اتحاد شوم میان ترکیه، اسرائیل و اران
هرچند دخالت و دشمنی رژیم اسلامی با کشورهای همسایه ایران افزایش می یابد، آنان بیشتر به سمت ترکیه و اسرائیل کشیده می شوند. دشمنی با اسرائیل از یک سوی و بمب گذاری و دخالت در کارهای سیاسی اران (آذربایجان دروغین) نیز موجب گردیده که رژیم خودکامه و زیادی طلب آن به سمت اسرائیل گرایش پیدا کند. تا آن جا که وزیر برون مرزی خود را بدان کشور فرستاده است .پیامد همه بدسگالی، تنگ نظری، بی خردی، و بلند پروازی رژیم ضد ایرانی آخوندی همکاری شوم میان ترکیه، اسرائیل، و اران است که پایان خوشی برای کشورمان نخواهد داشت.
کمترین زیاده روی رژیم اسلامی و بی اعتنایی آن نسبت به کشورهای دیگر به آسانی می تواند یک حمله نظامی همه جانبه را با همکاری و پشتیبانی غرب به وجود آورد که پیامد آن کشتار فراوان، ویرانی گسترده، قحطی بی پایان، و در نهایت تجزیه و جدایی بخش هایی از کشورمان مانند زمان فتحعلیشاه خواهد بود.
روابط ایران با کشورهای دیگر
ایران یکی از کشورهای این دهکده بزرگ جهانی است. امروزه شرایط کنونی هر کشور ایجاب می کند که با کشورهای دیگر از دیدگاه سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی در تماس و ارتباط باشد. به گفته دیگر، نداشتن ارتباط با کشورهای دیگر و تنها ماندن موجب مرگ و نابودی آن کشور است. در این جا به بررسی روابط ایران با کشورهای دیگر پرداخته می شود: رابطه ایران با همسایگان، و رابطه ایران با کشورهای باختری
۱- رابطه ایران با کشورهای همسایه
رابطه با کشورهای همسایه از دیدگاه سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی، به دلیل آسان بودن رفت و آمد، یکسانی و یا نزدیکی آداب، آیین، رسوم، دین، و زبان، به مراتب آسانتر و بیشتر است. در برابر این پارامترهای نزدیک به هم و یا یکسان، به همان اندازه نیز مسئولیت، انتظارات و توقعات به دنبال خواهد داشت. در دوران رژیم گذشته به این نکته ها توجه می شد و روابط ایران با همسایگان دوستانه و دور از هرکشمکش و مخالفتی بود. ولی از آنجا که سیاست رژیم اسلامی در بی سیاستی است، این رژیم مانند عقرب به هرکس و هرسوی عادت به نیش زدن دارد. تا آنجا که می توان گفت: “نیش عقرب نه از ره کین است، اقتضای طبیعتش اینست”.
بنا براین، به جای آن که رژیم با همسایگان خود روش دوستانه و به اصطلاح کدخدامنشانه ای داشته باشد، یا به همه نیش می زند، و یا مانند گاو وحشی به جفتک پرانی و شاخ زدن می پردازد. دخالت و کارهای تروریستی، در عراق، افغانستان، اران (آذربایجان دروغین)، بحرین، قطر، کویت، سوریه، و اندکی دورتر در یمن و اسرائیل، و برنامه ریزی در ساختن بمب اتمی، و تهدیدهای پی در پی، موجب گردیده که این کشورها واکنشی سخت در برابر رژیم ضد انسانی حاکم بر ایران از خود نشان دهند، و از هرجهت بایکدیگر همبستگی و آمادگی دفع این شر را داشته باشند.
۲- رابطه ایران با کشورهای باختری
کشورهای باختری به دلیل تکنولوژی و صنایع پیشرفته، از دیدگاه انرژی به ویژه سوخت که بهتر و آسانتر از نفت به دست می آید در کمبود و مضیقه اند. آنان، در فراورده های نفتی که بیشتر در منطقه خاورمیانه وجود دارد، خود را با کشورهای نفت خیز شریک و سهیم می دانند. از سوی دیگر، برای فروش ساخته های صنعتی و تکنولوژی خود نیاز به بازار و خریدار دارند. اینجاست که آنان همیشه تلاش کرده اند تا بر این کشورها تسلط و بر حکمران های آن دست بالا داشته باشند. حال، هنگامی که حکومت آخوندی تمامیت خواه آرامش منطقه را به هم می زند و منافع کشورهای باختری را در دریافت نفت و کانهای زیر زمینی ارزان به خطر می اندازد، در حقیقت ملای فرومایه و بی خرد مشهدی با کشورهای غربی بر سر ناسازش و جنگ در آمده، و بی تردید نمی تواند از دشمنی و کینه توزی آنان بر کنار بماند.
