آتشسوزی پلاسکو
ساختمان پلاسکو سوخت و فرو ریخت. این اتفاق بسیار غم انگیز بود. ما ایرانیها عادت داریم که مرثیه بسازیم و بر مزار قربانیان گریه کنیم!
این اتفاق نشان داد که ایران با اینکه ۶ میلیارد دلار در قبر خمینی هزینه کرده است و نزدیک ۱۰ میلیارد در قبر امامان عراق، کوچکترین امکانات امدادی ندارد و از خاموش کردن و امدادرسانی نه چیزی می دانبم و نه تجهیزات کافی داریم. آن همه بودجه ای هم که هزینه مفتخوران قم و بیت رهبری می شود ،آن همه بودجه ای هم که هزینه خرافات و نماز جمعه می شود یا بودجه هایی که در صدا و سیما خرج شده است ، یعنی میلیاردها دلار باندازه یک چرخبال نجات و یک بردبان نبود!
بی تدبیری و کارنابلدی سران رژیم را در هر جایی می توان آشکارا دید.
امنیت بیت رهبر و ممنوعیت پرواز
شکی نیست که بیشتر هزینه های کشور برای ایجاد امنیت و سرکوب مخالفان و منتقدان صرف می شود. بیت رهبر که بیشتر به یک شهر شبیه است ، حتی اجازه پرواز را به امدادگران نداد. امنیت جنایتکاری چون خامنه ای از جان انسانها بالاتر است.
بیش از بیست هزار مفت خور تنها در تهران مشغول حفاظت از این بیت لعنتی هستند.کاخی که همچون ضحاک در پس هفت دروازه است و عبور از هر دروازه آن بستگی به میزان خیانتکاری و آدمکشی شما دارد! خانه های بسیاری از مردم در خیابان پاستور بزور تصاحب شد و زندگیهای بسیاری فنا شد تا خامنه ای بتواند این هفت دروازه را داشته باشد. ممنوعیت پرواز یکی از چالشهای امدادرسانان در تهران است.
خیانت،جنایت و ریاکاری
آنچه بیش از خود واقعه نگران کننده و شرم آور بود چگونگی عملکرد رژیم در این اتفاق بود که برای چندمین بار نشان داد مأموران این رژیم مانند چمران و قالیباف عده ای بی کفایتند که جز پاچه خواری رهبرشان و دروغ به مردم بیجاره کار دیگری بلد نیستند. بی تخصصی کسانی که بر سر امور هستند چیز تازه ای نیست. کمابیش همه مقامات رژیم جمهوری اسلامی از افراد امنیتی و آدمفروش هستند. تخصص هیچ گاه ملاک داشتن مقام و مسیٔولیت در جمهوری اسلامی نبوده است. حتی سازمانهای حساسی چون هلال احمر و آتش نشانی هم برادران سپاه را بالای سر خود دارند! اینها کسانی چون قالیباف هستند که با آدمکشی و خیانت به وطن توانسته اند به بالاترین مقامات برسند؛ اصولاً از یک جانی که دستش به خون مردم آغشته است نمی توان هم انتظار دیگر جز بی توجهی به جان مردم داشت.
بی توجهی به اولین امکانات
در حالیکه امام جمعه ها در حال بلعیدن پول و بودجه مملکت هستند، در حالیکه میلیاردها دلار را صرف لبنان، سوریه و عراق کرده ایم ، جهانیان باید هم بما بخندند و تعجب کنند که چگونه از اولی ترین امکانات امداد و آتش نشانی برای کلانشهری چون تهران بی بهره ایم!
بالاترین امکانات پارازیت و فیلتر جهان را در ایران می یابید. چرا ؟چون جان و مقام آخوند از هر چیزی مهمتر است. گروهی احمق می گویند که این رژیم و سپاهش مدافع مردم در برابر دشمنان است! براستی حماقت تا کجا؟ جان ما و ناموس ما ۳۸ سال است در دستان آخوند و سپاهیان بباد رفته است. نه ایران برای این رژیم مهم است و نه جان و ناموس مردم. این رژیم تنها و تنها امنیت خودش برایش مهم است و آخوند چنان به تخت کیانی چسبیده است که گویی ملک و ارث پدریش است!
زلزله تهران در کمین است. با این اوضاع و با این حکومت که جان مردم برایش پشیزی ارزش ندارد، یک زلزله ۶ ریشتری برای فاجعه ای میلیونی کافیست.
ما نمی دانیم
بپذیریم که با خرافات و ندانستن کارکرد جهان خود را به فلاکت و حماقت رسانیده ایم. اکر یک زلزله مانند آن که هرساله در توکیو می آید ، در تهران بیاید کدام امام و کدام خدا و کدام ضریح می تواند این امت نادان و خرافاتی را نجات دهد؟
سالانه میلیاردها دلار صرف حجاب، نفکیک جنسیتی ، نماز و دیگر خرافات دینی چون قبر امامان می شود. ملت خرافاتی و دین زده هم از این مسایل حمایت کرده اند. با نگاهی کوچک به ضریح قبور و میزان زیارت امت نادان و خرافی می تواند آشکارا دید که مردم ایران در ریا و خرافات غرقند! براستی کدام امام و امامزاده می توانست از یک سگ زنده یاب با ارزشتر باشد؟ این سگی که پیامبر نادانتان او را نجس نامید از هر ضریح و سجاده نمازی با ارزشتر است. حال باز هم بروید و در خانه سجاده پهن کنید! باز هم بروید به زیارت قبر یک مشت قاتل و زنباره بنام امام!
ما از ترس مرگ، مُردیم!
ما ترسیدیم که این سپاه و آخوند ما را بکشند. از ترس کشت و کشتارش ،از ترس زندانش و از ترس شکنجه اش ببینید اکنون به چه روز افتاده ایم؟ تا کی باید جان و ناموس خود را به سپاه و آخوند بسپاریم؟ آیا نسلهای آینده به حماقت و بزدلی ما خرده نخواهند گرفت؟ پاسخ ما امت خرافاتی در برابر بباد دادن ایران و آینده آنها چیست؟ ۱۰۰ سال دیگر کدامیک از ما زنده ایم که اینگونه به زندگی چسبیده ایم و مملکت و آینده اش را بدست آخوند و سگان ولایت سپرده ایم؟