پیشینه مبارزات ملت اوکراین
مردم اوکراین در سال ۲۰۰۴ برای پیروزی بزرگی آماده می شدند : پیروزی” حزب میهن “طرفدار غرب و شکست حزب” مناطق” وابسته به روسیه. گروههای مختلف با حمایت از ویکتور یوشچنکو امید داشتند که به دوران آقایی روسیه بر اوکراین پایان دهند.حزب “مناطق ” همواره از حمایت روسیه برخوردار بوده است و سیستم فاسد و مافیایی روسیه را دنبال می کند که در نتیجه آن اقتصاد اوکراین بسوی انحصار رفته وبسیار آسیب دیده است.این در حالی است که حزب معروف به میهن که “نارنجی” هم نامیده شده است همواره از اتحاد با اروپا و اقتصاد آزاد حمایت کرده است.
سال ۲۰۰۴ مسموم شدن ویکتور یوشچنکو در جریان مبارزات انتخاباتی و احتمال دست داشتن ویکتور یانوکوویچ رقیب سرسخت یوشچنکو در این قضیه آتش انقلاب نارنجی اوکراین را برافروخت. پس از ۶ روز تظاهرات حامیان یوشچنکو پارلمان این کشور نتیجه انتخابات (که یانوکوویچ نامزد مورد حمایت روسیه را برنده اعلام میکرد) مخدوش و ملغا اعلام کرد و با برگزاری دوبارهٔ انتخابات که زیر نظارت موشکافانه ناظران داخلی و بینالمللی بود، ویکتور یوشچنکو با کسب ۵۲ درصد آرا قدرت را در دست گرفت.
تظاهرات عظیم و گسترده مردم اوکراین برای جدا شدن از روسیه متجاوز و پیوستن به اتحادیه اروپا
(مردم اوکراین با همبستگی و اتحاد خود از زیر یوغ روسیه بیرون می آیند در حالی که کشور ما زیر سلطه آخوندهای جنایتکار در دام روسیه گرفتار شده است.
پارلمان… خانه ای که مردم ایران ندارند.
پارلمان خانه ملت است. جایی است که مردم دادخواهی می کنند و داد می خواهند. جایی است که نمایندگان مردم از حق ایشان دفاع کنند. مجلس یک تریبون است که سخن مردم را بتوان شنید. مجلس همان خانه ای است که مردم ایران ندارند!
پارلمان اوکراین توانست ندای ملت اوکراین را در سال۲۰۰۴ بشنود و نتایج انتخابات را نادرست دانست. این وظیفه در ایران بر عهده شورای نگهبان است. شورایی که مافیای دراز و طویل در برابر ملت ایران است. شوربختی مردم ایران یکی دوتا نیست، قانون اساسیی که کسانی چون بهشتی ملعون به خورد ایرانیان دادند راه را برای دادخواهی ملت بسته است و مردم نمی توانند به تقلب در انتخابات اعتراضی مشخص داشته بشند.بقول معروف در این رژیم ولایت فقیه ریش و قیچی دست آقاست.
یولیا تیموشنکو
وی رهبر حزب میهن و طرفدار پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپایی است.در تاریخ ۴ فوریه ۲۰۰۵ پارلمان اوکراین با اکثریت قاطع با پیشنهاد رئیس جمهور یوشچنکو برای نخست وزیری تیموشنکو موافقت کرد.با وقفه ایشان تا مارس ۲۰۱۰ نخست وزیر بود. بحران اقتصاد جهانی در سال ۲۰۰۸ به اوکراین هم رسید و اقتصاد جوان و نوپای اوکراین را به زانو درآورد، باتوجه به شدت بالای بحران جهانی اقتصاد، تیموشنکو نتوانست از کشورهای هم پیمان کمک بگیرد و این بحران شرایط زندگی مردم اوکراین را سخت کرد .
