پس از بشاراسد، نوبت سرنگونی رژیم تروریست پرور ملایان است ۴

مردم دلاور و قهرمان سوریه، زن و مرد، پیر و جوان، با هم، و در کنار هم، از هرگوشه کشور، به پاخاستند و روز روشن را برای رژیم جهنمی بشار اسد، دست نشانده روباه پیر انگلیس و آخوندهای جنایت کار، چون شب، تیره و تار نمودند. دو روز پیش در یک بمب گذاری، در کنار و بیخ گوش بشار اسد سه تن از نزدیکان و هم پیالگان جنایت کارش مانند سپهبد داوود عبدالله راجحه، وزیر دفاع، و  آصف شوکت، معاون وزیر دفاع و شوهر خواهر بشار اسد سر به نیست شدند.

این شاهکار و دستاورد قهرمانانه به کلی موازنه قدرت را به هم زد؛ تا آن جا که کشورهای هم دست بشار اسد مانند روسیه، چین، و ایران نیز امیدی به نجات پیکر گندیده نظام بشار اسد را ندارند. بی تردید، علی خامنه ای که تا کنون یک دستش به خون مردم ایران آلوده و دست دیگرش به خون مردم سوریه و یهودیان سرتاسر گیتی آلوده است، آرام و قرار نداشته و شب ها را با درماندگی و بدبختی به صبح می رساند.

این ویدیو انفجار در میان مقام های بالای سوریه  و کشته شدن یاران بشار اسد را گزارش می دهد.

هنگامی که این همه از خود گذشتگی و فداکاری از مردم جان برکف سوریه می بینیم، در خود فرو رفته و از خودمان می پرسیم که ما چه کاره ایم و در کجای تاریخ ایستاده ایم؟. ما خود را ملتی نجیب در تاریخ می دانیم. بدین دلیل که همیشه ظلم و ستم را بر تن و روان خود پذیرفتیم و آهی از سینه برنیاوردیم.

به گفته دیگر، ما ملتی تسلیم پذیریم؛ ما به کوتاه آمدن و در سکوت فرو رفتن عادت کرده ایم. سکوت هم علامت تسلیم پذیری است و نه رضایت. ما بارکشی و ستم پذیری را بخشی از نجابت و درستی فرهنگ خود می دانیم. غافل از آن که جهان برای مظلومین و شکست خوردگان ساخته نشده و دنیا همواره محل رقابت و زور آزمایی و میدان رزم آوری است. هرکس دونده بهتری است، زودتر به انگیزه و هدف خود می رسد.

فریدون فرخزاد، هنرمند مردمی که با داشتن مدرک دکترا در رشته علوم سیاسی ترجیح داد که دست به انجام کارهای فرهنگی بزند و به کشورش و مردم خدمت کند. زنده یاد فریدون فرخزاد در سال ۱۹۹۲ میلادی در شهر بن آلمان توسط مزدوران حکومت اسلامی به قتل رسید اما شوم بختانه مردم ایران کمترین عکس العملی نسبت به ترور این شخصیت مردمی نشان ندادند.

فریدون فرخزاد، هنرمند مردمی که با داشتن مدرک دکترا در رشته علوم سیاسی ترجیح داد که دست به انجام کارهای فرهنگی بزند و به کشورش و مردم خدمت کند. زنده یاد فریدون فرخزاد در سال ۱۹۹۲ میلادی در شهر بن آلمان توسط مزدوران حکومت اسلامی به قتل رسید اما شوم بختانه مردم ایران کمترین عکس العملی نسبت به ترور این شخصیت مردمی نشان ندادند.

در میان جانوران نیز شیر، سلطان و فرمانده جنگل است. آهو، گوزن، گاو های وحشی و جانورانی دیگر که در خود زور و نیرویی آنچنانی ندارند، به ناچار تسلیم شده و جان خود را از دست می دهند. شماری از جانوران، چون اسب و خر، مطیع و فرمانبرند و در برابر هر زور و قدرتی، سکوت کرده و تسلیم پذیرند. آنان را حیوانات آرام و نجیب می نامند. خر از نجابت خود، به خریت رسیده است. زیرا زیر بار هر ناکسی می رود. حتی آخوند هم بر او سوار می شود. ولی گاو و قاطِر، در برابر زورگویی به آسانی فرمانبردار و تسلیم پذیر نیستند.

تاریخ جانگداز کشورمان، سرا پا حکایت از این سکوت و تسلیم پذیری است. از یورش تازیان بیابان گرد، تجاوز به زنان، و به بند کشیدن هزاران دختر و پسر تسلیم شده ایرانی، و فروختن آنان به عنوان کنیز و غلام در بازارهای عربستان گرفته تا سپردن کشوری پهناور، آباد و با فرهنگ به دست راهزنی بنام محمود افغان! گوش به فرمان فاسد ترین گروه ایرانی نما به نام آخوند دادن و بی خردانه به جنگ روسیه رفتن و یا تصویر نازیبا و کریه آخوند خونخواری به نام خمینی را در ماه دیدن، همه نشانه هایی از تسلیم پذیری و نجابت ما است. به راستی می توان گفت که ما ملت شکست خورده ایم و گویا سوگند خورده ایم که همچنان شکست خورده بمانیم.

