پیش گفتار:
آدم کشی در رژیم اسلامی عیب نیست، بلکه هنر است. هنری که یک برنامه طرح ریزی شده روزانه و همیشگی و راز بقای این رژیم است. به گفته دیگر پایه های استوار موجودیت این رژیم برروی پیکر بی جان جوانان برومند این کشور بنا شده است. این جنایت ها یا در گوشه زندان های بیشمار رژیم جهنمی ولایت فقیه، یا در خیابانها و معابر عمومی، و یا در مرزهای کشور با مرزبانان صورت می گیرد. در این رژیم ضد مردمی، چند گروه قاتل و جنایتکار به صورت مدام و همیشگی فرزندان میهن را به خاک و خون می کشند.

به راستی رژیم جهنمی اسلامی موجب شده که بیشتر مردم ایران زحمتکش و درمانده و کولبر باشند, ولیکن مزدوران حکومتی ، آخوندهای بیشرف ، پاسداران، و مزدوران وابسته به علی خامنه ای ابر جنایتکار پولبر و غارتگر کشور.
راههای گوناگون جنایت این رژیم :
روشهای بسیاری در آدم کشی و جنایت این رژیم وجود دارد:
۱-بازجویان حرفه ای که در زندانها بامتهمین سیاسی در گیر می شوند و به نحوی و روشی آنان را به قتل می رسانند.
۲- جلادانی که در خیابانها و معابر عمومی جوانان برومند و روشنفکر میهنمان را وحشیانه به دار می کشند.
۳-آدم کشان حرفه ای که به دنبال طعمه خود در کشورهای دیگر زیر پوشش لانه های جاسوسی (سفارت خانه های رژیم) در جستجو یند و گهگاهی فرهیختگان وطنمان را به خاک و خون می کشند.
۴-شمار بسیاری از کودکان و پیران کشورمان که به دلیل فقر و تهیدستی و یاتغذیه مواد غیر طبیعی و وارداتی کشور و استفاده داروهای تقلبی که عامل اصلی آنها همگی رژیم ضد بشر اسلامی به ویژه پاسداران جنایتکار است که واردات و صادرات کشور را در دست گرفته اند، در نتیجه روزانه در کشور جان می دهند. قتل و کشتار این گروه فراوان، عمدی و بر اثر بی تفاوتی و بی توجهی رژیم آدمخوار اسلامی است.

تظاهرات و به پاخاستن مردم دلیر سنندج به اعتراض علیه رژیم جنایتکار اسلامی به ویژه شخص علی خامنه ای که جلو سگ های هار پاسداران را نمی گیرد که اینچنین کولبران درمانده و زحمتکش را به خاک و خون می کشند. به راستی نفرین و ننگ بر همه آنان باد.
۵-بالاتر از همه، پاسداران فرومایه و ابر جنایتکار که از یک سوی اقتصاد کشور را با ورود اجناس تقلبی و یا بی کیفیت، و صدور بهترین فراورده های میهنمان به نابودی کشیده اند، و از سوی دیگر جنایتهای پیوسته و روزمره آنان است که در زندان های ویژه آنان و به صورت محرمانه، و با با مرز نشینان و در مرزهای کشور صورت می گیرد.
از آنجا که شرح هرکدام از این روشهای گوناگون جنایت رژیم موضوع یک فصل بزرگ کتاب است، ما در این مقاله تنها گذری به جنایات رژیم با مرزنشینان و به ویژه پاسداران آدمکش می پردازیم.

