هوشیار و بهوش باید بود!
وارونه جلوه دادن تاریخ بدست آخوند چندان عجیب نیست. جنایات و کشتارهای صدر اسلام را توجیه و ماله کشی کردن هم از کارهای آخوندهاست ، اما در این گفتار به تاریخ زدایی و مبارزه رژیم ایران ستیز ولایت فقیه با آنچه مایه هویت ماست و آنچه فرهنگ و هنر ایران است ، می پردازیم. چرا بسیاری کشورها بدنبال هویت سازی و تاریخ سازی برای خود هستند ولی در ایران ، قضیه بر عکس است و آخوند سعی دارد آنچه از تاریخ هویت ایرانی که جهان آنرا پذیرفته است ، انکار نماید.
از این غم انگیزتر و جانگداز تر، این است که گروهی از هموطنان چپ گرا و یا تجزیه طلب ما نیز در دام تاریخ زدایی رژیم ایران ستیز اسلامی افتاده اند!
در این گفتار سعی داریم از هموندان بخواهیم و آگاهشان بسازیم که : دانستن تاریخ و عبرت گرفتن از آن برای هویت ، فرهنگ و آینده ایران چیزی است بسیار مهم. اگر به هر بهانه ای و با هر تصور و تفکری گمان می فرمایید که بی اعتنایی و یا پاک کردن تاریخ ایران، می توان راهی را از آینده ما بگشاید در گزاف و بیراهه هستیم.
گسست فرهنگی چیست ؟
بزرگترین هدف رژیم اسلامی ایجاد یک فرهنگ جعلی و ایجاد گسست فرهنگی میان نسلهاست. فرهنگی که باید از نسلی به نسل دیگر انتقال بیابد ، فرهنگی که شامل هنر ، تاریخ و آداب و رسوم ایرانیست ، مورد دشمنی رژیم ولایت فقیه می باشد. رژیم ولایت فقیه یک هویت جعلی اسلامی را برای ایران تدارک دیده است تا با گسسته شدن نسلهای آینده از گذشتگان ، هویت ایرانی را نابود سازد و به هویت جعلی اسلامی-عربی تبدیل نماید. نمونه این گسست فرهنگی بارها در جهان اتفاق افتاده است.
بعنوان نمونه با تلاش سلاجقه روم و عثمانیها ، مردم شبه جزیره آناتولی که فرهنگی رومی-ایرانی داشتند ،از نسلهای گذشته گسست یافتند و فرهنگ و هویتی تازه بنام ترکیه ای متولد شد. همچنین اعراب با زور شمشیر فرهنگ و تمدن مصر ، سوریه و بسیاری کشورهای دیگر را تغییر دادند و یک گسست فرهنگ میان نسلهای پیش از اسلام و پس از آن روی داد.
البته گسست فرهنگ می تواند جزئی و اندک هم باشد. زوال موسیقی ایرانی ، زوال زبان پهلوی در دو سده سکوت اشغال ایران ، نمونه هایی هستند از گسست فرهنگی که البته جزئی تر از زیر و رو شدن فرهنگ مصر و سوریه بوده است. ایرانیان تا به امروز در برابر حملات مهاجمان چندان موفق نبوده اند ولی توانسته اند فرهنگ و تمدن خود را حفظ نمایند، بلکه آن مهاجمان را به فرهنگ ایران علاقه مند نموده و هویت مهاجمان را تغییر داده اند. نمونه های چون مغولان ، خلفای عرب ، ترکان آسیای میانه و حتی روسها می توان یافت که فرهنگ ایرانی را پس از حمله به ایران ، با خود به کشورهایشان برده اند!
امروزه حتی در مغولستان نوروز جشن گرفته می شود ، بخصوص در مناطق غربی مغولستان. قسمت عمده و بلکه همه موسیقی اعراب از دستگاهها و سازهای ایرانی – رومی است. حتی معروف است که اسکندر پس از تسخیر ایران بشدت شیفته ایرانیان شد و خود را یک ایرانی وانمود می کرد بطوری که دوستانش از وی آزرده شدند.
اینها نمونه هایی بود برای آنکه به ارزش فرهنگ ایرانی که با سده ها دشواری جنگ و سختگیری مذهب بدست ما رسیده است پی برده و آنرا پاس بداریم.