هنگامی که خمینی، یک آخوند پاچه پاره پیزری، پای بر خاک میهنمان گذاشت، از همان آغاز در برابر هر اقدام ضد بشری رژیم او و هم پالکی هایش، سکوت کردیم و تسلیم شدیم. شیر غران را از روی پرچم ما جدا کردند و پرچم را به دور اندختند و یک پرچم تازیگری برایمان ساختند و پرداختند، سکوت کردیم و تسلیم شدیم. ارتشی های دلاور و برومند ما را به خاک و خون کشاندند، سکوت کردیم و تسلیم شدیم. با بی حرمتی و بی رحمی بانوی فرهنگ و ادب ایران، دکتر فرخ رو پارسا، و استاد استادان و مهندس مهندسان عبدالله ریاضی را بی خردانه و ناجوانمردانه به رگبار بستند، و ما دم بر نیاوردیم و ساکت ماندیم.

چندین هزار جوانان برومند و آزادی خواه ما را شکنجه کردند و به چوبه دار بستند، بختیار و فرخ زاد ما را  در خون فرو بردند؛ بازهم سر به زیر انداختیم و به دنبال پرکردن شکم و جیب های خود بودیم. بانوان بزرگوار و ارزشمند کشورمان را در زیر گونی و پوشش سیاه پنهان نمودند و مغزهای آنان را به اسارت کشاندند، باز هم بر سکوت و یا رضایت خود افزودیم و خم بر ابرو نیاوردیم و….

این نکبت ها سالیانی است که بر ما تحمیل شده و همچنان نیز تحمیل می شوند ولی هربار، ما ملت نجیب ایران، همانند اسبان و خران نجیب لب به اعتراض و گلایه نگشودیم. بلکه با دشمنان جان، مال، ناموس، و ارزش های تاریخی و فرهنگی کشورمان به کنار آمدیم و گهگاه نیز آنان را نمایندگی کردیم و آب به آسیاب آنان ریختیم.

این عکس رفتار وحشیانه نیروهای بسیج و انتظامی را با بانوان ایرانی به روشنی نشان می دهد، نکته ای که بیش از رفتار تاسف بار سگان ولایت با آن زن بی نوا عذاب دهنده است، حضور مردان ایرانی در این صحنه و بی تفاوتی آن ها نسبت به فاجعه ای است که برای بانوی هم وطن شان رخ داده است.

این عکس رفتار وحشیانه نیروهای بسیج و انتظامی را با بانوان ایرانی به روشنی نشان می دهد، نکته ای که بیش از رفتار تاسف بار سگان ولایت با آن زن بی نوا عذاب دهنده است، حضور مردان ایرانی در این صحنه و بی تفاوتی آن ها نسبت به فاجعه ای است که برای بانوی هم وطن شان رخ داده است.

گفتیم که شیر را از روی پرچم کشورمان بر کندند. شاید هم به راستی ما سزاوار  داشتن آن نبودیم. زیرا در عمل و در سرتاسر تاریخ نشان داده ایم که شیر دلاور قهرمان نبودیم. بلکه می توان گفت که ما همان بره ناتوان و ضعیفیم که سرانجام تسلیم چوپان و یا گرگیم. ما در دل خود همیشه آرزو کرده ایم که ایکاش غیرتمندان و جان برکفانی در میان سپاهی، بسیجی، ارتشی، و غلامان خلافت گاه آخوند مشهدی داشتیم که شمشیر انتقام از نیام بر آورده، این شغال و گرگهای حاکم بر کشورمان را به سزای خود برسانند.

ما همچنین در دلمان آرزو کرده ایم، ایکاش مردم ما با آنچه مخالفند اگر هم با آن مبارزه نمی کنند، با آن کنار نیایند. اگر ما از فردی خشنود نباشیم، با او رفت و آمد نمی کنیم، پس چرا ما به مجلس آخوند می رویم و با حضور خود، او را تأیید می کنیم؟. بودن ما در مجلس روضه خوانی، عزاداری، جشن  های اسلامی، و هرگونه گردهم آیی که آخوند در آن باشد، پشتیبانی از آخوند و قدرت بخشیدن به او است.

این روش مبارزه سیاسی اعتصاب منفی نام دارد. با اعتصاب منفی که کمترین هزینه ای ندارد و آسیبی در کنار آن نیست، هر رژیم قدرتمندی سر نگون می شود. راههای اعتصاب منفی بسیار زیاد و گسترده است. ما هرکدام باید از هر برنامه طرح ریزی شده از سوی آخوند کناره بگیریم و خودمان را نشان ندهیم و از کسانی که بدین روش رژیم را پشتیبانی می کنند دور شویم و جوششی با آنان نداشته باشیم.

فرتور ستارخان و باقرخان، آن دو دلاور مرد خطه آزربایجان را در کنار مجاهدین تبریز نشان می دهد. ستارخان و باقرخان با رشادت و حس استبداد ستیزی برای دفاع از مام میهن به پا خاستند و حکومت دیکتاتوری آن زمان را به زیر کشیدند و خدمت ارزنده ای به جنبش مشروطه خواهی ایران نمودند. اکنون نیز زمان برخاستن ستارخان ها و باقرخان های ایران زمین است.