جریان ملی کردن نفت به وسیله مصدق، کم شدن منافع غرب در ایران، موجب آن گردید که انگلستان کشور شکست خورده اقتصادی، در صدد انتقام برآید و آنچنان که دیدیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را به جود آوردند، و ایران را برای ۲۵ سال به دیکتاتوری کشاندند. از سوی دیگر، حمله به سفارت های آمریکا و انگلیس، غارت اموال آنها، و سه دهه ناسزاگویی و دشنام دادن به آمریکا و اسرائیل، به ویژه تهدید بمباران تل آویو و حیفا از سوی آخوند فرومایه و بی فرهنگ مشهدی در نوروز امسال، و حمایت و پشتیبانی مردم فلسطین که کمترین دلبستگی و علاقه به ایرانیان ندارند، سرتاسر اروپا، آمریکا، و نقاط دیگر را به جبهه ای ضد ایران و ایرانی بدل کرده است.
دیدن این ویدیو خود موجب خشم و نفرت جهانی از ایران است. جنایتی که آخوند فرومایه و تمامیت خواه با بی خردی برای بقای خود انجام می دهد. بقایی که نه برای آخوندها، بلکه برای بسیاری از ایرانیان وجود نخواهد داشت.
انتظار کمک از گروههای مخالف و کشورهای دیگر
وضعیت سیاسی کشورمان در شرایط کنونی و با این رژیم ضد ایرانی، با دوران فتحعلیشاه و تجزیه ایران چندان تفاوتی ندارد. اگر در آن زمان تنها متجاوز و کشور خودکامه برای جنگ با ایران کشور روسیه بود، هم اکنون کشورهای همسایه امان به دلیل کینه توزی و دخالت رژیم اسلامی هرکدام در پناه انگلیس و آمریکا به قدرت های کذایی رسیده، و با ترکیه مدعی ابرقدرت منطقه و اران زیادی طلب و با همکاری اسرائیل ضربت خورده می توانند هرلحظه با پشتیبانی دولت های غربی کشورمان را با خاک یکسان و بخش هایی از پیکر آن جدا سازند. در چنین شرایطی، از دو دسته نمی توان و نباید انتظار کمک و همراهی داشت:
گروههای اوپوزیسیون و مخالف رژیم در خارج، و دولت های باختری.
الف- گروههای اوپوزیسیون و مخالف رژیم
گروههای مخالف رژیم در خارج کشور، هرکدام خودکامه، خودبزرگ بین، انحصار طلب، و تکرو اند که بر روی دیگران خط بطلان کشیده و هیچگونه آمادگی برای همکاری و هماهنگی با همدیگر را ندارند. هرکدام از این اوپوزیسیون ها انتظار دارد که افراد فعال سیاسی دیگر به دور او حلقه زده و زیر چتر و با پذیرفتن آرمان و اساسنامه آن گروه به فعالیت پردازد.
از این روی، می توان گفت که هرگز همبستگی و همگامی میان آنان به وجود نخواهد آمد. نکته اساسی در اینست که هرگروه مخالف رژیم به صورت تکرو موضوع خطر جنگ با ایران را عنوان می کند و انتظار دارد گروههای دیگر و همه مردم بدان بپیوندند، بدون آن که هدف همکاری با گروههای دیگر و به بازی گرفتن آنان باشد.
ب- انتظار کمک از دولت های خارجی
کشور خارجی هنگامی کمک می کند که به نحوی و روشی در منافعی دست داشته باشد. حمله انگلیس و آمریکا به عراق و افغانستان تنها به دلیل منافع آنان بود. همانگونه که چین و روسیه از رژیم اسلامی و رژیم اسد پشتیبانی و حمایت می کنند. از این روی، نمی توان از دولت های غربی انتظار کمکی داشت. اگر هم دولت های غرب مانند آمریکا و انگلیس از گروه خاصی حمایت و پشتیبانی کنند، در حقیقت آن گروه را وابسته به خود می سازند و در فردای روی کار آمدن آن گروه فعال سیاسی، از آن انتظار جبران کمک های خودند. نکته دیگر آن که در شرایط کنونی منافع کشورهای باختری از همسایگان عرب ما بسیار زیاد است و در نتیجه به شدت پاسدار و نگهبان منافع آنها می باشند.
نکاتی چند از آنچه گذشت
عملکرد ضد انسانی رژیم تازی نژاد اسلامی، با پشتیبانی دولت های غرب، کشورهای منطقه را با یکدیگر متحد و در برابر ایران قرار داده است. در شرایطی که هرزمان حمله نظامی اسرائیل با همکاری ترکیه، اران، و کشورهای عربی منطقه، و با حمایت و پشتیبانی آمریکا و انگلیس پیش بینی می شود، و از اوپوزیسیون خارج به دلیل تکروی و خودخواهی هرکدام امیدی نمی توان داشت،
تنها راه نجات کشور از خطر تجزیه و فرسایش و ویرانی بیشتر، اتحاد و همآهنگی میان همه ایرانیان از ترک، عرب، لر، بلوچ، کرد، فارس، و مانند آن می باشد. چاره ای جز ان نیست که برای یکبار هم که شده همه مردم اختلافات و خواسته های شخصی را کنار گذارند و در درون کشور با رستاخیز خود رژیم جهل و جنایت اسلامی را ریشه کن سازند.