جامعه ای که زن بودن جرم است
اسلام زدگان و مرد سالاران زنان را مثل زن شایسته در اسلام و قرآن می خواهند(در اندرونی و پنهان، همچون عورت)
حال آن که درکنار تمام سانسورها و حذف شدن ها و نهی شدن ها زنان بسیاری بوده اند که تاریخ مان مدیون شان است و در نهایت بی رحمی درتاریخ نگاری هم سانسور میشوند، کتابها کمتر به آنان میپردازند و در حذف نام آنها از هیچ کوششی دریغ نمی شود. در این میانه نگارنده (بعنوان یک زن ) قصد دارد به چند نمونه از زنان برجسته تاریخ مان اشاره کرده و قسمت کوچکی از سرگذشت شنیدنی زندگی آنان را بازگو کند.
تاریخ ایران پر از زنان سرشناس
برخلاف تصور عموم زنان بسیاری در تاریخ ایران به مقام پادشاهی، سرلشکری، سرداری، فرماندهی و غیر رسیدند. به طور کلی
زنان در مباحث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی نقش های پررنگ و اثرگذاری داشتند پس از اینکه تازیان به ایران تاختند و قلم ها شکستند و زبان ها بریدند و کتابها سوزاندند ایران سرای بیگانگان شد و غم نامه ایست تاریخ ایران بعد از اسلام که با اشک و خون نوشته شده اما ایرانیها رزمی دند و مقاومت کردند و سرانجام این مقاومت های فرهنگی و اجتماعی آزادی ایران شد.
سلسله های آزادایران مثل صفاریان، سامانیان، غزنویه،اله بویه و… در این زمان که پس از ۲۲۰ سال مبارزه و مقابله در برابر تازیان نسیم آزادی در ایران ورزیدن گرفت و خانواده های مستقل و آزاد ایرانی بر سر کار آمدند، علم و فرهنگ نیز گسترش یافت و شکوفا شد .
به قول استاد محمود کویر رنسانس ای که در اروپا ۲۲۰ سال پیش روی داد هزار سال پیش در ایران رخ داد) مراجعه به کتاب رستاخیز فرهنگی ایرانیان دکتر کویر( نامدارانی چون پورسینا، زکریای رازی، فردوسی، عمر خیام، ابوریحان بیرونی، استخری در این دوران متولد شدند
که جهان علم امروز بسیار تحت تاثیر علم آنهاست. در این زمان بود که شعر و ادبیات نیز رستاخیز یافت از آنجا که تاریخ ما تاریخی
مرد سالار است، رودکی را به عنوان بنیانگذار یا پدر شعر جدید ایران می دانند اما شعر فارسی پیش از آنکه پدر داشته باشد یک مادر داشت.
رابعه بلخی
معروف به شهر بانوی شعر فارسی، اولین غزل سرای تاریخ ادبیات ایران، رابعه بلخی شاعر پارسی گو بیش از هزار سال پیش در
خراسان بزرگ می زیسته که غزل فارسی بسیار مدیون تفکر این بانوست. عطار نیشابوری داستان عاشقانه ی او را در کتاب الهی نامه اش آورده و نیز در وصف توانایی او در سرودن، چنین سروده:
به لطف طبع او مردم نبودی که هر چیزی که از مردم شنودی
همه در نظم آوردی به یک دم بپیوستی چو مروارید درهم
چنان در شعر گفتند خوش زبان بود که گویی از لبش طعمی در آن بود
رودکی نیز شیفته ی توانایی او در سرودن بود و او را تحسین میکرد و با او به صحبت و مشاعره مینشست. عطار این موضوع را در
الهی نامه این طور سروده:
نشسته بود آن دختر دل افروز براه رودکی میرفت یک روز
اگر بیتی چو اب زر بگفتی بسی دختر از آن بهتر بگفتی
بسی اشعار گفت آن روز استاد که آن دختر مجاباتش فرستاد
ز ذلف طبع آن دلداده دمساز تعجب ماند آنجا رود کی باز
رابعه دختر امیر بلخ کعب بود.کعب به تحصیلات رابعه اهمیت خاصی می داد و سفارش کرد به پسرش که بعد از مرگش بگذارند که رابعه درس بخواند. در زمانه ای که بسیاری از مردان هم بی سواد بودند. رابعه نقاش و سوارکار ماهری هم بود.
