چگونه یک ملت را روانی کنیم؟
شبکه یک روضه ی ” وا زهرا ” و بعدش هم قرائتی یا یک آخوند چاق و پروار دیگر … شبکه دو هم … سه هم.. چهار مثلا داره علمی با واقعه برخورد می کنه و پنج هم “زنده” از شاه عبدالعظیم یا امام خمینی تو سر زدن ملت رو پخش می کنه… این روال عادی تلویزیون رژیم است و زیاد هم فرق ندارد کی مرده باشد… بالاخره هر روز یکی مرده! و مردم ایران باید عزادار باشند.
(سادیسم گروهی عده ای منحرف که وحشی گری و خوی حیوانی را به مسابقه گذاشته اند)
جایگاه دین در شادی ها
چرا شادی و لذت دنیوی در ادیان الهی حرام است؟در ادیان خاورمیانه ای (اسلام ،مسیحیت و یهود) مشخص نیست چرا رقص و پایکوبی و شادیهای کودکانه ، اگر از بالغ سر بزند گناه است؟موسیقی بد است و عروسی را باید یا در کلیسا گرفت و مارش عزا در عروسی پخش می شود؟ اصولا جایگاه دین در شادی انسان کجاست؟ چرا شادی از نظر آخوند و خاخام و کشیش گناه است؟
دین خود یک منش و روش نشست و برخاست و یک راه من در آوردی شخصی برای سعادت افراد تلقی می شود، اما برخورد شخصی و ارتجاعی دین انسان امروز را به سده ها پسین می برد ، ژمانی که ریاضت و دوری از شادی یک کار ارزشمند شناخته می شد!
آیا عقده ای شدن فخر است؟
علم روانشناسی سالهاست اعلام کرده است که بدون برآورده شدن نیازهای طبیعی انسان ،او دچار مشکلات روحی و جسمی می شود. غذا ،پوشاک،سرپناه و امنیت، آموزش ، امید و ادامه نسل ،سرخوشی و شادی گروهی تنها کمی از نیازهای او هستند. هر کدام از نیازهای شناخته شده انسان که برآورده نشود، او را تضعیف می کند. چه جسمی و چه روحی. پس اگر روزه بگیریم تقویت نمی شویم بلکه ممکن است دچار ضعف روحی یا جسمی شویم…اما این ضعف روحی به چه درد دین می خورد؟
چرا ادیان بدنبال ضعیف کردن روح و جسم بشرند؟
تصور کنید که در ماه مبارک رمضان ارتش و سربازان چگونه بر سر پستهای خود هستند. آیا با روزه داری می توان شغل و مسئولیّت خود را صحیح انجام داد؟ آیا ورزشکاران می توانند به ورزش خود بپردازند وچرا باید جسم مؤمنان ضعیف شود و روحشان تشنه و گرسنه ی نیازی باشد؟ این راه و روش ادیان است که افراد را تحت شست و شوی مغزی قرار می دهند و با ساختن گروهی وحشی و عقده ای ،آن گروه افراد رادر راه “دین” و نه منافع بشری بکار می برند.این گروه دارای سطوح مختلف از خودباختگی هستند اما حال چه شخص شریعتی آخوند مخفی شوند و چه نواب صفوی جانی در هر حال ، قسمتی از خود باوری خویش را به اسلام (یا هر دین دیگر) باخته اند. این هدف نهائی دین است که گروهی را بصورت ناقص الخلقه بیافریند و سپس آنها را تبدیل به سربازان بی چون و چرای خود کند.
( براستی تشیع یک سادیسم پنهان است ، اما موسیقی و شادی چرا گناه است؟)
نظر تشیع درباره موسیقی
اهل تسنن که امامانشان ایرانیند ظاهرا چندان مشکلی با موسیقی ندارند. امام محمد غزالی که فلسفه را حرام دانست ، در مورد موسیقی می گوید : هر آنکس که موسیقی نمیداند حکمت نمیداند. و یا : “موسیقی مطلقأ نه حرام است،نه حلال، نه مکروه و نه مستحب، بلکه تمامأ بستگی به شنوندهء آن دارد. مستمع اگر اهلیت داشته باشد ، موسیقی نه تنها برای او حرام نمی شود بلکه برای او مستحب هم می شود و اگر احوال فاسدی بر مزاجش حاکم باشد در این صورت موسیقی برای او حرام می شود”.