کشتار مردم بیگناه کردستان در همه جا، حتی کوچه و بازار، به دستور خمینی جنایتکار، با تأیید بنی صدر فرومایه و فرصت طلب و همکاری خلخالی جلاد و قصاب درگاه ولایت.
جنایت رژیم در کردستان:
۲۹ مرداد سال ۱۳۵۸ خمینی جلاد طی یک فتوای جنایتکارانه دستور سرکوب وحشیانه مردم کردستان را صادر کرد.
خمینی، نیروهای ارتش، پاسداران و چماقدارانش را بههمراه یک دوجین قاضی دژخیم بهسرپرستی آخوند خلخالی برای اجرای این فرمان روانه کردستان کرد.
خمینی، با دروغین نسبتدادن اتهام پوشالی و آخوندساخته وابستگی مردم کردستان به غرب، بدترین جرم آنان را ”مخالفت با جمهوری اسلامی“ و ”تحریم رفراندم“ عنوان کرد.
ابعاد جنایتی که جانیان اسلامی به فرمان خمینی و با اجرای رئیس جمهور وقت ابولحسن بنی صدر به همراه خلخالی جلاد بر سر مردم شهر و روستاهای کردستان و انقلابیون آوردند غیر قابل توصیف است.
خمینی فرمان حمله را صادر کرد و رئیس جمهورش خطاب به گله های سپاه و ارتش اعلام کرد تا خاموش کردن غائله کردستان پوتین هایتان را از پا در نیاورید.
فرمان خمینی در کشتار مخالفین اسلام:
خمینی دجال با نوشتن عبارت ”مخالفین اسلام که میخواهند کشور را بهکفر بکشند“ ، درفتوای خود، زمینه هرگونه جنایتی را برای دژخیمانش فراهم کرد تا آنها در اعدام و بمباران روستاها و شهرهای کردستان تردیدی بهخود راه ندهند.
مزدوران خمینی حتی به زنان و دختران روستایی رحم نکرده و آنان را نیز مورد هتک حرمت و سپس کشتار قرار دادند. دجال ضدبشر همچنین درپیام خود نوشته بود: ”تبلیغات غیراسلامی را در نطفه خفه کنند“
این ویدیو را نگاه کنید تا به رنج و بدبختی این هم میهنان که با بی توجهی و بی کفایتی رجیم اسلامی به وجود آمده اند.

قیام مردم میهن پرست زاهدان به پشتیبانی و حمایت مردم کردستان و کولبرهای زحمتکس و درمانده ای که به وسیله پاسداران جنایتکار به خاک و خون افتادند. نفرین و لعنت بر رژیم جهنمی اسلامی و مزدورانش که این چنین مردم ایران را بیچاره و درمانده ساختند، و درود بر مردم دلاور و میهن پرست زاهدان. زاهدان در حمایت و پشتیبانی کردستان قیام کرد، پس استان های دیگر چون گیلان، مازندران، آذربایجان، فارس، اصفهان، تهران،،،،،،چه شد آیا همه آنها مرده اند؟!!!….
جنایتهای بنی صدر مزدور خمینی:
زمانی که بنی صدر در رکاب ارتش، سپاه و دیگر سرکوبگران حکومت تازه بقدرت رسیده اسلامی با توپ و خمپاره از طریق زمین و هوا خانه و کاشانه مردم سنندج و دیگر شهرهای کردستان را به ویرانه تبدیل می نمود او نیز با همین اراجیف فرمان خمینی را اجرا می کرد.
در آن ایام بنی صدر در کنار خمینی و خلخالی ، با تایید اعدامهای دسته جمعی از کرمانشاه و پاوه تا مریوان، سنندج، سقز، بوکان و مهاباد به سلاخی جوانان و هر کسی که به دستشان می افتاد پرداخت و با تجزیه طلب و ضد انقلاب خواندن مردم انقلابی شهرها و روستاهای کردستان، در تحمیل جنگی خانمانسوز، زندان و اعدام و کشتار، همه آنان روی جنایتکاران نازی را سفید کردند.
بنی صدر فکر می کند با نوشخار کردن همان هجویات آنهم بعد از گذشت نزدیک به ۳۸ سال از آن تاریخ، می تواند همدستی خود با رژیم اسلامی و شخص خمینی را ماست مالی کند.
دلیل لشکر کشی و کشتار مردم کردستان:
علت آن که خمینی فرمان آدم کشی و فرستادن نیروهای نظامی، هلیکوبتر، پاسداران آدم کش و جلادانی مانند خلخالی به کردستان در آغآز پای گیری رژیم جهنمی اسلامی آن بود که کردهای میهن پرست در همه پرسی ضد ایرانی ۱۲ فروردین ۱۳۵۸که این رژیم جنایتکار طوق لعنتی بردگی و عبودیت را به گردن مردم ایران انداخت برخلاف دیگر مردم ایران آگاهانه و با شهامت کامل شرکت نکردند و دلیرانه پاسخ منفی به خواست خمینی جنایتکار دادند. این شجاعت و خردمندی هم میهنان کردستان کم نظیر و قابل ستایش است.