بعد از مرگ کعب حارث پسرش بر تخت مینشیند. بکتاش که به روایتی کلیددار خزانه حارث بود عاشق را بعه میشود، و رابعه نیز. که
داستان شگفت انگیز عاشقانه آنها را عطار نیشابوری در الهی نامه اش سروده است.
از اشعاراو:
ز بس گل که در باغ ماوا گرفت چمن رنگ ارتینگ مانی گرفت
صبا نافه مشک تبت نداشت جهان بوی مشک از چه معنا گرفت
مگر چشم مجنون به ابر اندر است که گل رنگ رخسار لیلی گرفت
به می ماند اندر عتیقین قدح سرشکی که در لاله ماوا گرفت
سر نرگس تازه از زر و سیم نشان سرتاج کسری گرفت
چو رهبان شد اندر لباس کبود بنفشه مگر دین ترسی گرفت
سروده ای دیگر از او:
عشق او باز اندر آوردم به بند کوشش بسیار نامد سودمند
عشق دریایی کرانه ناپدید کی توان کردن شنا ای هوشمند
عشق را خواهی که تا پایان بری بس بباید ساخت با هر ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب زهر باید خورد و انگارید قند
توسنی کردم ندانستم همی از کشیدن تنگ تر گردد کمند
بی بی مریم بختیاری
متولد ۱۲۵۳ خواهر سردار اسعد بختیاری، زنی تحصیل کرده، شاعر، سوارکار و تیراندازی دلاور و بینظیر. او مدت ها با
استعمارگران روس و انگلیس در ایران جنگید. از روشنفکران عصر خود بود که به طرفداری از حقوق زنان و آزادیخواهانه جنبش
مشروطه برخاست و چون همسر و جانشین خان بود عده ای سوار در اختیار داشت و در هنگام اضطرار به یاری مشروطهخواهان می
شتافت.او همچنین یکی از مشوقین اصلی سردار اسعد بختیاری برای فتح تهران و نجات از استبداد بود ونقش ماثری در بسیج بختیاری ها
به طرف تهران داشت ، و چون بیم آن داشت که روس ها در تهران در برابرشان بایستند، خودش به تنهایی و شبانه به سمت تهران
حرکت می کند و در پشت بام خانه ای مشرف به مجلس میرود و مسلسل اش را آماده میکند و برای درهم شکستن روحیه روسها در
بدو ورود بختیاری ها به تهران شروع به تیراندازی به طرف مستبدانه میکند. بعد از آن بی بی مریم به همراه خواهرش بی بی لیلی ، لشکری ترتیب میدهند و اصفهان را از دست استبداد گران نجات می دهند.
ما همیشه شنیده ایم که فاتح اصفهان بختیاریها بودند اما هرگز نمی دانستیم که سرلشکر و بانی ان بیبی مریم بوده است. پس از آن او ملقب میشود به سردار بی بی مریم بختیاری. شعری به زبان لری در وصف سردار بی بی مریم بختیاری سروده شده است از کوروش اسدپور. در زمانی که او می زیسته یعنی حدود ۳۳۲ سال پیش در اروپا و بسیاری از کشورهای اروپایی هم حتی زنان حق رای و ورود به دانشگاه نداشتند. شاید به تازگی زمزمه برگزاری روزی به عنوان روز زن (هشت مارس) شنیده میشد، که ما در ایران با چنین زنان دلاور و بی مانندی روبهرو هستیم. بی بی مریم از اولین زنان ایرانی است که خاطراتش را نوشته و در زمانه ای که ۸۹ درصد مردم بی سواد بودند خطاب به زنان ایران می گوید:
گرفتاری ما از آنجایی است که به دنبال دانش نمیرویم. ما کنیز بدنیا نیامده ایم ، ما کنیزی را پذیرفتیم. و زنان را به پرداختن
به دانش تشویق می کند و از آنها می خواهد که برخیزند و با دانش و علم مقام از دست رفته زن را به او بازگردان.