فرتور ستارخان و باقرخان، آن دو دلاور مرد خطه آزربایجان را در کنار مجاهدین تبریز نشان می دهد. ستارخان و باقرخان با رشادت و حس استبداد ستیزی برای دفاع از مام میهن به پا خاستند و حکومت دیکتاتوری آن زمان را به زیر کشیدند و خدمت ارزنده ای به جنبش مشروطه خواهی ایران نمودند. اکنون نیز زمان برخاستن ستارخان ها و باقرخان های ایران زمین است.

آنچه ما تاکنون دیده ایم آن است که در میان سربازان، مقامات بلند پایه ارتشی، گارد، و نیروهای پدافند گرداگرد بشار اسد انسان های پاکباخته ای بودند که به مردم پیوستند و با سپاه خونخوار بشار اسد به چالش پرداخنتد و یا در کشتار یاران و نزدیکان او دست داشتند.

این پرسش برای ما همیشه هست: آیا دلاور زنان و یا مردانی در کشور ما پیدا نمی شوند تا شیر جدا شده از پرچم ملی، یعنی شناسنامه کشورمان را بدان باز گردانند؟ آیا مردم از هم گسیخته، تکرو، خوداندیش، و یکه تاز میهنمان اندکی گذشت و میهن دوستی دارند تا با همبستگی با یکدیگر، رژیم را آنچنان در تنگنا گذارند، که راهی جز سرنگونی نداشته باشد، و ما هم همانند مردم سوریه شاهد فروکشی و به خاک غلتیدن حاکمان جبار کشورمان باشیم؟!.

  • Camellot_111

     در لابلای خبرهای منتشره  میخوانیم که مقامات جمهوری اسلامی بخاطر حمله به سفارت انگلیس از آن کشور شروع به عجز ولابه ومعذرت خواهی کرده اند .بازیهای المپیک لندن در ۲۷ ژوییه نزدیک است و جمهوری اسلامی یعنی همین حکومتی که تا دیروز شعار مرگ بر انگلیس میداد برای تغیر چهره منحوس خود وکسب وجهه  (نداشته ) باارسال یک مشت مزدور آشعال سر تا پا دو پینگی تحت لوای ورزشکار وکسب چند مدال در رشته دهن پر کنی همچون  وزنه برداری و بالا کشیدن  پرچم کثافتشان  بالاتر از پرچم ابر قدرتهایی مثل آمریکا و انگلیس دغلکار که (مثلا )هیبت و اقتدار جمهوری اسلامی را به جهانیان نشان دهد به دست و پا والتماس افتاده اند . بهوش باشیم که این طرفندها و این مدالهای کشکی وبی خاصصیت که هدفش بزک کردن چهره پر از نجاست این مادر جندههای بیهمه چیز هفت خط  … و بالا کشیدن  پرچم نجاست جمهوری اسلامی است باعث فریب ما نشود والسلام

  • Kaneh

    نمیدانم اقای پارساراچه میشودکه ازدادن پاسخ به پرسشهای برخی ازخوانندگان نوشتارهای خودخودداری میکند.خوب است هرنویسنده ای انقدربه خودمغرورنشودکه ازدادن پاسخ به سوالات خوانندگان خودامتناع کند.اگرفردی نسبت به نقادی نوشتارهای خوداهمیت ندهدنشان ازان داردکه نه تنهابرای نظرسایرین احترامی قائل نیست بلکه دران فکراست که سخنان درست وبجارافقط خودمیداند.

  • Carbinieri_11

     همه از درد گرانی مرغ می‌نالند، تو گویی که تحریم‌های غرب تنها بر قیمت مرغ
    تاثیر گذاشته. با توجه به اینکه علمای اسلام معمولا تمام وقت روی دشکچه و
    امثالهم نشسته‌اند و از جایشان تکان نمی‌خورند، می‌توان از این خاصیت(بی
    خاصیتی) علمای اسلام استفاده کرد برای افزایش تولید مرغ و با گذاشتن ۲۰-۳۰
    تا تخم مرغ زیر ماتحت هر کدام از این علما و *جوجه علما، تولیدات مرغ را به
    حد خودکفایی رساند! با تعداد زیاد این مفتخورها در ایران یقینا می‌توان از
    مازاد تولید مرغ برای افزایش صادرات هم استفاده کرد. لطفا این پروژه را
    جدی بگیری و به آن به شکل طنز نگاه نکنید.

  • tarso

    baba jan mardom delavaro in harfaro to iran loloh khorde, in melat ke vaghen dar sathe biynolmelal mayeh khejalato bicharegi shodeh aksaran az tarse akhonde madarjendeh va 4ta basijiyeh konnashosteh raftand to lakeshon ghayam shodand badam hey dam az delavario varhang meyzand, goyand pedar to bod fazel az bahr pedar tro che hasel. zaneh khatemei ro khar gayed