پروین اِعتِصامی کیست؟
بانو رخشندهٔ اعتصامی مشهور به پروین اِعتِصامی (زاده ۱۲۸۵–۱۳۲۰) شاعر معروف ایرانی و متولد تبریز است. گرچه عمر کوتاه این شاعر توانا ضایعه تاسف باری برای جامه ادبی ایران محسوب می شود، اما اشعار او چون گنجینه ای از مضامین اخلاقی و عرفانی است، که موضوعات حکمتی و اخلاقی و دردهای اجتماع و مردمی را با زبانی ساده و شیوا و در پوششی از طنز و بذل گویی برای همه اقشار جامعه و در همه زمان ها بیان می کند.
زندگینامه:
پروین اعتصامی زاده (زاده ۱۲۸۵–۱۳۲۰) فرزند یوسف اعتصامی (اعتصام الملک آشتیانی) فرزند میرزاابراهیم آشتیانی فرزند ملا حسن فرزند ملا عبدالله فرزند ملا محمد فرزند ملا عبدالعظیم آشتیانی می باشد. پروین در خانواده ای ادبی به دنیا آمد. مادر او اختر فتوحی (درگذشت ۱۳۵۲) فرزند میرزا عبدالحسین ملقب به مُقدّم العِداله، زاده تبریز بود. او از واپسین شاعران دوره قاجار و متخلص به “شوری” بود. پدر پروین نویسنده و مترجم بود وی در زمان تولد پروین، ماهنامه ادبی «بهار» را منتشر می کرد. پدر پروین در سال ۱۲۹۱ به همراه خانوادهاش، از تبریز به تهران مهاجرت کرد. این مهاجرت به تهران، دلیل آشنایی پروین از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی بود.
تحصیلات و استادان ادبی بانو اعتصامی:
پروین ادبیات رااز پدرش و در سایه استادانی چون علیاکبر دهخدا و ملک الشعرای بهارآموخت. در کودکی زبانهای فارسی و عربی را زیر نظر معلمان خصوصی در منزل آموخت. سپس به مدرسه آمریکایی IRAN BETHEL (ایران کلیسا) رفت. در تیر ماه سال ۱۳۰۳ شمسی برابر با ماه ۱۹۲۴ میلادی دوره مدرسه دخترانه آمریکایی که به سرپرستی خانم میس شولر در ایران اداره می شد را با موفقیت به پایان برد.
در جشن فارغ تحصیلی خطابه ای با عنوان” زن و تاریخ” ایراد کرد.این خطابه از ظلم مرد به همسر خود در جامعه ایران سخن می گفت. پروین در قسمتی از اعلامیه “زن و تاریخ” چنین نگاشته است: « داروی بیماری مزمن شرق منحصر به تعلیم و تربیت است ، تربیت و تعلیم حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوان گسترده معروف مستفیذ نماید.» و ادامه داده است :« پیداست برای مرمت خرابی های گذشته ، اصلاح معایب حالیه و تمهید سعادت آینده ، مشکلاتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده ، تند و چالاک این پرتگاه را عبور کند. »
خانم میس شولر، رئیس مدرسه امریکایی دختران در خاطرات خود را از تحصیل و تدریس پروین در آن مدرسه چنین بیان میکند؛ “پروین، اگر چه در همان اوان تحصیل در مدرسه آمریکایی نیز معلومات فراوان داشت، اما تواضع ذاتیش به حدی بود که به فرا گرفتن مطلب و موضوع تازه ای که در دسترس خود مییافت شوق وافر اظهار مینمود.” پروین در سالهای ۱۳۱۵ – ۱۳۱۶ در زمان ریاست دکتر عیسی صدیق بر دانشسرای عالی، به عنوان مدیر کتابخانهٔ آن مشغول به کار شد.
زندگی خانوادگی و اخلاقی:
پروین در نوزده تیر ماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش «فضل الله همایون فال» ازدواج کرد. چهار ماه بعد به خانه شوهرش نقل مکان کرد. شوهر پروین رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروین مغایرت داشت. پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه شوهر با گذشتن از مهریه اش در مرداد ماه ۱۳۱۴ طلاق گرفت.
خانم سرور مهکامه محصص از دوستان دیرینه و نزدیک او؛ پروین را زنی پاک طینت، پاک عقیده، پاک دامن، خوشخو، خوشرفتار، در مقام دوستی متواضع و در طریق حقیقت و محبت پایدار توصیف می کند.
