واژه شهید چه معنا دارد، و چگونه به کار می رود؟
اصولن واژه شهید نیز مانند بسیاری از واژه های دیگر چون حلال، حرام، تبرک، زیارت، کافر، ثواب، معصیت، آتش دوزخ، نکیر ومنکر، همگی از ساخته های اسلام برای خرد کردن، نادیده گرفتن و پایمال کردن حقوق دیگران بوده و کاربرد آن ها نیز از شارلاتانی و حقه بازی دکان داران دین است. بنابراین، در سیستم هایی که از شر دخالت اسلام برکنار بوده اند، کشته شدن و مرگ در راه هدف های بالایی چون دفاع از میهن، و مانند آن تنها افتخار آمیز است، و فرد کشته شده را به خوبی و نیکی یاد می کنند. از این روی، به کار نبردن واژه بی مسما و سراپا کلک و حقه بازی آخوند بهتر و پسندیده تر است.
چه کسانی ارزشمندند، و خاطره آنان باید گرامی داشته شود؟
گذشته از آن که نمی توان هیچ فردی را بدون مطالعه سرگذشت و ارزیانی خدمت ارزنده اش به جامعه انسانی، انسانی مفید و نیکوکار دانست. این سوال مطرح می شود که آیا براستی افرادی که آنان را روحانی، آیت الله، ولی فقیه، امام و پیامبر می نامیم، آیا انسان های مفیدی برای جامعه انسانی بوده اند؟. آیا اثرات خدماتشان هنوز در جامعه انسانی باقیست؟، یا صرفا اعتقادات خرافی و پوچ ما از انسان هایی معمولی و گاه قاتلانی قسی القلب قهرمانانی دروغین ساخته است؟!.
برای نمونه آخوندهایی چون، نواب صفوی، خلیل تهماسبی، حسین ذوالقدر، از قاتلان مردم ، شیخ فضل الله و آیت الله مطهری دشمنان مردم و سرزمینمان را شهید می نامند. آیا شهید با این تفسیر آخوندها به معنای جنایتکار و خیانتکار نیست؟!.
مشکلات روانی جنسی در روحانیون
بارها در عکس ها یا ویدیو های منتشر شده، روحانی را در حال لمس کردن بدن زنان، مردان، کودکان و یا حتی تجاوز به نوجوانان می بینیم. داستان فساد آیت الله مصباح یزدی نوشته علی رضا نوری زاده در حوزه علمیه قم با شاگردان خوبرویش، از جمله آهنگر خرم آبادی و خسرو خوبان ملقب به حجت الاسلام روح الله حسینیان و جریان رابطه جنسی آخوند بی غیرت و شیادی بنام حسن گلستانی امام جمعه دو زنه تویسرکان با زن معاون خود را همگی می دانیم.این فساد های جنسی و روانی رایج در قشر روحانی، دلیل اصلی صدور فتواهای نفرت انگیزی چون تفکیک جنسیتی و تجاوز به مردان و زنان برای اعتراف در زندان ها و…است.
بدنامی روحانیون در ارتباط با کودکان
می گویند آلفرد هیچکاک، استاد بزرگ سینما و متخصص سینمای وحشت در حال رانندگی در جاده بود که ناگهان از پنجره ماشین به بیرون اشاره کرد و گفت: “این ترسناک ترین منظره ایست که تا کنون دیده ام ” و اشاره او به کشیشی بود که دست بر شانه پسرک خردسالی نهاده بود و با او صحبت میکرد. هیچکاک از پنجره ماشین به بیرون خم شد و فریاد زد: “فرار کن پسر جان ! زندگی ات را نجات بده!”.
