هشت مارس روز زن است. کشورهای باختری پس از چند هزارسال نادیده گرفتن و پایمال کردن حقوق زنان، سر انجام به غیرت آمدند، و روزی را به نام روز زن نام گذاری کردند.
از آن جا که زنان نیمی از شهروندان هرجامعه را تشکیل می دهند، بسیار منطقی و عادلانه است که از نظر قانونی هرکدام دارای رای و حقوقی برابر با مردان باشند. به ویژه این که بانوان در درازای تاریخ نشان داده اند که از هوش وکیاست والایی برخوردارند، و حتی در سرپرستی، کارگردانی، و مدیریت پاره ای از کارها توانسته اند باکاردانی و دوراندیشی بهترین برنامه ها را پیاده کنند.
دانشجویان دختردرکشورما، باگذراندن کنکور، رد شدن از هفت خان ولایت وقیح، و تحصیل در دانشگاه، با بدست آوردن امتیازات و برتری نسبت به پسران، نشان داده اند که از هوش و پشتکاروالایی برخوردارند.
ویژگی وامتیاز دیگربانوان، درزایش، پرورش، و فرهنگ آموزی نوزادان، همراهی، همکاری، و دلسوزی باشوهران خود می باشد که بی تردید بدون کمک آنان چرخ خانواده به جلو نمی رود، وبا مشکلات و دشواری های بیشتری برخورد خواهد نمود.
همان گونه که اشاره رفت، در بیشترکشورها تا کنون حقوق بانوان نادیده گرفته شده است . هنوز هم در کشورهای اروپایی بانوان درازای کاربرابر، دستمزد نابرابر دریافت می کنند.
از تبعیض و ستم به بانوان در اروپا که بگذریم، در کشورهای جهان سوم مانند کشورهای مسلمان، به ویژه ایران، با قوانین ضد انسانی و حیوانی که اسلام برای بانوان به ارمغان آورده، و ولایت وقیح برگزار و اجرا کننده آن است، برخورد می کنیم. بانوان بزرگوار و شرافتمند کشورمان در این سه دهه چه زجرها را که نکشیدند؟ و چه تاوان ها را که پس ندادند؟.
این قوانین ارتجاعی و ضد انسانی اسلام علیه بانوان، موجب شرم و سرافکندگی هر انسان باشرف و باغیرت است، و در هرجامعه پیشرفته ومتمدن، مردود و مطرود شناخته می شود.
گمان نمی رود حتی در میان قبیله های جنگلی و بیابانی که هم چنان به حالت بدوی و به شکل پیشینیان زندگی می کنند، چنان قوانین یک طرفه، ضد بشری و پس مانده ای را بر زنان خود تحمیل کنند.
برای نمونه؛ حق داشتن چند زن که به راستی مرد را به فحشا و روسپی گری می رساند، یا قانون نامتناسب و غیرعادلانه توزیع ارث، و یا لزوم رضایت شوهر برای مسافرت زن، به زناشویی در آوردن دختران خردسال، برگزیدن شوهر برای دختر خود بادادن مهریه بیشتر، که بدرستی نوعی تجارت و فروش دختران می باشد، و صدها قوانین ضد انسانی دیگر، جسارت و توهینی است که به مقام وارسته دختران، و بانوان گرامی میهنمان وارد می شود.
برپایی این قوانین غیر عادلانه، موجب گردیده که بسیاری از شوهران بی خرد وفرومایه و یا فرصت طلب بیشتر به مقام والای همسران زجردیده و باگذشت خود، توهین و جسارت کنند، وبا آنان آن چنان که اسلام خواسته است، مانند کنیز رفتار نمایند.
از سه دهه پیش تاکنون، بانوان فرهیخته و میهن دوست ما، در برابر زن ستیزی و جورو ستم این رژیم مرگ و خون، و پشتیبانی از فردفرد هم میهننانمان، بی باکانه و راستانه ایستادند و برای هر عملکرد غیر انسانی، یورش وهرزگی رژیم، از خود مایه گذاشتند، و تسلیم خواسته های حیوانی و بی دادگری آنان نشدند.
براستی می توان گفت که همایش و خیزش کنونی مردم ایران، بیشتر زاییده و نتیجه دلاوری، از خودگذشتگی، وسخت کوشی این شیر زنان است.
شمار دستگیر شدگان، شکنجه و بدرفتاری شدن و مورد تجاوزقرارگرفتن به وسیله جلادان رژیم مرگبار، و آن هایی که که در این راه جان باختند، بسیار زیاد، باورنکردنی، و بی تردید پوشش دهنده و پوشاننده برگ های درخشان زرین تاریخ کشورمان در آینده خواهند بود.
از دید دولت های دیگر ومردم جهان نیز، بانوان ایران در سرلوحه و پیشاهنگ جنبش آرام و کنونی ایران؛ به نام «جنبش سبز»، قرار دارند، و موجب زبانزد، افتخار، و یادآوری بیشتر جوامع جهانی بوده، و بی تردید در آینده به عنوان نمونه، از آن رونوشت و بهره برداری خواهد شد.
امید واریم که دختران جوان و بانوان فرهیخته با بوجود آوردن واحدهای فرهنگی و سندیکاهای حمایت و پشتیبانی از حقوق زنان، و بادنبال کردن برنامه های انقلابی و انسانی خود، بتوانند پس از سرنگونی ای رژیم زن ستیز، قوانینی پیشرفته، سازنده، و انسانی، دور از کینه و عقده ها، ویا دخالت هرمذهب ویا قومیتی، و یا هر پس ماندگی اجتماعی دیگر، به تصویب و به مرحله اجرا در آورند، تا موجب افتخار، سربلندی، و سرافرازی فرزندان این آب و خاک، و نسل های آینده ایران باشد.