رد کردن یشنهاد ورود به دربار و مدال وزارت معارف:
مرسوم است که در هر حکومتی، دولت دانشمندان و بزرگان علم و ادب را طی برگزاری مراسم خاص ادبی، مورد ستایش و احترام قرار می دهد. در چنین مراسمی وزیر یا مقامی بالاتر ، مدالی را که نشانه سپاس ، احترام و قدردانی دولت از خدمات علمی و فرهنگی فرد مورد نظر است، به او اهدا می کند، وزارت فرهنگ در سال ۱۳۱۵ مدال درجه سه لیاقت را به پروین اعتصامی اهدا کرد. ولی او این مدال را قبول نکرد. گفته شده که حتی پیشنهاد رضا خان، که از او برای ورود به دربار و تدریس به ملکه و ولیعهد وقت، دعوت کرده بود، نپذیرفت.
روحیه شاعرانه مردمی و اعتقادات آزادی خواهانه پروین هرگز به او اجازه کار در دربار پادشان یا حاکمان را نمی داد. همانگونه که در اشعار پرشورش، نگاه نکته سنج منتقد او موج می زند؛
روزی گذشت پادشی از گذرگهی \ فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خواست
پرسید زان میانه یکی کودکی یتیم \ کاین تابناک چیست که بر تاج پادشهی
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست \ پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزن گوژپشت و گفت \ این اشک دیده من وخون دل شماست…
چکامه ای دیگر بنام ” شاه و یتیم”، از پروین اعتصامی- خواننده چکامه: “مهشید مشیری“.
دیوان شعر و اشتغال:
پروین در سال ۱۳۱۵ به تشویق ملکالشعرای بهار، دیوان خود را توسط چاپخانه مجلس منتشر کرد. پروین پس از پایان تحصیلاتش در مدرسه آمریکایی IRAN BETHEL (ایران کلیسا)، مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت. او در سالهای ۱۳۱۵ – ۱۳۱۶ در زمان ریاست دکتر عیسی صدیق بر دانشسرای عالی، به عنوان مدیر کتابخانهٔ آن مشغول به کار شد.
درگذشت:
پروین اعتصامی در ۳۵ سالگی، در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰، درست در زمانی که برادرش – ابوالفتح اعتصامی – دیوانش را برای چاپ دوم آن حاضر می کرد بر اثر ابتلا به بیماری حصبه، و کوتاهی پزشک معالج، در تهران و در آغوش مادرش چشم از جهان فروبست . پیکر او در حرم معصومه در قم و در جوار پیکر پدرش در مقبرهٔ خانوادگی به خاک سپرده شد. پس از مرگ او قطعه شعری از او یافتند که برای سنگ مزار خود سروده بود .این قطعه اکنون بر سنگ مزارش نقش بسته است:
این که خاک سیهش بالین است \ اختر چرخ ادب پروین است
گرچه جز تلخی از ایام ندید \ هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آن همه گفتار امروز \ سائل فاتحه و یاسین است
آدمی هرچه توانگر باشد \ چون بدین نقطه رسد مسکین است
این ویدیو چکامه زیبای؛ “محتسب مستی به ر ه دید و گریبانش گرفت..” است که گروه گروه مستان همای آن را به آهنگ و صدای زیبایی اجراء می کند.
از پروین اعتصامی چه می آموزیم؟
پروین اعتصامی به راستی روشنفکری آگاه بود. او دردهای مردم عامی را به زیباترین ترین شکل ممکن در آینه شعر به تصویر می کشید. دیوان او پند و اندرزهایی جاودانی برای همه زمان هاست. او گرچه درخواست ورود به دربار شاه را نپذیرفت و یا از ظلم شاهان شعر سرود، اما منتقدی آزاده بود، چنان که پس از واقعه “کشف حجاب” اثرات این واقعه بر زندگی اجتماعی زنان و جامعه ایران آگاهانه و کاملا منصفانه در شعر خود به تصویر کشید؛
زن در ایران، پیش از این گویی که ایرانی نبود \ پیشهاش، جز تیرهروزی و پریشانی نبود
زندگی و مرگش اندر کنج عزلت میگذشت \ زن چه بود آن روزها، گر زآن که زندانی نبود
باشد که هریک از ما نیز چون بانو پروین اعتصامی، روشنفکری آگاه و منتقدی منصف برای مردم جامعه خود باشیم.