بی بی مریم بختیاری کمان میناکاری و الماس نشان و صلیب آهنین از ویلهلم دوم امپراتور آلمان دریافت میکند که مهمترین
نشان دولت آلمان بود.
او پناه بسیاری از مبارزان نامدار نیز بود. همچون علی اکبر دهخدا و ملک ملک الشعرای بهار. زمانی که از استبداد فرار میکردند تنها کسی که به او توانستند پناه ببرند او بود و مدتها در خانه ی او مخفی مانده اند. همینطور دکتر محمد مصدق در پی
کودتای ۳۰۸۸ بعد از مخالفت و عزل، از اصفهان راهی بختیار میشود و مدتی نزد م بی بی مریم بسر میبرد.
سنگ قبر زیبای او در تخت فولاد اصفهان است که متاسفانه بسیاری از قسمتهای تخت فولاد را مزدوران دولت اسلامی ایران به هدف ساختن مصلا ویران کردند.
بی بی خانم استرآبادی
او نیز از مبارزان مشروطه بود تحصیلکرده، روشنفکر و نویسنده، او اولین مدرسه دخترانه به نام مدرسه دوشیزگان را
تأسیس کرد که با موجی از مخالفت ها و نارضایتی ها از جانب مردان و ملا ها مواجه شد. در طی تهدیدها مجبور به بستن مدرسه شد.
در کتاب خاطراتش آمده است ملایی بر سر منبر چنین می گوید: به حال این مملکت باید گریست که در آن دبستان دوشیزگان باز باشد. اما او مقاومت کرد و مدتی بعد از به توپ بستن مجلس شورای ملی با مقاومت بسیار موفق به بازگشایی مجدد مدرسه شد،اما با شرط آنکه کلمه دوشیزگان را از اسم مدرسه بردارد و فقط به دختران ۴ تا ۶ ساله آموزش دهد. کم کم با کمک و تلاش و پیگیری زنان، آموزش و پرورش عمومیت بیشتری در میان دختران پیدا کرد اما بیشترمعروفیت بیبی خانم استرآبادی از نوشتن کتاب معایب الرجال که در پاسخ به کتاب تعدیب النسا حاصل شده.
او اولین طنزنویس نوین ایرانی ست که کتاب معایب الرجال را با زبانی تند و طنز آلود نوشته است و در آن مردان را دعوت می
کند که دست از تادیب کردن نسوان بردارند و به تأدیب و تربیت خود برآیند.
فرزندان او:
حسن علی وزیری نقاش و پیکر تراش برجسته که از آثار او در نیویورک نمایشگاهی هست و به او لقب داوینچی جدید دادند.
حسین نقی وزیری موسیقیدان که دهها جلد موسیقی ایرانی نوشته است.
مه لقا ملاح نوه ی بی بی خانم استرآبادی، از سوربون فرانسه دکترا گرفت و به ایران بازگشت و سازمان نگهبانی از محیط
زیست زنان ایرانی را به وجود آورد و اقدامات بی نظیری در درختکاری و حفظ محیط زیست در انجام داد.
بناهای آباد گردد خراب ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
بر این نامه بر سالها بگذرد بخواند همی هر که دارد خرد
نمیرم از این پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام
بیشتر ما فردوسی را میشناسیم و شاهنامه را خوانده ایم و زبان پارسی را بعد از حمله تازیان به او مدیونیم. میخواهم به چند
زن نامدار در شاهنامه اشاره کنم. یاد اور میشوم که شاهنامه برگرفته از خدای نامه دوره ساسانیان است که به خوبی فرهنگ حاکم بر جامعه آن روز های ایرانیان را تفسیر می کند. فرهنگی که از آزادی دختران در انتخاب همسر سخن میگوید.
