بایگانی

وای بَر حالِ جامعه ای که دَر آن شانه هایِ جَلاد، آخرین پناهگاهِ اَشک هایِ مَحکوم است۱۸

به هنگام مرگ، جوان محکوم به اعدام هیچ کسی را پاک تر، نزدیک تر و بی ریا تر از جلادش نمی یابد تا بر روی شانه های گریه کند! گریه قربانی بر شانه های جلاد، یَعنی مرگ روحی جامعه ای پست و بی ارزش! یعنی نابودی تمدن و فرهنگی چند هزار ساله و یعنی مرگِ تدریجی ایران!

لیبرالیسم چیست و چه گونه هایی دارَد؟۳

لیبرالیسم یک جُنبشِ و جهت گیری سیاسی است که ترجیح می دهد تا پیشرفت های اجتماعی از راهِ به کار بُردن قانون و اصلاحات انجام گیرند و نه به کمک رُخ دادن انقلاب های سیاسی و اجتماعی که شیرازه کشور را از هم گسسته و مملکت را به سویِ پَس رفت و عقب ماندگی سوق می دهند.

گوشه ای از عدالتِ اسلامی: بیش از یک هزار نَفَر منتظرِ اعدام در زندانِ رجایی شهر!۶

می گویند هیچ چیزی خطرناک تر از انسانی نیست که چیزی برای از دست دادن ندارد؛ حال تصور کنید که یک زندانی زیرِ تیغ که ده سال است منتظر اجرای حکم اعدام است و شبانه روز کابوس مرگ می بیند، چقدر خطرناک است و حاضر به انجام چه کارهایی می باشد؟

شَرم بَر پیروانِ دینی که در آن، اعدام ارزش به شُمار می آید۳

مجازاتِ اعدام برای افرادِ خاطی فقط در کشورهای عقب افتاده و اسلام زده به چشم می خورد و ممکن نیست که در یک کشورِ سکولار دموکرات و متمدن با سطح فرهنگی بالا و جامعه ای با سواد و مُدرن، قوه قضاییه دستور به اعدام و قتلِ انسانی را بدهد.

نسرین ستوده؛ شیر زَنی که سَمبُلِ آزادگی، شرافت و پایداری است۷

نسرین ستوده با دلاوری، پایداری و از خود گذشتگی اش به آزادگی و انسانیت و شرافت معنا بخشیده و بدان واژه ها جان و عُمق داده است. ستوده در نامه اش به رییس قوه قضاییه حکومت اسلامی می نویسد:"خوشحالم از اینکه طول زندان خودم از طول زندان تمام موکلینم بیشتر است..."

شایگان اسفندیاری؛ وبلاگ نویسی آزادی خواه و اسیر دَر بندِ دیوان!۱

در حدودِ سیزده ماهِ پیش دو روزنامه داخلی خبر از دستگیری نویسنده وبلاگ گامرون دادند؛ وبلاگ گامرون با زبانی طنز و انتقادی، خرافات و مسائل دینی را به چالش می کشید و شایگان اسفندیاری، نویسنده آن وبلاگ، آزادی خواهی بسیار با استعداد و روشنفکر بود که شوم بختانه به چنگِ مزدوران ولایت در آمد.

تقدس پیامبران، امامان و حتی خدا، توهم ساختگی خرافاتی به نام ادیان است۱۱

در تمام ادیان بر تقدس پیامبران و امامان و مصون بودن آنان از هر گناه و اشتباهی تاکید شده و به این سبب اجازه هر نوع نقد و پرسشی از آنان به کسی داده نمی شود!. به گفته دیگر، پیامبران و امامان خود مرتکب هرنوع اعمال نادرست می شدند، ولی بازهم ما ناچاریم آنان را معصوم و بی گناه بدانیم و دم بر نیاوریم..

در مملکتی که پاشیدن اسید بر صورت بانوان عادی است؛ خرید و فروش اسید باید ممنوع گردد۲

کارشناسان قوانین مربوط به مجازات اسیدپاشی را به اندازه کافی بازدارنده نمی‌دانند و به نظر نگارنده اجرای قوانین سنگینی چون حبس ابد لازم است؛ همچون قانون جدید دادگاه پاکستان در فیلم مستند نجات چهره که حکم ۲ بار حبس ابد برای مرد مسلمانی که زنش را به دلیل درخواست طلاق دادن با اسید سوزانده بود، صادر کردند