در انتخابات بعدی حزب تیموشنکو شکست خورد و قدرت مجدداً به حزب “مناطق” وابسته به روسیه افتاد. او یک سال پس ، در محاکمه ای که بسیاری ناعادلانه و سیاسی خواندندش به سوء استفاده از قدرت محکوم و برای هفت سال محکومیت راهی زندان شد.پس از زندانی شدن، تیموشنکو به دلیل سوءرفتار ماموران دست به اعتصاب غذا زد. همچنین تصاویری از او منتشر شد که در آن زخمهایی بر تنش دیده میشد، به گفته وی اوایل اردیبهشت ۱۳۹۱ در زندان مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفته است. مخالفان دولت اوکراین میگویند که سه مرد با حمله به یولیا تیموشنکو، با مشت به شکم او زدهاند، ولی مقامات رسمی اوکراین این ادعا را رد میکنند.
(رهبر حزب میهن آزاد شد . این صحنه ای است که او با حکم پارلمان آزاد شد و در میان هواداران سخنرانی کرد)
مبارزات امسال مردم اوکراین
مردم اوکراین امسال بار دیگر به خیابانها آمدند و خواهان برکناری ویکتور یانوکوویچ شدند. اگرچه یانوکوویچ نسبت به پیش روابط خود با اروپا را محکم کرد و از پیوستن به اتحادیه اروپایی حمایت نمود ولی در عمل نزدیکی و وابستگی حزب وی به روسیه اعتراضات بسیاری را بدنبال داشت. زندانی کردن یولینا تیموشنکو هم از نظر طرفداران وی سیاسی بود و مردم برای تغییر قدرت و آزادی تیموشنکو به خیابانها آمدند و پس از بیش از یک ماه درگیری شدید و دادن کشته و زخمی بالاخره موفق شدند پلیس و ارتش را به مصالحه بکشانند .
شدت درگیریها به حدی بود که مردم رئیس جمهور را به فرار از کاخ ریاست جمهوری وادار کردند و پارلمان او را به سرعت از قدرت برکنار نمود و همچنین حکم به آزادی یولینا تیموشنکو داد تا اوضاع آرام شود.پارلمان و نیروهای نظامی اوکراین با تسلیم شدن برابر مردم نشان دادند که پایگاه مردمی دارند و حاضر نیستند تا مردم قتل عام شوند.
(درگیریهای شدید به کشته و زخمی شدن عده زیادی انجامید اما مردم پیروز شدند)
معایب قانون اساسی بازتاب فرهنگ ایرانی است
یکی از بزرگترین برتری های مردم اوکراین نسبت به مردم ایران قانون اساسی است.قانون اساسی ایران فریبی است که دست رهبر را برای دیکتاتوری و رژیم مقدس و کشتار مردم باز گذاشته است. این قانون بازتاب فرهنگ ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی است که مردم همواره خود را مقلد و دنباله رو یک دیکتاتور می دانند. تلاش بسیاری از آزادیخواهان در آغاز انقلاب برای ایجاد قانون اساسی بروز و پیشرفته هرگز به بار ننشست. رگه های خرافات و ملّا پروری در گوشه گوشه این قانون دیده می شود.
پذیرش ولایت الهی و فقیه راه مردم را برای اعتراض بسته است و در ایران مخالف با رژیم ،همسنگ مخالف خدا دیده می شود. براحتی به محاربه محکوم و مثل آب خوردن اعدام می شود. اعتقاد گروه بزرگی از ایرانیان به اسلام یکی از مشکلات مردم ایران است. اعتقاد به پیامبری که حکومت کرد و جنگید. اعتقاد به امام علی؛کسی که هزاران مخالف و دگر اندیش را از دم شمشیر گذرانید.