یکی از بزرگترین مزایای کتاب این بوده است که جلوی گسست فرهنگی را بگیرد. اینکه اعراب بیشتر کتابهای علمی دانشگاههای ایرانی را آتش زدند بسیار هوشمندانه بوده است. اعراب این کار را کردند تا گسست فرهنگی ایجاد نمایند و اگرچه موفق به تغییر هویت ایرانی به عرب نشدند، اما علم ، فرهنگ و بطور خلاصه تمدن ایران بشدت از حمله اعراب آسیب بسیار دیده است.
مکر آخوند در ایجاد گسست فرهنگی و انکار فرهنگ و تمدن ایرانی
آخوند شارلاتان از اسلام و فرهنگ عرب نان می خورد. اگر مردم ایران در سال ۵۷ فریب آخوند را خوردند بخاطر سالها سرمایه گذاری تاریک مغزانی چون شریعتی و جلال آل احمد بود. اگر مردم ایران بجای روضه خوانی ، مثلا شاهنامه خوانی کنند و بجای عزاداری به رقص و جشن بپردازند، طبیعتاً دکان آخوند تخته خواهد شد. از این روست که هر نکته از هویت ایران بدون اسلام را حذف می نمایند. از این روست که شادی مردم و جشنهای ملی و میهنی را سانسور می کنند.
بجای داستانهای زیبای ایرانی ، بجای تاریخ زیبای ایرانی بما تاریخ امامان عرب و فرهنگ عزاداری و بر سر کوبی را دادند؛ چرا؟ چون نان آخوند و رژیم اسلامی در این جعل تاریخ و جعل فرهنگ است.
چند نمونه برای آشکار شدن به دوستان گرامی : چند نفر از شما ملکه ترا موزا را می شناسید و از چه سلسله ای هست؟ چند نفر از شما دوستان ، مانی ، مزدک ، بزرگمهر و یا حتی مهرداد دوم را می شناسید؟ اینها افرادی بزرگ هستند که در تاریخ و سرنوشت ایران جایگاه ویژه ای دارند ولی بسیاری از ما شاید نام آنها را هم نشنیده باشیم. چند نفر از شما دوستان می دانید که شاپور دوم ساسانی پیش از اینکه بدنیا بیاید و پیش از اینکه پسر و یا دختر بودنش مشخص باشد در درون شکم مادرش به شاهی رسید؟! شاپور دوم همان کسی است که اعراب مهاجم و دزد حجاز را که به مناطق عربی تحت حمایت ایران حمله می کردند به زنجیر کشید و یمن و عمان را نیز به ایران افزود.
فریب رویای جهان وطنی را نخوریم
شعارهای جهان وطنی زیباست ، انسانیت برتر از هر چیز است. اما این چه ربطی به انکار هویت و تاریخ ما دارد؟ آیا چون همه ما انسانیم باید شناسنامه مان را آتش بزنیم و نامی برای خود و خانواده بر نگزینیم؟ همه کشورها بدنبال هویت و تاریخشان هستند. کشورهای اسکاندیناوی به وایکینگهای خونخوار افتخار می کنند، مغولستان هم به چنگیز افتخار می کند. اعراب هم به محمد افتخار می کند. این افتخار به جنایتکاران و خونخواران برای ما عجیب نیست. اینها تاریخ و هویت آنهاست. حتی دراکولا برای مردم رومانی مایه افتخار است. تا اینجایش را همه پذیرفته ایم. تا می رسیم به کوروش و بابک و شاه اسماعیل و رضاشاه جماعت ایران ستیز انواع فحاشی را نثار ما می کنند. انگار که این افراد زنده هستند و ما آنها را بعنوان کاندید ریاست جمهوری پسندیده ایم! گرامیان! این افراد مرده اند و تبدیل به تاریخ شده اند. به هویت و تاریخ ایران به دیده شوق و عبرت آموز بنگریم ، نه به دیده فحاشی و انکار . اگر که تاریخ خود و فرهنگ خود را انکار کنیم به همان گسست فرهنگ می رسیم. چیزی که هدف آخوند و رژیم ولایت فقیه است.