از چه نوزادی گفتگو می شود؟
از چند ماه پیش تا کنون هیاهو و سر و صدای زایش کاترین همسر ویلیام گوش مردم انگلیس را کر کرده است. رسانه ها که در اینگونه پیش آمدها به بزرگترین درآمد و فروش فوق العاده گفتار و نوشتار پوچ و بی ارزش خود دست می یابند، در پشت بلندگوهها، و یا در پس میلیون ها برگهای مجله و روزنامه ها، به کارهای تبلیغاتی می پردازند. از کاهی، کوهی می سازند، و از یک زایمان عادی و معمولی در روز که هزاران نمونه آن در جهان دیده می شود، افسانه ها می سازند.
هزینه های تحمیلی بر گرده مردم
از دوران بارداری کاترین تا کنون، هزینه های هنگفتی بر گرده مردم انگلیس تحمیل شده است. از دیروز تاکنون، خیابان جلو و بخش بزرگی از بیمارستان و خیابان های اطراف، تحت اشغال هزاران پلیس، کارآگاه، فیلمبردار، گزارش گر از سراسر جهان، مراقب و نگهبان، ماما و پزشک، بستگان، دوستان نزدیکان، و میهمانان در آمده است. سیل جمعیت آواره و بیکار، و توریست های سرگردان نیز در این روز گرما زده، در پهنه خیابان دراز با مکیدن سماق، در انتظار خبری بودند که کمترین ارتباطی بدانان، و سودی برایشان نداشت. درست همانگونه که امت بیکاره و همیشه در صحنه ما سحرگاهان در میدان های شهر گرد می آیند تا به دار زدن جوانی و جنایت تازه آخوند را بنگرند و چیزی از دست ندهند.
زایش نوزاد خانواده سلطنتی انگلیس
دیروز بامداد کاترین همسر ویلیام، همراه با شوهرش در میان سلام و صلوات و دود اسفند مأموران و پلیس کاخ کنزینگتون جایگاه زندگی این زوج سلطنتی، وارد بخش خصوصی بیمارستان سن مری در ناحیه پدینگتون لندن شدند. کاخ سلطنتی انگلیس از جنس نوزاد پیش از زایمان کاترین، اظهار بی اطلاعی کردند. در جایی که در شهرک های زیمبابوی و سودان، جنس نوزاد در دوران بارداری مشخص است، انکار به شناخت جنس این نوزاد، یک نوع ترفند نادرستی است که در بار انگلیس به کار برده است. در هرحال، در ساعت ۱۶:۲۴ پس از نیمروز روز گذشته (۲۲ ژوئیه ۲۰۱۳)، این نوزاد پای به جهان گذاشت.
دربار انگلیس اختاپوسی بر سر ملت
انگلیس با آن که به عنوان یک کشور دموکراتیک نام برده می شود، در آن پستی و بلندی فراوان مالی و اقتصادی، و فاصله طبقاتی زیاد دیده می شود. جنوب و جنوب غربی انگلیس را ثروتمندان محافظه کار، لردها، صاحبان کارخانه جات و افراد ثروتمند دیگر تشکیل می دهد، در جایی که از لندن به سوی شمال و اسکاتلند، و یا به سوی باختر و شمال باختری کشور را مردم زحمتکش، کارگر، کشاورز، و کم درآمد تشکیل می دهد. تا آنجا که می توان با یک نگاه حدس زد و گفت که ۸۰٪ سرمایه و ثروت کشور، از آن ۲۰٪ جامعه، و ۲۰٪ کشور از آن ۸۰٪ دیگر است.
هزینه و خرج دربار انگلیس دست کم از ۴۱/۵ میلیون پوند در سال از خزانه و جیب مردم است. در حالی که ملکه پیر انگلیس خود یکی از ثروتمندترین فرد در جهان است، و درآمدهای کلان از املاک و اموال شخصی خود دارد. و هنوز هم دبه در می آورد که هزینه دربار او بیشتر است و ۷ میلیون پوند اضافه تر درخواست کرده است.
اگر بخواهیم با نگاهی کوتاه به کار و عملکرد این خانواده پر خرج و پر درد سر را در یک جمله بیان کنیم، اینها همگی سربار جامعه و مانند آخوندهای ما از مفتخوران اجتماعند.
در این ویدیو یک نفر از بادمجان دور قاب چینان دربار انگلیس مدت ها پیش از این برنامه ها ی زایمان و تشریفات پیش بینی شده را شرح می دهد.
درآمد های ملکه انگلیس
دربار انگلیس علاوه بر دریافت پول کلان سالانه از خزانه دولت، ملکه، شوهر و فرزندانش هرکدام بخش عمده ای از ثروت انگلیس را به تصرف خود درآورده اند. ملکه که هم اکنون ۸۵ سال دارد، دارای در آمد حدود ۵۰۰ میلیون پوند از املاک شخصی در اسکاتلند، مزرعه های کشاورزی و تولیدات دریایی است. او دارای کلکسیون گرانبهای جواهرات و بزرگتری مجموعه تمبر در جهان است. املاک او در لندن به تنهایی حدود ۱۵ میلیارد پوند ارزش دارد. این در شرایطی است که جوانان انگلیس در جستجوی کارند و به دلیل نداشتن درآمد و بالا رفتن قیمت املاک، توانایی خرید خانه ندارند.