همین نقل قول ها به بدبینی و تجربیات ناخوشایند بسیاری از جوامع، در ارتباط روحانیون و کودکان اشاره دارد. با اینحال بسیاری از خانواده های بی اطلاع مذهبی در ایران، فرزندانشان را به حوزه های علمیه و مدارس مذهبی رهسپار می کنند. این مدارس عموما، شبانه روزی و چون زندان های تفکیک جنسیتی هستند. این جوانان در اوج نیازهای جنسی و تحت نظر روحانیون فاسد، با تجربیات ناگواری روبرو خواهند شد.
آخوندی از حوزه های علمی ایران
آخوندی که در این نوشتار مطرح می شود، شیخ محمد باقر حکیم در نجف عراق است. کسی که ۲۳ سال عمر خود را درحوزه های علمیه ایران گذرانده است. اگر زندگینامه دست نوشته مذهبیون برای این آخوند را بخوانید گمان می برید که او آخوند بهتری از دیگران است. در حالی که او نیز تافته جدا بافته نبوده، و همانند آخوندهای دیگر است.
این آخوند پس از ۲۳ سال تبعید در ایران و بودن در حوزه علمیه قم، در بازگشت به عراق همان گونه که می بیید دهان پسربچه ای بی گناه را به روش یک پدوفیل می بوسند!.می توان از روی این فرتور نتیجه گرفت که در حوزه های علمیه ایران در طول این ۲۳ سال احتمالا چند نوجوان طلبه را به این طریق بوسیده است..شگفت آور این است که سایتهای مذهبی حتی با وجود این عکس!، احادیث و روایاتی از پیامبر و ائمه درباره شهادت این آخوند و ظهور امام زمان نقل کرده اند!.
اگر در هر یک از کشورهای پیشرفته دنیا چنین عکسی حتی از یک فرد عادی و نه روحانی و…مشاهده می شد. بلافاصله پلیس به تحقیق از کودک خردسال و اطرافیان او و احتمالا کودکان و نوجوانان دیگر در ارتباط با آن فرد می پرداخت و آن فرد عادی تحت بازجویی قرار می گرفت. در صورت ثابت شدن بچه باز بودن یا پدوفیل بودن یک فرد. آن فرد به زندان افتاده و هرگونه نزدیک شدن و یا ارتباط او در آینده با کودکان و نوجوان با حکم قانونی ممنوع می شد.
قهرمان سازی به روش آخوندی
زندگینامه و قهرمان سازی به روش آخوندی از آیت الله سید محمدباقر حکیم (۱۳۱۷- ۱۳۸۲) معروف به “شهید محراب” در بسیاری از مقالات مذهبی ذکر شده. حتی برای او در عراق مقبره و بارگاه نیز ساخته اند!، و احادیث پیامبر مسلمانان را به او نسبت می دهند.
نتیجه گیری:
هموطن؛ مهمترین وظیفه والدین، حفاظت از فرزندانشان است. پس هرگز فرزندانت را به آغوش فاسد مذهبیون نسپار. و به صرف اسامی چون روحانی، مؤمن، مذهبی، امام و…، که تنها برای فریب عوام ساخته شدند. به دین فروشان اعتماد نکن. چون آنان تظاهر کنندگان خوبی برای فروش خرافات مذهبی هستند. چنانکه ساعتها برای رضای خدا و پیامبر و امامانشان روضه می خوانند. ولی پس از پایان روضه، پول آنرا به نرخ ساعت طلب می کنند. آیا بهتر نیست به جای حضور در پای منبر خرافه فروشان، در عرصه های اقتصادی و اجتماعی مفید حاضر شد؟. و کشوری قدرتمند با مردمی توانا داشت؟. آیا به صرف اسم شهید، ولایت فقیه و…،می توان مردم یک کشور را به بند کشید؟، و یا در برابر ظلم ظالمان که در پس نام های دروغین پنهانند، ساکت ماند؟
بن مایه ها:
(۱) فرقه حجتیه
(۲) دو نکته اصلی طرح قتلهای زنجیرهای
(۳) محمد تقی مصباح و طلبه نوازی
(۴) مصباح یزدی کیست؟