از بس فاطی خوشگله، آبله هم درآورده
این یک یادواره فارسی است که اوج بدبختی را نشان می دهد. زیرا بدبختی پشت بدبختی، و ناراحتی در پس ناراحتی، قوز بالا قوز شده و گریبان مردم ایران را فرا گرفته است. هم میهنان ما هم اکنون از بام تا شام در گیر و گرفتار مسائل ناراحت کننده بوده و یک لحظه احساس آرامش نمی کنند. به دنبال دهها و صدها مشکل و درماندگی روزانه که از وجود نحس آخوند ضد ایرانی بر مردم تحمیل شده، مسأله جانسوز و خانمان برانداز اشاعه و ترویج بیماری کشنده ایدز مصیبت دردناک دیگری است که سایه شوم آن بر سر مردم ایران افتاده است.
بیماری ایدز از کجا پیدامی شود؟
پایین آمدن سن سکس در ایران و نبودن اطلاعات لازم برای جلوگیری از انتقال ویروس در حین رابطه جنسی، اعتیاد و استفاده از سرنج های آلوده، عوامل مهم این بیماری است. نبودن اطلاعات و حتی فرهنگ مناسب برخورد با این بیماری حاملان ویروس اچ.آی. وی به خصوص زنان، زندگی دشواری در ایران به وجود آورده است. با توجه به آغاز شدن موج سوم ایدز در ایران که موج ابتلای جنسی است باید در دبیرستان های آموزش لازم در زمینه راه های پیش گیری از ایدز داده شود.
با توجه به آغاز شدن موج سوم ایدز در ایران که موج ابتلای جنسی است باید در دبیرستان های آموزش لازم در زمینه راه های پیش گیری از ایدز داده شود. زمان آقای خاتمی پوسترهایی در دبیرستان ها پیرامون رفتارهای پرخطر و راه های مقابله با گرفتار شدن به ویروس اچ.ای.وی پخش شده بود در زمان آقای احمدی نژاد حتی این کار هم قطع شد ما هم هرگاه خواستیم خودمان اطلاعاتی در مورد ایدز و رفتارهای پر خطر در اختیار دبیرستان ها قرار دهیم با این جمله که «شما چشم و گوش بچه ها را باز میکنید» مواجه شدیم و مخالفت شد.”
سابقه بیماری ایدز در ایران
نخستین مورد گزارش ابتلا به ایدز (HIV) در ایران گویا مربوط به سال ۱۳۶۵-۱۳۶۶ و در مورد یک کودک شش ساله مبتلا به بیماری هموفیلی است که فراوردههای خونی آلوده دریافت کرده بود. در سالهای اولیهٔ شیوع بیماری، وجود ایدز در ایران اساساً انکار میشد. در ارتباط با این بیماری دو پروندهٔ قضایی عمده وجود دارد. پروندهٔ بیماران هموفیلی، که به موجب آن سازمان انتقال خون ایران مقصر شناخته شد و پروندهٔ برادران علایی پزشکانی که برای فعالیتهایشان در زمینه شناساندن و مبارزه با بیماری ایدز در ایران شهرت بینالمللی دارند و به اتهام مخالفت با حکومت در سال ۱۳۸۷ بازداشت و حبس شدند که اعتراضات گستردهٔ بینالمللی را در پی داشت.
خانم مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت در روز بین المللی ایدز سال گذشته گفت: ” در سال ۶۵ اولین مورد ابتلا به ایدز در کشور گزارش شد و سپس در سال ۷۴ و ۷۵همهگیری در زندانها رخ داد و تا سال ۸۳ روند رو به رشدی در زمینه ابتلا از طریق این روش وجود داشت که این روند هم خوشبختانه رو به کاهش رفته است. وحید دستجردی افزود: آنچه که مهم است و باید به آن بپردازیم افزایش ابتلای زنان به ایدز است. که از ۴/۵درصد به ۸/۵ درصد رسیده است. البته شاید دلیل این افزایش موارد شناسایی بوده است.
هرگونه گفتگو در باره بیماری ایدز در ایران با محدودیتهای اخلاقی و عرفی همراهاست. بحث و گفتگو درباره بلوغ، بهداشت جنسی و بیماریهای آمیزشی در خانوادهها محدود است. مبتلایان به ایدز همواره نگران واکنشهای جامعه بودهاند. ابراز ابتلا به این بیماری موجب «انگ اخلاقی» و طرد بیمار از خانواده، اطرافیان و جامعه میشود. این امر باعث پنهانکاری و مخفی کردن بیماری میگردد، بنابراین ایدز در خفا گسترش مییابد و کنترل بیماری را دشوار میکند. امروزه آمار رسمی مبتلایان به این بیماری خانمانسوز ۲۴ هزار نفر و آمار غیر رسمی ۱۳۰ هزار نفر در ایران نشان می دهد که بدبختانه همواره رو به افزایش است.