در آن زمان رضایت زنان برای ازدواج رکن اصلی پیوند زناشویی بوده و مانعی برای ازدواج با مردان و زنان خارج از قوم
و ملیت وجود نداشت. شاهنامه کتابی است سراسر پند به عشق ورزی و عدالت.
طاهره قرة العین
طاهره قرةاالعین ، شاعر زن دوران قاجار و از مبارزان حوادث بابی و آغاز نهضت روشنفکری ایران است.
طاهره قرةالعین طبع شعر و نویسندگی داشت. آثار قلمی متعددی به صورت شعر و نامه از وی بهجا ماندهاست. بخشی از مقالات و نامههایش در بخش سوم کتاب ظهور الحق (تهران، ۱۳۲۲ ق) و بخشی دیگر در کتاب الکواکب الدریه فی مآثر البهائیه در مصر به چاپ رسیدهاست.از او اشعاری با موضوعات عرفانی و فلسفی باقی ماندهاست. اشعار او رویکرد شدید مذهبی او را نشانمیدهد. بهعلاوه او هزلی در مورد رد کردن خواستگاری ناصرالدین شاه دارد.
پس از درگیری بابیها و حکومت در ماجرای بدشت برای مدت حدود سهسال، طاهره در بالاخانه محمد خان کلانتر، رئیس پلیس تهراندر حبس خانگی بود. بر شهرت او افزوده میشد و زنان برجسته تهران نیز به دیدن او میرفتند.فرزانه میلانی استاد ادبیات فارسی و مطالعات زنان در دانشگاه ویرجینیا گفتهاست: «طاهره در آخرین سالهای عمر، دیگر نظریات مغایر با عقیدهٔ خویش را برنمیتافت. آرزوی او برای برقراری دیالوگ، برای درافتادن با اعتقادات مستقر زمان، از راه گفتگو و تبادل نظر، غیر قابل تحقق مینمود.»
در طول این سالها، باب اعدام شده بود و عدهای از هواداران او به قصد انتقام، به ناصرالدین شاه در نیاوران و در روز ۲۸ شوال ۱۲۶۸ هجری قمری تیراندازی کردند. این ترور نافرجام ماند. شاه نیز در عوض دستور کشتار بابیها را صادر کرد.گفته میشود که سالها بعد از جدایی طاهره از همسرش و پیش از اعدام وی در تهران،ناصرالدینشاه خواستگاری نافرجامی از او کردهاست.طاهره در پاسخ به این خواستگاری بیت زیر را برای شاه فرستادهاست.
تو و ملک و جاه سکندری، من و رسم و راه قلندری | اگر آن نکوست تو در خوری، اگر این بد است مرا سزا |
به دلیل کشتار عمومی بابیها، بسیاری از اسناد مکتوب بابیها از میان رفتهاند. به همین دلیل اشعاری که از طاهره باقی ماندهاست، بیشتر به صورت سینه به سینه و از حفظ نقل شدهاند.مجموع اشعار باقیمانده از طاهره به کمتر از ۶۰ شعر کوتاه و متوسط میرسد. برخی نویسندگان مدرنتر اشعار او را به دلیل به کار گیری کلمات پرتکلف مورد نقد قرار دادهاند.یکصد و پنجاه سال پس از مرگ طاهره و در سال ۱۹۹۰ میلادی، یک محقق آذربایجانیمدعی شد که اشعاری از طاهره به زبان ترکی را یافتهاست
در دوره انقلاب مشروطه انجمنهای سری و نیمهسری زیادی در ایران به وجود آمدند. در این دوران انجمنهای زنان نیز به طور مخفیانه شکل گرفتند که در جنبش مشروطه شرکت میکردند.
انجمن مخدرات وطن و سازمانهای مشابه آن میتینگهای بزرگی دربارهٔ نقش زنان در جنبش ملی ۱۲۹۰ برای خارج ساختن انگلستان و روسیه از ایران برگزار میکردند.
