین تبریک و تهنیت عرض می نمایم و برای این دوگل که یکیشان پلاسیده است و دیگری نشکفته پرپر خواهد شد، آرزوی کمی شرف و احترام به حقوق زنان را دارم.