در کجا ی ایران بیماری ایدز بیشتر دیده می شود؟
یکی از مسئولان «انجمن حمایت و یاری آسیب دیدگان اجتماعی مرکز البرز» می گفت:
“هم اکنون سن رابطه جنسی در ایران به سیزده سال رسیده است و این نسل دقیقا نسلی است که در دوران نوجوانی در این هشت سال هیچ آموزش جنسی ای حتی در حد همان پوسترها هم ندیده است. در یک دبیرستان در یک محله فقیرنشین کرج خواستیم تا روش استفاده از کاندوم را به دانش آموزان یاد دهیم که با مخالفت رئیس مدرسه روبرو شد. در همین دبیرستان از تمام ۱۵۰۰ دانش آموز آن آزمایش ایدز گرفته شد و عدد فاجعه آمیز ۱۹ حامل ویروس اچ آی وی در این دبیرستان دخترانه یافت شد.
وضعیت در کرج بحرانی تر از تهران است، سن متوسط فحشا در تهران ۲۵ سال است در کرج ۱۹ سال است و به علت مهاجرت شدید به این شهر، ،کرج مبدل به حیات خلوت سکس تهران شده است.
در این شهر چهار زندان بزرگ داریم که یکی از آنها مختص معتادان است، بسیاری از این زندانیان ایدز دارند اما مسولان زندان برای این زندانیان ملاقات شرعی ترتیب میدهند[ملاقاتی که زندانی حق دارد طی آن با همسر خود رابطه جنسی داشته باشد] و این ها هم از کاندوم استفاده نمیکنند و همسرانشان مبتلا به ایدز میشوند. در زمان خاتمی برای این افراد کلاس های مشاوره گذاشته میشد که از زمان آقای احمدی نژاد این هم قطع شد، با رییس زندان این معضل را مطرح کردیم و به ما گفت به شما ربطی ندارد.”
توصیه خصمانه ملای مشهدی
در شرایطی که مردم ایران، به ویژه زنان و کودکان، در ایران هیچگونه امنیت جانی و آینده ای در پیش ندارند، جوان ها به دلیل گرانیهای سرسام آور، نداشتن کار، درآمد، و پناهگاه، با مرگ دست و پنجه نرم می کنند، و امکان ازدواج برایشان نیست، در نتیجه به راههای آلوده و غیر بهداشتی تماس جنسی و عمل ننگین ضد انسانی صیغه روی می آورند. پیامد این ناکامی ها، و رواج اعتیاد فراوان میان آنان، زمینه ساز گسترش و ابتلای سریع بیماری ایدز میان آنان است.
در چنین شرایطی، به دستور آخوند فرومایه و ضد ایرانی، بودجه آموزش های جنسی میان زن و مرد، و وسائل جلوگیری طبی برداشته شده، و روضه خوان بی سواد در زمان گسترش سریع اعتیاد و ایدز و دیگر بیماری ها در ایران، به دنبال افزایش جمعیت ۱۵۰ میلیونی و یا به گفته دیگر، ۱۵۰ میلیون گدا و فقیر متوسل به امامزاده و آخوند است.
این دیگر، وظیفه فرد فرد هم میهنان ما است که با این گونه توصیه های ضد ایرانی و مصیبت بار آخوند به مبارزه برخیزد.
از آنچه گذشت:
در کشور آخوند زده و آش و لاش ایران، هرچند بر چاقی و فربگی آخوند می گذرد و این قوم اوباش لاشخور غرق در خوشی و تن پروری اند، ملت مصیبت زده ایران هرروز با مشکل و معضل تازه ای برخورد می کند. بلای بیماری ایدز سوغات دیگری است که به دلیل نفهمی، بی پروایی و بی تفاوتی رژیم آخوندی سایه شوم خود را بر مردم ایران، به ویژه دختران و زنان سایه افکنده است. هنگامی که سن روسپی گری به دلیل فقر و بی چیزی به ۱۳ سالگی برسد، و یا ننگین ترین و زشت ترین راه آمیزش توصیه آخوند و حاجی بازاری ها بنام صیغه فراگیر جامعه شود، باید انتظار داشت که بیماری های مقاربتی مانند ایدز در جامعه رواج گسترده ای داشته باشد.
در زندان ها به جای آن که مرکز آموزش و ندامتگاه برای بزهکاران وخلاف کاران باشد، مرکز قاچاق و خرید و فروش تریاک و هروئین و مواد مخدر دیگر سپاه پاسداران شده، و با استفاده از سرنج های آلوده و تزریق خون غیر بهداشتی، زندانیان را آلوده به بیماری های گوناگون از جمله ایدز می کنند. در این میان، آخوند فرومایه و بی فرهنگ است که به دنبال شرعی و غیر شرعی می گردد و از ناحیه بهداشت و درمان، بی سواد و بی اعتناء می ماند.