آنها در مخالفت با قرارداد ۱۹۰۷ میلادی که ایران را تحت نفوذ انگلستان و روسیه قرار داده بود، تحریم کالاهای وارداتی را ابداع نمودند و برای کاهش واردات قند و شکر، به قهوهخانهها میرفتند و آنها را به عدم استفاده از قند خارجی یا حتی تعطیل کردن قهوهخانه (برای کاهش مصرف) تشویق میکردند.
اگر بخواهیم شخصیت زن را در شاهنامه فردوسی تجزیه و تحلیل کنیم زنان درعملیات های قهرمانی و لشکرکشی ها و
موفقیت ها و عدم موفقیت ها نقش مستقیم و غیر مستقیم دارد. زنان نامداری در افسانه های شاهنامه به چشم می خورد که خود در راس جنگ هستند و عده ای را رهبری میکنند و با فداکاری و درایت وهوش بینظیر خود مسیر تاریخ را تغییر میدهد. از شخصیت های اسطوره ای زن در شاهنامه میتوان به تهمینه اشاره کرد. دختر پادشاه سمنگان، همسر رستم و مادر سهراب.
رودابه دختر مهراب کابلی ، سیندخت و همسر زال و مادر رستم، نماد عشق به همسر و فرزند و پرآوازه به پاکدامنی.
گردآفرید دختر جنگاور گژدهم از پهلوانان دژ سپید نماد دلیری و دلاوری.
در افسانه آمده است که همای چهرآزاد دختر بهمن پسر اسفندیار است و هفتمین پادشاه سلسله کیانیان بود و سی سال پادشاهی کرد سازنده شهر گلپایگان بود که به دست اسکندر ویران شد.
پوراندخت و آزرمیدخت پادشاهان ساسانی
«پوران دخت»، پادشاه ایرانی دوره ساسانی ۱۴۰۰ سال پیش اولین سخن «فمنیستی» ایرانی را بیان کرد : «پادشاه چه زن باشد چه مرد باید سرزمینش را نگاه دارد و با عدل و انصاف رفتار کند. پوراندخت در نامهای که به سپاهیانش نوشته بود جمله فمنیستی خود را بیان کرد و خود را در شمار اولین پیروان تساوی حقوق زن و مرد قرار داد. پس از کشتن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه در سال ۶۲۸ م، شیرویه بیش از شش ماه حکومت نکرد و دختر بزرگ خسروپرویز پوراندخت به سلطنت نشست. دوران ۴ ساله پادشاهی پوراندخت کوتاه بود اما در همین دوران کوتاه خدمات بسیاری انجام داد و سلسله از هم گسیخته ساسانی را دوباره سامان داد. سکه های بجای مانده از پادشاه زن ایرانی از سالهای اول دوم و سوم حکومت اوست.
گزارشهای اسلامی آذرمی دخت را بانویی خردمند و بسیار زیبا خواندهاند. در کتاب صور ملوک بنی ساسان، وی اینگونه نشان داده شده است: «نشسته بر سریر، پیراهن گلدوزی شده سرخ و شلوار آسمان گون به تن، در دست راست تبرزین و در دست چپ شمشیری گرفته که بر آن تکیه زده است. پی افکنی آتشکدهای در آبخاز و دژی در اسدآباد به وی نسبت داده شده است. به آذرمی دخت لقب «عادل» داده بودند.
پیشینه زنان ایرانی در هویت امروز زن
همانطور که تاریخ گواهی داده است ، سرزمین ایران سرای زنان دلاور و بزرگی بوده و هست که در تنگناها جانشان را برای ایران فدا نموده اند و با وجود همه تبعیضها و مرد سالاری جامعه بیمار ، توانسته اند در بدترین شرایط به کمک میهن زخم خورده خویش بیایند.
به امید آزادی تمامی زنان
به قلم : مینا خرّمی