آیا دربار انگلیس مولد درآمدی برای کشور است؟
عده ای دانسته و یا ندانسته با بوق و کرنا شعار می دهند که این خانواده منبع درآمدهای توریستی این کشورند. این هم ترفندی دیگر است. زیرا میزان توریست فرانسه و ایتالیا که حکومت های آنان سلطنتی نیست، به مراتب از انگلیس بیشتر است. چنانکه در سال ۲۰۱۲ شمار بازدیدکنندگان از فرانسه ۸۳ میلیون، از ایتالیا ۴۶.۴ میلیون، و از انگلیس تنها ۲۹.۳ میلیون بوده است. در کشورهای هلند، سوئد، و اسپانیا، نیز کمتر دیده و شنیده شده که توریست هایی برای دیدن خاندان سلطنتی بدان کشورها می روند.
توریست های انگلیس هم بیشتر برای بافت ساختمانی شهرها که همگی دیدنی و با کشورهای دیگر اروپا متفاوت است، و همچنین برای دیدن رانندگی در سمت چپ و اونیفورم پلیس انگلیس که بازهم با کشورهای دیگر اروپایی چندان شباهتی ندارد، و دست آخر برای دیدن موزه ها، گالری های نقاشی، و هنرهای دستی و تابلو های گوناگون بدان سفر می کنند.
این نوزاد کجا و نوزادهای در آفریقا کجا!.
به راستی جای نگریستن و در حقیقت گریستن است. نوزادهایی بی سر و صدا، بدون کمک هرگونه ماما، دکتر، و یا امکانات پزشکی در زاغه ها، بیابان ها، و در میان انبوهی از کثافت و پلیدی پای به جهان می گذارند، و چون مادر بینوا و لاغر و ترکه ای شیری در پستان ندارد تا بدانان دهد، و شیر خشک و درمانی وجود ندارد، نوزاد بینوا پس از چند روز از میان می رود. اگر هم بماند، از رشد طبیعی محروم می ماند و در سنین بالا از بیماری های گوناگون رنج برده و با خفت و درد از جهان می رود.
و اما، نوزادهای مملکت ما
در کشورما نیز ازسه دهه پیش که این میکرب کشنده بنام آخوند بر جانمان افتاده، زایمان بسیاری از زنان که در زیر خط فقر به سر می برند، گلیمی در زیر و سقفی در بالای سر خود ندارند، با زایمان های مردم آفریقا همخوانی دارد. این در حالی است که رژیم کشتارگر و گداپرور ایران، زنها را از جامعه به دور، و به درون خانه ها می راند تا هیچگونه فعالیت اجتماعی، روشنگری نداشته باشند، و در خانه مانند ماشین جوجه کشی تولید نسل نموده، گداهای بیشتری برای مجالس روضه خوانی و امامزاده های بیشمار آخوند به وجود آورند.
نوزاد گرانبهای ساخت انگلیس مجتبی خامنه ای
مجتبی خامنه ای ابر قصاب و ابر جنایتکار کشورمان که تا کنون بسیاری از کشتارهای درون زندان ها، و به خاک و خون کشاندن جوانان در خیزش مردمی سال ۸۸ را رهبری نموده است، چند سال پیش متوجه شد اجاقش کور است و نوزادی که بتواند جنایت های او را دنبال کند نخواهد داشت. بنابراین، به جای آن که همسر خود را به ضریح حرم امام رضا، معصومه قم، شاه چراغ و دیگر گدایان تازی بچسباند که خودشان می دانند اینها دکان های حقه بازی و شیادی خودشان است، طی چند مسافرت دسته جمعی و طولانی مدت و قرق کردن هتل های پنج ستاره و بخشی از بیمارستان بسیار پرهزینه انگلیس، و به کارگرفتن نوکران خود در سفارت آخوندی، با صرف هزینه های انبوه و سر سام آوری به کمک پزشکان انگلیس توله ای بر آخوندهای بیشمار کشورمان افزودند.
از آنچه گفته شد:
نوزادی بر جمعیت مفتخواره خانواده سلطنتی انگلیس اضافه شد. از چند ماه پیش تاکنون برای تولد این نوزاد، هزینه های هنگفتی از جیب مردم زحمتکش انگلیس بیرون رفت. از دو روز گذشته، نیز صدها پلیس، مإمور مخفی، جستجو گر، فیلمبردار، گارد محافظ، دکتر، ماما، بستگان، دوستان و آشنایان، منطقه دور و درون بیمارستان را مانند ملک شخصی خود احاطه کردند. سرانجام نوزاد پسر که با ترفندی جنس اورا پنهان کرده بودند، به جهان آمد و هزاران ملت بیکاره و توریست های سرگردان که ساعت ها در گرمای سوزان خیابان جلو بیمارستان را اشغال کرده بودند، به غریو و شادی در آورد.
این حاتم بخشی ها و ولخرجی های دربار انگلیس در حالی است که شاید ۸۰٪ مردم انگلیس به سختی هزینه روزانه و هزینه های دیگر زندگی را می توانند تأمین کنند. تولد این نوزاد را می توان با زایش زنان در آفریقا که از دکتر و درمان، تغذیه و بهداشت محرومند و در میان لجن زارهایی نوزاد خود را به جهان می آورند که بسیاری در همان چند ماه پس از زایمان میمیرند، قابل مقایسه است. نوزادی که سربار جامعه و مردم خود خواهد بود، با ان نوزاد آفریقایی که امکان رسیدن به سن نوجوانی در او وجود ندارد.