این پیکر به خاک و خون غلتیده یک کولبر مظلوم و بیچاره است که با جنایت روزمره سپاه پاسداران از پای درآمده است.
جنایت پاسداران در مرزها:
پاسداران که خود بزرگترین عامل قاچاق مواد مخدر، کالای بی ارزش، و مواد خوراکی غیر بهداشتی و مسموم کننده به کشورند و چند بندر بزرگ ایران را قبضه کرده و کالای قلابی درجه چندم خود با گذراندن رایگان از گمرکات کشور وارد ایران می کنند و در برابر ارزهای خارجی را از ایران بیرون می برند، با این روشهای غیر انسانی و کلاهبرداری نه تنها اقتصاد مملکت را ورشکسته کردند، بلکه چند میلیون از زن و مرد، به ویژه جوانان را معتاد، بیکاره، بیمار، و خانه نشین ساختند. جنایتی که که کمتر در نقطه دیگری از جهان تا کنون سابقه داشته است.

کولبر مصیبت دیده و زحمتکشی که درر رژیم جهنمی اسلامی اینچنین به فلاکت و بدبختی افتاده که مانند یک قاطر ناچار به بارکشی است. و آنگاه طعمه پاسدار جنایتکار می شود و به خاک و خون می غلتد. نفرین و ننگ بر پاسدار جنایتکار.
کشتار روزمره کولبران:
از آنجا که به استان های مرزی و ساکنن آن در این چهار دهه دوران فرمانروائی رژیم اسلامی کمترین توجهی نشده و فقر، بیکاری، بیماری، ناتوانی و سرگردانی در آنها موج می زند، گروهی از مردم کردستان که نمی توانند کار و درآمدی دست و پا کنند تا درگیرخجالت و شرمندگی خانواده خود نباشند، به ناچار به شغل جانفرسا و کشنده کولبری روی آورده اند.
آنان در قبال دریافت مبلغی از معامله گران، کالای آنها که ارزش گمرکی چندانی ندارد به پشت کشیده و با درد و رنج بسیار پس از گذراندن کوه و تپه ها از مرز گذشته به ایران وارد می شوند. در این بارکشی وسفر ناخوشایند، همه گونه آسیب و ناراحتی بر آنان وارد می شود. بالاترین خطر جانی که دامنگیر آنان می شود تیر اندازی پاسداران بیشرف و جنایتکار به سوی آنان به بهانه جلوگیری از ورود قاچاق و به خاک و خون کشاندن این گروه زحمتکش است. ما در مقاله های گذشته به تفصیل جنایت پاسداران و کشتار شمار زیادی از این کولبران نام برده و به شرح آنها پرداختیم.

به یاد و خاطره کولبران زحمتکش قربانیان بی توجهی و بی کفایتی رژیم جهل اسلامی که از سوی پاسداران جنایتکار به خاک و خون غلتیدند.
از آنچه گفته شد:
۲۹ مرداد سال ۱۳۵۸ خمینی جلاد طی یک فتوای جنایتکارانه دستور سرکوب وحشیانه مردم کردستان را صادر کرد.
خمینی، نیروهای ارتش، پاسداران و چماقدارانش را بههمراه یک دوجین قاضی دژخیم بهسرپرستی آخوند خلخالی برای اجرای این فرمان روانه کردستان کرد. خمینی، با دروغین نسبتدادن اتهام پوشالی و آخوندساخته وابستگی مردم کردستان به غرب، بدترین جرم آنان را ”مخالفت با جمهوری اسلامی“ و ”تحریم رفراندم“ عنوان کرد.
چرا حمله؟! آنهم به کردستان؟!.
علت آن که خمینی با فرستادن نیروهای نظامی، هلیکوبتر، پاسداران آدم کش و جلادانی مانند خلخالی و بنی صدر مزدور به کردستان در آغآز پای گیری رژیم جهنمی اسلامی آن بود که کردهای میهن پرست در همه پرسی ضد ایرانی ۱۲ فروردین ۱۳۵۸که طوق لعنتی این رژیم جنایتکار را به گردن مردم ایران انداخت برخلاف دیگر مردم ایران آگاهانه و با شهامت کامل شرکت نکردند و دلیرانه پاسخ منفی به خواست خمینی جنایتکار دادند. این شجاعت و خردمندی هم میهنان کردستان کم نظیر و قابل ستایش است.
نکته پایانی:
کشتار روزمره کولبران:
از آنجا که به استان های مرزی و ساکنن آن در این چهار دهه دوران فرمانروائی رژیم اسلامی کمترین توجهی نشده و فقر، بیکاری، بیماری، ناتوانی و سرگردانی در آنها موج می زند، گروهی از مردم کردستان که نمی توانند کار و درآمدی دست و پا کنند تا درگیرخجالت و شرمندگی خانواده خود نباشند، به ناچار به شغل جانفرسا و کشنده کولبری روی آورده اند.