بادرود، نامه سرگشاده جنابعالی به مجلس خبرگان چیزی جز نپختگی سیاسی وآگاه نبودن شما؛ ازطرزفکرواندیشیدن مردم ایران به ویژه جوانان، میزان اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی آنان، برداشت اکثریت مردم از کارنامه سیاسی وعمل کردتان نبوده ویا شاید فرصت طلبی و بدنبال پست ومقام موجب گردیده تا خدای ناخواسته چهره ای دیگر از خود بسازید و به هواداران و مردم ناآگاه شخصیت متفاوتی از خود نشان دهید.
این طور به نظر می رسد که یا شما شناخت وآگاهی دینی و به ویژه مطالعه ای در پیدایش و چگونگی مذهب شیعه ندارید، ویا همان گونه که گفته شد، شما می خواهید در این بازارآشفته واز آب گل آلود ماهی بگیرید.
خواهشمند است با نگرش به این چند نکته وضعیت سیاسی خود را مشخص کنید:
مردم ایران به دنبال یک حکومت دموکراسی برخاسته از میان همه طبقات، ازهرقوم، هرزبان، هرباوردینی و هرگروهند که تنها وجه ممیزه آنان؛ ایرانی بودن، میهن پرستی، و آگاهی و داشتن دانش وشناخت درست ا ز کار و وظیفه ای است که بر عهده خواهند گرفت.
مردم ایران به دنبال گسترش در تاریخ وفرهنگ درخشان گذشته نیاکان خود، پیشروی در تکنیک و دانش، درفضای بازسیاسی، همراه و هم گام کشورهای موفق و پیروز جهانند.
بدیهی است باورهای دینی هرفرد جنبه فردی داشته، و به دیگران هیچ ارتباطی ندارد. این باورها، درقلب، ودل، و روان، و در اندرون قابل اجرا ونیایش است. نه در کوچه و بازار، آن هم برای سودجوَئی و بهره برداری شخصی.
بنابراین، مردم ایران با خرافات مذهبی وذکر جملات و کلمات عربی خواه بر گرفته ازقرآن، ویاساخته و پرداخته آخوند ومکتب آخوندی در گفتارسیاسی اتان دل خوشی ندارند، و همه آن ها را کیسه دوزی و فرصت طلبی شما می دانند.
شاید بیشترمردم ایران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ شناختی ازآخوند و خیانت های روحانیون از زمان پیدایش صفویه تاکنون، به ویژه دوران تاریک قاجاریه نداشتند، ولی اکنون دیگرکمترین شماره از مردم ایران به دلیل های کاملًا شناخته شده به مسائل دینی آن چنان که شما می اندیشید وآخوندها دردرازای چند سده به خورد مردم ایران دادند، باورمندند.
دیگر این که مردم ایران دارای اعتقادات وباورهای گوناگون دینی ومذهبی اند، و گفتن این که ایران، یک کشور اسلامی است، شیادی و کلاه برداری، وظلم و بیدادگری و نادیده گرفتن حق و حقوق دگر اندیشان است.
آگر شیادی مانند خمینی به کمک شماها، و به کمک افراد فرصت طلب ویاکوراندیش دیگر، به عنوان ملت مسلمان، آن هم مذهب شیعه ساخته شده به دست سیاستمداران و سودجویان بر مردم ناآگاه سی سال پیش تحمیل کرد، این درست نیست که شما بازهم بافرصت طلبی، آن چنان که خود را به جسد تازیان و یورش گران به کشورمان وصل کرده اید، آخوند دیگری را به عنوان ولایت فقیه بر مردم ستم کشیده ما تحمیل کنید.
شما پیشنهاد می کنید که یک آخوند برود، آخوند دیگری جای آن رابگیرد. شما ولایت فقیه یعنی دیکتاتوری یک فرد بر ملتی جاهل، دیوانه، ونادان راتوصیه می کنید. این برداشت آخوند و حکومت کشت و کشتاروغارت گر ولایت فقیه است که به کمک شماها به وجود آمده است، وحالا نیزبه دنبال آنید.