(قانون اساسی ایران و مشکلات آن، رژیم اسلامی و کلاهبرداری خمینی)
نبودن یک نیروی مردمی واقعی در ایران
موسوی و کرّوبی؟ اینها که کارنامه سیاهی دارند و در دهه ۶۰ با حمایتهای خمینی خونخوار انواع جنایات را مرتکب شده اند، این دو نفر تنها برای قدرت به میدان آمدند و هیچ گاه به دفاع از مظلومیت مردم سخن نگفتند ،مگر ژمانی که امید به رای مردم داشتند. آقای موسوی در دهه ۶۰ قدرت اصلی دولت را داشت و همواره جنایات خمینی را تایید می کرد. او یک آخوند بی عمامه است که امروز در صف خامنه ای نیست ، اما در صف ملت هم نبوده است. مردم اگر سال ۸۸ بپا خواستند بهانه شان رای موسوی بود اما خود موسوی هم می داند که قصد مردم ایران در جنبش ۸۸ براندازی رژیم بود.
نا همخوانی افکار موسوی و کروبی با مردم باعث شد تا ایشان سکوت کنند. کروبی و موسوی تنها رای می خواستند غافل از این که مردم رژیم را نمی خواستند.فراموش نکنیم که پایبندی این دو تن و هم کیشان آنها به خمینی و آرمانهایش بارها توسط خودشان با افتخار اعلام شده است و ملت ایران شوربختانه همیشه خود را فریب داده است و کسانی را که لایق نبوده اند را به رهبری و سروری پذیرفته است.مقایسه دولت و پارلمان اوکراین با ایران نشان می دهد که رژیم ایران فرسنگها با دموکراسی و رعایت حقوق مردم فاصله دارد.
(مردم ایران هرگز آگاهی و شجاعت لازم و آنچه در کشورهای انقلابی دیگر می گذرد برای تغییر سرنوشت خود نداشته و ندارند)
آنچه پیش روی ماست آینه ای از گذشته مان است.
انقلاب ایران چند چیز را مشخص کرد:
۱) مذهب هرگز نمی تواند راه سعادت مردم و اداره کشور باشد.این را می توان دید که بدون دخالت مذهب در زندگی مردم جامعه به سعادت، نظم و پیشرفت خواهد رسید. شرط این امر حقوق برابر بشری و رعایت اصول انسانیت فارغ از هر دین و گروهی است.
۲) رهبران خودکامه که مردم را با سخنان زیبایشان مسخ می کنند هرگز به منافع فردی و جمعی توجه ندارند. در واقع سخنان ایشان چون افیونی است که پس از به قدرت رسیدن کارایی خود را از دست می دهد.
۳) گروه پر شماری از مردم فریب خورده ۳۵ سال است که باور نمی کنند که فریب ملّا را خورده اند به دفاع از رژیم می پردازند. این فریب خوردگان همواره به خود و دیگران می گویند: “جمهوری اسلامی اشکال ندارد. مشکل در بد اجرا کردن ماست!” همین افراد درباره اسلام هم ۱۴۰۰ سال گفته اند: “اسلام اشکالی ندارد، همه عیب از مسلمانی ماست!”
سخن پایانی:
همه ما با آه و فغان می بینیم که مردم کشورهای مختلف وابسته به روسیه بیدار شده اند و دیگر حکومتهای فاسد چپ گرا را بر نمی تابند. رژیم ایران هم یکی از رژیمها وابسته به روسیه است که تنها بر پایه نفت و گاز ادامه حیات داده است و اقتصادش سالهاست که متلاشی شده است. هزینه های بالا که ملت پرداخت کردند و در دنیا سرشکسته و بی آبرو شدند، پول مفت انرژی هسته ای که از یک طرف به روسیه پرداخت شد و از طرف دیگر این انرژی هرگز اقتصادی نیست و تنها بدرد ساختن بمب می خورد، ملت ایران را به فلاکت و فقر رسانید.
هزینه ای که ایران طی ۲۰ سال به روسیه پرداخت کرد بالغ بر ۱۵۰ میلیارد دلار است که به تنهایی برای آباد شدن تمام استانهای ایران کافیست! اما رهبر ایران این پول را صرف هوا و هوس هسته ای خود کرد. ملت ایران سرشکسته و بی هدف است و به نان شب محتاج. این مردم بسیار باید از ملت اوکراین درس بگیرند.