اما فقهای تشیع که امامان عرب دارند موسیقی را کمابیش حرام دانسته اند و خصوصا در سالهای اخیر بطور هماهنگ عرصه را بر موسیقی ایرانی تنگ کردند و کار بدانجا رسید که از آیتالله صافی گلپایگانی پرسش زیر به عمل آمد:
سؤال: حکم وسائل طرب از قبیل تار، سه تار، سنتور، عود، تنبور، قانون، قیچک، کمانچه، نی، تنبک، دف، پیانو، ویلا، کلارینت، فلوت، هورن، ترومپت و سازهای کوبهای را بیان فرمایید؟
پاسخ: استفاده و خرید و فروش و ساختن و تعلیم و تعلم آنها حرام و خانه ها و مؤسساتی که برای اجراء این برنامهها تأسیس میشود همه خانه فساد است و پولی که از این راه کسب میشود و اشتغال در این مراکز همه حرام است و هیئتهای آنها باید شکسته شود و هر کس که آن را بشکند ضامن نیست.” ( یعنی هرجا ساز دیدید بشکنید و خسارتی محسوب نمی شود!)
( براستی باید هر صبح بجای دو رکعت شر و ور بی معنی ، این موسیقی را گوش داد)
اما علم … موسیقی را یک فرّ جدانشدنی از انسان می داند.
تحقیقات نشان می دهد که هنر مندان به خصوص خوانندگان از لطافت بیشتری نسبت به بقیه اعضای جامعه برخوردارند با آموزش موسیقی به کودک می توان خشن بودن کودک که در همان دوران در رفتار او درونی می شود کاهش داد .کلا” موسیقی می تواند قوه تکلم کودک را قوی کند اگر در مدارس ایران از همان دوران دبستانی تا دوره دیرستان یک واحد درسی برای آموزش موسیقی یا آواز خوانی به زبان فارسی برای دانش آموزان گذاشته شود دیگر مشکلی از نظر تکلم و کمرویی یا استرس در دانشگاه ها نخواهیم داشت.
موسیقی همچنین میتواند روی رفتار گروهی کودکان تأثیر مثبتی داشته باشد به طوری که کودکان زمانی که به شکل گروهی اقدام به آموزش موسیقی میکنند با مفاهیمی مانند همکاری، بردباری و نظم گروهی آشنا شده و آنها را به طور عملی میآموزند. نواختن موسیقی به شدت حس اعتماد به نفس کودکان را افزایش میدهد. زمانی که کودکی قادر به نواختن یک ساز خاص است از طرف دیگران مورد تحسین واقع میشود و همین عامل تأثیر بسیار شگرفی در بالا رفتن اعتمادبهنفس در میان کودکان دارد.
از جان ما چه می خواهید؟
باید از آقایان پرسید شما که همه منابع مالی و معدنی ایران را در دست دارید و هر کاری خواستید با ما کردید، با هویت و فرهنگ چند هزار ساله ایران چکار دارید؟ همه دستگاههای موسیقی خاورمیانه با نامهای ایرانی است و خاستگاه ساسانی و پیش از آن دارد. سازهای ایرانی بسیاری در دوره صفوی بخاطر ترس مردم از حکومت شیعی نابود شد ، اندک سازهایی که از گذشته بدست آمده سازهای کوچک است که نوازنده ها با ترس در زیر پوشش خود پنهان می کردند ، تا به هنگام مراسم جشن و پایکوبی براحتی گذر کنند و گرفتار گزمه و پاسبان نشوند. این ماجرا به از میان رفتن گروهی از سازهای ایرانی انجامید و امروز باید ردّ پای موسیقی ایرانی را در کشورهای عربی و ترکیه و ترکمنستان جست. برادران، آقایان … روان هر انسانی بی شادی و سرخوشی به بیراه می رود، لا اقل دست از روان ما بردارید و بگذارید در همین قفس ایران که شما ساخته اید، به ساز خود بسوزیم.
سخن پایانی
بی هنر تر و بی خاصیت تر از ملّا نداریم، اگر همه ملّاهای شهر یک سال هم بخوابند ،آسیبی به شهر نمی رسد. ای کاش هنر و فرهنگ باستانی ایران را شما شیعیان کمی درک کنید و از خر انهدام آن پایین بیایید.