سید جمال الدین اسد آبادی، دکترعلی شریعتی و شماری دیگر درگذشته مانند شماتلاش کردند که آخوند به قدرت برسد و بدبختانه تلاش همه شما پیروزی آفرین بوده است. هم اکنون نیز ایران ستیزهائی مانند عبدالکریم سروش، سازگارا، مسعود بهنود، ابراهیم نبوی، اکبرگنجی، وشماری دیگر در حفظ و حراست ولایت وقیح از هیچ اقدامی روی گردان نیستند.
شما به خوبی می دانید که آخوند، آخوند است. از نظر انجماد فکری وقشری بودن بایک دیگر تفاوتی نمی کنند. آقای مطهری که از نظر فردی مرد خوبی بود، ولی همین آقا، به جشن چهارشنبه سوری ما وپریدن مردم از روی آتش که بسیار معنویت و خردمندی درپس آن نهفته است، یک کار احمقانه، ومردم ما را مانند خران و حیوانات نادان می خواند.
شما که شبانه روزپدرطالقانی، پدرطالقانی، از لب و لوچه و دهان شما نمی افتد، آیا چه گونه می توانید پیش بینی کنید که اگرپدرطالقانی شما تاکنون هم زنده بود، همراه و هم گام این رژیم مرگبار جلو نمی رفت، یا دست کم این جنایات را می دید و مانند همه آخوندها که شمارشان امروزه به چندین هزار می رسد، سکوت نمی کرد؟
بسیاری از مردم ما آقای طالقانی را می شناختند، ما هم بارها، در پای منبر ایشان نشسته ایم، هم چنین، از نزدیک با آیت الله منتظری نشست و گفتگویی داشتیم ولی از دید قشری بودن و پرت بودن از مسائل جهانی و حتی مسائل دینی که خود بدان مدعی اند، تفاوتی درمیان آنان نیست. حتی اگر فرصت طلب هم نباشند، عموماً از واقعیت های اسلام آن چنان که نویسندگان بزرگ اسلام گزارش کرده اند، وهم چنین از متن قرآن ناآگاهند.
آقای رجوی، بنا به گفته ای؛ نخست برادری اتان را ثابت کنید، بعد دعوی ارث آن را بدارید. آیا شما می دانید چند درصد ازمردم ایران طرفدار شما هستند؟ آیا می دانید که بسیاری از مردم ایران شما راخیانت کار به وطن و مردم می دانند، و دوست دارند در فردای آزاد ایران شما را به دلیل اشتباهات گذشته اتان در یک دادگاه مردمی محاکمه کنند؟
۱- شما دانسته یاندانسته در روی کار آمدن خمینی تلاش و کوشش داشته اید. اگر بگوئید که نمی دانستید، چون شما خود را به عنوان یک فرد سیاسی جا زده بودید، گناه شما بخشش پذیر نخواهد بود.
۲-مخالفت شما با رژیم از زمانی آغاز شد، که خمینی شما را ببازی نگرفت، زیرا او فردخودکامه وجاه طلبی بود.
۳- شما برای رسیدن به پست ومقام، جوانان، گل ها و غنچه های معصوم و پاک کشورمان را به بیراهه کشاندید، با دادن وعده های پوچ وواهی و مانند آخوندها بادادن وعده بهشت و آخرت، آن ها را در کوچه وخیابان، در میان سنگلاخ و کوهستان ها، و درمیان فوجی از دشمنان کشورمان، به خاک و خون کشاندید.
۴- شما بافریب دادن بانوان و داشیزگان، به زور مانند رژیم کشتارگر ولایت وقیح، بر سر آنان روسری کردید، و مانند ولایت وقیح برای خود رئیس جمهور ساختید، و دربار خلافت به وجود آوردید.
آقای رجوی، اگر واقعاً شما به ایران و ایرانی دلبستگی دارید، نخست از این تازی گری، آیه خواندن، عربی خواندن، و تظاهر دست بردارید. جوانان اسیر و طلسم در سیاست های غلط خود را آزاد بگذارید تا آن چنان که می اندیشند، بدان عمل کنند.
از مردم ایران نیزو به خاطر اشتباهات گذشته اتان پوزش و معذرت بخواهید، و روش سیاسی نادرست خود را تغییر دهید تا بتوانید به جامعه مردمی بازگردید.